ده سالگی انقلاب یمن؛ مدیریت بدترین بحران انسانی با خارج کردن حوثیها از لیست سیاه تروریسم

۱۰ سال پیش و در ادامه دومینوی بهار عربی، شهروندان یمنی خسته از سه دهه حکومت علی عبدالله صالح همچون همنوعانشان در تونس و مصر به خیابانها ریختند. یک دهه پس از «قیام مردمی»، مردم یمن بدترین بحران انسانی جهان را تجربه میکنند.
قیام در یمن، مانند مصر و بسیاری دیگر از کشورهای عربی با خوشبینی به سرنوشت انقلاب تونس آغاز شد: تظاهرات پیگیرانه مخالفان و سرنگونی برقآسای دیکتاتور. مقاومت حکومت در یمن، مانند لیبی و سوریه در کنار بافت قبیلهای این «فقیرترین کشور خاورمیانه و جهان عرب»، همراه با کشیده شدن پای ایران و عربستان سعودی، سرنوشتی متفاوت برای انقلاب یمن رقم زد.
علی عبدالله صالح، یک سال پس از آغاز قیام در فوریه ۲۰۱۲ و با پذیرش برنامه شورای همکاری خلیج فارس یا به بیان دقیقتر عربستان سعودی و در قبال دریافت مصونیت کامل، از قدرت کناره گرفت. با این حال «سقوط نظام» پایان ناآرامی در یمن نبود. به قدرت رسیدن علی عبدالله صالح، کفیل ریاست جمهوری پس از استعفای صالح و پیروزی او در انتخابات بیرقیب و مصلحتی ۲۱ فوریه ۲۰۱۲، راه را برای تحقق مطالبات شهروندان هموار نکرد. بنابر توافق ریاض قرار بود آقای هادی تا ۲ سال بعد و با برگزاری انتخابات سراسری، به دوره ریاست بر دولت انتقالی پایان دهد؛ امری که هرگز تحقق نیافت.
دو سال بعد، در تابستان ۲۰۱۴ و زمانی که بحران سوخت در یمن بالا گرفت، حوثیها با حمله به صنعا پایتخت را تصرف و عبدربه منصور هادی را با وجود استعفا برای جلوگیری از به «راه افتادن حمام خون»، در کاخ ریاست جمهوری محصور کردند. آقای هادی در ماه ژانویه ۲۰۱۵ به بندر عدن در جنوب گریخت و با حمایت عربستان سعودی، خود را رئیس جمهوری قانونی یمن خواند. جامعه جهانی، احتمالا به جز ایران، همچنان عبد ربه منصور هادی را رئیس جمهوری مشروع یمن میداند.
عربستان سعودی و متحدانش در مارس ۲۰۱۵ با بمباران نیروهای هوایی و موشکی جوثیها، وارد میدان جنگ داخلی یمن شدند. علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری و متحد پیشین عربستان و دشمن قسم خورده حوثیها، ۲ ماه پس از مداخله خارجی به متحد سابق پشت کرد و به دشمنان پیشین پیوست. آقای صالح تا دسامبر ۲۰۱۷، زمانی که تصمیم به یک چرخش سیاسی دیگر داشت توسط حوثیها به قتل رسید.
جنگ یمن پس از ۶ سال دستکم ۲۳۰هزار کشته بر جای گذاشته و میلیونها غیرنظامی، بهویژه زنان و کودکان را در معرض خطر مرگ از گرسنگی و بیماری قرار داده است.
چرا دولت جو بایدن حوثیها را از لیست سیاه تروریسم خارج میکند؟
یمن، و بهویژه شمال این کشور که در دست جنبش انصارالله (بازوی سیاسی حوثیها و متحدانشان در ارتش) است، صرفا با کمکهای غذایی و دارویی بینالمللی اداره میشود.
دولت دونالد ترامپ در آخرین روزهای حیات و در حالیکه هفتگی تحریمهای جدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران و متحدانش صادر میکرد، حوثیها را در فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده قرار داد و به این تریب ارتباط این گروه با نهادهای بینالمللی را عملا قطع کرد. این تصمیم، سازمان ملل متحد و بسیاری از نهادهای بینالمللی و غیردولتی فعال در یمن را برآشفت و جامعه جهانی نسبت به احتمال بروز یک بحران انسانی بینظیر در کشوری فقیر و از هم پاشیده در جریان یک دهه جنگ و ناآرامی، هشدار داد.
دولت جو بایدن، بهعنوان آلترناتیو رویکردها و سیاستهای ترامپ، مخالفت خود با رویه چهار سال پیش در خاورمیانه را با دو موضوع مرتبط با بحران یمن آغاز کرد. دستگاه دیپلماسی بایدن، تنها سه روز پس از به قدرت رسیدن روند بازنگری در تروریستی خوانده شدن حوثیها را آغاز کرد. این روند با فرمان توقف فروش سلاح به عربستان سعودی و جنگندههای اف۳۵ به امارات ادامه پیدا کرد.
به نظر میرسد تصمیم دولت بایدن برای تحت فشار قرار دادن دوستان اصلی ترامپ در منطقه، از یک سو پاسخ به مطالبات افکار عمومی بخش بزرگی از رای دهندگان دموکرات باشد و از سوی دیگر، بهای گزافی برای سیاست خارجی واشنگتن در منطقه نداشته باشد. خارج کردن حوثیها از لیست سیاه تروریسم ایالات متحده آمریکا، صرفا به این گروه امکان ادامه همکاری با سازمانهای بینالمللی برای تامین غذا و داروی مردم مستاصل شمال یمن را میدهد و همزمان، تغییری در میدان جنگ «مغلوبه» میان حوثیها با عربستان سعودی ایجاد نمیکند.