دور از غرب، نزدیک به شرق؛ سعید جلیلی دیپلماسی را با فرش ایرانی مقایسه میکند

«کار دیپلماسی مثل فرش ایرانی است که میلیمتری جلو میرود. دیپلماسی ما نیز ظریف و دقیق است.» این گفته سعید جلیلی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران است که در بحبوحه مذاکرات هستهای اواخر دهه ۸۰ خورشیدی، سعی داشت طولانی شدن آن را اینگونه توجیه کند. مذاکراتی که در دوره فعالیت وی شش سال به طول انجامید و با چند قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و وضع تحریمهای جدید همراه بود و به نتیجه مثبتی نرسید.
واژههای «ظرفیت» و «تهدید» تکه کلام سعید جلیلی در گفتمان سیاسیاش است که بازتابدهنده نظرات وی نیز میتواند باشد.
او که در سال ۱۳۹۲ یعنی زمانی که همچنان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود برای نخستین بار پا در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری گذاشت و با جلب چهار میلیون رای پایینتر از حسن روحانی و محمد باقر قالیباف قرار گرفت، در سال ۱۴۰۰ برای بار دوم به این رقابتها آمده است اما در محافل سیاسی از او بهعنوان کاندیدای پوششی در حمایت از ابراهیم رئیسی یاد میشود.
جلیلی ۵۵ ساله رابطه نزدیکی با ابراهیم رئیسی دارد بهطوری که برخی از او بهعنوان وزیر خارجه آینده ایران یا دبیر شورای عالی امنیت ملی در صورت پیروزی رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ یاد میکنند. جلیلی پیش از این در انتخابات سال ۱۳۹۶ به طور تمام قد از رئیسی حمایت کرده بود.
او به مانند رئیسی متولد شهر مشهد است و حتی استاد راهنمای وی در دوره دکترا در دانشگاه امام صادق، احمد علم الهدی، پدر همسر آقای رئیسی و امام جمعه مشهد بوده است. عنوان پایاننامه او «بنیان اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» بود که در سال ۱۳۸۱ از آن دفاع کرد.
جلیلی که جانباز جنگ ایران و عراق است، پس از پایان جنگ زمانی که تنها ۲۴ سال داشت وارد وزارت خارجه ایران شد. اما در سال ۱۳۷۶ و با شروع دوره ریاست جمهوری خاتمی از وزارت خارجه به دفتر رهبری جمهوری اسلامی کوچ کرد و «مدیر بررسیهای جاری دفتر رهبری» شد. اما با شروع ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بار دیگر به وزارت خارجه برگشت و معاون اروپا و آمریکای این نهاد شد.
مذاکرات طولانی مدت و بدون نتیجه
اما زمانی نام او سر زبانها افتاد که با استعفای لاریجانی در مهر ماه ۱۳۸۶ جای او را گرفت و دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران شد و رهبری مذاکرات ایران را که با گروه ۵+۱ در جریان بود، برعهده گرفت.
منتقدان او را متهم میکنند که در طول شش سال که رهبری مذاکرات را برعهده داشت، آن را بدون دلیل طولانی کرد. موضوعی که جلیلی آن را نکته منفی نمیداند: «چه کسی گفته طولانی شدن مذاکرات غلط است؟! در حال حاضر گفتگوهایی بین آمریکا و برخی کشورها وجود دارد که بیش از ۲۰ سال به طول انجامیده است.»
ویلیام برنز، رئیس فعلی سیا (CIA) که نخستین فرستاده آمریکا به مذاکرات هستهای ایران به رهبری سعید جلیلی در سال ۱۳۸۶ بود، نگاه دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران به مذاکرات را «ایدهآلیست و انسداد گرا» تعبیر کرده است.
دو روز پس از انتصاب سعید جلیلی ۴۲ ساله به این سمت، او به همراه علی لاریجانی برای دور دیگری از مذاکرات هستهای راهی رم شد تا با خاویر سولانا، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار کند.
در آن زمان جلیلی را فردی تندروتر نسبت به لاریجانی توصیف میکردند اما علی لاریجانی در پاسخ به این تغییرات گفته بود که «سیاستهای هستهای ایران دارای ثبات هستند که با تغییر دبیر شورا و حتی روسای جمهور تغییر نمیکند.»
تنها پنج ماه از روی کار آمدن جلیلی نگذشته بود که قطعنامه سوم (۱۸۰۳) شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب و صادر شد. این قطعنامه تحریمی خواستار محدودیتهای مالی و مسافرتی بیشتری برای افراد و شرکتهای ایرانی شده بود.
