نشانههای «اروپا گریزی» با برکسیت به اوج خود رسید و اکنون نیز با گذشت ۲۵ سال از امضای پیمان ماستریخت، جدالی سخت میان ایتالیا و این اتحادیه نیز بر سر بودجه این کشور در جریان است و به نظر میآید که در صورت فائق نیامدن اتحادیه اروپا بر این موانع در آینده با اروپایی مواجه شویم که دیگر متحد نیست.
سالهای پایانی دهه هشتاد و سراسر دهه ۹۰ قرن بیستم، دوران طلایی اروپا و ایده اتحاد اروپایی بود. پس از سقوط دیوار برلین و فروپاشی بلوک شرق، کشورهای کوچک و بزرگ اروپا در شرق و مرکز و جنوب این قاره، به دنبال پیوستن به «جامعه اروپا» بودند.
دوازده عضو «جامعه اروپا» در فوریه سال ۱۹۹۲ در دهکده ماستریخت هلند، یکی از معاهدات پایهای اتحادیه اروپا را تصویب کردند. پیمان ماستریخت دقیقا ۲۵ سال پیش در چنین روزی، اول نوامبر لازم الاجرا شد و «جامعه اروپا» به «اتحادیه اروپا» تغییر نام داد. این پیمان سنگ اول خلق یورو، به عنوان پول واحد اروپایی را گذاشت و قدرت بسیار بیشتری به نهادهای اروپایی داد.
هدف این تغییر و تحول، فرا رفتن از همکاریهای صرفا اقتصادی و تبدیل اروپا به یک نظام سیاسی و حقوقی واحد بود. در همان سالها فرانسیس فوکویاما، نظریه پرداز نومحافظهکار آمریکایی، اتحادیه اروپا را تنها مدل موفق از روابط بینالمللی توصیف میکرد؛ جایی که اقتصاد و رقابت اقتصادی، جای جنگ را گرفته است.
پیمان ماستریخت مفهوم شهروندی اروپایی و سیاست خارجی واحد را پی ریخت و مقامهای کشورهای عضو را موظف به همکاری قضایی نزدیکتر با یکدیگر کرد. با این حال تصویب آن در کشورهای عضو آنچنان که پیشبینی میشد، بیدردسر نبود.
شهروندان فرانسه با یک اقلیت کوچک در همهپرسی پیمان ماستریخت به آن رای مثبت دادند. در دانمارک اما مخالفان گسترش اختیار اروپا، پیروز شدند و رفراندوم آری به پیمان ماستریخت، جواب منفی گرفت.
ویکتور فرناندز سوریانو، پژوهشگر دانشگاه آزاد بروکسل درباره مخالفتها میگوید: «برای اولین بار، افراد عالیرتبه در بروکسل فهمیدند که الزاما شهروندان عادی در شوق و اشتیاقی که آنها را از مذاکرات اروپایی به سمت همه پرسی ماستریخت برد، سهیم نیستند.»
دلایل مختلفی در پشت این عدم پذیرش وجود داشت. برای برخی ترس از مهاجرت و از دست دادن هویت ملی عامل رد کردن ایده اتحادیه اروپا بود و برای برخی دیگر مدل اقتصادی پیشبینی شده برای این اتحادیه «بیش از اندازه لیبرال» و «پایمال کننده حقوق کار و کارگران» به نظر میرسید.
مطالب یورونیوز را در واتساپ دریافت کنید
از سوی دیگر پیمان ماستریخت، مبنای محدودیتهای بودجه کشورها را بر اساس بدهیها و کسورات ملی قرار داده بود. موضوعی که در آن زمان با انتقادات بسیاری مواجه شد.
از دیدگاه ویکتور فرناندز سوریانو، پژوهشگر تاریخ، شباهتها و ارتباطات بسیاری میان مجادلات بر سر پیمان ماستریخت و بحثهای کنونی درباره اتحادیه اروپا وجود دارد. وی میگوید: «بسیاری از مشکلات شبیه هم هستند. اگرچه پیمان ماستریخت نقطه عطفی برای یکپارچگی اروپا و مرحلهای مهم از تاریخ این قاره بود، اما از طرفی هم آنچه از آن حاصل شد اروپا گریزی و شکاکیت به اتحادیه اروپا (Euroscepticism) بود.»
در نهایت امتیازات و معافیتهایی به دانمارک داده شد و این کشور که پیش از آن «بازار مشترک اروپا» خوانده میشد، همکاری خود را با اتحادیه اروپا آغاز کرد. هرچند این همکاری تا به امروز نیز در همه زمینهها نبوده است و برای مثال دانمارک هرگز به منطقه پولی یورو نپیوست.
نشانههای «اروپا گریزی» با برکسیت به اوج خود رسید و اکنون نیز با گذشت ۲۵ سال از امضای پیمان ماستریخت، جدالی سخت میان دولت راستگرا و ساختار ستیز ایتالیا و این اتحادیه نیز بر سر بودجه این کشور در جریان است و به نظر میآید که در صورت فائق نیامدن اتحادیه اروپا بر این موانع در آینده با اروپایی مواجه شویم که دیگر متحد نیست.
بیشتر بخوایند: