در نشریه فوربس در یادداشتی به قلم کاوه مدنی، مدیر مؤسسه آب سازمان ملل متحد آمده است که ایران امروز با تهدیدی روبهرو است که بهمراتب خطرناکتر از فشارهای واشنگتن، عملیات نظامی اسرائیل یا بازگشت تحریمهای شورای امنیت است.
آقای مدنی یادداشت خود را با دعای مشهور داریوش بزرگ آغاز میکند که بیش از دو هزار سال پیش سه خطر اصلی برای ایران را «دشمن، خشکسالی و دروغ» برمیشمرد و از خدا میخواهد که این کشور را از هر سه آنها حفظ بدارد. اما به اعتقاد آقای مدنی، این سه تهدید اکنون به شکلی کمسابقه در ایران «تلاقی» کرده و همزمان شدهاند.
در حالی که دولت جدید آمریکا سیاست «فشار حداکثری» خود علیه ایران را احیا کرده، تحریمهای سازمان ملل متحد دوباره اعمال شده و گستردهترین حملات هوایی اسرائیل در سالهای اخیر ایران را هدف قرار داده، نویسنده تأکید میکند که «مخربترین ضربه برای آینده ایران از آسمانی میآید که دیگر باران نمیبارد، از رودخانههایی که دیگر جریان ندارند، و از سفرههای آب زیرزمینی که بیش از توانشان برداشت شدهاند. در حقیقت، ضربه واقعی از سوی خشکسالی میآید.»
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
ایران وارد ششمین سال خشکسالی شدید شده و نشانههای کمآبی از کاهش فشار در شبکه، قطعیهای دورهای و هشدار درباره احتمال سهمیهبندی و حتی جابهجایی جمعیت در برخی شهرها دیده میشود. تهران نیز در سناریوی «روز صفر» قرار گرفته؛ وضعیتی که در آن آب شهری عملا از دسترس خارج میشود.
مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران به تازگی در سخنانی ضمن هشدار نسبت به بحران بیسابقه خشکسالی و احتمال جیرهبندی آب در پایتخت ایران اعلام کرده است که در صورت ادامه شرایط کنونی و نبود بارندگی باید تهران را تخلیه کرد.
آقای مدنی در یادداشت خود ریشه این بحران را «ورشکستگی آبی» توصیف میکند که به گفته او نتیجه دهها سال «برداشت آب بیش از ظرفیت طبیعت»، «توسعه کشاورزی آببر در مناطق خشک آن هم به بهانه شعارهایی چون خودکفایی غذایی، تأمین امنیت غذایی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی»، «اعطای یارانههای سنگین آب و برق که باعث تشویق استفاده اسرافآمیز و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی شده» و «اتکای گسترده به سدسازی و انتقال آب به عنوان نمادهایی از غرور ملی و قدرت» بوده است.
قربانیکردن ذخایر طبیعی برای مأموریت هستهای
به نوشته آقای مدنی، «رهبران ایران یک ماموریت هیدرولیکی برای خود قائل بودند؛ ماموریتی که بر استفاده از تکتک قطرههای آب در سراسر کشور تأکید میکرد و بر این اصل استوار بود که نباید اجازه داد حتی یک قطره آب [به اعتقاد آنها] هدر رفته و روانه دریاها، دریاچهها یا تالابها شود.»
تحریمها و تهدیدهای خارجی این رویکرد را تشدید کرده و راهبرد «اقتصاد مقاومتی» نیز مصرف فزاینده منابع طبیعی را بهعنوان ضرورت بقا توجیه کرده است و «به نام مقاومت، تولید داخلی و برداشت بیمحابا از منابع طبیعی را بهرغم پیامدهای آن گسترش داد و انجام اصلاحات ضروری را به آینده موکول کرد.»
«در چنین شرایطی، مخالفان جمهوری اسلامی نیازی نداشتند زیرساختهای ایران را بمباران کنند؛ کافی بود فضای بحرانی را تداوم دهند تا بهرهبرداری افسارگسیخته از منابع آب و خاک، یک اقدام میهندوستانه جلوه داده شود. این منطق، زمینه را فراهم کرد تا ارزشمندترین و راهبردیترین ذخایر طبیعی کشور در مسیر پیگیری مأموریت هستهای جمهوری اسلامی قربانی شود.»
دروغ؛ عنصر سوم دعای داریوش
در کنار کمآبی، آقای مدنی هشدار میدهد که «دروغ» یا نبود شفافیت نیز به بخشی از بحران تبدیل شده است؛ چرا که «اطلاعات مربوط به میزان آب موجود، ذخایر سدها و وضعیت منابع آب زیرزمینی همواره پراکنده، طبقهبندی شده، سیاستزده و امنیتی شده است و دسترسی عمومی به آن محدود باقی مانده است.»
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
و اینگونه میشود که «بحثهای عمومی اغلب از مشکلات واقعی داخلی منحرف میشود و بهجای آنکه بر دههها سوءمدیریت تمرکز داشته باشد، بر تئوریهای توطئهای مانند ابردزدی و دستکاری آبوهوا توسط دشمنان خارجی متمرکز میگردد.»
به گفته او، «وقتی مردم به آمار و توضیحات رسمی اعتماد نداشته باشند، احتمال کمتری دارد که با برنامههای حفظ منابع، سهمیهبندی یا تغییرات سخت در سبک زندگی همکاری کنند.»
راه حل چیست؟
آقای مدنی در مقاله خود مینویسد که «تلاقی سه پدیده دشمن، خشکسالی و دروغ، سناریویی بدتر از آنچه ترامپ و نتانیاهو میتوانستند بهطور عمد طراحی کنند، ایجاد کرده است. تحریمها علیه ایران روزی لغو خواهند شد و درگیریها نهایتا به پایان خواهند رسید. اما یک سیستم آب فروپاشیده، زمینهای تخریبشده و اعتماد عمومی از بین رفته، بهسادگی قابل ترمیم نیست.»
این یادداشت تأکید میکند که جلوگیری از فروپاشی اقلیمی نیازمند گذار از «اقتصاد مقاومتی» به «اقتصاد تابآور»؛ شامل کاهش صنایع و محصولات آببر در مناطق خشک، اصلاح تدریجی قیمت آب و انرژی با حمایت از اقشار ضعیف، و تمرکز بر بهرهوری و احیای اکوسیستمها است.
آقای مدنی در پایان هشدار میدهد که اگر «دروغ»، عنصر سوم دعای داریوش، همچنان بر مدیریت منابع سایه بیندازد، طبیعت آرامآرام کاری را انجام میدهد که «تحریمها و حملات هوایی نتوانستند» و آن چیزی نیست جز «به زانو در آوردن یک تمدن پرافتخار.»
برای خواندن اصل مقاله آقای مدنی در وبسایت فوربس میتوانید به این صفحه مراجعه کنید.