پس از سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین، سیل انتقادها حکومت ایران را نشانه گرفت. بسیاری با اتکا به پیام توییتری حسن روحانی دربارۀ ۲۹۰ نفر، خواستار پاسخگویی او شدند و برخی با مقایسه این حادثه با حملۀ آمریکا به ایرباس ایرانی در سال ۶۷، دستهای پنهانی را دلیل وقوع این حمله دانستند.
دو روز پیش از آنکه سامانه پدافند هوایی ایران، هواپیمای مسافربری اوکراین را در نزدیکی تهران هدف بگیرد و با شلیک موشک منجر به کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن شود، حسن روحانی در یکی از پیامهای توییتری خود حادثۀ غم انگیزی را یادآوری کرد.
او به زمانی اشاره کرد که ناو آمریکایی «یواساس وینسنس» با موشک هدایت شونده به هواپیمای ایرباس، پرواز شماره ۶۵۵ ایرانایر شلیک کرد و ۲۹۰ سرنشین این هواپیما را به قعر آبهای خلیج فارس فرستاد.
او در پیامی توییتری در واکنش به تهدیدات همتای آمریکایی خود دونالد ترامپ مبنی بر اینکه به نمایندگی از ۵۲ گروگان آمریکایی که سالها پیش در اسارت ایران بودند ۵۲ نقطۀ ایران را برای حملات احتمالی در نظر گرفته است، نوشت: «کسانی که از عدد ۵۲ سخن میگویند، باید عدد ۲۹۰ را نیز به خاطر آورند.»
آقای روحانی نمیدانست که تنها دو روز پس از انتشار این پیام، حادثهای مشابه بار دیگر جهانیان را شوکه خواهد کرد. حادثهای که این بار مسبب آن کشوریست که او زمامداری امور اجرایی آن را برعهده دارد.
به این ترتیب پس از سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین، سیل انتقادات حکومت ایران را نشانه گرفت. بسیاری با اتکا به این پیام توییتری خواستار پاسخگویی روحانی شدند و برخی نیز با مقایسۀ این حادثه با حملۀ آمریکا به ایرباس ایرانی در ۳ ژوئیه سال ۱۹۸۸ میلادی (۱۲ تیر ۱۳۶۷خورشیدی) و بر اساس به شنیدهها، دستهای پنهانی را دلیل این حمله دانستند.
در این مطلب سعی داریم نگاهی به واقعۀ سال ۶۷ داشته باشیم و اینکه تا چه اندازه اتفاقات روی داده در هر دو حادثه به یکدیگر شبیه است؟
در۱۲ تیر ۱۳۶۷ چه اتفاقی افتاد؟
در آن روز هواپیمای ایرباس ایرانایر در حالی ایران را به مقصد دوبی ترک کرد که تنشها در منطقۀ خلیج فارس کمتر از امروز نبود.
بیش از یک سال بود که ناو آمریکایی «یواساس وینسنس» ماموریت خود را در خلیج فارس برای محافظت از حمل و نقل تجاری آغاز کرده بود. آن هم در زمانی که همزمان با سالهای آخر جنگ ایران و عراق، «جنگ نفتکشها» نیز در خلیج فارس در جریان بود.
در جریان «جنگ نفتکشها» ایران و عراق در تلاش بودند تا از صادرات نفت یکدیگر جلوگیری کنند؛ این درگیری دریایی باعث شد که در مدتی نزدیک به چهار سال در این منطقه به حدود ۵۰۰ کشتی از انواع مختلف حمله شود.
در چنین وضعیتی آمریکا با هدف حفظ امنیت مسیر صادرات جهانی نفت، حضور خود را در خلیج فارس تقویت کرد.
اوج این جنگ برای آمریکا سال ۱۹۸۷ میلادی بود؛ زمانی که در ۱۷ ماه مه یک هواپیمای جنگی عراقی ناو «یواساس استارک» آمریکا را با یک نفتکش ایرانی اشتباه گرفت و دو موشک به سمت آن شلیک کرد و ۳۷ نفر از دریانوردان آمریکایی را کشت.
در ۱۴ آوریل ۱۹۸۸ میلادی نیز برخورد یکی از مینهای دریایی ایران به کشتی «ساموئل بی. رابرتز» آمریکا، این کشتی را تقریبا دو نیم کرد و تا آستانۀ غرق شدن پیش برد. چهار روز بعد به تلافی این حادثه، کشتیهای جنگی آمریکا در عملیاتی به نام «عملیات آخوندک» به سکوهای نفتی ایران حمله کردند. گفته میشود که در جریان این حملات و تبادل آتش میان ایرانیها و آمریکاییها ۵۶ ایرانی و دو آمریکایی کشته شدند.
در ۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی یعنی هنگامی که هواپیمای ایرباس ایران رهسپار دوبی شد، تنش کمتری در این منطقه دیده نمیشد.
