در این گزارش ویدئویی، مجموعهای از مهمترین مطالب منتشرشده در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز چهارشنبه ۱۲ نوامبر ۲۰۲۵ (۲۱ آبان ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه کاملتر این مرور را میتوانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.
نیویورک تایمز: در نخستین پرواز پناهجویان اخراجی به ایران چه گذشت: انگار که کابوس میدیدم
نیویورکتایمز اواخر سپتامبر از اقدام دولت ترامپ مبنی بر فرستادن دهها ایرانی اخراجشده از آمریکا با هواپیما به ایران خبر داد. این روزنامه آمریکایی روز سهشنبه ۱۱ نوامبر طی گزارشی پرده از جزئیات این اقدام برداشت.
به گزارش نیویورکتایمز، پرواز به ایران نزدیک به ۵۰ ساعت طول کشید و در «پورتوریکو»، «قاهره» و «دوحه» توقف داشت. همه اخراجشدگان تا دوحه پابند و دستبند داشتند.
هواپیما در یک پایگاه نظامی دورافتاده فرود آمد و در آنجا یک هواپیمای چارتر از شرکت هواپیمایی قطر (Qatar Airways) منتظرشان بود. تعدادی از ایرانیها هنگام انتقال، در اتوبوس بست نشستند و اعتراض کردند. بنا بر ادعای خودشان در گفتگو با نیویورک تایمز، ماموران امنیتی قطری با بیسیم درخواست نیروی کمکی کردند و آنها را کتک زدند و از اتوبوس کشانکشان بیرون آوردند. پابندهایشان را باز کردند اما تا تهران همچنان دستبند به دست داشتند.
دولت قطر گفت اظهارنظری رسمی ارائه نخواهد کرد، اما یک مقام قطری آگاه به جزئیات پرواز گفت قطر هیچ درخواست پناهندگی دریافت نکرده و انتقال بازداشتشدگان کاملا مطابق با استانداردهای بینالمللی حقوق بشر و پروتکلهای داخلی امنیتی انجام شده است.
به گزارش نیویورکتایمز، تعدادی از اخراج شدگان پس از رسیدن به ایران تحت بازجویی قرار گرفتهاند و برخی نیز بلافاصله به طور غیرقانونی از مرز گریختهاند.
تریشا مکلافلین، سخنگوی وزارت امنیت میهن آمریکا گفت که ۵۴ ایرانی اخراجشده در آن پرواز، مشمول «حکم نهایی اخراج» یا «حکم خروج داوطلبانه» بودهاند و همگی دادرسی عادلانه دریافت کردهاند. خانم مکلافلین گفت در میان اخراجشدگان «تروریستها، قاچاقچیان انسان و مظنونان به فعالیت به عنوان عامل خارجی» حضور داشتهاند.
جروزالم پست: آیا اسرائیل و آمریکا پیش از خروج ترامپ از کاخ سفید، موفق به تغییر رژیم در ایران میشوند؟
یوناح جرمی باب، نویسنده کتاب «تهران را هدف قرار بده» و تحلیلگر ارشد اطلاعاتی «جروزالمپست» که ارتباط نزدیکی با شخصیتهای عالیرتبه اطلاعاتی اسرائيل دارد، طی مقالهای در این روزنامه به بررسی توان آمریکا و اسرائيل برای تغییر نظام در ایران و احتمال وقوع این امر تا پیش از پایان دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۹ پرداخت که چکیده آن را میخوانید: «توان اسرائيل، آمریکا و حتی مجموع کشورهای غربی به تنهایی برای تاثیرگذاری در تغییر رژیم در ایران محدود است. چون حکومت ایران نیروی بسیج را با حدود دو میلیون نفر از اراذل و اوباش برای در اختیار داشتن توان لازم برای سرکوب مردم تشکیل داده و برای مهار اعتراضهای مردمی به خوبی دریافته که چگونه باید اینترنت را کنترل و قطع کند.
