یک مدرس دانشگاه با ۳۰ سال سابقه میگوید که اگرچه با بهانههایی که شاگردانش برای غیبت در کلاس یا عملکرد ضعیف ارائه میدهند، غریبه نیست اما از سال گذشته، با پدیده جدیدی در رابطه با بهانهتراشیها روبرو شده است.
اول اینکه، شاگردانش برای نوشتن ایمیل به اساتید حتی برای طرح یک سوال ساده، به هوش مصنوعی متکی شدند.
اما مشکل اساسیتر بویژه زمانی است که دانشجویان از هوش مصنوعی برای نوشتن توجیهاتشان درباره عدم انجام تکالیف استفاده میکنند و حتی موضوعات مرتبط با سلامت روان را هم اکنون چاشنی بهانههایشان میکنند. مثلاً به این اشاره میکنند که چگونه افسردگی آنها مانع از انجام کارشان شده است.
این استاد میافزاید اگرچه مشکلات سلامت روان را درک میکند و کم اهمیت نمیداند، اما این ایمیلها به طرز عجیبی متفاوت هستند.
زیرا دانشجویان، پس از نوشتن جملاتی درباره اینکه چگونه تکالیف کلاسی را فراموش کردهاند، وقت خود را به خوبی برنامهریزی نکردهاند و عموماً کلاسهای ترکیبی و آنلاین خود را فراموش کردهاند، به مسئله سلامت روان میپردازند و سپس از استادشان میپرسند که آیا قصد دارد به این دلیل نمرات آنها را کمتر بدهد یا خیر.
این استاد، فرستادن چنین پیامهایی را یک «فریبکاری جدی» و چنین رفتاری را نوعی «کنترلگری» میداند؛ زیرا دانشجویان میدانند که اگر مشکل سلامت روان وجود داشته باشد و سپس معلم تصمیم به کاهش نمره بگیرد، برایش جریمه تعیین خواهد شد.
او میگوید که دیگر مشکل این پیامها این است که بسیار فرموله هستند. او به دورانی پیش از رواج هوش مصنوعی اشاره میکند که محتوای ایمیل شاگردانش متفاوت بود. مثلا آنها در این باره مینوشتند که مفاهیم تدریس شده را درک نمیکنند یا اینکه مطلبی در کلاس دیگری خواندهاند یا یاد گرفتهاند که با آنچه در کلاس ما در موردش صحبت شده مرتبط است؛ یا فیلمی که دیدهاند که آنها را به یاد نظریهای که من تدریس کردم میاندازد و میخواهند من در مورد آن بدانم.
او میگوید که این ایمیلها در روزهایی ارسال میشدند که دانشجویان در یک رابطه انسانی با من و سایر اساتید بودند و ارتباطاتی برای طرح انتقاد یا بیان تحلیل، برقرار میکردند. اما اکنون ایمیلها روی درخواست برای چند نمره بیشتر یا داشتن مشکل با فناوری متمرکز شده است.