در این گزارش ویدئویی، مجموعهای از مهمترین مطالب منتشرشده در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز سهشنبه ۲۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۶ آبان ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه کاملتر این مرور را میتوانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.
عربنیوز: سه قدرت منطقهای پس از خروج ایران
عبدالرحمن الراشد، روزنامهنگار، تحلیلگر سیاسی و نویسنده سرشناس سعودی، مطلبی در مورد شکلگیریهای قدرتهای منطقهای جدید در نبود ایران در روزنامه انگلیسیزبان عربنیوز منتشر کرد که چکیده آن بدین شرح است: «دو سال جنگی که به رهبری بنیامین نتانیاهو جریان داشت، تغییرات چشمگیری در صحنه ژئوپلیتیک و توازن قدرت در خاورمیانه پدید آورده است. پس از حملات اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل سیاست خود را تغییر داد؛ از درگیری با نیروهای نیابتی ایران به سمت تلاش برای نابودی کامل آنها حرکت کرد.
امروز سه قدرت منطقهای تازه در حال شکلگیریاند که هر یک حوزه نفوذ و امنیت خاص خود را دارند.
اسرائیل در حال تبدیل به یک بازیگر منطقهای است و سیاست قدیمی تمرکز صرف بر امنیت داخلی را کنار گذاشته است. اکنون اسرائیل بیش از هر زمان دیگر، قدرتی نظامی است تا دیپلماتیک یا سیاسی.
دومین برنده این دگرگونیها ترکیه است. این وضعیت تازه، نتیجه مستقیم خروج ایران از صحنه منطقه پس از آن است که اسرائیل بخش عمده داراییها و نفوذ تهران را از میان برد و قدرتش را تضعیف کرد. خلاء بهوجودآمده در پی این افول، قدرتهای جاهطلب را جذب کرده است و ترکیه از همین شکاف، از دروازه سوریه وارد میدان شده است.
ترکیه اکنون از جایگاهی در منطقه برخوردار است که در یک قرن گذشته یعنی از زمان از دست دادن نفوذ خود در شام و خاورمیانه پس از جنگ جهانی اول، بیسابقه بوده است. اما قدرتگیری ترکیه در هیاتی تازه است: قدرتی مشارکتجو با ترکیب توان اقتصادی و نظامی.
قدرت سومی که به یکی از سه ستون نظم نوین خاورمیانه بدل شده، کشورهای حاشیه خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی هستند.
این تحول، نتیجه طبیعی شکست محور وابسته به ایران و خلاء ناشی از سقوط بشار اسد در سوریه و تضعیف نیروهای نیابتی ایران در لبنان، غزه و عراق است.
در نتیجه، سه محور اصلی یعنی اسرائیل، ترکیه و کشورهای خلیج فارس جایگزین محور ایران شدهاند، اما ثبات و امنیت پایدار تنها با حل مساله فلسطینیها ممکن خواهد بود.»
مرکز اورشلیم برای امنیت و روابط خارجی: طرح ۲۰ مادهای ترامپ و همکاری آمریکا و اسرائیل برای خلع سلاح ایران و گروههای وابسته
اندیشکده مرکز اورشلیم مطالعات امنیتی و روابط خارجی (Jerusalem Center for Security and Foreign Affairs) تحلیلی در مورد نحوه اجرای طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده برای برقراری صلح در خاورمیانه منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «حزبالله با حمایت ایران، توانسته دوباره خود را بازسازی کند و کنترل عملی بخشهایی از جنوب لبنان را در دست گیرد. این بازسازی، نتیجه کمکهای مستمر مالی، نظامی و لجستیکی ایران است. در نتیجه، نفوذ ایران نهتنها در لبنان، بلکه در سراسر محور موسوم به مقاومت از تهران تا دمشق و بیروت همچنان پابرجا مانده است.
در سوریه، تغییر در ائتلافها موجب شکلگیری محیطی شکننده شده است؛ جایی که نفوذ رژیمهای ایران و ترکیه رو به گسترش است. با وجود همکاری محدود اسرائیل با برخی گروههای سوری برای کاهش درگیری مستقیم، خطر احیای یک دالان زمینی ایرانی از تهران تا مدیترانه بسیار جدی است. این مسیر میتواند به عنوان شریان حیاتی انتقال تسلیحات و نیروی انسانی میان ایران، حزبالله و دیگر نیروهای نیابتی مورد استفاده قرار گیرد.
