سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان روز ۲۸ اوت ( ۶ شهریور) روند سیروزۀ بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، موسوم به مکانیسم ماشه یا اسنپبک را آغاز کردند و کمتر از دو هفتۀ دیگر، جمهوری اسلامی ایران با مجموعهای از تحریمهای بینالملی مواجه خواهد بود.
بازگشت تحریمها قاعدتا فشار مضاعفی را بویژه در بلندمدت بر ایران تحمیل خواهد کرد. اینکه آیا حکومت ایران در فرصت کوتاهی که در پیش رو دارد، میتواند مانع بازگشت این تحریمها شود و یا پس از بازگشت تحریمها میتواند مجددا به شکل قانونی آنها را منتفی سازد، و نیز تاثیر این تحریمها بر وضعیت سیاسی ایران و احتمال وقوع مجدد جنگ، موضوعاتی است که در گفتوگوی یورونیوز با کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل، مطرح شدهاند.
به نظر شما تا قبل از اتمام مهلتی که تا بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران باقی مانده است، با توجه به توافق رافائل گروسی و عباس عراقچی، حکومت ایران میتواند کاری کند که از تنگنای قریبالوقوع خارج شود؟
توافق آقای گروسی و آقای عراقچی، با دو شرط از سه شرط اتحادیه اروپا مرتبط است. یعنی همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حسابرسی مقادیر اورانیوم غنی شده. شیوهنامهای هم که در این زمینه تنظیم شده، میتواند راه همکاری را هموار کند. ولی آقای عراقچی گفته است که برای بازرسیهای آژانس از تاسیسات هستهای ایران، ابتدا باید اقدامات امنیتی و زیستمحیطی انجام شود و سپس گزارشی تهیه گردد و به شورای عالی امنیت ملی ایران فرستاده شود و پس از آن، ایران با آژانس مذاکره میکند برای انجام بازدیدها. این اقدامات بیشک زمانبر است و حداقل قطعا بیش از دو هفته طول میکشند. خود بازرسیها هم به هر حال زمان میبرد. آن طور که آقای عراقچی گفت، ظاهرا بنا بر این نیست که در این دو هفتۀ آتی، ایران همکاری عملی معناداری با آژانس داشته باشد که به معنای تحقق دو شرط سه کشور اروپایی باشد. مذاکره با آمریکا هم شرط سوم است. در نتیجه چندان واقعبینانه نیست که تصور کنیم این سه شرط در دو هفتۀ آینده می توند محقق شود. بویژه اینکه سه کشور اروپایی در بیانیه اخیر خود در شورای حکام آژانس تاکید کردند که همکاری ایران و آژانس باید الان یعنی فوری انجام شود نه در آینده. تاکید دیگرشان هم "مذاکرات مستقیم و بدون قید و شرط" بین ایران و آمریکا است. در حالی که به نظر میرسد ایران هنوز در این مورد تصمیمی نگرفته. ضمن اینکه آمریکا در حال حاضر تمایلی به مذاکره با ایران حداقل به شکل قبل نشان نمیدهد. با توجه به این وضعیت، بعید است در دو هفتۀ آینده تحولی صورت گیرد. اگرچه نظرا و به لحاظ حقوقی، امکان توقف پروسۀ بازگشت تحریمهای شورای امنیت وجود دارد. در بند ۱۳ قطعنامۀ ۲۲۳۱ تصریح شده است کشورهایی که – مثلا علیه ایران - اعلام تخلف فاحش در روند اجرای برجام میکنند، میتوانند در طی روند سی روزۀ پس از این اعلام، اعلام کنند که مشکل حل شده است یا در مسیر حل شدن قرار گرفته است و نامۀ ارسالیشان به شورای امنیت سازمان ملل را پس بگیرند و روند بازگشت تحریمها را متوقف کنند. ولی اگر اروپا بر شرایط سهگانهاش اصرار داشته باشد، این امکان حقوقی متحقق نمیشود.
