عبدالناصر همتی؛ در جستجوی معجزه برای صعود سیاسی از پلکان اقتصاد

در طول بیش از چهار دهه تاریخچه حکمرانی در جمهوری اسلامی، حضور افراد در پستهای حساس مدیریتی و اقتصادی معمولا برای بازههایی کوتاه مدت بوده است و با عوض شدن دولتها بسیاری از افرادی که زمانی ذینفوذ به شمار میآمدهاند به حاشیه رانده شدهاند. با این حال «عبدالناصر همتی» در زمره کسانی به شمار میرود که از این قاعده مستنثی بودهاند و بیش از چهار دهه است که دوران مدیریتی به نسبه با ثباتی را سپری کرده است.
اکنون با تایید نامزدی او در انتخابات ریاستجمهوری، جایی که بسیاری از همفکران و همینطور رقیبانش رد صلاحیت شدهاند، او امیدوار است با تکیه بر تحصیلات عالیه اقتصادی و عملکردش بتواند راهی به سوی خیابان پاستور و نهاد ریاست جمهوری بیابد. اما عبدالناصر همتی کیست و چگونه به جایگاه فعلی رسیده است؟
زندگی خصوصی
عبدالناصر همتی متولد ۱۷ مهر ۱۳۳۷ در خانوادهای پرجمعیت و نه نفره در کبودآهنگ همدان است. آقای همتی در سال ۶۳ و در سن ۲۶ سالگی با سپیده شبستری از کرمان ازدواج کرد. تحت تاثیر دوران مدیریت طولانی همتیِ جوان در زمان ریاست محمد هاشمی بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی شایعه شده بود که خانم شبستری نسبتی فامیلی با برادر کوچکتر علی اکبر هاشمی رفسنجانی دارد، با این حال آقای همتی و همسرش چنین نسبتی را تکذیب کردهاند.
این زوج سه فرزند دارند؛ دو پسر که در دانشگاه معماری خواندهاند و یک دختر که متخصص کودکان است. یکی از پسران به نام امیرحسین همتی به کار بازیگری نیز اشتغال دارد که انتشار تصاویری از بازی او در نقش یک آتشنشان در سریال «عملیات ۱۲۵» در جریان کارزارهای انتخاباتی ۱۴۰۰ خبرساز شده بود. آقای همتی بر خلاف برخی شایعههای پخش شده در فضای مجازی تایید کرده همه فرزندان او در ایران زندگی میکنند و هیچیک در کشورهای دیگر اقامت ندارند.
تحصیلات و سابقه آموزشی
عبدالناصر همتی مدرک کارشناسی اقتصاد را از دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۷ اخذ کرد و سپس در سال ۱۳۶۶ کارشناسی ارشد خود را از همان دانشکده گرفت. آقای همتی در سال ۱۳۷۲ موفق شد تز دکترای علوم اقتصادی خود را با موضوع «مدل تحلیلی قیمت نفت» در دانشگاه تهران دفاع کند و به جمع استادان دانشگاه تهران بپیوندد تا دروسی همچون «اقتصاد کلان» و «اقتصاد انرژی» تدریس کند. وی از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۵ در مقام استادیار در دانشگاه تهران مشغول به کار بوده است.
آقای همتی میگوید دو دوره «حسابرسی پیشرفته» را در موسسه کوپرز اند لیبراند در سال ۱۳۵۶ و «مطالعات اقتصاد» را در سال ۱۳۷۰ در لندن پشت سرگذاشته است. وی تألیفات و پژوهشهای متعددی در زمینه اقتصاد دارد که از جمله مهمترین آنها می توان به کتاب «اقتصاد کلان، مقدمهای بر سیاستهای پولی و مالی» در سال ۱۳۷۲ اشاره کرد. کتابهای «توسعه اقتصادی»، «اقتصاد نفت» در سال ۱۳۷۴ و «اقتصاد انرژی» در سال ۱۳۸۳ نیز از تألیفات او به شمار میآیند. آقای همتی یک کتاب نیز به نام «مشکلات اقتصادی جهان سوم» در سال ۱۳۶۶ منتشر کرده است.