برای تثبیت منطقه و جلوگیری از تکرار فجایع مشابه حمله ۷ اکتبر، نهتنها حماس بلکه باید ایران و شبکه متحدانش در منطقه مهار و خلع سلاح شوند. همکاری نزدیک ایالات متحده و اسرائیل در ردیابی و مسدود کردن مسیرهای تامین مالی و تسلیحاتی ایران برای نیروهای نیابتی، ضروری است.
برقراری نظم پایدار تنها از طریق یک راهبرد چندملیتیِ شفاف و مسئولانه امکانپذیر است که محور آن، همکاری میان ایالات متحده، اسرائیل و دولتهای عربی میانهرو برای مقابله با نفوذ ایران و جلوگیری از بازگشت مجدد حماس و حزبالله به صحنه قدرت باشد.»
مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی: تحلیل تصاویر ماهوارهای نشانههایی از احتمال ازسرگیری فعالیتهای هستهای ایران را آشکار میکند
مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS)، اندیشکده مستقر در واشنگتن، تحلیلی به نوشته جوزف راجرز ، معاون مدیر و پژوهشگر «پروژه مسائل هستهای» و جوزف اس. برمودز جونیور، پژوهشگر ارشد تحلیل تصاویر ماهوارهای، در مورد از سرگیری فعالیتهای هستهای ایران بر پایه بررسی تصاویر ماهوارهای منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «تصاویر ماهوارهای اخیر هیچ نشانهای از فعالیت یا بازسازی در سایتهای فردو، نطنز و اصفهان نشان نمیدهد؛ ترانسفورماتورها و ژنراتورهای برق نطنز از بین رفته و هنوز جایگزین نشدهاند، و در اصفهان آوار ناشی از حملات مسیر دسترسی به ساختمانهای آسیبدیده را مسدود کرده است. بهوضوح پیداست که حملات آمریکا غنیسازی و فرآوری اورانیوم را به طور کامل متوقف کردهاند.
در حالی که فعالیت در سایتهای پیشین متوقف شده، ایران ساختوساز در اعماق کوه «کُلنگ گزلا»، واقع در یک مایلی (۱.۶ کیلومتری) جنوب نطنز را تسریع کرده است. پس از آتشسوزی سال ۲۰۲۰ در سالن مونتاژ سانتریفیوژهای نطنز، علیاکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی اعلام کرد که ایران تاسیسات جدیدی را «در دل کوه» بنا خواهد کرد. عملیات احداث از همان سال آغاز شد.
بر اساس تحلیل تصاویر ماهوارهای CSIS از ۳۰ ژوئن تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵، ایران اکنون دیواری امنیتی پیرامون کل سایت کشیده و فعالیتهای عمرانی قابلتوجهی در نقاط شرقی، غربی و جنوبی آن مشاهده میشود.
تصاویر نشان میدهند که در هر سه بخش ورودیهای تونلی وجود دارد و برخی از آنها بهتازگی گسترش یافته و با شن و ماسه پوشانده شدهاند. هرچند هدف دقیق این مجموعه تنها از طریق تصاویر قابل تشخیص نیست، اما نزدیکی آن به نطنز و وسعت ساختوسازها شبهات زیادی برانگیخته است.
به باور تحلیلگران CSIS، سه سناریو برای فعالیت در «کوه کلنگ گزلا» متصور است: ۱. ادامه ساخت سالن مونتاژ سانتریفیوژها طبق طرح اولیه؛ ۲. انتقال فعالیتهای متالورژی و تولید فلز اورانیوم از اصفهان به این مکان؛ ۳. ایجاد یک مرکز مخفی غنیسازی برای استفاده از ذخیره ۴۰۰ کیلوگرمی اورانیوم ۶۰ درصدی.
در هر صورت، افزایش این فعالیتها نشاندهنده نیاز فوری به بازگشت نظارت بینالمللی و شفافیت بیشتر است؛ امری که تنها از مسیر آژانس و دیپلماسی جهانی امکانپذیر خواهد بود.
