Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

«توسعه موشک‌ قاره‌پیما» یا «تهدید خیالی»؛ ایران در برابر آمریکا و اسرائیل چه گزینه‌هایی دارد؟

علی خامنه‌ای، بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ
علی خامنه‌ای، بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ Copyright  AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از Farhad Mirmohammadsadeghi
تاریخ انتشار
هم‌رسانی این مطلب نظرها
هم‌رسانی این مطلب Close Button

بنیامین نتانیاهو مدعی شد ایران در حال کار روی موشک‌های بالستیک قاره‌پیما با برد هشت هزار کیلومتری است و در آینده‌ای نزدیک با اضافه کردن سه هزار کیلومتر به برد این موشک‌ها می‌تواند خاک آمریکا را هدف قرار دهد. اما عباس عراقچی ضمن رد این ادعا، نتانیاهو را به بهانه‌جویی برای حمله مجدد به ایران متهم کرد.

آگهی

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل روز دوشنبه در گفتگو با بن شاپیرو، روزنامه‌نگار راست‌گرای آمریکایی گفت: «ایران همین الان در حال توسعه موشک‌های بالستیک قاره‌پیما با برد هشت هزار کیلومتر است، یعنی اگر آن‌ها فقط سه‌ هزار کیلومتر به برد این موشک‌ها اضافه کنند، شهر‌های نیویورک، واشنگتن، بوستون، میامی و عمارت مارآلاگوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا را در تیررس سلاح هسته‌ای خود قرار می‌دهند.»

او افزود: «پس این یک خطر بسیار بزرگ است. شما نمی‌خواهید در تیررس سلاح هسته‌ای کسانی قرار گیرد که لزوما منطقی نیستند و مرگ بر آمریکا می‌گویند.»

عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران روز سه‌شنبه در واکنش به این اظهارات آقای نتانیاهو حملات ما ژوئن اسرائیل و آمریکا به ایران را «شکست خورده» دانست و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «با شکست این اقدامات، اسرائيل اکنون در تلاش است از توان دفاعی ما تهدید خیالی بسازد. تا امروز آمریکایی‌ها از جنگ‌های بی‌پایان اسرائیل به ستوه آمده‌اند.»

دونالد ترامپ روز یکشنبه تاکید کرد که ایران باید غنی‌سازی را کنار بگذارد و افزود که اگر تهران فعالیت‌های غنی‌سازی خود را از سر گیرد، آمریکا ممکن است بار دیگر به ایران حمله کند.

آقای عراقچی روز سه‌شنبه بار دیگر تاکید کرد که ایران حاضر به کنار گذاشتن غنی‌سازی اورانیوم نیست و افزود: «هیچ راه‌حلی به جز از راه مذاکره وجود ندارد.»

سه گزینه پیش روی ایران

این اظهارات در حالی بیان می‌شود که در پی فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی تروئيکای اروپایی و در نتیجه آن بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، مقامات جمهوری اسلامی ایران و تحلیل‌گران از احتمال حمله مجدد اسرائيل سخن گفتند. همچنین بنابر اظهارات اخیر آقای ترامپ، به نظر می‌رسد که آمریکا نیز اسرائیل را در این حملات احتمالی تنها نخواهد گذاشت. اما ایران برای مقابله با تهدید اسرائیل و آمریکا چه گزینه‌هایی در اختیار دارد؟

نشریه آتلانتیک روز سه‌شنبه هفتم اکتبر طی مقاله‌ای با اشاره به پیامد‌های حملات اسرائيل و آمریکا و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل نوشت: «ترکیب ویرانی زیرساخت‌‌ها و ویرانی اقتصادی ایران را درمانده کرده است. با این حال تهران همچنان گزینه‌هایی در اختیار دارد که همه آن‌ها بد هستند.»

بنابر این مقاله، راهبرد پیشین تهران غنی‌سازی آهسته و پیوسته اورانیوم همراه با مذاکرات طولانی و فرسایشی با آمریکا بود. اما این راهبرد با خروج دونالد ترامپ از برجام و سپس حملات آمریکا و اسرائیل، شکست خورده و ایران را بدون بمب هسته‌ای، تحقیر شده در میدان نبرد و در معرض فقر قرار داده است.

ایران اکنون سه گزینه پیش‌رو دارد. یکی این که راه حل لیبی را برگزیند و از برنامه هسته‌ای خود دست بکشد. اما چنین راهی سرنوشت معمر قذافی، رهبر لیبی را تداعی می‌کند.

گزینه دیگر، انتخاب آرامش نسبی کره شمالی است. جایی که بازدارندگی هسته‌ای و متعارف در هم تنیده‌اش نشانی از ضعف ندارد. حکومت‌هایی که سلاح هسته‌ای در اختیار دارند معمولا باقی می‌مانند، با این حال، ایران برای این که بتواند گزینه کره شمالی را انتخاب کند باید واقعا به بمب اتم دست یابد. چنین کاری مستلزم این است که دانشمندان هسته‌ای ایران خطر ترور اسرائيل و آمریکا را به جان بخرند و بر سر کار حاضر شوند. اما اگر حتی آن‌ها موفق به دستیابی به بمب اتم شوند، ایران در نتیجه آن چون کره شمالی به سوی انزوای کامل و فقر خواهد رفت. همچنین امید تهران به دستیابی به هرگونه مشوقی از طریق مذاکره به صورت دائمی از بین خواهد رفت. در نتیجه به نظر می‌رسد برای تهران تنها چیزی که بدتر از نداشتن بمب اتم است، داشتن آن است.

