ایران و اسرائیل به عنوان طرفین درگیر، فضای رسانهای و ارتباطی خود را مسدود کردهاند. به خصوص در ایران، ارتباطات تا مرحله قطع کامل پیش رفت. این قطع ارتباط برای شهروندان ایرانی خارج از ایران، بسیار نگران کننده بود.
با ورود آمریکا به این درگیری، نگرانیها افزایش نیز یافته است. در هیاهوی جنگ، شهروندان ایرانی نقش واسطه را برای ارتباطگیری شهروندان داخلی و خارجی بازی کردند.
از بامداد جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، که اسرائیل حملات هوایی خود به ایران را آغاز کرد و ایران نیز پاسخ نظامی داد، راههای ارتباطی ابتدا ضعیف شد و در نهایت برای سه روز قطع شد. قطع ارتباطات شامل عدم دسترسی به سایتهای داخلی از خارج از کشور، و عدم امکان تماس از طریق انواع شبکههای اجتماعی با افراد داخل ایران بود.
این در حالی بود که حملات موشکی اسرائیل نقاط مختلف ایران را هدف گرفته و تاکیدش بر نابودی نقاط هستهای است. خطری که جان شهروندان را تهدید میکند. یکی از توجیهات جمهوری اسلامی ایران برای قطع ارتباطات، کنترل ریزپرندهها است.
شنبه وضعیت اینترنت بهبود پیدا کرد و راههای ارتباطی وصل شد، اما بامداد یکشنبه با ورود آمریکا به جنگ و حمله به تاسیسات هستهای ایران، احتمال میرود وضعیت جنگ وارد فاز تازهای شود و نگرانیها ادامهدار باشد.
واسطههای ملی و بینالمللی زیرآتش جنگ
همزمان با آغاز جنگ اسرائیل و ایران، نوعی همدلی و پیوستگی میان ایرانیان در داخل و خارج از کشور شکل گرفت و شرایط جنگی، قطع ارتباطات و تماسها برای ایرانیان خارج از کشور، شرایط پر اضطرابی را پیش آورد.
در این میان، افرادی که در ایران دسترسی حتی محدود به اینترنت داشتند و موفق به حضور در شبکههای اجتماعی میشدند، اعلام آمادگی کردند تا واسطه انتقال پیام به دو طرف باشند. یکی از فعالان اینستاگرام، در پستی اعلام کرد که حاضر است با خانواده کسانی که در خارج از ایران هستند، تماس بگیرد. ظرف چند ساعت هزاران ایرانی از نقاط مختلف جهان با ارسال پیام، درخواست تماس کردند. حجم پیامها آن قدر زیاد بود که او مجبور شد با تشکیل گروهی از ایرانیان داخل کشور، مسولیت تماس را بر عهده بگیرند.
با ادامهدار شدن قطع ارتباطات، در یکی از اتاقهای کلابهاوس، فردی از ایران مسوولیت تماس با خانوادههای ایرانیان خارج از ایران را بر عهده گرفت. در این گروه، دو طرف در حالی که سایر حاضران در اتاق شنونده مکالمه آنها بودند، گزارشی از وضعیت خانواده و شهر میدادند و تاکید میکردند «اوضاع در ایران خوب است، نگران نباشید». این تماسهای چند دقیقهای به سرعت قطع میشد تا نوبت به دیگران نیز برسد.
پیامهایی که آبی نمیشوند
بخشی از جامعه ایرانی، کودکی و جوانیاش را در جنگ ۸ ساله ایران و عراق سپری کرده و آن تجربه برای بسیاری زنده است. اما این تجربه مانع از نگرانی آنها نشده است، به خصوص برای کسانی که خبرهای حمله به ایران را میخوانند، اما امکان خبرگیری از خانواده را ندارند. این شرایط زندگی عادی آنها را با بحران همراه کرده است. نسترن، ساکن لندن به یورونیوز، میگوید: «خانوادهام از تهران به شمال سفر کردند، اما خبر رسید که به شهرهای شمالی حمله کردهاند. همان زمان هر گونه تماس و ارتباط قطع شد. ترس و دلهرهای که اکنون تجربه میکنم، اگر بیشتر از کسانی که زیر آتش هستند، نباشد، کمتر نیست.»
رعنا ساکن ونکوور است. شوهرش یک ماه پیش به ایران سفر کرد و قرار بود دو هفته دیگر او نیز برای سفری دو ماهه به ایران برود. او به یورونیوز میگوید: «زندگیام در عرض چند ساعت، چندپاره شد. از یک سو، نگران وضعیت همسر و خانوادهام هستم، از سوی دیگر، باید فرزندانم را نسبت به وضعیت ایران و سلامت پدرشان مطمئن کنم. این وضعیت زمانی سختتر شد که ارتباطات قطع شد و از همه اعضای خانواده بیخبر بودم.»
ارسلان، ساکن تورنتو است. خانوادهاش بعد از شروع حملات به روستایی در نزدیکی قم سفر کردهاند. او در تمام روزهای حمله، نگران حمله به سایت فردو بود. او میگوید: «بامداد یکشنبه که خبر بمباران فردو آمد، یکی از سختترین لحظهها پس از شروع جنگ را تجربه کردم. امکان دسترسی نبود و اخبار دقیقی نیز از خسارات وارده به آن منطقه منتشر نمیشد. مهمترین نگرانیام آن بود که حتی اگر از بمباران و موشکها جان سالم به در ببرند، نمیتوانند از آلودگیهای ذخایر اورانیوم و تشعشعات آن جان سالم به در ببرند.» بعد از انتشار خبر حمله به تاسیسات اصفهان، فردو و نطنز که ساعت ۲.۳۰ بامداد یکشنبه توسط آمریکا انجام شد، دسترسی به سایتهای ایرانی نیز که از قبل دشوار بود، غیرممکن شد. به همین دلیل امکان دسترسی به اخبار و اطلاع از وضعیت ایران غیرممکن بود.
تجمع برای همدردی و اعتراض
فشار عصبی ناشی از خطری که ایران و خانوادههای ایرانیانی که خارج از کشور هستند، موجب شده برخی از آنها به خصوص کسانی که تنها هستند، شرایط دشواری را طی کنند. فرشته ساکن سوئد، با اعلام روزی مشخص، در مکانی عمومی نشست و از ایرانیان خواست در صورت تمایل به او بپیوندند تا در کنار هم گریه کنند، همدیگر را در آغوش بگیرند و به هم دلداری بدهند. او میگوید که استقبال قابل توجهی از این دعوت شد. این اتفاق در تعدادی از شهرهای کانادا نیز انجام شد.
البته ایرانیانی که در کشورهای مختلف ساکن هستند، در این روزها تلاش کردهاند تجمعات اعتراضی داشته باشند و غیر از آن که شعارهایی علیه جنگ و حمله اسرائیل به ایران، و شعار زن، زندگی آزادی سر دادند، خواستار برقراری ارتباطات که دولت ایران قطع کرده، شدند. بسیاری از آنها معتقدند که مردم ایران از بیرون تحت حملات موشکی هستند و از داخل با قطع ارتباطات، گروگان گرفته شدهاند.
پیمان، در آمریکا به دنبال راهی برای بازگشت به ایران است. او ترجیح میدهد در این روزهای پر اضطراب در کنار خانوادهاش باشد، اما به دلیل بسته بودن پروازها هنوز نتوانسته است. پیمان تلاش میکند خبرهای مرتبط با ایران و کشته شدن شهروندان ایرانی در حملات اسرائیل را به زبان انگلیسی در شبکههای اجتماعیاش منتشر کند.
راهاندازی کمپینهای نگهداری از سالمندان
با خلوت شدن تهران، تعدادی از ایرانیان ساکن خارج از کشور اعلام کردند که اعضای سالمند یا بیمارشان در تهران ماندهاند. برخی از آنها نیاز به رسیدگی و برخی دیگر برای کوچ به شهری دیگر، نیاز به کمک داشتند. در شبکههای اجتماعی گروههایی اعلام کردند که حاضرند این مسوولیت را بر عهده بگیرند و جای خالی فرزندانی که خارج از ایران هستند را پر کنند. این فرصت، موجب آسودگی خاطر بخشی از جمعیت مهاجر در خارج از ایران شد.
با حمله آمریکا به ایران، ممکن است این جنگ تشدید و دنبالهدار شود. در آن صورت ممکن است رفتارهای جمعی و اجتماعی که ظرف این روزها شکل گرفته بود، تغییرات دیگری داشته باشد.