فارغ از مذاکرۀ جامع ایران و آمریکا، که بعید است به زودی محقق شود، ایران راه دیگری دارد برای اینکه اروپاییها را از احیاء تحریمهای سازمان ملل منصرف کند؟ مثلا در قبال جنگ اوکراین تغییر موضعی بدهد که رضایت اروپا جلب شود؟
چنین چیزی خیلی محتمل نیست؛ برای اینکه ظرف دو هفتۀ آتی ایران بر فرض باید بیانیهای منتشر کند و روسیه را در جنگ اوکراین به عنوان متجاوز محکوم کند وگرنه در مورد ادعای اروپا دربارۀ فروش پهپاد و موشک به روسیه از سوی ایران، کاری نمی توان کرد. ضمن اینکه گفته میشود که الان دیگر ساخت پهپادهای شاهد در روسیه بومی شده و خودشان این پهپادها را تولید میکنند. بنابراین بعید میدانم موضع علنی ایران علیه روسیه در قبال جنگ اوکراین، که خودش فرض بعیدی است، بتواند نقشی در تغییر موضع اروپا نسبت به بازگشت تحریمهای ایران داشته باشد. مضاف بر اینکه، وزن آمریکا را هم در این معادله نباید نادیده بگیریم. فعال شدن مکانیسم ماشه، پس از کنفرانس تلفنیای آغاز شد که بین وزرای خارجۀ سه کشور اروپایی و وزیر خارجۀ آمریکا، مارکو روبیو، صورت گرفت. اگرچه آمریکا عضو برجام نیست و نمیتواند نقش مستقیمی در فعال شدن مکانیسم ماشه داشته باشد، ولی به هر حال آمریکا به دلیل رابطهاش با اروپا در این پروسه نقش دارد. فاکتور مهم دیگر این است که به نظر نمیآید برای اروپاییها آسان باشد که قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شود و آن شش قطعنامه برای همیشه برگشتناپذیر شوند و موضوع هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شود؛ چون اگر این طور شود، با توجه به مواضع فعلی روسیه و چین، تصویب قطعنامۀ مجدد علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل، کار بسیار سختی خواهد بود.
اگر جمهوری اسلامی ایران به توصیۀ منتقدین داخلیاش گوش دهد و حتی بدون مذاکره اعلام کند غنیسازی اورانیوم را پنج سال داوطلبانه کنار میگذارد، میتواند بازگشت تحریمهای قطعنامههای مصوب شورای امنیت را منتفی کند؟
این همان موضوعی است که در مذاکره بین ایران و آمریکا باید مطرح و بده بستانی در مورد آن انجام شود. یک مشکل در این رابطه، زمان است. زمان بسیار ضیق است و خارج از ارادۀ بازیگران مرتبط. مشکل دوم، تضمین برای طرفین در یک توافق است. دیگر اینکه، ایران باید در سیاست داخلی به چنین نتیجهای برسد. یعنی باید چنین ارادهای در نظام شکل بگیرد. چنان توافقی دارای پیچیدگی های عظیمی است که کار زیادی میبرد. الان شواهدی وجود ندارد که حکومت ایران در فکر چنین کاری باشد که غنیسازی اورانیوم را پنج سال تعلیق کند. چنین فرضی فعلا بعید است.
در واقع سؤالم این بود که اگر جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی بدهد، رضایت آمریکا و اروپا جلب میشود؟
اگر هم جلب شود، باز مشکلِ زمان و مشکل تضمین و مشکل جزئیات دیگر است. حتی اگر ایران اعلام کند غنیسازی را نه تعلیق که متوقف میکند، باز این امر به یک توافق نیاز دارد. یعنی چنین کاری باید در چارچوب یک توافق انجام شود؛ چون ایران در ازای این امتیازی که به طرف غربی میدهد، نیاز دارد امتیازی بگیرد که عبارت است از لغو تحریمها؛ و اینکه این امر به چه شکل باید انجام شود؟ تازه اگر در دو هفتۀ آینده چنین توافقی شکل بگیرد، باز طرفین در پی اخذ تضمین از یکدیگر خواهند بود. یعنی مثلا غربیها خواهند خواست قطعنامۀ ۲۲۳۱ به صورت نامحدود تمدید شود و قطعنامههای ششگانه علیه ایران همچنان قابل برگشت باشند تا اگر ایران تخلف کرد، بتوانند این قطعنامهها را بازگردانند. البته همۀ اینها فرضهای بسیار بعیدی است. به هر حال اصل بازگشتپذیری تعهدات، اصلی قطعی است که طرفین اصرار بر رعایت آن خواهند داشت. کمااینکه در سال ۲۰۱۵ غربیها با اصرار خواستند که این برگشتپذیری در قطعنامۀ ۲۲۳۱ لحاظ شود که چنین هم شد. برای ایران هم برگشتپذیری به صورت امکان توقف انجام تعهدات بود. بنابراین مسئله بسیار پیچیده است و یک راهحل جادویی برای آن پیدا نمی شود.
اگر تحریمهای آن شش قطعنامه برگردد و مثلا شش ماه بعد، جمهوری اسلامی با آمریکا به توافق برسد، منتفیساختن آن تحریمها امری زمانبر است یا اینکه فیالفور قابل اجراست؟
بستگی به ارادۀ سیاسی طرفهای ذیربط دارد. اگر قطعنامۀ ۲۲۳۱ تمدید نشود در ۱۸ اکتبر مختومه میشود. غرب اصرار دارد که آن شش قطعنامه علیه ایران برگردند، بعد قطعنامه ۲۲۳۱ مختومه شود. شش ماه دیگر اگر توافقی حاصل شود، قطعنامۀ جدیدی مشابه همان قطعنامه ۲۲۳۱ هم میتواند جزئی از توافق باشد. در این دوره، اگر تحریمهای آن شش قطعنامه برگردد، طرفهای مقابل ایران میتوانند سه ماه یا شش ماه دیگر قطعنامۀ جدیدی تصویب کنند تا آن تحریمها دوباره ملغی شوند. یعنی برگردیم سر خانۀ اول. ارادۀ سیاسی طرفین همیشه عاملی تعیینکننده است.