گزینه بعدی هم این است که ایران از آستانه‌ هسته‌ای عبور نکند، اما توانایی تولید موشک‌های بالستیک خود را توسعه دهد.

ایران در طول جنگ ۱۲ روزه حدود ۵۰۰ موشک بالستیک به سوی اسرائيل پرتاب کرد. اگرچه سامانه‌های پدافندی اسرائيل موفق به سرنگونی بسیاری از آن‌ها شد، اما چندین موشک ایران از سد این پدافند چند لایه گذشتند و به اهدافی در اسرائيل برخورد کردند. این امر حاکی از آن است که ایران می‌تواند با پرتاب‌های پرتعداد سامانه‌‌های دفاعی اسرائیل را از کار انداخته و هدف‌های مدنظرش را نابود کند. اما زرادخانه موشکی ایران محدود است و بنابر گزارش‌ها، اگر جنگ ۱۲ روزه ده‌ها روز دیگر ادامه پیدا می‌کرد، ممکن بود که ذخیره موشک‌های بالستیک ایران تمام شود.

با این حال، پهپاد‌ها و موشک‌های ایران به هیچ عنوان همسنگ زرادخانه‌های آمریکا و اسرائيل نیست. به این معنا که ایران در جنگ با این دو کشور، حداکثر می‌تواند به آن‌ها زخم بزند، اما هرگز نمی‌تواند تنها با اتکا به تسلیحات بومی خود پیروز شود.

در نتیجه ایران مجبور است که از بیرون کمک بجوید. اگرچه تهران در سال‌های اخیر به سوی مسکو و پکن متمایل شده، اما به نظر نمی‌رسد که روسیه و چین هم‌پیمانان قابل اتکایی برای ایران باشند. زیرا هر دو کشور منافع گسترده‌ای در اسرائیل و همچنین در روابط با آمریکا دارند.

به گزارش آتلانتیک، روابط روسیه با اسرائیل دست‌کمی از روابط با ایران ندارد. همچنین تجارت چین با همسایگان عرب ایران بیش از تجارت با ایران است و منافع گسترده‌ای هم در اسرائیل دارد. این در حالی است که ایران برای فروش نفت کاملا به چین وابسته است.

روسیه در جریان جنگ ۱۲ روزه به ایران کمک نکرد. بنابر گزارش‌ها ایران به دنبال خرید تسلیحات جدید از چین است. اما حتی خرید همین تسلیحات، جنگ بعدی ایران و اسرائيل را برای آمریکا به یک گنجینه اطلاعاتی تبدیل می‌کند و واشنگتن می‌تواند کاملا نسبت به کارایی تسلیحات چینی اشراف پیدا کند.

بنابر این گزارش، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران دیگر کشورها را نیز مجبور کرده است که بین ایران و جهان یکی را انتخاب کنند و به نظر می‌رسد که انتخاب ایران چیزی بیش از خودآزاری نیست.

گزینه چهارم

به گزارش آتلانتیک، جمهوری اسلامی ایران در فقدان راه‌حل نظامی ممکن است تصمیم بگیرد که به یک سازش تاریخی روی آورد. ایران ممکن است به نوعی بپذیرد که در ستیز با غرب شکست خورده و با کنار گذاشتن شعار‌های «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» به سوی تبدیل شدن به یک کشور عادی، بیشتر شبیه به اندونزی و نه کره شمالی، پیش رود.

اکبر هاشمی رفسنجانی کمی پیش از مرگ مشکوک در سال ۲۰۱۷، آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم را به عنوان مدل‌هایی برای توسعه ایران پیشنهاد کرده بود. این دو کشور برای داشتن بخت توسعه اقتصادی، شکست در جنگ را پذیرفتند و موشک‌هایشان را کنار گذاشتند.

اگرچه آقای رفسنجانی در جنگ قدرت در مقابل علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران شکست خورد، اما بسیاری از همفکرانش چون حسن روحانی، رئیس‌جمهوری پیشین ایران امیدوارند تا پس از مرگ آقای خامنه‌ای بتوانند راه خود را پیش ببرند.

بنابر این گزارش، چالش پيش روی اين اصلاح‌طلبان، همراه‌کردن تعداد کافی از نخبگان اقتصادی و نظامی با خودشان و قانع‌کردنشان است که تسليم ايدئولوژيک بهترين بخت آن‌ها برای پرهيز از جنگ تمام‌عيار و حفظ ثروت و موقعيتشان خواهد بود.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلب نظرها

مطالب مرتبط

دومین سالگرد حملات هفتم اکتبر؛ نتانیاهو: محور ایران را در هم کوبیدیم، چهره خاورمیانه را تغییر دادیم

ارتش اسرائیل در آماده‌باش برای حمله پیش‌دستانه ایران؛ مقام سابق آمریکایی: جنگ دوباره بسیار محتمل است

حمله ایران به اسرائيل به روایت خلبان آمریکایی؛ چرا جنگنده اف-۱۵ در سرنگونی پهپاد «شاهد» ناکام ماند؟