کارنامه تحصیلی و آکادمیک عبدالناصر همتی هرچند در نگاه نخست پربار به نظر میآید، با این حال منتقدان او درباره عمق آن ابراز تردید کردهاند. مستقل از سطح علمی رساله و تالیفات آقای همتی، منتقدان میگویند تحصیلات تکمیلی همزمان با مشاغل ردهبالایی که او در صدا و سیمای جمهوری اسلامی در اختیار داشته، کیفیت آن را بحثبرانگیز میکند.
صعود از پلکان صدا و سیما
از سالهای ابتدایی فعالیت عبدالناصر همتی پس از انقلاب اطلاع دقیقی در دسترس نیست و خود او نیز غالبا از توضیح درباره آن دوران خودداری کرده است. با این حال برخی منتقدانش خاستگاه نخستین او را نهادهای اطلاعاتی یا امنیتی نوپا در جمهوری اسلامی معرفی کردهاند که
آقای همتی در ۲۳ سالگی و دو سال پس از انقلاب در مرداد ۵۹ به صدا و سیمای جمهوری اسلامی رفت. مطابق اطلاعاتی که آقای همتی از گذشته خود منتشر کرده است، وی به گونهای متوالی و بیآنکه فاصلهای بین فعالیتهایش بیافتد رئیس واحد مرکزی خبر ( ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷)، مدیر پخش اخبار صدا و سیما (۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸) و معاون سیاسی سازمان صدا و سیما (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳) بوده است؛ دورانی که با ادامه تحصیل او در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری اقتصاد در دانشگاه تهران مصادف بوده است. آقای همتی همزمان عضو ستاد تبلیغات جنگ نیز بوده است.
اهمیت و حساسیت مناصب آقای همتی در صدا و سیما، این درگاه اصلی کنترل جریان اطلاعات در ایران در دهه شصت در نبود رسانههای آزاد، نقش او را در ساختار جمهوری اسلامی برجسته میسازد.
نفوذ عبدالناصر همتی بر نحوه پخش اخبار و حتی شخصیتهای بزرگ سیاسی کشور تا اندازهای بوده است که وی در مصاحبهای میگوید در کلمات بیانیههای روحالله خمینی رهبر جمهوری اسلامی نیز تغییراتی به صلاحدید خود اعمال میکرده است: «من حتی در پیام امام درباره سلمان رشدی یک کلمهای را اصلاح کردم. یعنی ایشان نظر مثبت داشتند و اجازه میدادند این کارها را انجام دهیم... یک جملهای را که درست نیست بگویم صلاح ندانستم ولی کارشناسی شده را بهتر میدانستم و به ایشان عرض کردم امام فوری فرمودند اصلاح کنند ولی سریع پخش کنند. این روند در دوره مقام معظم رهبری که من چند سال معاون سیاسی بودم، ادامه داشت.»
همچنین احمد توکلی نامزد رقیب اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال ۱۳۷۲ نیز روایت کرده که آقای همتی در آن سال به عنوان معاون سیاسی صدا و سیما مانع پخش نطق انتخاباتی او شده و خواستار سانسور و اصلاح بخشهایی از آن شده است.
پیوستن به حزب کارگزاران سازندگی
عبدالناصر همتی برای مدتی مطابق آنچه خود میگوید، به پیشنهاد محمد هاشمی، در اوایل دهه هفتاد و تاسیس حزب کارگزاران سازندگی وابسته به هاشمی رفسنجانی به آن پیوست. با این حال بنابر اظهاراتش بیش از ۱۰ تا ۱۲ جلسه در این حزب نبوده و بیرون آمده است.
او در این باره میگوید:«خیلی علاقه نداشتم. کلاً به این نتیجه رسیدم که در ایران کار حزبی به درد نمیخورد و از استقلال فکری هم خارج میشوید. خارج از حزب مستقلتر هستید و بهتر میتوان نظرات خود را بیان کرد.»
کار در سازمانهای بیمه
عبدالناصر همتی بلافاصله پس از خروج از سازمان صدا و سیما در سال ۱۳۷۳ ریاست کل بیمه مرکزی ایران را بر عهده گرفت و برای مدت ۱۳ سال بر صندلی این پست تکیه زد. وی همزمان رئیس شورای عالی بیمه به مدت سه دوره بوده است. موافقان آقای همتی میگویند وی در این دوره با انجام اقداماتی نظیر خصوصیسازی و آزادسازی صنعت بیمه، در واقع باید « پدر بیمه خصوصی ایران» به حساب بیاید.
