پخش مستند ترانه ساخته پگاه آهنگرانی، کارگردان و بازیگر ایرانی که روایتگر نقش ترانه علیدوستی، بازیگر مشهور سینمای ایران در جنبش «زن زندگی آزادی» است توجه زیادی به خود جلب کرده است.
ترانه علیدوستی در این مستند که از بیبیسی فارسی پخش شد بدون حجاب اجباری مقابل دوربین رفته و تاکید کرده است که دیگر حاضر نیست نقش زن ایرانی را با حجاب اجباری بازی کند.
او در بخشی از گفتگویش با پگاه آهنگرانی به مسیری که جامعه ایران از زمان انقلاب ۵۷ تا مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد طی کرده است اشاره میکند.
ترانه علیدوستی میگوید: «زنان ایران زیر بار سرکوب یک حکومت ۴۶-۴۷ ساله برای آزادیهای فردی خود نرفتند. یعنی مادرها و مادربزرگهای ما اول زیر بار نرفتند و بعد ما بزرگ شدیم و ادامه دادیم. نشد زنهای ایرانی را آن شکلی کرد که باید [میشد] و حکومت دلش میخواست.»
ماجرای تظاهرات اسفند ۵۷ چیست؟
تظاهرات مورد اشاره ترانه علیدوستی چند روز پس از سخنان روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی در مورد حجاب انجام شد. رهبر انقلاب ایران گفته بود: «وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند لیکن با حجاب شرعی باشند.»
این سخنان تنها سه هفته پس از پیروزی انقلاب و سقوط حکومت پهلوی بیان شد. اولین زد و خوردهای مرتبط با حجاب زنان پس از این اظهارات در تهران روی داد به طوری که در برخی نقاط معترضان به بیحجابی زنان تیر هوایی شلیک کردند.
تنشهایی که باعث شد در روز ۱۷ اسفند (مصادف با روز جهانی زن) در حالی که هنوز حتی همهپرسی تعیین نوع حکومت آینده برگزار نشده بود گروهی از زنان در تهران در دفاع از حق پوشش خود تظاهرات کنند.
در حالی که نزدیک به ۴۷ سال از آن روزها میگذرد ترانه علیدوستی در مستند ترانه با اشاره به تظاهرات زنان در اسفند ۵۷ میگوید: «اولین تظاهرات زنان بر ضد اجبار در حجاب اتفاق افتاد. عکسهایش را نگاه کنید، [سعی کنید] یک مرد پیدا کنید.»
ترانه علیدوستی سپس میگوید: «مردم مگر پیروز نشده بودند؟ همه خوشحال مگر نبودند؟ همه مگر دستاوردی نداشتند با هم زن و مرد؟ خوب شما با خودتان نگفتید نصف [جمعیت] آمده بیرون و دارد داد و بیداد میکند؟ وایسادید نگاه کردید؟»
در گزارش روزنامه کیهان از آن تظاهرات آمده است: «تظاهرکنندگان علیه کسانی که به زنان بیحجاب حمله کرده بودند شعار میدادند. آنها در زیر بارش بیوقفهی برف که از نخستین ساعات بامداد آغاز شده بود فریاد میزدند: «حجاب ما صداقت و پاکی»، «زن آزاده حجاب فطری دارد»، «میجنگیم علیه حجاب اجباری». گروهی از مردان نیز به طرفداری از آنها شعار سر میدادند. بخشی از آنان به درون دانشگاه و به جمعیت شرکتکننده در مراسم روز زن پیوستند و شماری نیز در بیرون تجمع را ادامه دادند.»
هر چند در این گزارش آمده است که تعدادی از مردان نیز در حمایت از زنها شعار دادند اما این امر واقعیت دارد که شمار مردان حاضر در عکسها و تصاویر تظاهرات زنان اندک است.
در گزارشهای منتشرشده از تظاهرات ۱۷ اسفند ۵۷ تعداد شرکتکنندگان ۱۵ تا ۵۰ هزار نفر ذکر شده است.
