زمان مفید برای بازگشت به برجام نمیتواند از چند هفته بیشتر شود زیرا پس از آن کار انتخابات ریاست جمهوری ایران آغاز شده و دیگر برقراری مجدد تماسهای مفید با تهران به بعد از تابستان آینده میافتد.
فرانسوا نیکولو، سفیر پیشین فرانسه در تهران و کارشناس مسائل ایران در مقالهای که اخیرا در پایگاه تحلیلی «بولوار اکستریور» فرانسه منتشر شد، به بررسی جدیدترین تحولات در پیوند با برنامه هستهای ایران، موضوع بازگشت احتمالی آمریکا به برجام و نیز رویکرد فرانسه در این زمینه پرداخته است. ترجمه این مطلب در پی میآید:
رئیس جمهوری (فرانسه) امانوئل ماکرون اخیرا در جریان سخنرانی درباره مسائل مختلف جهانی در اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک»، هنگام صحبت از بحران هستهای ایران، از تمایل دولت جدید آمریکا برای گفتگو در این زمینه ابراز خرسندی کرد و گفت که دولتش برای ایفای نقش «میانجی صادق و بیطرف» در چنین گفتگویی «حاضر و آماده» است. او پس از اعلام این پیشنهاد بسیار مثبت، بیدرنگ موضوعات دیگری را مطرح کرد که عبارت بودند از: فوریت در آغاز دوباره گفتگوهای سازندهتر با ایران، کشوری که «از زمان امضای برجام تا کنون به بمب هستهای نزدیکتر شده»؛ لزوم طرح «دو موضوع موشکهای بالیستیک و ثبات منطقهای»؛ و «یافتن امکانی برای مشارکت عربستان و اسرائیل در این گفتگوها». اینها حقیقتا موضوعات مهمی هستند اما دستیابی به همه آنها با هم ممکن است پیشنهاد میانجیگری را باورناپذیر کند. وظیفه یک میانجی پیش از هر چیز آن است که بشنود و نظر طرفین را جویا شود و سپس به شیوهای هر چه خنثیتر و به شکلی تدریجی، راه حلی مرضیالطرفین را مطرح کند. تازه همه اینها را باید با رعایت کامل ملاحظات لازم انجام دهد. با این توضیح به نظر می رسد که هدف مطرح شده (برای میانجیگری) مشکل بتواند حاصل شود.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
آیا ایران به بمب نزدیکتر شده است؟
از اظهارات رئیس جمهور (فرانسه) چه تصوری میتوان داشت؟ آیا ایران امروز نسبت به زمان قبل از توافق وین، به بمب نزدیکتر است؟ نه دقیقا. ذخیره اورانیوم کمغنیشده ایران تا روز پیش از امضای توافق هستهای تقریبا دو برابر امروز بود. همچنین اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده این کشور نیز بیش از پنج برابر میزان فعلی بود. تازه ایران همین ذخایر اولیه اورانیوم ۲۰ درصدی را هم که مایه بیشترین نگرانی غرب است، اندکی پس از آغاز مذاکرات در سال ۲۰۱۳ به نشانه حسن نیت، به نصف کاهش داده بود. از طرف دیگر، ذخایر اورانیوم ایران پس از لازمالاجرا شدن توافق صورت گرفته در سال ۲۰۱۵، به شدت کاهش یافت. ذخیره اورانیوم با غنیسازی کم از حدود ۷ هزار به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش پیدا کرده و ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده میرفت که تمام شود. اما با انجام برخی تخلفات، ایران امروز دوباره اقدام به بازسازی ذخایر خود کرده است. اگر واقعاً دغدغه اصلی دور کردن ایران از دستیابی به ظرفیت تولید سلاح هستهای است، پس اولویت مطلق باید بازگشت هر چه سریعتر به روح برجام و مفاد آن یعنی محدودیت سختگیرانه تولید اورانیوم غنیشده در ایران در ازای لغو تحریمها باشد. و این به معنی همان بازگشت کامل آمریکاییها به توافق است.
