Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

علم چه می‌گوید؛ سنگ‌های «شفابخش» چه هستند و آیا خاصیت درمانی دارند؟

canva
canva Copyright  AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار
همرسانی نظرها
همرسانی Close Button

سنگ‌درمانی یا لیتوتراپی(lithothérapie/crystal healing) به‌معنای استفاده از انواع سنگ‌ها و کریستال‌ها برای بهبود وضعیت جسمی یا روانی انسان است. گفته می‌شود برخی از سنگ‌ها (مانند کوارتز، آکوامارین، یاقوت و فیروزه) دارای قدرتی هستند که در صورت نزدیک بودن به بدن انسان می‌توانند اثر شفابخش داشته باشند.

مدعیان سنگ درمانی معتقدند که برخی سنگ‌‌ها «ارتعاش» یا انرژی‌ منحصر به فرد و متفاوتی از دیگر سنگ‌ها دارند و می‌توانند با «انرژی بدن» تعامل داشته باشند؛ مثلا آکوامارین (زمرد کبود) می‌تواند از حملات قلبی جلوگیری کند و عقیق به تسکین درد مفاصل کمک می‌کند.

در واقع به گفته آنها، هر سنگ‌ روی فرکانس ارتعاشیِ نقاط خاصی از بدن اثر دارد که به چاکراهای سنت هندی یا نصف‌النهارهای طب سوزنی تشبیه شده‌اند؛ میزان نفوذ نیز معمولا با اندازه سنگ افزایش می‌یابد.

به همین دلیل توصیه می‌کنند که از سنگ‌ها به عنوان انگشتر، گردنبند یا دستبند استفاده کرد و آنها را همیشه همراه داشت تا این کریستال‌ها بتوانند «انرژی خوب» را به سمت بدن هدایت و «انرژی بد» را دفع کنند. برخی خرید سنگ‌ها به شکل خام و نتراشیده یا بلعکس به شکل مجسمه و شیء تزئینی را نیز توصیه می‌کنند تا آنها را در اتاق قرار داد.

برخی درمانگران حتی سنگ‌ها را روی قسمت‌های مختلف بدن یا در اطراف بدن قرار می‌دهند تا یک «شبکه انرژی» ایجاد کنند و بیمار با انرژی شفابخش احاطه شود. حتی گاه پیشنهاد می‌شود آبی که حاوی سنگ بوده، نوشیده شود تا عناصر آن وارد جریان خون شوند و اثرات درمانی ایجاد کنند.

اما تا چه اندازه این ادعاها از نظر علمی معتبر هستند؟

باور به خاصیت درمانی سنگ‌ها قدمتی دیرینه دارد و در متون عرفانی، سنت‌های باستانی، طب سنتی و حتی در متون پزشکی قدیم، مقالاتی درباره «خواص» برخی سنگ‌ها دیده می‌شود؛ در سال‌های اخیر افرادی مانند کیم کارداشیان و ویکتوریا بکهام نیز در شبکه‌های اجتماعی لیتوتراپی را تبلیغ می کنند.

در متون پزشکی قدیم به زبان عربی، موضوع سنگ‌ها با توجه به رنگ یا ساختارشان حتی به عنوان «داروهای معدنی» مورد بحث بوده‌اند.

با این حال در علم مدرن، «لیتو‌تراپی» به عنوان یک علم پذیرفته نشده است و اگرچه کریستین شوپن، متخصص در کانی‌شناسی و مدیر تحقیقات مرکز ملی پژوهش‌های علمی فرانسه (CNRS)، آب پاکی را در این باره روی دست همگان ریخته، اما در ادامه سعی خواهیم کرد به تحقیقات علمی بپردازیم که کنجکاوانه در جستجوی یافتن حقیقت بودند.

سنگ‌ها و ایجاد احساسات مثبت

یکی از این تحقیقات را کریستوفر فرنچ، روانشناس دانشگاه گلداسمیت لندن به همراه تیمش انجام داد که نتایج آن در کنفرانس انجمن روانشناسی بریتانیا در سال ۲۰۰۱ میلادی ارائه شد. او از ۸۰ داوطلب که دارای سطوح مختلف تحصیلی بودند دعوت کرد تا در حالی که یک سنگ کوارتز «طبیعی» در اختیار دارند، هر روز برای ۵ دقیقه مدیتیشن کنند و گزارش دهند که چه حسی دارند. از آنها خواسته شد حتی احساساتی مانند سوزن سوزن شدن، گرما، آرامش و تغییر خلق و خو را گزارش دهند.

اما واقعیت این بود که او به برخی از داوطلبان «سنگ واقعی» داد و برخی دیگر یک کوارتز غیرواقعی که دقیقا شبیه سنگ واقعی بود. کریستوفر فرنچ همچنین پیش از آغاز این آزمایش، پرسشنامه‌ای را برای ارزیابی میزان اعتقاد داوطلبان به پدیده‌های ماوراءالطبیعه، به آنها داد.

جای تعجب نیست که کسانی که قوی‌ترین باور را به پدیده‌های ماوراءالطبیعه داشتند، در پایان این آزمایش همان‌هایی بودند که قوی‌ترین اثرات را تجربه کردند؛ حتی وقتی یک سنگ تقلبی در دست داشتند.

کریستوفر فرنچ نتیجه گرفت که دلیل ایجاد احساسات مثبت در اعضا، احتمالا به «اثر تلقین و باور آنها» برمی‌گردد نه قدرت کریستال‌ها. به عبارت دیگر، احتمالا تاثیرات گزارش‌شده ناشی از اثر پلاسبو (دارونما) است.

سنگ‌ها و کاهش اضطراب

درسال ۲۰۲۵ میلادی نیز یک تحقیق بین‌المللی دیگر، با همکاری پژوهشگرانی از دانشگاههای اسپانیا و بریتانیا در موضوع تاثیر کریستال‌های شفابخش بر کاهش اضطراب انجام شد.

در این تحقیق ۱۳۸ بزرگسال (زن و مرد، معتقد یا غیرمعتقد به اثربخشی کریستال‌های شفابخش) شرکت کردند. به هرکدام از داوطلبان، چند پاکت حاوی کریستال‌های صورتی طبیعی داده شد و از آنها خواسته شد که بر اساس دستورالعملی ویژه از آنها استفاده کنند تا از خواص درمانی آنها از جمله کاهش سطح اضطراب بهره ببرند.

از داوطلبان خواسته شد که برای مدت دو هفته (۱۴ روز و ۱۳ شب) بطور پیوسته هر شب کریستال‌ها را در آب نمک فرو برده و تمام شب آن را در آب غوطه‌ور نگه دارند و صبح‌ها آن را از آب نمک بیرون آورده، خشک کنند و در کیف پول خود یا در جایی نزدیک خود نگه دارند؛ بطوریکه تمام روز همراه آنها باشد.

به آنها دستورالعمل‌های جزئی‌تری نیز داده شد از جمله اینکه می‌توانستند کریستال‌ها را لمس کنند؛ اما اجازه ندهند دیگران آن را ببینند یا لمس کنند. در پایان دوره نیز همه کریستال‌ها به داوطلبان هدیه داده شد.

اما داوطلبان نمی‌دانستند که آنها در واقع به دو گروه تقسیم شدند و یکی از دو گروه، کریستال‌های غیرواقعی در اختیار دارند. در ابتدا و در انتهای این آزمایش نیز به کمک پرسشنامه‌ای، میزان اضطراب شخصی داوطلبان در مقیاس ۱ تا ۱۰ ارزیابی شد.

نتایج این تحقیق نشان داد که «کاهش سطح اضطراب» فقط در بین داوطلبان معتقد به شفابخشی کریستال‌ها دیده می‌شود؛ صرفنظر از اینکه کریستالی که در اختیار آنهاست واقعی است یا خیر.