نکته سوم این که رژیم جمهوری اسلامی اکنون چیزی بسیار فراتر از مشتی روحانی است که با اتکا به پلیس مخفی در قدرت مانده باشند. در دهههای گذشته، مقامات ارشد و کارکشته سپاه پاسداران بیش از یک سوم اقتصاد و بسیاری از مناصب سیاسی کشور را در دست گرفتهاند.
کشتن، بازداشت یا به هر شکلی حذف کردن علی خامنهای یا جانشین او به تنهایی رژیم را حتی به نزدیکی فروپاشی هم نخواهد برد و حتی ممکن است منجر به اتحاد مردم ایران گرد پرچم شود. این درحالی است که اگر رهبر جمهوری اسلامی ایران به مرگ طبیعی بمیرد، ممکن است هرجومرج طبیعی و رقابت میان جناحهای رقیب به خودی خود به وجود آید.
با توجه به وجود بسیج، کنترل رژیم ایران بر اینترنت و نفوذ سپاه در تمامی حوزههای اهرمهای سیاسی و اقتصادی ایران، در غیاب ترکیبی از یک جنبش اعتراضی فراگیر و دستکم یک فرمانده عالیرتبه ارتش ایران که بتواند نیروهایش را پشت سر معترضان و در مقابل بسیج به حرکت درآورد، سرنگونی جمهوری اسلامی به سختی قابل تصور خواهد بود.
این بدان معنا نیست که اسرائيل و آمریکا باید دست روی دست بگذارند.»
المانیتور: نگرانی اسرائیل از احیای برنامه موشکی ایران و آمادگی برای رویارویی و تضعیف حکومت تهران
بن کسپیت (Ben Caspit) روزنامهنگار، تحلیلگر سیاسی و نویسندهی اسرائیلی، گزارشی خبری-تحلیلی در مورد سطح بالای تنش میان ایران و اسرائیل در رسانه آمریکایی المانیتور منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «نهادهای امنیتی اسرائیل درباره از سرگیری برنامه موشکهای بالستیک ایران با نگرانی فزایندهای مواجهاند. اسرائیل معتقد است ایران پس از حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهایاش در تابستان گذشته، در پی انتقامگیری و بازسازی توان نظامی خود است. مقامات امنیتی اسرائیل هشدار میدهند که تهران بهطور شبانهروزی در حال احیای زرادخانهی موشکی و سامانههای پدافند هوایی خود است و مانع نظارت بینالمللی بر فعالیتهای غنیسازی اورانیوم میشود.
مقامات اسرائیلی از احتمال حمله ناگهانی ایران سخن میگویند و هشدار دادهاند که تهران ممکن است هزاران موشک بالستیک در روز به سوی اسرائیل شلیک کند. در مقابل، اسرائیل نیز هدف خود را آشکارا سرنگونی حکومت اسلامی تهران عنوان کرده و معتقد است تغییر رژیم، تهدید ایران را بهطور ریشهایتر از بین میبرد.
یوسی کوهن، رئیس پیشین موساد، در سخنرانیای در نیویورک گفت سرنگونی حکومت ایران ممکن است چند سال زمان ببرد اما با حمایت بینالمللی شدنی است. او تاکید کرد مردم ایران زیر فشار حکومتی ظالم هستند و نارضایتی عمومی میتواند به تغییر منجر شود. در همین راستا، عملیات روانی و جنگ اطلاعاتی اسرائیل علیه مقامات ایرانی شدت گرفته است.
یکی از ابزارهای این جنگ، فعالیت حسابی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) با نام «Mossad Farsi» است که با انتشار مطالبی علیه مقامهای ایرانی، از جمله افشای تصاویر خصوصی خانواده علی شمخانی، سعی در بیاعتبار کردن حکومت دارد. این حساب همچنین با طنز و شایعهپراکنی دربارهی فرماندهان سپاه، فضای بیاعتمادی در داخل ایران ایجاد میکند. هرچند اثربخشی این اقدامات نامشخص است، اما نشانه عزم اسرائیل برای تضعیف حکومت تهران است.