وقتی آمریکا بعد از ۳۰ سال با ایران رو در رو میشود
اما در تیر ۱۳۸۷ یک اتفاق جدید و پر سر و صدا در روند مذاکرات هستهای رخ داد و دولت جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه این کشور را برای شرکت در مذاکرات با ایران به ژنو فرستاد.
جلیلی در آن زمان نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و گفت:«با رویکردهای سازنده و پرهیز از خطاهای گذشته میتوان مذاکرات سازندهای را داشت.» وی افزود: «بیشتر از آنکه چه افرادی حضور مییابند نوع رویکرد است که اهمیت دارد.»
پیش از حضور برنز در مذاکرات، واشنگتن بارها گفته بود که با ایران مذاکره نمیکند مگر زمانی که ایران غنیسازی اورانیوم را تعلیق کند. آمریکا در آن زمان تاکید داشت که برنز تنها برای شنیدن پاسخ ایران به ژنو میرود و نه برای مذاکره.
با این حال این نخستین باری بود که آمریکا از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران دست به چنین اقدامی میزد.
در آن زمان جان کری، سناتور دموکراتی که بعدها در دوره وزارت او برجام محقق شد تصمیم واشنگتن برای فرستادن ویلیام برنز برای شرکت در مذاکرات هستهای را گامی بسیار مثبت توصیف کرد. از سوی دیگر جو بایدن که در آن زمان به مانند جان کری سناتور بود نیز گفت:«دولت اکنون راه درست را در پیش گرفته است و ما باید در صورت تمایل ایران با آنها مذاکرات و تماس مستقیم داشته باشیم.»
نظر کاندولیزا رایس درباره جلیلی
با این حال کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا پس از این دور از مذاکرات گفت که ایران در مذاکرات ژنو جدی نبوده است و به نمایندگان آمریکا و پنج کشور دیگر جواب سربالا داده است.
وی درباره سعید جلیلی گفت که او به جای ارائه پاسخی مستقیم حرفهایی پراکنده و گفتوگوهای کوتاه درباره فرهنگ را تحویل داده است.
ویلیام برنز نیز بعدها درباره این مذاکرات در کتاب خود با عنوان «مذاکرات پشت پرده» نوشت: «جلیلی به دقت سخنان مرا یادداشت مىکرد و در طول سخنانم لبخند به لب مىآورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیر چشمی به من نگاه مىکردند؛ گویی حضور یک آمریکایی در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلی نطقى ۴۵ دقیقهاى درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جاىجایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تاکید شده بود. وقتى جلیلی مىخواست از ارائه پاسخهاى صریح طفره برود، سعى مىکرد افراد حاضر در مذاکره را گیج و مبهوت کند و این سخنرانى یکى از آن مواقع بود. در بخشى از سخنانش نیز گفت به صورت پارهوقت در دانشگاه تهران تدریس مىکند. آنجا بود که احساس کردم اصلاً به دانشجویانش حسادت نمىکنم.»
وی همچنین در کتاب خود در ادامه ماجرا نوشته است:« همان روز عصر در یادداشتى کوتاه خطاب به رایس نوشتم که مذاکره پنج ساعت و نیمه امروز با ایرانى ها آشکارا به من یادآورى کرد که احتمالاً در طول چند سال گذشته چیزى را از دست ندادهایم.»
گرچه جلیلی بعد از هر مذاکرهای فضای مذاکرات را «سازنده و رو به جلو» توصیف میکرد اما حدود یکسال پس از روی کار آمدن وی، قطعنامه دیگری (۱۸۳۵) علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد که از ایران میخواست تا غنیسازی اورانیوم را متوقف کند. این قطعنامه تحریم جدیدی را اعمال نمیکرد. با این حال یک سال پس از این قطعنامه، قطعنامه تحریمی دیگری (۱۸۸۷) در مهر ۱۳۸۸ در شورای امنیت علیه ایران صادر شد. این قطعنامه با ۱۵ رای موافق مورد تصویب این شورا قرار گرفت و ایران خواسته شده بود به قطعنامه های قبلی عمل کند.
