حوثیها اکنون متحد ایران و تحت پشتیانی جمهوری اسلامی هستند، ولی آیا هستی این گروه شورشی یمنی به وجود جمهوری اسلامی گره خورده است؟
مایکل روبین، پژوهشگر برجسته آمریکایی در زمینه مسائل خاورمیانه بر این باور است که حوثیها در صورت فروپاشی رژیم ایران از بین نخواهند رفت.
این عضو اندیشکده «امریکن اینترپرایز» آمریکا در وبسایت این اندیشکده مینویسد که حوثیها ریشه در سیاست زیدی یمن دارند، ظرفیت فزایندهای برای تولید تسلیحات بومی یافتهاند و از قاچاق تسلیحات ایرانی و همچنین از کمکهای روزافزون چین، از جمله سامانههای هدایت و تدارکاتی که از طریق جیبوتی به بنادر یمن ارسال میشود، بهرهمندند.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
حملات آمریکا در بهار ۲۰۲۵ پس از تعهد محدودی از سوی حوثیها متوقف شد، اما مسیرهای کشتیرانی بینالمللی و اهداف اسرائیلی همچنان آسیبپذیر باقی ماندند. به گفته این تحلیلگر آمریکایی اتکا به فروپاشی تهران همان اشتباهی است که در دهه ۱۹۹۰ درباره کره شمالی صورت گرفت. حتی پس از ایران، ممکن است پکن از حوثیها حمایت کند تا فشار بر بابالمندب و زنجیرههای تأمین غربی را حفظ کند.
نتیجهگیری سیاستی: باید یمن را بخشی از مسئله چین دانست و بر همان اساس عمل کرد.
شریان پنهان چین به حوثیهای یمن
حوثیها برساخته جمهوری اسلامی ایران نیستند؛ بلکه گروهی قبیلهای و زیدیاند که بر اثر شکایات واقعی و در نتیجه بدبینی و فساد حاکمیت شمال یمن سر به شورش برداشتند.
زمانی که حوثیها شورش کردند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این جنبش فرصتی دید تا آن را به خدمت بگیرد و در قالب محور موسوم به «محور مقاومت» جمهوری اسلامی ادغام کند.
بسیاری از سیاستمداران آمریکایی و منطقهای امیدوارند که با لرزان شدن پایههای رژیم خامنهای و در پی آن سقوط جمهوری اسلامی، سلطه حوثیها بر یمن نیز از میان برود. در نگاه سطحی، این خوشبینان به سوریه اشاره میکنند و میگویند وقتی اوضاع در سوریه بحرانی شد، سپاه پاسداران پس از چهار دهه همکاری با خاندان اسد، آنها را رها کرد.
هنوز هم بسیاری از حامیان اسد از اینکه رژیم ایران نیروهای بیشتری برای جلوگیری از پیشروی «هیئت تحریر شام» به سمت دمشق نفرستاد، دلخورند.
پس از آنکه حوثیها به کشتیهای آمریکایی در دریای سرخ حمله کردند، دونالد ترامپ دستور بمباران مواضع حوثیها را از ۱۵ مارس تا ۶ مه ۲۰۲۵ صادر کرد. اما سپس بهطور یکجانبه اعلام کرد که تا زمانی که حوثیها مستقیماً به منافع آمریکا حمله نکنند، آمریکا عملیات خود را متوقف خواهد کرد.
ممکن است حوثیها به کشتیهای دیگر حمله کنند یا پهپادهایی به سمت اسرائیل پرتاب نمایند، اما از دید کاخ سفید، آن مشکلات مربوط به کشورهای دیگر است و آمریکا مسئولیتی در قبال مقابله با آنها ندارد.
آزمون و تجربه کره شمالی
در کاخ سفید و نهادهای اطلاعاتی نوعی خوشخیالی وجود دارد که با تضعیف محور مقاومت، حوثیها نیز دورانشان به سر خواهد رسید. در اینجا شباهتی با سیاست دولت بیل کلینتون در قبال کره شمالی دیده میشود.
در حالی که کمونیسم در سراسر جهان در حال فروپاشی بود، کلینتون بهاشتباه تصور میکرد سقوط رژیم کره شمالی اجتنابناپذیر است. این باور که وزیر خارجه وقت وارن کریستوفر نیز آن را قبول داشت، بر توافق موسوم به «چارچوب مورد توافق ۱۹۹۴» تأثیر گذاشت. آمریکا چون گمان میکرد سقوط پیونگیانگ دیر یا زود رخ میدهد، نه فشار کافی وارد آورد و نه راهبردی اتخاذ کرد که مانع دستیابی کره شمالی به تسلیحات هستهای شود.
تاریخ یمن
مایکل روبین مینویسد اینکه سیاستی منفعلانه در پیش گرفته شود به امید آنکه با پایان جمهوری اسلامی، حوثیها نیز پایان یابند، اشتباهی بزرگ است. چنین برداشتی تاریخ یمن را نادیده میگیرد.
زیدیها ریشهای عمیق در تاریخ یمن دارند و بسیاری از مردم این کشور، حوثیها را تجسمی تازه از «امامت» میدانند که از اواخر سده شانزدهم تا میانه سده نوزدهم و سپس دوباره در اوایل قرن بیستم تحت رهبری امام یحیی حمیدالدین بر یمن حکومت میکرد.
در سال ۱۹۶۲، مصر از ملیگرایان عرب حمایت کرد و آنان توانستند امامت را سرنگون کنند.
عامل ایران
ایران همچنان از حوثیها حمایت میکند. این گروه سفارتی در تهران دارد و شمار اندکی از مربیان سپاه پاسداران در میانشان حضور دارند، هرچند تعدادشان بسیار کمتر از نیروهایی است که جمهوری اسلامی در لبنان یا عراق مستقر کرده بود.
سپاه پاسداران همچنان تسلیحات پیشرفتهای را از طریق لنجهای بادبانی از جیبوتی به بندر الحدیده منتقل میکند؛ بندری که نظارت بر آن بیشتر جنبه نظری دارد تا واقعی. همچنین از مسیرهای قاچاق قبیلهای در عمان تا استانهای کمجمعیت مَهره و حضرموت نیز اسلحه به یمن میرسد.
با اینحال، بخش قابلتوجهی از توان نظامی حوثیها امروز بر پایه تولید داخلی استوار است. همانند سوریه بشار اسد، روسیه پوتین و تاجیکستان امامعلی رحمان، مقامهای ایرانی نه فقط پهپاد و موشک، بلکه توانایی ساخت آنها را نیز صادر کردهاند.
با اینهمه، بهطور فزایندهای روشن شده است که حوثیها نهتنها از تسلیحات ایرانی بلکه از سامانههای پیشرفته هدایت موشک ساخت چین نیز بهره میبرند. بسیاری از موشکهای ضدکشتی مورد استفاده حوثیها نسخههای چینی هستند که مستقیماً از تأمینکنندگان چینی تهیه میشوند. ائتلاف ضدحوثی برخی از این محمولهها را که میان کشتیها جابهجا و در بنادر مختلف تخلیه میشوند، رهگیری کرده است.
حضور چین در جیبوتی انتقال سلاح به حوثیها را آسانتر کرده است، زیرا جیبوتی بار دیگر نقش تاریخی خود بهعنوان مرکز قاچاق را بازی میکند. زمانی که اجزای موشک، مهمات و حتی سدیم پرکلرات (مادهٔ اصلی سوخت جامد موشک) در لنجها و قایقهای ماهیگیری کوچک بارگیری و به سوی بنادر یمن فرستاده میشوند، ردیابی آنها بسیار دشوار میشود.
همکاری شرکتهای چینی در هدفگیری
در آوریل ۲۰۲۵، همزمان با کارزار نظامی آمریکا علیه حوثیها، مدارکی منتشر شد که نشان میداد شرکتهای چینی بهطور فعال به حوثیها در شناسایی و هدف قرار دادن کشتیهای آمریکایی کمک میکنند. در حالی که البریج کولبی، معاون وزیر دفاع آمریکا تلاش دارد تمرکز ایالات متحده را منحصراً بر چین در منطقه اقیانوس آرام و اقیانوس هند شرقی بگذارد، چینیها نگاه بسیار وسیعتری دارند.
مختل کردن زنجیرههای تأمین آمریکا و اروپا از طریق مسدود کردن دسترسی به تنگه راهبردی بابالمندب برای چین ارزش زیادی دارد. انتظار میرود که حتی مدتها پس از مرگ خامنهای و سقوط جمهوری اسلامی، چین همچنان از حوثیها بهعنوان دستنشاندهٔ خود در شبهجزیره عربستان حمایت کند.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
در واشنگتن اغلب این خوشخیالی وجود دارد که با پایان حمایت جمهوری اسلامی ایران، نیروهای خیر جایگزین خواهند شد. اما چنین اتفاقی هرگز نمیافتد.
ترکیه خلأ سوریه را پر کرد و اکنون میکوشد در شمال لبنان جای پایی بیابد. ایران امیدوار است در جنوب لبنان بازگردد و همچنان با شبهنظامیان عراقی روابط مستحکمی دارد. در یمن اما این چین است که خود را آماده کرده تا روز پس از سقوط ایران، وضع موجود را حفظ کند.
روبین در پایان تحلیل خود نوشته است باور به اینکه ایالات متحده نباید در یمن مداخله کند تا بتواند بر چین تمرکز کند، سوءبرداشتی از هر دو واقعیت، هم واقعیت یمن و هم راهبرد چین است. این بیتوجهی در نهایت به قیمت جان آمریکاییها تمام خواهد شد.