این هواپیما از فرودگاه بندر عباس پرواز کرد؛ فرودگاهی که در آن زمان کاربردی دوگانه داشت و آشیانۀ شماری از جنگندههای اف-۱۴ ایران نیز بود. آمریکا در دهه ۷۰ میلادی ۸۰ فروند جنگندۀ اف-۱۴ به ایران تحویل داده بود.
ارتش آمریکا بر این باور بود که این جنگندههای اف-۱۴ مجهز به موشکهای ماوریک هستند؛ موشکهایی که میتوانستند کشتیهای ایالات متحده را تا شعاع ۱۶ کیلومتری هدف قرار دهند.
یک روز پیش از وقوع این حادثه، از سوی کشتی «یواساس هالسی» آمریکا به یکی از جنگندههای اف-۱۴ ایران به دلیل نزدیک شدن بیش از حد او به این کشتی، اخطار داده شده بود.
روز حادثه
بر اساس گزارش نیروی دریایی آمریکا، در بامداد روز حادثه یعنی ۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی دو فروند از کشتیهای جنگی آمریکا یعنی ناو «یواساس وینسنس» و ناوچه «یواساس مانتگومری» با قایقهای توپدار ایرانی که یک نفتکش پاکستانی را در خلیج فارس تهدید کرده بودند، درگیر میشوند و دو طرف به تبادل آتش میپردازند. چهل دقیقه پس از آغاز این درگیری، ناو «یواساس وینسنس» دو فروند از این قایقها را غرق میکند.
اگرچه در گزارشهای اولیه گفته شده بود که این درگیری در آبهای بینالمللی روی داده اما بعدها در سال ۱۹۹۲ میلادی مشخص شد که محل وقوع این نزاع، آبهای ایران بوده است.
همزمان با این درگیری، ایرباس مسافربری ایران فرودگاه بندرعباس را آنهم حدود نیم ساعت دیرتر از زمان برنامهریزی شده برای پرواز، ترک میکند.
تحقیقات بعدی نیروی دریایی آمریکا نشان داد که این هواپیمای ایرانی در همان راه هواییِ تجاریِ تایید شدهاش در حال پرواز بوده و خود را نیز در فرکانسهای کنترل ترافیک هوایی به عنوان یک هواپیمای غیرنظامی معرفی کرده است.
اما به خلبان ایرانیِ این پرواز، دربارۀ درگیریهای در حال وقوع در این منطقه هشداری داده نشده است؛ آن هم در حالی که برج مراقبت بندرعباس پیش از آن در موارد مشابه در دوران جنگ، هشدارهایی را در این باره صادر میکرد.
به این ترتیب بر اساس گزارشها، هواپیمای ایرانی به اخطارهای صادر شده از کشتیهای جنگی آمریکایی پاسخ نمیدهد.
همزمان با پرواز این هواپیما ویلیام سی. راجرز، کاپیتان ناو «یواساس وینسنس» اطلاعاتی را دریافت میکند مبنی بر اینکه یک هواپیمای ناشناس که از سوی رادارها شناسایی شده است، به تماسها و هشدارها پاسخ نمیدهد. به او همچنین گفته شده بود که احتمال دارد این هواپیما، یک جنگنده اف-۱۴ ایران باشد یعنی جنگندهای مجهز به موشکهای ماوریک.
گفته میشود که این ناو در مجموع هفت بار به هواپیمای ایرباس اخطار داده است، سه بار از طریق کانالهای غیرنظامی و چهار بار از کانالهای نظامی.
این ناو همچنین ادعا کرد که هواپیما به تدریج ارتفاع خود را کم کرده و در مسیر عادی خود نیز نبوده که بعدا ثابت شد چنین ادعاهایی واقعیت نداشته است.
بر اساس گزارشهای نیروی دریایی آمریکا، در چنین شرایطی کاپیتان کشتی تنها ۵ دقیقه فرصت داشت تا تصمیم گیری کند.
به این ترتیب کاپیتان کشتی دستوراتش را صادر میکند و با این دستور، ایرباس ایران هدف موشک زمین به هوای آمریکا پرتاب شده از این ناو جنگی قرار میگیرد.
پس از سقوط این هواپیما، هیچکدام از کشتیهای آمریکایی حاضر در منطقه اقدامی برای جستجوی بازماندگان و نجات آنها نمیکنند.
به این ترتیب ۲۹۰ سرنشین این هواپیما که ۶۶ نفر از آنها کودک بودند، تنها به این دلیل که هواپیمایشان «به اشتباه» هواپیمایی جنگنده شناسایی شده بود، کشته میشوند.
جعبۀ سیاه این هواپیما نیز هرگز پیدا نمیشود.
ابهاماتی که پس از حادثه مطرح شد
ایران این حادثه را «یک قتل عام وحشیانه» خواند و ارتش آمریکا نیز بعدها آن را «غم انگیز و تاسف بار» توصیف کرد.