دیدار جنجالی جلیلی با ویلیام برنز
در مهرماه سال ۱۳۸۸ دور دیگری از مذاکرات در ژنو برگزار شد که بار دیگر ویلیام برنز نیز در آنها حضور داشت و حتی با سعید جلیلی دیدار کرد. وزارت امور خارجه آمريكا نیز تاييد كرد كه در حاشيه نشست ژنو، ويليام برنز با سعيد جليلی ديدار كرده است. اين اولين مذاكره رسمی و مستقيم يك مقام عاليرتبه ايرانی با یکی از مقامهای آمریکایی در ۳۰ سال اخير بود. این دیدار در زمانی انجام شد که باراک اوباما به ریاست جمهوری آمریکا رسید.
اما زمانی که جلیلی دیگر رهبری تیم مذاکرهکننده ایران را برعهده نداشت، حاشیههایی از این دیدار افشا شد. صادق خرازی، دیپلمات سابق ایرانی در اسفند ۱۳۹۳ و شهریور ۱۳۹۴ درباره این دیدار سخنانی گفته بود که با واکنش جلیلی همراه شد.
وی گفته بود دیدار جلیلی با ویلیام برنز باعث شد تا علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به وی تذکر دهد: «حتی ملاقاتی که آقای جلیلی با آقای برنز انجام دادند و طرفین یک ساعت و نیم با یکدیگر مذاکره کردند هم دیگر موردی بود که رهبری انقلاب به آقای جلیلی تذکر دادند که شما اجازه نداشتید به صورت دوجانبه با آمریکاییها مذاکره کنید.» گرچه بارها این موضوع را خرازی تکرار کرده است اما جلیلی آن را تکذیب میکند.
کاترین اشتون مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا شد
زمانی که خاویر سولانا جای خود را به کاترین اشتون داد، مذاکرات بین ایران و ۵+۱ متوقف شده بود تا این که در خرداد ۱۳۸۹ قطعنامه تحریمی (۱۹۲۹) علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد که طبق آن تحریمها علیه ایران فراگیرتر و شدیدتر شد.
پس از این قطعنامه کاترین اشتون به سعید جلیلی نامه نوشت و خواستار دیدار با او شد. اما گویی جلیلی از این نامه عصبانی شده و در پاسخ به اشتون گفته بود: «برای من جالب است که با وجود پیگیریهای وزیران محترم خارجه برزیل و ترکیه و آماده نبودن جنابعالی برای گفتوگو در سه ماه گذشته، درست یک روز پس از صدور قطعنامه در نامهای خواهان گفتوگو شدید. [...] این رفتار در چارچوب راهبرد اعلامی شما «فشار و گفتوگو» قابل درک البته غیرقابل پذیرش است.»
فشارها در آن زمان علیه ایران شدت گرفت و اتحادیه اروپا نیز تحریمهای جدیدی را وضع کرد تا این که دور جدید مذاکرات هستهای در آذر ۱۳۸۹ کلید خورد و تا سال ۱۳۹۲ در شهرهای مختلف برگزار شد. به طور کلی چندین دور مذاکرات میان ایران و گروه ۵+۱ در زمان جلیلی در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماتی انجام گرفت.
وندی شرمن نماینده آمریکا در مذاکرات فروردین ۱۳۹۱ در استانبول ترکیه خواستار دیدار دو جانبه با سعید جلیلی شد اما هیات ایرانی این درخواست را رد کرد.
حضور در انتخابات ریاست جمهوری با نتیجه ۴ میلیون رای
در بحبوحه مذاکرات هستهای در سال ۱۳۹۲ بود که سعید جلیلی تصمیم گرفت در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. جبهه پایداری و محمد تقی مصباح یزدی، روحانی تندرو از وی در این انتخابات حمایت کردند.
در انتخاباتی که میزان مشارکت ۷۲.۷ درصد اعلام شد، وی با چهار میلیون و ۱۶۸ هزار و ۹۴۶ رای بعد از حسن روحانی با نزدیک به ۱۹ میلیون رای و محمد قالیباف با شش میلیون رای، سوم شد.
با تغییر تیم مذاکراتی ایران پرونده هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل شد و محمد جواد ظریف مسئولیت مذاکرات را برعهده گرفت. به این ترتیب کار سعید جلیلی با هشت دور مذاکرات در شش سال به پایان رسید.
حسن روحانی، رییسجمهوری ایران در شهریور ۱۳۹۲ در حکمی علی شمخانی را به جای سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد و این اتفاق و به سرانجام رسیدن برجام باعث شد تا سعید جلیلی به یکی از منتقدان جدی آن تبدیل شود.