در مقابل، ایران نیز با دستگیری افرادی به اتهام همکاری با موساد و انتشار فهرستی از مقامات اسرائیلی برای ترور، تلاش کرده واکنش نشان دهد. گزارشهایی نیز از طرح ناکام سپاه قدس برای ترور سفیر اسرائیل در مکزیک منتشر شده است. اسرائیل هم تدابیر امنیتی برای مقامات خود را افزایش داده و وزیر دفاع اسرائیل، ایران را به عملیات تلافیجویانه تهدید کرده است. فضای کنونی نشاندهنده تنش شدید و احتمال بالای درگیری مستقیم میان دو کشور است.»
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
دویچهوله: خشکسالی ایران: فاجعهای با دور کُند
رسانه آلمانی دویچهوله گزارشی در مورد بحران خشکسالی و کمآبی در ایران منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «نیمی از ایران از پایان تابستان تاکنون حتی یک قطره باران ندیده و در ۱۵ استان هیچ بارشی ثبت نشده است. گرمای شدید تابستان و کاهش بارندگی، ذخایر آبی را به پایینترین سطح چند دههی اخیر رسانده است. دولت مجبور به جیرهبندی آب شده و در تهران نیز محدودیتهای چرخشی برای جلوگیری از اتلاف آب اعمال شده است. مردم با استفاده از پمپ و تانکر سعی دارند فشار پایین آب را جبران کنند، در حالی که زیرساختهای آبی پایتخت فرسوده و ناکارآمد است.
این ششمین سال پیاپی خشکسالی در ایران است و حتی کاهش ۱۲ درصدی مصرف آب در تهران هم کافی نبوده است. کارشناسان محیطزیست میگویند مشکل اصلی در مصرف مردم نیست بلکه در بخش کشاورزی است که ۸۰ تا ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند. تا زمانی که اولویت سیاستگذاریها تغییر نکند و مصرف بیرویه در کشاورزی ادامه یابد، اقدامات صرفهجویی تأثیر چندانی نخواهد داشت.
پژوهشها نشان میدهد ایران از سال ۲۰۰۲ سالانه حدود ۱۶ کیلومتر مکعب آب از دست میدهد. در مجموع، طی ۲۳ سال گذشته حدود ۳۷۰ کیلومتر مکعب از منابع آب کشور از بین رفته است. این کاهش گسترده ناشی از دههها برداشت بیرویه، آبیاری ناکارآمد و زیرساختهای فرسوده است و نشان میدهد بحران از مرحله هشدار گذشته و به سطح بحرانی رسیده است.
کارشناسان بارها هشدار دادهاند که ایران دیگر توان پشتیبانی از رشد جمعیت یا خودکفایی کامل در تولید غذا را ندارد، اما حکومت به جای گوش دادن به کارشناسان، آنان را از فرایند تصمیمگیری حذف کرده است. اکنون حتی برخی رسانههای اصلاحطلب مانند اعتماد و شرق نیز از "مدیران نالایق در نهادهای کلیدی" و "قربانی شدن محیط زیست در برابر سیاست" انتقاد کردهاند. رئیسجمهور مسعود پزشکیان نیز با اشاره به بحران، احتمال تخلیهی تهران را مطرح کرده است، هرچند مشخص نیست این اقدام چگونه عملی خواهد بود.
دولت هنوز برنامه مشخصی برای مقابله با بحران ندارد و صرفا به محدودیت مصرف و انتظار برای باران بسنده کرده است. متخصصان پیشنهاد میکنند که اولویت دادن به آب شرب شهری، اصلاح فوری کشاورزی، بهبود آبیاری، استفاده از تصاویر ماهوارهای برای رصد منابع آبی و اصلاح نهادی و دادهای میتواند بخشی از راهحل باشد. با این حال، نبود اراده سیاسی و ساختار ناکارآمد اداری، اجرای این راهکارها را دشوار کرده و فاجعه خشکسالی ایران را به "فاجعهای با دور کند" بدل کرده است.»