Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

آتلانتیک: بن‌بست ایران با خامنه‌ای؛ آیا تلاش‌های روحانی برای تغییر شرایط جواب می‌دهد؟

حسن روحانی در حال عبور از کنار تصویر علی خامنه‌ای
حسن روحانی در حال عبور از کنار تصویر علی خامنه‌ای Copyright  AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار به روز شده در
همرسانی نظرها
همرسانی Close Button

نشریه آتلانتیک، در مقاله‌ای به بن‌بست شکل گرفته در جمهوری اسلامی و تلاش گروه‌های مختلف درون و خارج حکومت برای تغییر شرایط نوشته و تحلیل کرده که ابهام سنگینی بر آینده ایران سایه افکنده است.

این رسانه در تحلیل خود با اشاره به ناکامی‌های علی خامنه‌ای در سالهای اخیر تجربه کرده، بر پررنگ‌تر شدن ایده‌های جایگزین در داخل حکومت می‌پردازد اما در عین حال تاکید می‌کند، تا زمانی که خامنه‌ای زنده باشد، انتظار برای تغییر جدی در الگوهای سیاست‌ورزی جمهوری اسلامی دور از انتظار است.

در این مقاله آمده است: در هفته‌های اخیر، دو روحانی سالخورده در تهران سخنرانی‌هایی ایراد کردند که هر کدام به‌نوعی به درس‌هایی که باید از حملات تابستانی اسرائيل و آمریکا به ایران گرفته شود، می‌پرداخت. تضاد آشکار میان دیدگاه‌های این دو نفر، به‌خوبی نشان می‌دهد ایران اکنون در چه بن‌بست دشواری گرفتار شده است.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، همچنان آنچه در جنگ رخ داده را یک پیروزی کامل می‌نامد و در سخنرانی خود با لحنی پیروزمندانه می‌گوید: «بدون تردید، ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه، آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها را شکست داد. آن‌ها در دستیابی به هیچ‌یک از اهداف‌شان موفق نشدند.»

اما یک روز پیش از آن، حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین و رقیب خامنه‌ای، توصیه‌ای کاملا متفاوت ارائه داد. او گفت ایران باید دست‌کم گرفتن دشمنانش را متوقف کند و برای جلوگیری از جنگی دیگر، بر دیپلماسی تمرکز کند. روحانی در جمعی از وزیران پیشین کابینه‌اش گفت: «متاسفانه ما هنوز در وضعیتِ نه جنگ، نه صلح هستیم. هیچ احساس امنیتی در کشور وجود ندارد.»

از میان این دو روحانی، تنها یکی ظاهرا قدرت اجرایی لازم برای تحمیل دیدگاه خود را دارد. خامنه‌ای از سال ۱۹۸۹ قدرتمندترین فرد ایران و عملا رئیس کشور بوده است. روحانی اما هیچ مقام رسمی‌ای ندارد.

با این حال، ماجرا به این سادگی نیست؛ جنگ اخیر ضربه سنگینی به خامنه‌ای وارد کرد. او سال‌ها به خود می‌بالید که ایران را از درگیری‌های مستقیم دور نگه داشته، اما دو سال گذشته شاهد فروپاشی یکی از متحدان منطقه‌ای ایران، یعنی رژیم اسد در سوریه، و ضربات سنگین اسرائيل به دو متحد دیگر، حماس و حزب‌الله، بوده است. سپس حملات ژوئن فرا رسید؛ حملاتی که خامنه‌ای در جریان آن‌ها در یک پناهگاه مخفی شده بود، موضوعی که باعث شد احترام بسیاری از نیروها در درون جمهوری اسلامی نسبت به او کاهش یابد.

کاهش اقتدار خامنه‌ای، روحانی و دیگران را جسورتر کرده تا موضع او را به چالش بکشند و گزینه‌های جایگزین پیشنهاد دهند. حاکمیت ایران از جناح‌های گوناگونی تشکیل شده که اغلب به‌شدت بر سر مسیر آینده اختلاف دارند. بسیاری از این جریان‌ها به دیدگاه روحانی نزدیک‌ترند تا خامنه‌ای. اما تا زمانی که خامنه‌ای زنده و در قدرت است، دیدگاه او غالب خواهد بود و فضای کلی کشور، نوعی رکود ناآرام و ناراحت‌کننده است.

همسایه‌ای از جهنم

اسرائيل و ایالات متحده ضربه‌ای جدی به ایران وارد کردند، اما این کشور ممکن است در آینده بازگردد و قوی‌تر شود.