در دوران ریاست جمهوری کلینتون، ایالات متحده آمریکا تاسف عمیق خود را از وقوع این حادثه اعلام کرد اما این کشور هرگز بهطور رسمی عذرخواهی نکرد.
ایران در سال ۱۹۸۹ میلادی به دیوان بینالمللی دادگستری شکایت کرد و درنهایت در سال ۹۶ میلادی با پرداخت ۱۳۱.۸ میلیون دلار غرامت از سوی آمریکا به ایران و خانوادههای قربانیان، دو کشور برای حل و فصل این دعوی به توافق رسیدند.
از این مبلغ خانوادههای قربانیان حدود ۶۲ میلیون دلار دریافت کردند.
یکی از پرسشهایی که همواره مطرح بود اینکه چگونه ممکن است نتوان هواپیمای ایرباس غیرنظامی را از جنگندۀ اف-۱۴ تمیز داد؟
در آن زمان مقامات آمریکاییِ مسئول در قبال این حادثه، در پاسخ بر «استرس، شرایط بحرانی حاکم بر منطقه و تحریف ناخودآگاه دادهها» تاکید کرده بودند. آنها همچنین ادعا کردند که «تجاوزات ایران در منطقه» نقشی اساسی در وقوع این حادثه داشته است.
پس از این حمله، بسیاری ارتش آمریکا را به «پنهان کاری» متهم کردند. بهویژه آنکه بنا بر گزارشها، کارشناسان تحقیق نتوانسته بودند با برخی از اعضای تیم کاپیتان ویلیام سی. راجرز از جمله افرادی که این هواپیما را پس از پدیدار شدن روی صفحات رادار، به عنوان یک هواپیمای تجاری شناسایی کرده بودند، گفتگو کنند.
یکی دیگر از ابهامات که در سی سال اخیر بسیار مطرح شده، احتمال استفادۀ ایران از این پرواز غیرنظامی برای گمراه کردن سیستمهای رادار آمریکا بوده است.
بطور مثال محمد نوریزاد، از منتقدان سرسخت حکومت ایران در آوریل سال ۲۰۱۲ میلادی ادعا کرد که در زمان وقوع این حادثه، ایران سعی داشته است با هدف گریز از رادار ناوهای آمریکایی، جنگندههای خود را در پشت این هواپیمای مسافربری پنهان کند و به این ترتیب حملهای غافلگیرانه را به اجرا بگذارد.
او در گفتگو با سایت کلمه گفت: «به محض شلیک آمریکاییها و زدن هواپیمای مسافربری ما، داد و قال سرمیدهیم که ای دنیا این آمریکاییهای نامرد را ببینید که به هواپیمای مسافربری هم رحم نمیکنند. اما دم برنمیآوریم که در سایۀ معکوس همان هواپیمای مسافربری، جنگندههای خود را مخفی کرده بودیم تا از رادار ناو آمریکایی فرار کنند و به او ضربه بزنند.»
این موضوع پیش از آن نیز در جریان رسیدگی حقوقی به این پرونده در دیوان بینالمللی دادگستری، به نقل از دن هووارد سخنگوی پنتاگون مطرح شده بود.
روزنامه نیویورک تایمز نیز در گزارشی که در ۱۱ ژوئیه همان سال منتشر کرد، با تکیه بر مصاحبههایی که با افسران نظامی و مقامات اداری انجام شده بود اعلام کرد که اولا سیستمهای ناو «یواساس وینسنس» کدهای شناسایی هواپیماها را از سه نقطۀ مختلف هواپیما جمعآوری میکرده و به همین دلیل از نظر کارشناسان، بعید به نظر میرسد که سیگنالهای جمع آوری شده توسط این سیستم باعث تشخیص اشتباه نوع هواپیما شود.
دوم اینکه در آن زمان، یکی از پستهای نظارتی آمریکا در عمان نیز گزارش داده بود که اندکی پس از پرواز هواپیمای مسافربری ایرباس، اطلاعات مربوط به پرواز یک فروند جنگندۀ اف-۱۴ را از فرودگاه بندرعباس دریافت کرده است.
مدافعان حملۀ آمریکا به این هواپیمای مسافربری به خاطرۀ دیگری نیز اشاره داشتند: پیش از آن در سال ۱۹۷۸ میلادی یعنی در زمان پادشاهی محمد رضا پهلوی در ایران، نیروی هوایی ایران مانوری را به نمایش گذاشته بود که در آن سه هواپیمای جنگنده توانسته بودند با پنهان شدن در پشت هواپیماهای بوئینگ ۷۰۷ از صفحه رادارها پنهان شوند. این هواپیماها در ارتفاع کمی از بوئینگ پرواز میکردند و فرستندههای آنها خاموش بود و به این ترتیب میتوانستند کشتیهای آمریکایی را گمراه کنند.
ادعاهای مطرح شده در دفاع از عملکرد ناو «یواساس وینسنس» هرگز در مجامع بینالمللی به اثبات نرسید.
منابع: