ابراهیم، کودککار در ادلب سوریه؛ جنگی که حال و آینده کودکان را دزدید

ابراهیم در منطقه صنعتی ادلب مشغول چرخاندن پیچهای یک موتور سنگین است. این نوجوان سیزده ساله هر روز از هشت صبح تا هفت شب مشغول کار بر روی موتورهای مختلف است.
او تنها یکی از ۶۰ درصد کودکان محروم از تحصیل در شمال غرب سوریه است. در این منطقه تنها یک سوم مدارس هنوز یکسره باز هستند. در این منطقه، آموزش و پرورش چالشهای زیادی پیش رو دارد. در حال حاضر امرار معاش اولویت اصلی همگان است. از خانوادههای کودکان محروم از تحصیل تا دبیران و معلمانی که ماههاست حقوق نگرفتهاند. آوارگیهای دستهجمعی در این کشور جنگزده، ۹۰ درصد مردم را به سوی فقر شدید کشانده است و بسیاری از کودکان چارهای جز کار و تأمین مخارج خانواده خود ندارند.
برای بسیاری از خانوادههای این منطقه، کار کودکان لازمه بقاست. بر اساس آمار یونیسف از سال ۲۰۲۰ تا کنون نیازهای بشردوستانه در سوریه با ۲۷ درصد افزایش روبرو بوده است. واقعیت جنگ نه تنها حال کودکان، بلکه آینده آنها را نیز می دزدد. وضعیت کودکان در بیش از یک دهه جنگ در سوریه به شدت آسیب دیده است.
بنابر آمار یونیسف، بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰، نزدیک به ۱۲ هزار کودک سوری کشته یا زخمی شدند؛ نزدیک به ۵ هزار و ۷۰۰ کودک، که برخی به زحمت ۷ ساله بودند توسط گروههای جنگجو برای جنگیدن به خدمت گرفته شدند؛ بیش از ۱۳۰۰ نهاد تحصیلی و پزشکی مرتبط با کودکان نابود شدند؛ و تعداد بیماریهای شدید روحی و روانی در کودکان در سال ۲۰۲۰ نسبت به سالهای قبل دوبرابر شد، چرا که سالها زندگی در جنگ و خونریزی و آوارگی اثرات ناگوار کوتاه مدت و بلند مدت زیادی بر کودکان دارد.
بر اساس قوانین سوریه، کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است. اما کار کودکان که به طور قانونی قبل از شروع جنگ وجود داشت، بعد از آغاز جنگ شدیدا رشد کرد. امروزه چه در داخل و چه در خارج سوریه، کودکان سوری مجبور به کار در شرایط جسمانی و روانی خطرناک هستند.
در سوریه، بسیاری از خانوادهها فرزاندانشان را برای کار یا برای دور کردن آنها از دستبرد گروههای جنگجو یا کشته و زخمی شدن به مناطق دیگر در داخل یا خارج کشور میفرستند. در داخل سوریه، پسران در خطر به خدمت گرفته شدن توسط گروههای مختلف جنگجو برای جنگیدن هستند.
در خارج از سوریه نیز وضعیت آوارگان سوری ناگوار است. بر اساس آمار سازمان ملل در سال ۲۰۱۵، هفتاد درصد پناهجویان سوری در لبنان زیر خط فقر زندگی میکردند و در سال ۲۰۱۶ نود درصد پناهجویان سوری در اردن نیز زیر خط فقر بودند و نزدیک به هفتاد درصد آنها با قرض زندگی میکردند. در این شرایط و با توجه به محدودیتهای دنیای کار برای پناهجویان و آوارگان بزرگسال، خانوادههای سوری به ناچار به کار فرزندان خود روی میآورند. تخمین و آمارگیری تعداد کودکان کار آواره سوری دشوار است چرا که کودکان و خانواده ها از اخراج یا سختتر شدن شرایط زندگیشان میترسند.