سعید جلیلی که مسئولیتهای وی به شدت کاهش یافته بود به دانشگاه امام صادق بازگشت و درس «تفسیر آیات سیاسی قرآن» را تدریس کرد.
دور جدید مذاکرات هستهای ایران باعث شد برخی شخصیتها و رسانهها به مقایسه دوره جلیلی با ظریف بپردازند و این سوال بررسی شد که چرا مذاکرات در دوره جلیلی شش سال بینتیجه طول کشید.
سایت عصر ایران در مطلبی این موضوع را بررسی کرد و در بخشی از آن نوشت: «در دوره جلیلی، گاه بیش از آنکه تمرکز بر سر مسائل اصلی یعنی پرونده هستهای و تحریمها علیه ایران باشد بحث و جدل درباره مسائل حاشیهای و فرعی مانند محل مذاکرات مطرح میشد. هفتهها و ماهها ایران و اتحادیه اروپا درباره مسائلی مانند برگزاری مذاکرات در آلماتی و بغداد یا ورود به موضوعاتی مانند وضعیت سوریه و بحرین در حال تماس و تبادل نظر بودند و وقت میگذراندند، اما اینک دو طرف تمام دقایق مذاکره را به موضوع اصلی می پردازند.»
صادق خرازی نیز در گفتوگو با روزنامه شرق در سال ۱۳۹۴ در توصیف نحوه مذاکراتی که سعید جلیلی آن را رهبری میکرد، گفت: «هدف از مذاکرات چنانکه مقام رهبری هم فرمودهاند باید لغو تمامی تحریمها باشد ولی آنها با طرح پرسشهای فلسفی میخواستند با غرب مواجهه فکری کنند. آنچه انجام شد، مذاکره نبود، تبادل مجهولات بود. در دوران آقای جلیلی مذاکره انجام نشد، ایشان نقش حامل پیام را داشتند. ایشان توان مذاکره و تعیین سقف و کف برای مطالبات را نداشت. مشکل بزرگ دیگر، ناواردی به ادبیات دیپلماتیک در گفتوگو با غرب بود.»
وی اضافه کرد: «نامهای در دوره جلیلی از شورای عالی امنیت ملی برای مذاکرهکننده ارشد اروپایی فرستاده شد که پر از غلطهای ماهوی و شکلی بود که طرف خارجی نامه را برگرداند.»
امضای برجام، مخالفت با آن
پس از امضای برجام در تیر ۱۳۹۴، برخی از تندروها در ایران بنا را بر مخالفت با آن گذاشتند. سعید جلیلی نیز در سخنرانیهای خود گاه و بیگاه به این موضوع میپرداخت به طوری که وی در فروردین ۱۳۹۵ در دانشگاه گیلان گفت: «اگر بنده به ریاست جمهوری میرسیدم، برجام را امضا نمیکردم؛ چراکه اندیشه بنده متفاوت است.»
وی در آبان ۱۳۹۵ در دانشگاه شهید رجایی نیز گفت:«طوری از برد-برد صحبت میشد که انگار مشابه برد دشمنان هم نصیب ما خواهد شد ولی کم کم آشکار شد که بُرد آنها فوری، قطعی و کامل و بُرد ما موکول به اما و اگرهاست.»
سعید جلیلی در اسفند ۱۳۹۵ نیز گفت: «کسانی که میگفتند دیپلماسی بیانیه خواندن نیست اکنون در برابر نقض برجام بهجز بیانیهخوانی چه کاری انجام میدهند؟»
حمایت تمام قد از ابراهیم رئیسی در انتخابات سال ۱۳۹۶
اما ابتدای سال ۱۳۹۶ با زمزمههای ورود دوباره سعید جلیلی به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری همراه بود. وی اعلام کاندیداتوری نیز کرد اما پس از آن که ابراهیم رئیسی نیز نامزد این انتخابات شد، کنارهگیری کرد.
او در اردیبهشت ۱۳۹۶ گفته بود:«از کاندیدای اصلح حمایت میکنم که در بین این شش نفر از نظر بنده آقای رئیسی اصلح است.»
در آن زمان شایعاتی شنیده میشد که اگر رئیسی به ریاست دولت برسد جایگاه ویژهای برای سعید جلیلی در نظر خواهد گرفت. برخیها میگفتند که او معاون اول ابراهیم رئیسی خواهد شد اما برخی رسانهها طبق شنیدههای خود اعلام کردند که به نظر میرسد جلیلی دوست داشته باشد باز هم مدیریت پرونده هستهای را به دست بگیرد و مسیری که ظریف و روحانی رفتهاند را بازسازی کند.