به نظر میرسد که جمهوری اسلامی آماده است برای مواجهه با بازگشت تحریمهای آن شش قطعنامه. و این امر را قابل تحملتر از کنار گذاشتن غنیسازی یا امضای «تسلیمنامه» در برابر ترامپ میداند.
فعلا که شواهد چنین چیزی را نشان میدهد. یعنی نه تحرکی مشهود است و نه بنا است تحرکی انجام شود که تا پیش از پایان مهلت سیروزه، اسنپبک متوقف شود. و این یعنی مقامات سیاسی ایران خودشان را آماده کردهاند برای بازگشت آن شش قطعنامه تا بعدا ببینند کار به چه شکل پیش میرود.
به نظر شما پیامد بازگشت آن تحریمها چه خواهد بود؟ اعتراضات داخلی را میتواند رقم بزند یا اینکه پیامد سیاسی فجیعی برای جمهوری اسلامی نخواهند داشت؟
بازگشت آن قطعنامهها بیشتر از نظر سیاسی و حقوقی ناگوار است وگرنه از نظر اقتصادی و مالی، این شش قطعنامه تحریم عمدهای ندارند که اضافه بر تحریمهای آمریکا باشد. البته کار را در یک سری از حوزههای بانکی مشکلتر میکنند و حاوی تحریمهای بینالمللی تسلیحاتی و موشکی هستند. همچنین یک بستر حقوقی مشروعیتزا فراهم میسازند برای یک سری اقدامات تحریمی بیشتر توسط آمریکا و یا توجیه اقدامات نظامی در آینده. یعنی از نظر سیاسی و حقوقی و روانی تاثیر دارند ولی به لحاظ مالی و اقتصادی، چیزی بیشتر از آنچه که آمریکا الان علیه ایران اعمال میکند، در بر ندارند. ضمنا در صورت برگشت آن شش قطعنامه احتمالا اتحادیه اروپا هم اقدام به بازگرداندن تحریمهای اتحادیه، که بعد از برجام لغو شدند، خواهد کرد.
منظورتان از «تاثیر سیاسی»، تاثیراتی در خارج کشور است نه اعتراضات داخلی. بله؟
بله، بحث اعتراضات نیست. اعتراضات داخلی، موتور محرک و قواعد و ترتیبات خودش را دارد. البته ممکن است کسی بگوید که با سختتر شدن شرایط در اثر برگشت شش قطعنامه احتمال اعتراضات هم ممکن است بیشتر شود.
یعنی بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، فضای سیاسی بین ایران و سایر کشورها را بدتر میکند.
بله، رابطۀ ایران و کشورهای دیگر را تا حدی مشکلتر میکند. از نظر حقوقی، این تحریمها بینالمللیاند و تحریمهای یکجانبۀ آمریکا نیستند. همچنین اگر آمریکا و اسرائیل بخواهند فشار و تحریمها را بیشتر کنند و یا به ایران حمله کنند، ممکن است بخواهند بازگشت تحریمهای شورای امنیت را مورد استفاده قرار دهند. این دو کشور احتمالا تلاش خواهند کرد که ورود شورای امنیت به صحنه را به عنوان یک حربۀ سیاسی و حقوقی برای پیشبرد مقاصد خودشان مورد استفاده قرار دهند. ضمن اینکه برای آمریکا که بعد از خروج از برجام هیچ نقشی در شش قطعنامۀ ضدایرانی نداشت، احیای آن قطعنامهها اهرم فشار جدیدی علیه ایران خواهد بود. البته آمریکا و اسرائیل هیچ وقت در بند توجیه حقوقی اقدامات نظامیشان نبودهاند. ولی به هر حال این تحریمها ابعاد بینالمللی دارند و از این حیث مهماند.
به نظرتان، با توجه به تمام وقایع رخداده و نیز نکاتی که خودتان در این مصاحبه گفتید، باید منتظر وقوع جنگ دیگری باشیم یا نه؟
وقوع دوبارۀ جنگ، مسیر مجزای خودش را دارد. طبیعتا بازگشت ایران به زیر فصل هفتم منشور ملل متحد تا حدی کار را برای ایران سختتر میکند و یک جنگ احتمالی را برای طرف مقابل کمی آسانتر میکند ولی جنگ سازوکار و علل خودش را دارد و این قطعنامهها جز اینکه تا حدی بر جوّ عمومی و وضعیت حقوقی تاثیر بگذارند، در رقم خوردن جنگ تاثیر چندانی ندارند.