ماه‌های پس از جنگ ۱۲ روزه، برای ایران بسیار دشوار بوده است. در سپتامبر، آمریکا و اروپا با فعال کردن مکانیسم ماشه، تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را بازفعال کردند؛ تحریم‌هایی که در سال ۲۰۱۵ لغو شده بود. اقتصاد ایران در سراشیبی سقوط قرار دارد. بیش از ۶۰ درصد جمعیت در سن کار، شغلی ندارند. ایران همچنان یکی از تنها سه کشور جهان — در کنار کره شمالی و میانمار — است که در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) قرار دارد. حتی تصویب دو کنوانسیون بین‌المللی، که سال‌ها پیش‌شرط خروج از این فهرست تلقی می‌شد، هم کمکی نکرده است. نرخ دلار رکوردی دیگر را ثبت کرده و به حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار ریال رسیده است.

زیرساخت‌های کشور در حال فروپاشی است. قطع برق، چه برنامه‌ریزی‌شده و چه ناگهانی، به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده است. بحران آب آن‌قدر جدی است که کارشناسان از «ورشکستگی آبی» سخن می‌گویند. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، اخیرا هشدار داد اگر تهران با کمبود آب مواجه شود، دولت ممکن است ناچار به تخلیه شهر و انتقال پایتخت شود. دستگاه سرکوب نیز روحیه جامعه را بیش از پیش تضعیف کرده است؛ صدها نفر از زمان جنگ اعدام شده‌اند و در هفته‌های اخیر بازداشت‌ها هم شدت گرفته است.

نه روسیه و نه چین تمایلی به نجات ایران نشان نداده‌اند. چند روز پس از پایان جنگ، وزیر دفاع ایران در نشست سازمان همکاری شانگهای در چین شرکت کرد. برخی گزارش‌ها مدعی شدند چین با تحویل سامانه‌های پدافندی HQ-9 و حتی جنگنده‌های J-10 موافقت کرده، اما سفارت چین در تل‌آویو این خبر را تکذیب کرد. جمهوری اسلامی روابط گرمی با چین دارد، اما نباید فراموش کند که پکن هم‌زمان روابط اقتصادی سودآوری با اسرائيل و رقبای عرب ایران دارد.

انتظارات از روسیه حتی کمتر است. مقام‌های ایرانی، از جمله وزیر بهداشت، مدت‌هاست از نبود حمایت روسیه در جنگ ۱۲ روزه گلایه می‌کنند. یکی از مقام‌ها حتی ادعا کرده روس‌ها با اسرائيل علیه ایران همکاری کرده‌اند. پزشکیان ماه گذشته گفت کشورهایی که ایران آن‌ها را «دوست» می‌دانست، در زمان جنگ رهایش کردند و ایران ناچار شد به «خدا و مردم» تکیه کند.

با این حال، حکومت تلاش می‌کند روابط خارجی خود را تقویت کند و تصویری از قدرت به نمایش بگذارد. علی لاریجانی، مشاور امنیت ملی، به روسیه، بلاروس و پاکستان سفر کرده؛ احتمالا برای یافتن حمایت نظامی. کتاب‌های درسی جدیدی نیز منتشر شده که یکی از آن‌ها با عنوان «ما از ایران دفاع خواهیم کرد» بر توان نظامی و فناورانه کشور تاکید دارد. کتاب دیگری، نوشته یک ایدئولوگ تندرو، از «پیروزی مبتنی بر ایمان» و «بی‌هراسی از دشمن» می‌گوید و حتی کارتون‌هایی دارد که دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو را به سخره می‌گیرد.

لفاظی‌های توخالی

در ادامه این فضای تهدیدآمیز، سپاه پاسداران که همچنان به رهبر نزدیک است، از بستن تنگه هرمز سخن گفته است. فرمانده نیروی دریایی سپاه در اکتبر تهدید کرد در صورت وقوع جنگ، این گذرگاه حیاتی نفت و گاز جهان بسته خواهد شد. روزنامه تهران تایمز نیز از «آمادگی ایران برای پاسخ ویرانگر به هر تجاوز نظامی» نوشت. محمدرضا نقدی، فرمانده ارشد سپاه، حتی پا را فراتر گذاشت و گفت اگر مدیر یک شرکت گردشگری مذهبی بود، تور زیارتی به اورشلیم می‌فروخت؛ اظهارنظری که به شکلی مضحک، حاکی از خیال فتح اسرائيل بود.