با این حال در انتخابات ۱۳۹۶ بار دیگر حسن روحانی پیروز شد و سعید جلیلی از حضور در عرصه سیاست خارجی ایران بینصیب ماند.
اما بعد از این انتخابات و خروج آمریکا از برجام، سخنان سعید جلیلی تند و تیزتر شد. وی در خرداد ۱۳۹۷ در توییتی نوشت:«برجام مانند این بود که ماشین یک میلیونی را به مبلغ یک میلیارد خریداری کنی اما طرف مقابل بعد از آنکه بخشی از پول را از ما گرفت، از دادن ماشین خودداری کند و با ماشین فرار کند و بعد شرکای او به شما بگویند باید بقیه اقساط ماشین را بدهید و بعد هم گفته شود یک مزاحم از معامله خارج شد.»
این توییت واکنشهایی را در پی داشت به طوری که حمید ابوطالبی، مشاور سیاسی روحانی در پاسخ به جلیلی گفت:« شما شش سال پشت فرمان این ماشین بودید؛ آنقدر از چراغ قرمز گذشتید، ورود ممنوع رفتید، توقف مطلقا ایستادید و ... تا خسارتها و جریمههای آن هزار برابر قیمت ماشین شد، سپس ماشین را به دره فصل هفت منشور انداخته و گفتید این ها کاغذ پاره است. این ارثیه دوران شوم ماشینبازی و تمرین رانندگی جنابعالی است.»
وی همچنان به سخنان انتقادی خود علیه برجام ادامه داد و حتی اذعان کرد که از ابتدا مخالف بوده است:«امروز یک آقایی گفته است جلیلی از ابتدا با برجام مخالف بوده؛ بله، مخالف بودیم. بنده طبق وظیفهام حتی قبل از اینکه در مجلس و شورای عالی این مخالفت را مطرح کنم، به آقای رئیس جمهور نامه نوشتم؛ آن را رسانهای هم نکردم. گفتم به نظر ما میرسد که به این توافق ایرادات جدی وارد است؛ نه آنکه بگذاریم بعدا که خطاها رو شد بیاییم و بگوییم.»
اعتقاد به رابطه با چین و روسیه به جای مذاکره با اروپا و آمریکا
او به تدریج دیدگاههای خود در سیاست خارجه را شفافتر کرد و به طور واضح گفت که تمایلی به مذاکره و ارتباط با آمریکا و اروپاییها ندارد. وی در دی ماه ۱۳۹۹ در گفتوگو با پایگاه اطلاع رسانی رهبر جمهوری اسلامی ایران افزود:«ما در دنیا نزدیک ۲۰۰ کشور داریم. چه کسی گفته این دنیا فقط آمریکا و چند کشور اروپایی است؟ ما فقط در همسایگیمان ۱۵ کشور داریم که اینها وارداتشان یک چیزی نزدیک به هزار میلیارد دلار است که خیلی بازار مهیا و فراهمی است برای شما و اتفاقاً اکثر اینها بسیاری از آن تولیدات شما را نیاز دارند. اتفاقا ما باید تاکید کنیم روی تعامل سازنده و گسترده با جهان و جهان آمریکا و چند کشور اروپایی نیست. ما باید این ضعف را جبران کنیم.»
وی همچنین بارها به تمایل برای گسترش رابطه با چین و روسیه اشاره کرده است:«مثلاً چین امروز یک قدرت بزرگ در دنیاست و رئیسجمهور آن میآید ایران میگوید من آمادهام با شما روابط راهبردی داشته باشم و در عرصههای مختلف اقتصادی پیشنهاد میدهد، خب این یک فرصت است دیگر. فرصتهای زیادی داریم. خود روسیه یا همسایگانمان همینطور.»
سعید جلیلی بار دیگر در انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری ایران کاندیدا شد. اینبار با وجود حضور ابراهیم رئیسی تاکنون از رقابتها کنارهگیری نکرده است. گرچه حتی شایعاتی شنیده شده است که رئیس فعلی قوهقضاییه ایران به نفع جلیلی کنار میرود تا سه قوه در دستان افرادی با گرایش سیاسی نزدیک به هم قرار گیرد؛ اما باید منتظر ماند و دید آیا جلیلی بر کاندیداتوری خود اصرار میورزد یا با کنارهگیری به نفع رئیسی میتواند در دولت احتمالی آینده جایی برای خود باز کند.