آقای همتی در سال ۱۳۸۳ از پست ریاست کل بیمه مرکزی کناره گرفت، هر چند فعالیت خود را در صنعت بیمه با عضویت در هیات رئیسه شرکت بیمه اتکایی آسیایی (یک اتحادیه سازمانهای بیمه میان چند کشور) حفظ کرده است.
به اینستاگرام یورونیوز بپیوندید
ورود به فعالیتهای بانکی
عبدالناصر همتی پس از خروج از اصلیترین نهاد صنعت بیمه کشوری، مقام مدیرعاملی موسسه مالی و اعتباری بنیاد مستضعفان که سپس به بانک سینا تغییر نام داد را برای ۷ سال برعهده گرفت؛ بانکی که مجوز آن در سال ۱۳۸۸ و در آستانه اعتراضها با نتایج بحثبرانگیز انتخابات همان سال صادر شد.
او سپس در سال ۱۳۹۲ به پیشنهاد علی طیب نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی وقت، و با تائید مجمع عمومی بانک ملی مدیرعامل بانک ملی ایران شد.
پنج سال پس از مدیریت بانک ملی ایران، در حالی که به عنوان سفیر ایران در چین انتخاب شده بود در ۳ مرداد سال ۱۳۹۷ و در میانه بحران ارزی به پیشنهاد مسعود کرباسیان، وزیر امور اقتصادی و دارایی وقت، و با حکم حسن روحانی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی ایران منصوب شد.
وی درباره نحوه صدور این حکم میگوید: «یک روز آقای ظریف با من تماس گرفتند که آقای رئیسجمهور امروز فرمودند چین برای ما مهمتر است و شما به چین بروید. گفتم برای من فرقی ندارد؛ هر جایی بتوانیم خدمت کنیم میرویم؛ اگر فکر میکنید چین میتوانم موفق شوم میروم. کارهای خودم را کردم و خداحافظی هم کردیم ۱۰ روز هم در چین بودیم. استوارنامهها را دادیم و مشغول به کار شدیم. ده روز بعد سمینار سفرا بود. به سمینار آمدیم و یکی دو روز اول را هم شرکت کردیم، خانواده هنوز نیامده بودند. خانمم وسایل را آماده میکردند تا جمعه بعد آنها هم به چین بیایند که آقای رئیسجمهور من را خواستند و مطرح کردند که برای ارز چه کاری انجام دهیم؟ گفتم اگر منظور شما این است که این مسئولیت را من بر عهده بگیرم، اگر مشکلی در ارتباط با چین پیدا نمیکنید من مشکلی ندارم.»
سپیده شبستری، همسر آقای همتی، اخیرا در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که مرحوم هاشمی رفسنجانی دو بار به آقای روحانی پیشنهاد کرده بود آقای همتی را به مقام ریاست بانک مرکزی منصوب کند. با این حال آقای روحانی از این کار سر باز زده بود تا سال ۱۳۹۷ که در پی بالا گرفتن فشارها بر ولیالله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی، وی تصمیم به تغییر رئیس این سازمان گرفت. اما چه عاملی حسن روحانی را مجاب کرد عبدالناصر همتی را در میانه بحران ارزی سال ۹۷ به ریاست بانک مرکزی بگمارد؟
آقای روحانی در مصاحبههای متعدد عامل اصلی ناآرامی در بازار ارز و سقوط ارزش ریال را «جنگ روانی دشمن» قلمداد کرده و گفته بود آشفتگی در بازار عامل اقتصادی ندارد. به نظر میرسد همین فکر وی را مجاب کرده بود برای مقابله با بحران فردی نیاز است که بتواند با سابقه بیش از یک دهه خدمت در قلب دستگاه پروپگاندای جمهوری اسلامی، چه در بخش تبلیغات جنگ و چه در صدا و سیما، بحران ارزی را کنترل کند.