نکته مهم دیگر اینکه، میزان کاهش اضطراب در معتقدانی که کریستال واقعی در اختیار داشتند، در مقایسه با معتقدانی که کریستال تقلبی داشتند، کمتر نشده بود. به عبارت دیگر کریستال‌های شفابخشِ واقعی اثرات ضد اضطرابی بیشتری در مقایسه با کریستال‌های تقلبی نشان نداده بودند.

وسوسه ذهن انسان

در واقع در سنگ درمانی نیز مانند سایر شبه‌علم‌ها، از نقطه ضعفی که بطور ناخودآگاه در ذهن انسان‌ها وجود دارد، استفاده می‌شود: همه ما وسوسه می‌شویم که باور کنیم درمانی معجزه‌آسا برای دردی که برای خلاص شدن از آن تلاش می‌کنیم (چه میگرن، کمردرد یا یک بیماری جدی‌تر) وجود دارد و انسان‌ها تمایل به ربط دادن وقایع دارند (مثلاً گرفتن یک کریستال در دست و احساس بهبودی)، حتی زمانی که هیچ رابطه علت و معلولی وجود نداشته باشد. این همان چیزی است که در روانشناسی «توهم همبستگی» نامیده می‌شود. توهم همبستگی یعنی ما بین دو متغیر ارتباطی می‌بینیم در حالی که واقعاً این متغیرها هیچ ربطی به یکدیگر ندارند.

اثر «پیزوالکتریک» سنگ‌ها

به نظر می‌رسد این ایده که سنگ‌های کریستالین می‌توانند انرژی را مهار و هدایت کنند، مبتنی بر یک سوءتفاهم درباره یکی از ویژگی‌های برخی کریستال‌ها نیز باشد که هنگام فشرده شدن، «بار الکتریکی» تولید می‌کنند.

این پدیده تحت نام «اثر پیزوالکتریک» (piezoelectricity) شناخته می‌شود که در سال ۱۸۸۰ میلادی توسط پی‌یر کوری و ژاک کوری، دو برادر دانشمند فرانسوی کشف شد.

امروزه از خاصیت «پیزوالکتریسیته» اجسام در وسایل الکترونیکی متعددی استفاده می‌شود، از سوزن‌های گرامافون گرفته تا می‌کروفونها؛ یعنی دستگاههایی که انرژی صوتی را به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌کنند.

اگرچه خاصیت پیزوالکتریک در کریستال‌هایی مانند ترمالین، کوارتز و زبرجد ثابت شده، اما این ادعا که می‌توان از این اثر برای «درمان» بدن انسان استفاده کرد، هنوز در جایی اثبات نشده است. زیرا بارهای تولیدشده، بسیار کم و کوچک هستند و نمی‌توانند تأثیر درمانی ملموسی بر بافت بدن داشته باشند.

همچنین تا کنون هیچ مکانیسم زیست‌شناختی برای توضیح چگونگی تأثیر «ارتعاش‌های کریستال» بر سلول‌ها یا فرآیندهای فیزیولوژیک کشف نشده است.

کریستین شوپن، متخصص در کانی‌شناسی و مدیر تحقیقات «مرکز ملی پژوهش‌های علمی فرانسه» نیز می‌گوید: «خواص فیزیکی و شیمیایی سنگ‌ها برای دهه‌ها مورد مطالعه قرار گرفته است. جهان کانی‌ها برخلاف دنیای زنده، بطور خود به خودی انرژی تولید نمی‌کند (به جز مواد رادیواکتیو...). بنابراین نسبت دادن "انرژی‌های مفید" یا هر نوع خاصیت درمانی به کانی‌ها از طریق تأثیر امواج خاص، حقه‌بازی است. هیچ تعاملی بین کریستال‌ها و بدن انسان وجود ندارد. تماس یا نزدیکی به یک ماده معدنی مطلقاً هیچ تأثیری بر سلامتی ندارد.»

ملاحظات اخلاقی استفاده از سنگ‌ها

مانند هر سیستم اعتقادی، این روش نیز مزایای خود را دارد و اگر به افراد کمک کند احساس بهتری داشته باشند، چه بهتر! با این حال، باید از سوءاستفاده‌های احتمالی از این عمل آگاه باشیم.

مسئله، به چالش کشیدن فروش کریستال‌ها نیست بلکه ضروری است از نسبت دادن قدرت‌های واهی به آنها دست برداریم.

نباید از این موضوع غافل ماند که حتی پزشکان نیز زمانی که درمان‌های مرسوم برای معالجه برخی بیماران بی‌تاثیر می‌شوند، گاه از شیوه‌های جایگزین مانند دارونماها استفاده می‌کنند. اما این تصمیم نه به دلیل «باور پزشک به آن دارو» بلکه به دلیل پتانسیل آن روش برای ایجاد آرامش ذهنی در بیمار است.

بنابراین تا جایی که کسی با استفاده از این سنگ‌ها احساس بهتری دارد یا از آنها برای زیبایی استفاده کند، مشکلی پیش نمی‌آید؛ اما باید شفاف بود و یک اثر فیزیکی مستقل را به سنگ‌ها نسبت نداد.

بزرگ‌ترین خطر باور به سنگ درمانی این است که باعث شود افراد به جای درمان‌های پزشکیِ اثبات‌شده، بر سنگ‌درمانی تکیه کنند؛ بویژه زمانی که مضرات تأخیر در روند جدی درمان، غیرقابل جبران باشد.

تبلیغ‌ها درباره سنگ درمانی، استفاده نادرست از اصطلاحات علمی را نیز رایج کرده است. بگونه ای که برخی از مدعیان لیتوتراپی از اصطلاحاتی مانند «انرژی کوانتومی» یا «میدان مغناطیسی» استفاده می‌کنند که به نظر بسیاری از دانشمندان، سوءاستفاده از زبان فیزیک است که علم کاذب (pseudo science) نامیده می‌شود.

گسترش سنگ‌درمانی همچنین باعث شده که صنعت استخراج سنگ‌ها از معادن بطور قابل توجهی گسترش یابد؛ که هم تأثیرات منفی محیطی و هم انسانی (استثمار معدن‌کاران) را در پی دارد.

به لطفا تبلیغات گسترده فروشندگان جهانی این سنگ‌ها، بازار فروش این سنگ‌ها در سراسر جهان بویژه در چین و هند و ایالات متحده رونق قابل توجهی دارد؛ بگونه‌ای که بر اساس آمارهای BusinessResearchInsights، انتظار می‌رود که رشد بازار کریستال‌های درمانی تا پایان سال ۲۰۲۵ میلادی به رقم ۱۳۰ میلیون دلار برسد.

این وبسایت آماری می‌نویسد که به دلیل افزایش تقاضای کلی برای محصولات درمانی و مراقبت از خود، انتظار می‌رود که بازار کریستال‌های درمانی از سال ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۵ میلادی نیز حدود ۱۱.۱۵ درصد رشد داشته باشد.

خلاصه اینکه، سنگ درمانی بیش از هر چیز، یک تجارت پرسود است؛ بویژه آنکه معمولا میان «قدرت‌» یا «توانایی‌» سنگ‌ها با قیمت آنها در بازار نیز ارتباط مستقیمی وجود دارد.

بنابراین وقتی مردم درباره «سنگ‌های احیاکننده» صحبت می‌کنند، احتمالا در حال احیا کردن حساب‌های بانکی کسانی هستند که آنها را می‌فروشند.

رفتن به میانبرهای دسترسی
همرسانی نظرها

مطالب مرتبط

علم چه می‌گوید؛ راز «چشم سوم» چیست و آیا به انسان قدرتی ماورایی می‌دهد؟

علم چه می‌گوید؛ آیا می‌توان به کمک دانش ستاره‌شناسی آینده زندگی افراد را پیش‌بینی کرد؟

علم چه می‌گوید؛ آیا مغز انسان «قدرت پیش‌بینی» دارد؟