سپس اگر برنامه بزرگتر و مهمتری برای مذاکره وجود داشته باشد، این برنامه همان تحکیم و تمدید برجام است زیرا نقطه ضعف اصلی این توافق، مدت زمان محدود آن است. در واقع (مطابق توافق فعلی) محدودیتهایی که ایران پذیرفته، از سال ۲۰۲۵ کم کم برداشته میشوند. پس باید از چهار سالی که تا آن زمان مانده استفاده کرد. اول از همه باید اعتماد به برجام را که آمریکا با اجرای حداقلی این توافق و با خروج ناگهانی از آن در سال ۲۰۱۸ ضربهای جدی به آن زد، بازگردانیم، سپس با حفظ روح اولیه برجام، سازوکار ماندگارتری ایجاد کنیم.
برنامه موشکی و نفوذ منطقهای
میماند مسائل دیگری که رئیس جمهوری (ماکرون) مطرح کرده، که البته با چشمانداز سیاسی دولت بایدن همخوانی دارد. در صورت اجرای پیشنهاد محدودیت برنامه موشکی ایران چه اتفاقی میافتد؟ در این صورت تعدادی از کشورهای منطقه قطعا خوشحال خواهند شد. اما برای پیشرفت در این زمینه هم دانستن نظر ایرانیها ضروری است. ایران به نسبت رقبای منطقهایاش هواپیمای جنگی کم دارد، زیرا به فروشندگان عمده بینالمللی دسترسی ندارد و بنابراین ناوگان هوایی آن کاملاً فرسوده شده است. از طرف دیگر، ایرانیها موشکهای خود را به عنوان ابزاری برای دفاع میدانند، به طوری که در صورت حمله به خاکشان بتوانند با آن تلافی کنند. بنابراین موشک بهترین و شاید تنها سلاح بازدارنده معتبر ایران است. این بدان معناست که اگر کسانی که نگران تحرکات ایران هستند جایگزینی برای موشک به او ندهند، دریافت ضمانت از ایران در این زمینه دشوار خواهد بود. ایران هیچ دلیلی نمیبیند که تنها کشور منطقه مورد مؤاخذه در منطقه باشد. برای این کشور «موشک بد» ایرانی در برابر «موشک خوب» و جنگنده سعودی یا اسرائیلی معنی ندارد.
مسئله بسیار مهم نفوذ ایران و بی ثباتی در منطقه نیز تقریباً در همین سطح مطرح است. به طور کلی، یکی از راههای تضعیف «جبهه مقاومت» منطقهای که پیرامون ایران شکل گرفته، انجام حرکتی رو به جلو در حل مسئله اسرائیل و فلسطین است. این همه چیز را حل نمیکند اما در نهایت باعث آرامش در منطقه میشود. اگر چنین اتفاقی بیفتد، تازه آن گاه ممکن است اسرائیل و عربستان با مشارکت مد نظر ماکرون همراه شوند.
منطق ایران
ایران در گذشته اشتباهات بزرگی مرتکب شده و در آینده نیز مرتکب خواهد شد. ولی این مانع از آن نیست که بگوییم ایران گاهی هم محق است. هنگامی که جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران خواستار تعریف «همرقصی» میشود یعنی عملی که به طور همزمان منجر به بازگشت کامل ایالات متحده به توافق وین و بازگشت کامل ایران به تعهدات خود شود. این پیشنهاد با عقل سلیم جور در میآید و معلوم نیست چرا با وجود چنین پیشنهادی هنوز هم تعلل میشود.
به فلیپبورد یورونیوز فارسی بپیوندید
به همین ترتیب، هنگامی که علی خامنهای، رهبر ایران میگوید بهتر است پایبندی طرفهای ایران به تعهداتشان به ویژه در مورد لغو تحریمها بررسی شود و همچنین زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجرای صحیح تعهدات هستهای ایران را تأیید میکند، باز هم در مورد تعلل موجود پرسش مطرح میشود. اما در این زمینه، سرعت اقدام مهمتر از همه چیز است. زمان مفید برای بازگشت به برجام نمیتواند از چند هفته بیشتر شود زیرا پس از آن کار انتخابات ریاست جمهوری ایران آغاز شده و دیگر برقراری مجدد تماسهای مفید با تهران به بعد از تابستان آینده میافتد. تازه اگر نتیجه غافلگیرکننده احتمالی در انتخابات ایران و نیز احتمال بروز آشوبهای منطقهای را هم در نظر بگیریم، آن وقت دیگر باید گفت که مسئله به آیندهای نامشخص موکول میشود.