آقای همتی درباره عملکرد آغازین خود در تابستان ۹۷ به همین نکته اشاره کرده و گفته است: « بالاخره من... کار سیاسی کرده بودم، کار تبلیغاتی کرده بودم. ۵۰ درصد کار ما کار روانی بود. به هر حال با کار روانی قدری کار را پیش بردم. برخی میگویند چرا متن مینویسید و در اینستاگرام میگذارید. بله، همه را خودم مینویسم چون خبرهایی از بازار میشنوم که کارهای روانی را میخواهند شروع کنند. برای اینکه پاتک بزنم این کار را میکنم.»
کارنامه عبدالناصر همتی در مقام رئیس بانک مرکزی
جهش قیمت ارز
بزرگترین چالش پیش روی عبدالناصر همتی کنترل نرخ ارز در دوران مدیریتش بر این سازمان بود. کارشناسان میگویند این تلاطم شدید در بازار ارز سبب تورم افسارگسیخته در ایران شد.
نرخ دلار در اولین روز مدیریت عبدالناصر همتی در ۳ مرداد ۹۷ برابر ۹ هزار و ۱۵۵ تومان بود. این رقم در اواخر مهر ۹۹ با رشد ۲۴۸ درصدی به ۳۱ هزار و ۸۵۶ تومان نیز رسید، هرچند طی ماههای اخیر تا محدوده ۲۳ هزار تومان کاهش پیدا کرد.
آقای همتی در طول بحران ارزی به دفعات اعلام کرد که بانک مرکزی مدیریت بازار ارز را در کنترل دارد. او یک بار طی یک مصاحبه تلویزیونی در محدوده دلار ۱۴ هزارتومانی اعلام کرد نرخ این ارز واقعی نیست و قیمت به زیر ۱۱ هزار دلار بازمیگردد. هرچند بعدها ادعا کرد که هیچوقت چنین چیزی را نگفته است.
آقای همتی همچنین در پاسخ به برآوردها مبنی بر رسیدن دلار به مرز ۲۰ هزار تومان گفته بود: «آرزو بر جوانان عیب نیست.»
رئیس بانک مرکزی حاصل عملکرد خود در دوره مدیریت بر سازمان را موفق خوانده و با بیان عامل تحریمها در به وجود آمدن وضعیت موجود در مصاحبهای گفته است:«اگر ما برنامه های جلوگیری از ارزپاشی را اجرا نمی کردیم، قیمت دلار به حدود ۵۰ هزار تومان و تورم به بالای ۱۲۰ درصد می رسید.»
اما منتقدان او میگویند که تنها دلیل این که به هنگام ترک بانک مرکزی توسط او، نرخ دلار در بازار آزاد ۲۳ هزار تومان شده بود، پایان دولت دونالد ترامپ و آغاز دوباره مذاکرههای هستهای ایران با هدف احیای برجام و لغو تحریمهای اقتصادی آمریکا بوده است.
رشد نقدینگی
در دوره ریاست عبدالناصر همتی در بانک مرکزی، ایران با رشد سرسامآور نقدینگی مواجه بود. طبق آمارهای بانک مرکزی حجم پایه پولی از ۲۲۰ هزار میلیارد تومان قبل از آغاز به کار عبدالناصر همتی در بانک مرکزی، به ۴۶۱ هزار میلیارد تومان رسیده است. منتقدان میگویند آقای همتی بانک مرکزی را به «کارخانه چاپ پول» تبدیل کرده بود.
آقای همتی خود در فروردین ۱۴۰۰ طی مصاحبهای در این خصوص گفت: «بگذارید با مردم شفاف باشیم. برای مثال در سال ۹۸ و ۹۹ بخشهایی از بودجه دولت از طریق درآمدهای تسعیر صندوق توسعه ملی تامین شد که به زبان سادهتر به معنای چاپ پول است که نتیجهاش تورم خواهد بود، اما در بانک مرکزی با توجه به کسریهای بودجه کاری غیر از این نمیتوانستیم انجام دهیم.»
رئیس وقت بانک مرکزی گفته بود این سازمان مجبور شده برای اجرای مصوبات ستاد ملی کرونا ۷۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی تزریق کند که همین از عوامل افزایش نقدینگی بوده است. آقای همتی در همین حال حجم نقدینگی را مهم ندانسته و گفته بود:«نقدینگی در دوره من رشد جدی نداشته؛ رشد نقدینگی مهم است نه حجم نقدینگی.»