اگر ایران همچنان از همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی سر باز زند و به ساخت تاسیسات زیرزمینی مخفی همچون کوه کلنگ گزلا ادامه دهد، ممکن است بخشهای حیاتی برنامه خود را در خفا بازسازی کند.
جامعه جهانی باید ایران را برای پایبندی به انپیتی (NPT) و پذیرش بازرسان آژانس تحت فشار قرار دهد تا مسیر هرگونه گفتوگوی سازنده آینده هموار شود.»
رویترز: ایران، روسیه و بیمهگر نیوزیلندی که نفت تحریمشدهشان را منتقل کرد
خبرگزاری بریتانیایی رویترز گزارشی تحقیقی و افشاگرانه از نحوه دور زدن تحریمهای نفتی غرب توسط ایران و روسیه منتشر کرد که چکیده آن بدین شرح است: «یک ناوگان تاریک از تانکرها، میلیاردها دلار نفت تحریمشده ایران و روسیه را به آسیا منتقل کردهاند و تحریمهای غربی را دور زدهاند. بررسی رویترز نشان میدهد همه این کشتیها با یک شرکت کوچک بیمهای نیوزیلندی به نام ماریتیم میوچوال (Maritime Mutual) مرتبط بودهاند، شرکتی که تحت هدایت یک خانواده بریتانیایی اداره میشود و بیش از دو دهه سابقه بیمه کشتیها و شناورها را دارد. این شرکت، از طریق ارائه بیمه به کشتیهای تحریمشده، امکان ورود آنها به بنادر و ادامه تجارت نفتی را فراهم کرده است.
ماریتیم میوچوال بخش مهمی از ناوگان سایهای (shadow fleet) را پوشش داده است؛ این ناوگان شامل تانکرهایی است که محمولههای تحریمشده را از کشورهای ایران، روسیه و ونزوئلا منتقل میکنند و موقعیت و مالکیت واقعی خود را مخفی میکنند. بررسیها نشان میدهد که این بیمهگر تقریبا یک ششم تانکرهای تحریمشده توسط آمریکا، اتحادیه اروپا و بریتانیا را بیمه کرده و با کمک شرکتهای بزرگ بیمهگذار مجدد (reinsurer) امکان عملیات این کشتیها را فراهم ساخته است. این نقش موجب شده که ماریتیم میوچوال به یکی از بازیگران کلیدی در تجارت نفت تحریمشده تبدیل شود.
نیوزیلند همراه با شرکای بینالمللی خود، از جمله آمریکا، بریتانیا و استرالیا، در حال بررسی فعالیتهای ماریتیم میوچوال است. نگرانیها شامل احتمال نقض تحریمها و کوتاهی در جلوگیری از پولشویی و تأمین مالی تروریسم است. خود شرکت اتهامات را رد کرده و مدعی شده تمامی فعالیتهایش با استانداردهای قانونی و مقررات تحریمها سازگار بوده است. با این حال، پلیس نیوزیلند دفاتر این شرکت را جستجو کرده و اسناد و مدارک مربوط به بیمه تانکرهای تحریمشده را ضبط کرده است.
بر اساس بررسیها، از سال ۲۰۱۸ تا کنون، تانکرهای تحت بیمه ماریتیم میوچوال دستکم ۱۸.۲ میلیارد دلار نفت ایران و ۱۶.۷ میلیارد دلار نفت روسیه را منتقل کردهاند. بسیاری از این کشتیها به طور روزانه فعالیت میکردهاند و از روشهای فریبنده مانند خاموش کردن سیستمهای ردیابی برای مخفی نگهداشتن مسیرها استفاده کردهاند. بیمه پیاندآی (P&I) این شرکت برای ادامه عملیات ناوگان سایهای حیاتی است؛ بدون آن، هیچ بندری حتی در ایران یا روسیه کشتیها را نمیپذیرد. تحقیقات بینالمللی بر اهمیت کنترل و نظارت بر چنین بیمهگرانی تاکید دارند که نقش کلیدی در دور زدن تحریمها ایفا میکنند.»