اما این رجزخوانی‌ها برای بیشتر ایرانیان توخالی به نظر می‌رسد. آن‌ها فراموش نکرده‌اند که اسرائيل در روزهای نخست جنگ، بسیاری از فرماندهان ارشد سپاه را کشت و این نیرو را تحقیر کرد. گفته می‌شود نقدی به دلیل تردید درباره نفوذ اطلاعاتی اسرائيل در دفترش، تنزل مقام یافته است. ایرانیان شوخی می‌کنند که در هر جلسه امنیتی مهم، چند نفر مخفیانه عبری حرف می‌زنند. روحانی در سخنرانی خود هشدار داد که اسرائيل اکنون بر منطقه مسلط است و می‌تواند آزادانه در آسمان ایران عملیات کند. او گفت: «این خطرناک است که به خودمان دروغ بگوییم و بگوییم قدرت بزرگی هستیم و دشمنان‌مان ضعیف و بدبخت‌اند.»

درگیری‌های تابستان، حاکمیت را برای احتمال آغاز دوباره جنگ آماده کرده است. فرماندهان نظامی ایران می‌گویند در صورت لزوم، می‌توانند بسیار بیش از ۵۰۰ موشکی که پیش‌تر به سمت اسرائيل شلیک کردند، حمله کنند و حتی موشک‌های بالستیک دوربرد سجیل را به‌کار بگیرند. تحلیلگران اسرائيلی می‌دانند ایران در دور بعدی مقاوم‌تر خواهد بود، اما اسرائيل همچنان برتری نظامی قابل‌توجهی دارد و می‌تواند خسارت‌های بیشتری وارد کند یا حتی بی‌ثبات‌سازی سیاسی و ترور رهبران بیشتری را دنبال کند. ترور اخیر یک فرمانده ارشد حزب‌الله در لبنان، بار دیگر ضعف موقعیت ایران در منطقه را یادآوری کرد؛ تا جایی که مقام‌های لبنانی حالا علنا به ایرانی‌ها می‌گویند دخالت نکنند.

هرچند جنگ دوباره برای هر دو طرف پرهزینه خواهد بود، اما خطر اصلی متوجه ایران است؛ کشوری با زیرساخت‌های فرسوده و اقتصادی بحران‌زده که حتی در زمان صلح هم مستعد بی‌ثباتی است. همین امر باعث شده جناح روحانی و دیگران برای احیای دیپلماسی و جلوگیری از جنگ فشار بیاورند.

دونالد ترامپ می‌گوید دولتش در حال گفت‌وگو با ایران برای رسیدن به توافق است. برخی در ایران امیدوارند عربستان سعودی میانجی شود؛ کشوری که روابطش با تهران را ترمیم کرده و محمد بن سلمان، رهبر عملی آن، گفته مایل است به تفاهم ایران و آمریکا کمک کند. در هفته‌های اخیر، شایعاتی در رسانه‌های ایران مطرح شده که بن سلمان پیامی از تهران به واشنگتن برده است.

خامنه‌ای اما این شایعات را «دروغ محض» خوانده و گفته آمریکا «شایسته تماس از سوی جمهوری اسلامی نیست». او پیش‌تر گفته بود تنها در صورتی می‌توان همکاری با آمریکا را بررسی کرد که واشنگتن حمایت از اسرائيل را متوقف کند و پایگاه‌های نظامی‌اش را از خاورمیانه خارج سازد.

البته این مواضع را باید با تردید نگریست. خامنه‌ای اوایل امسال نیز لحن مشابهی داشت، درست پیش از آن‌که تهران مذاکرات با واشنگتن را با جدیت آغاز کند. اما بن‌بست در رأس قدرت، می‌تواند کار عباس عراقچی، وزیر خارجه، را بسیار دشوار کند؛ به‌ویژه اگر اجازه مصالحه در موضوعات کلیدی مانند غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران به او داده نشود.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

مصطفی تاج‌زاده، معاون پیشین وزیر کشور و زندانی سیاسی کنونی، خامنه‌ای را به ناخدایی تشبیه کرده که کشتی را به گل نشانده اما حاضر نیست مسیر را تغییر دهد. او نوشته است: «تغییرات عمیق و گسترده اجتناب‌ناپذیر است و همه در انتظار تحول‌اند، اما هیچ‌کس نمی‌داند چگونه و چه زمانی رخ خواهد داد.» اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی، ماه گذشته ساده‌تر گفت: «هیچ‌کس نمی‌داند با آینده چه باید کرد.»

رفتن به میانبرهای دسترسی
همرسانی نظرها

مطالب مرتبط

نیویورک تایمز: رئيس جمهوری که نمی‌تواند مشکلات را حل کند؛ آیا پزشکیان به آخر خط رسیده است؟

حواشی مصاحبه تازه کاترین شکدم؛ تسنیم: او شاید نفوذی ایران در اسرائيل است

توصیه تازه نشریه اسرائيلی که پیشنهاد حمله به ایران را داده بود: «باید قلب ایران را هدف بگیریم»