با این حال وی اضافه کرده بود که اقداماتی را جهت کاهش نقدینگی انجام داده است که از آنها میتوان به فروختن ۱۲۵ میلیارد تومان اوراق و کاهش ۳۲ درصدی از رشد نقدینگی اشاره کرد. در مقابل منتقدان میگویند رئیس بانک مرکزی مدیران بانکها را برای خرید اوراق بدهی دولت در شش ماهه دوم سال ۹۹ تحت فشار شدید گذاشته بوده است.
آقای همتی همچنین با دفاع از عملکرد خود در این حوزه گفته بانک مرکزی توانسته در سال ۹۹ از «انفجار نقدینگی» جلوگیری کند.
افزایش تورم
تورم یکی از دیگر مشکلات مهمی بود که عبدالناصر همتی در طول دوره مدیریتش با آن دست و پنجه نرم کرد. او در گام نخست وعده کنترل تورم و ثبات قیمتها را داد. با این حال پیشبینیهای آقای همتی درباره نرخ تورم در مقاطع مختلف آنچنان که وی انتظار داشت به حقیقت نپیوست.
وی در بهمن ۹۸ گفته بود:«هیچ کدام از پیشبینیهای ما برای سال آینده تورم بالای ۲۰ درصد را نشان نمیدهد.» او همچنین در خرداد ۹۹ بیان کرد که «نرخ تورم در رقم ۲۲ درصد کنترل خواهد شد.» با این وجود این ارقام درست از آب درنیامدند و دولت روحانی در دوره ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی در این حوزه کارنامهای با نرخ تورم سالانه بالای ۴۰ درصد و تورم نقطهای بالای ۶۰ درصدی از خود به جای گذاشته است.
آقای همتی در واکنش به نرخ بالای تورم، تحریم، شوک ارزی و چاپ اسکناس به دلیل کسری بودجه را عامل اصلی تورم خوانده است و میگوید کنترل آن از عهده بانک مرکزی خارج بوده است.
او همچنین کمبود ارز و درآمد دولت را از عوامل به وجود آمدن تورم خوانده است. وی در مصاحبهای در سال ۹۹ گفت:«در دو سال قبل میانگین درآمد نفتی ما به زیر ۲۰ میلیارد دلار رسید، در حالی که در سالهای گذشته سالانه ما بالای ۴۰ میلیارد دلار درآمد ارزی حاصل از فروش نفت مواجه بودیم که البته این ۲۰ میلیارد دلار نیز در عراق و سایر کشورها بلوکه شد.»
رئیس بانک مرکزی گفته است بودجه جمهوری اسلامی در سالهای ۹۸ و ۹۹ به دلیل صدمات وارده «ناتراز» شده است و با توجه به این که درآمد کشور به پایینترین حد ممکن رسیده بود او در واقع اقتصاد کشور را «نجات» داده است.
بورس؛ از صعود تا سقوط
در پی وضع تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه جهوری اسلامی و ناتوانی دولت از کسب درآمد ارزی، به نظر میرسید شماری از سیاستگذاران اقتصادی جمهوری اسلامی بورس اوراق بهادار تهران را به عنوان منبعی برای جذب سرمایه و جبران کسری بودجه دولت مطرح کردند.
چهرههای برجسته حکومتی از جمله علی خامنهای، حسن روحانی و همچنین عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی مردم را به سرمایهگذاری در بازار بورس تشویق و ترغیب کردند.
آقای همتی در اردیبهشت سال ۹۹ وی در یک اظهارنظر گفت همه به این نتیجه رسیدهاند که بازار سرمایه جای خوبی برای سرمایهگذاری است و در همان ماه با اشاره به اقبال مردم به بازار سرمایه، عرضه سهام شرکتهای دولتی و بانکها را از راههای عمق بخشیدن بیشتر به بازار سرمایه خواند. وی دو ماه قبل از ریزش تاریخی بورس تهران گفت: « بازار بورس ما خیلی خوب شده. هدف ما این است که تامین مالی از طریق بازار سرمایه به ۵۰ درصد برسد، الان ۱۵ درصد است که خوب نیست. من به عنوان مسئول پولی و ارزی کشور استقبال میکنم آنجا رونق بگیرد.»
فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی، چند ماه بعد در حاشیه نود و هشتمین جلسه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی میزان کسب درآمد دولت از محل بورس را ۳۳ هزار میلیارد تومان خواند و گفت: «من میخواهم این خبر خوب را بدهم که خوشبختانه در نتیجه تدابیر اندیشیده شده از سوی دولت، در شش ماه گذشته، توانستهایم جبران کسری منابع خود را از محل فروش اوراق و واگذاری سهام شرکتهای دولتی جبران کنیم. در نیمه اول امسال از نظر واگذاری سهام دولت در شرکتهای دولتی عملکرد بسیار درخشانی داشتیم و موفق به کسب حدود ۳۳ هزار میلیارد تومان درآمد شدیم که رقم قابل توجهی است»
این رقم تقریبا معادل نیمی از ۷۰ هزار میلیارد تومانی است که دوره شکوفایی بورس تهران از فروردین تا مرداد ۹۹ از سوی مردم به بازار بورس وارد شده بود. منتقدان میگویند دولت و در راس آنها بانک مرکزی اقدام به «نوسانگیری» از بازار کرده است. امری که کاهش داراییهای مردم را در پی داشته است. به گفته محسن علیزاده، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، در پی ریزش بازار بورس «متاسفانه ۵۰ میلیون سهامدار خرد در این بازار آسیبدیده و ضرر کردند.»
در پی سقوط بورس، شماری از سهامداران مالباخته با تجمع در مقابل سازمان بورس رئیس بانک مرکزی را عامل این اتفاق دانسته و اقدام به دادن شعار «همتی، همتی، تو ننگ این ملتی» کردند. با این حال رئیس بانک مرکزی در پاسخ به انتقادات مسئولیت این اتفاق را نپذیرفت و گفت: «آنهایی باید پاسخ بدهند که هشدار ما نسبت به ده برابر شدن بازار سهام در طول یک سال و خطر ریزش را گوش ندادند. من مسئولیتی در بورس ندارم.»
وی همچنین در یک گفتگو در شبکه اجتماعی صوتی کلابهاوس با بیان اینکه «بانک مرکزی و بنده در موضوع بورس مظلوم واقع شدیم»، گفت:«در بورس اتفاقی رخ داد که نباید رخ میداد و پیشبینی این اتفاقات نیز وجود داشت. بخش مهمی از آن بخاطر دخالتهای غیر منطقی در بازار سرمایه رخ داد. وقتی نماینده مجلس و نائب رئیس آن و شورای امنیت در بورس دخالت میکنند و میگویند باید این کار را بکنید و یا آن کار را نکنید این اتفاقات میافتد؛ لذا نباید در بازار بورس دخالت شود».
شماری از منتقدان آقای همتی میگویند، نحوه مدیریت نرخ بهره و بازار پول توسط بانک مرکزی از عوامل شوک به بورس بوده است. امری که آقای همتی آن را رد میکند.
سردرگمی در مواجهه با تصویب FATF
پیوستن به افایتیاف از موارد دیگری بود که در سالهای ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی تنشزا قلمداد میشد.
گروه ویژه اقدام مالی، یک سازمان بین دولتی است که در سال ۱۹۸۹ میلادی توسط «گروه۷» با هدف مبارزه با پولشویی تشکیل شده است. گروه ویژه اقدام مالی در پی امتناع ایران از تصویب لوایح مربوط به «افایتیاف»، شامل لایحه «مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی (پالرمو)» و «مقابله با تأمین مالی تروریسم»، ایران را به فهرست سیاه خود بازگرداند.
آقای همتی در مصاحبهای در سال ۹۸ با بیتاثیر خواندن افایتیاف بر بازار اقتصاد ایران گفت:«ما از آنجا که کل تجارتمان را از روشهای غیرتحریمی انجام میدهیم افایتیاف تاثیری ندارد. حالا افایتیاف اشتباه میکند ما را ببرند لیست سیاه، اما این تاثیری ندارد.»
با این حال در دوران نامزدی انتخاباتی آقای همتی گفت که موافق افایتیاف بوده است و در مناظره نخست انتخاباتی گفت آن اظهارات را «به دلیل حفظ آرامش و اینکه قیمت ارز بالاتر نرود» به مردم گفته است.
وی در جلسه گفتگویی در کلابهاوس در این خصوص گفت:«در خصوص افایتیاف جنگهای خود را کردهام و اجازه بدهید موضوعات را در افکار عمومی اعلام نکنیم و منتظر تصمیمات مجمع تشخیص باشیم.اگر از من پرسیده بودند حتما افایتیاف را تایید میکردم ولی من صاحب نظر نیستم و جای دیگر باید تصمیم بگیرند.»
آقای همتی همچنین به سازوکار تجاری میان ایران و کشورهای اروپایی موسوم به کانال مالی اینستکس بیاعتقاد بود و یک بار در این خصوص گفت:«اینستکس یک موضوع فیک بود که حتی کسانی هم که عضو اینستکس بودند به آن باور نداشتند.»
همتی؛ نامزدی در نقش منجی اقتصاد ایران؟
عبدالناصر همتی در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ثبت نام کرد و در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۰ از سوی شورای نگهبان به عنوان یکی از کاندیدهای نهایی ریاست جمهوری در انتخابات معرفی شد.
آقای همتی در تبلیغات انتخاباتی خود تلاش میکند از خود تصویری منجی به نمایش بگذارد که با توجه به تحصیلات و عملکرد قبلیاش، اقتصاد ایران را از زیر فشارهای کنونی نجات خواهد داد.
به همین منظور، او در خصوص نقش خود در ناکامیهای دولت حسن روحانی مسئولیتی نپذیرفته و در پاسخ به انتقادات گفته است:«من نقشی در تصمیمگیریهای دولت نداشتهام و تنها میتوانستم دیدگاههای را ارائه کنم. بانک مرکزی در حدی نیست که این مشکلات را که در سطح کلان سیاستگزاری است حل کند.»
وی وعده داده است تورم را در دوره ۴ ساله به یک دامنه بین ۸ تا ۱۲ درصد خواهد رساند و دولتاش در سال حداقل یک میلیون شغل ایجاد خواهد کرد. او همچنین با بیان اینکه مخالف ارز ۴۲۰۰ تومانی بوده است، گفته است به هر خانوار حاضر در دهکهای پایین درآمدی ماهانه حداقل یک میلیون تومان یارانه پرداخت خواهد کرد. این در شرایطی است که او پیشتر محسن رضایی دیگر نامزد انتخابات را به دلیل طرح وعده پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومان به باد انتقاد گرفته بود.
آقای همتی همچنین از شفافیت در نظام مالی ایران حمایت کرده است. منتقدان با این حال میگویند در زمان مدیریت وی بر بانک مرکزی با برقراری ارتباط یک سویه با مردم از طریق صفحه اینستاگرامش که بخش نظرات آن تا پیش از آغاز رقابتهای انتخاباتی بسته بود، لغو نشستهای خبری و خودداری از مصاحبه با رسانهها کارنامه درخشانی در زمینه شفافیت ندارد. هر چند که حامیان او این طرز رفتار آقای همتی را ناشی از جایگاهش به عنوان رئیس کل بانک مرکزی و با هدف کاهش تاثیر اظهارنظرهای او بر بازار ارز توجیه میکنند ولی حذف و سانسور آمارهای کسری بودجه، تورم و درآمدهای نفتی از گزارشهای بانک مرکزی در دوران ریاست او مساله دیگری است که اعتقاد راسخ او به شفافیت را زیر سوال میبرد. البته در این زمینه نیز طرفداران او از این سانسورها به عنوان یک استراتژی در عرصه جنگ اقتصادی با آمریکا یاد میکنند.
با این حال، عبدالناصر همتی امیدوار است با جلب «آرای خاموش» و معترضان به وضع موجود و متقاعد کردن اکثریت مردم با وعدههای اقتصادی خود، پیروز سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران لقب گیرد. اما مطابق نتایج نظرسنجیهای منتشر شده در ایران، او برای تحقق این امیدواری نیاز به ثبت یک معجزه در رقابت با ابراهیم رئیسی و شاید سعید جلیلی، نامزدهای پرطرفدار جریان اصولگرا دارد.