سرکوب زنان با شعار «یا روسری یا توسری»
در بخشی از گزارش کیهان از تظاهرات زنان آمده است: «زنانی که در این روز در خیابانهای شهر به دانشگاه تهران رسیده بودند، به خبرنگار کیهان گفتند که در خیابانها برخی مردان به ما میگویند: «یا روسری یا توسری» این توهین بزرگی است به نیمی از اجتماع که در انقلاب اخیر در کنار مردان شرکت داشتند و شهید دادند.»
از سوی دیگر شمار زیادی از کارمندان زن نیز در اعتراض به حجاب اجباری دست از کار کشیدند. بیمارستانها، مخابرات، هواپیمایی ایران و چند وزارتخانه از جمله وزارت خارجه از جمله بخشهایی بودند که شاهد اعتراض زنان کارمند و کارگر به تصمیم حجاب اجباری بودند.
این در حالی است که زنانی که در این روز طبق عادت بدون روسری به سر کار رفته بودند، اجازه ورود به محل کار نیافتند.
واکنشها به طرح رهبری انقلاب برای اعمال حجاب اجباری باعث شد روز ۱۸ اسفند روزنامه اطلاعات از قول دفتر روحالله خمینی گزارش دهد: «بر اساس خبرهای رسیده گروهی خیانتکار و خیانتپیشه تحت عنوان کمیته، مزاحم بانوان محترم شده به ایشان توهین میکنند. ماموران کمیتههای انقلاب موظفاند با کمال دقت مراقب باشند و چنین اعمالی را با نهایت شدت جلوگیری کنند. عاملین چنین اعمالی سریعا و بهشدت مجازات خواهند شد.»
تظاهرات و تجمعهای زنان در روزهای ۱۸ و ۱۹ اسفند و روزهای پس از آن ادامه یافت و در برخی از منابع از آن به عنوان «تظاهرات شش روزه» یاد شده است. اعتراضهایی که احتمالا باعث شد سیاست حجاب اجباری مورد نظر محافظهکاران مذهبی دیرتر از آنچه میخواستند اجرا شود.
حجاب اجباری در نهایت دو سال بعد در سال ۱۳۵۹ یعنی همزمان با شروع جنگ با عراق و در آستانه سرکوبهای گسترده سال ۱۳۶۰ به اجرا درآمد.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
«این آن جامعهای نیست که آن روز آن هزینه را نمیداد»
ترانه علیدوستی در بخشی از مستند ترانه با مقایسه جامعه ایران سال ۱۴۰۴ (سه سال پس از آغاز جنبش «زن زندگی آزادی») با روزهای پرالتهاب پس از انقلاب ۵۷ میگوید: «ولی از آن روز تا لحظهای که یک کشور برای یک دختر ۲۲ ساله بیرون به خیابان میآید و نمیتواند خشونتی که علیهاش رفته است را تحمل کند...این آن جامعهای نیست که آن روز آن هزینه را نمیداد. شاید باید همه این مسیر طی میشد تا منتهی بشود به این لحظه.»
بسیاری از مردان ایرانی طی دهههای اخیر در بزنگاههای مختلف همبستگی خود را با زنان نشان دادهاند. نقطه اوج این همبستگی در جریان اعتراضهای ۱۴۰۱ نمود پیدا کرد اما پیش از آن هم میتوان نمونههایی از آن را یافت. به عنوان مثال شماری از مردان ایران در جریان جنبش سبز در اعتراض به انتشار عکس مجید توکلی با حجاب زنان تصمیم گرفتند عکسهایی از خود را باحجاب منتشر کنند.
این در حالی است که بازداشتکنندگان مجید توکلی در سال ۸۸ تصور میکردند که با انتشار عکس با حجاب زنان او را تحقیر کردهاند. اقدامی که از همان زمان نشان میداد شماری از مردان ایرانی آماده عبور از مرزهای مردسالاری هستند.