واشنگتن بهطور تاریخی از روند گسترش اتحادیه اروپا حمایت کرده است؛ زیرا عضویت کشورهای بیشتر در اتحادیه به معنای فرصتهای اقتصادی بیشتر و افزایش نفوذ آمریکا بود. اما اکنون دیگر اینگونه نیست. کارشناسان به یورونیوز میگویند ترامپ به این موضوع توجهی ندارد.
ایالات متحده همزمان با بازگشت مساله گسترش اتحادیه اروپا به دستور کار سیاسی، نقش یک ناظر ساکت را ایفا میکند؛ فرآیندی که میتواند دموکراسی و رفاه را برای میلیونها نفر در غرب بالکان و فراتر از آن به ارمغان آورد.
در حالی که دولتهای پیشین آمریکا بهوضوح از تلاش برای ورود کشورهای بیشتر به اتحادیه اروپا حمایت میکردند، دونالد ترامپ تاکنون به طرز مرموزی سکوت کرده است.
هیچ بیانیه رسمی و مشخصی درباره موضع او در قبال هر یک از کشورهای نامزد عضویت در اتحادیه اروپا یا روند گسترش این اتحادیه وجود ندارد.
در پاسخ به درخواست یورونیوز برای اظهار نظر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تنها یک جمله ارسال کرد: «ایالات متحده معتقد است پیوستن به اتحادیه اروپا تصمیمی است که بر عهده کشورهای نامزد و اعضای کنونی اتحادیه است.»
به عبارت دیگر، واشنگتن هیچ موضع مشخصی ندارد.
اروپا خارج از دایره توجه ترامپ است
نیکلاس لوکر از مرکز امنیت نوین آمریکا میگوید: «اروپا خارج از مسائل تجاری، چندان در ذهن ترامپ نیست و او چندان به ترویج دموکراسی در اروپا یا سایر نقاط جهان اهمیت نمیدهد.»
این مساله میتواند یک شکست آشکار با سنتهای سیاست خارجی آمریکا است.
در طول جنگ سرد، دولتهای جمهوریخواه و دموکرات آمریکا بهطور یکسان اروپا را قدرتی مهم میدیدند که باید به سوی دموکراسی حرکت کند؛ از طرح مارشال تا ناتو، از حمایت از اتحاد دوباره آلمان تا ثباتبخشی به غرب بالکان پس از جنگهای دهه ۱۹۹۰.
حمایت آمریکا از اتحادیه اروپا همواره بهعنوان راهی برای افزایش صلح، امنیت و رفاه اروپا و در نتیجه بهرهمندی اقتصادی و راهبردی خود ایالات متحده تلقی میشد.
چند عضو جدید اتحادیه اروپا یعنی اروپای یکپارچهتر و باثباتتر و کاهش نیاز به حضور گسترده نظامی آمریکا و افزایش فرصتهای تجارت و سرمایهگذاری را به همراه داشت.
ترامپ، اروپا را رقیب اقتصادی میداند
به گفته جیمز بیندنِگل، کارشناس امنیت بینالملل و سفیر سابق آمریکا: «خصومت ترامپ نسبت به اروپا بهحدی است که هر چیزی که اروپا را قویتر کند، از نظر او به ضعف آمریکا منجر میشود. او ترجیح میدهد نقش مانع را داشته باشد تا حامی گسترش اروپا.»
ترامپ اتحادیه اروپا را بیشتر بهعنوان رقیب اقتصادی میبیند تا شریک راهبردی. رویکرد سیاست خارجی او بر پایه «اول آمریکا» است؛ اولویت دادن به اهداف ملی و روابط دوجانبه به جای تعهدات چندملیتی که برای گسترش اتحادیه لازم است.
اوکراین و عضویت در اتحادیه اروپا
تنها کشوری که در جریان این روند توجه نسبی ترامپ را جلب کرده، اوکراین است؛ کشوری که روسیه بیش از سه سال پیش علیه آن جنگ تمامعیار آغاز کرد و هنوز برای بقا و حفظ استقلال میجنگد.
ترامپ اهمیت راهبردی اوکراین و گرایش اروپایی آن را پذیرفته، اما هنوز موضع صریحی درباره حمایت یا مخالفت با عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا ارائه نکرده است.
با این حال، او صراحتا با عضویت اوکراین در ناتو مخالفت کرده و گفته است: «شما (اوکراین) میتوانید عضویت در ناتو را فراموش کنید. فکر میکنم این احتمالا دلیل شروع کل ماجرا (جنگ) بود.»
اگر درهای ناتو بسته بماند، عضویت در اتحادیه اروپا میتواند همچنان برای اوکراینیها اهمیت داشته باشد و در چارچوب تضمینهای امنیتی ارزشمند باشد.
ایجاد پیوندهای امنیتی عمیقتر با اعضای اتحادیه اروپا میتواند توان اوکراین برای مقاومت در برابر پروژه امپریالیستی مسکو را تقویت کند.
ترامپ عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا را یک فرصت استراتژیک میداند، اما اهداف او بیشتر سیاسی و شخصی است: پایان جنگ با روسیه و نمایش خود بهعنوان صلحساز.
کارشناسان معتقدند ترامپ در مورد سیاست خارجی اروپا استراتژی مشخصی ندارد و بهرغم اعلام برخی مواضع، بارها تغییر نظر داده است.
نیکلاس لوکر از مرکز امنیت نوین آمریکا معتقد است: ««برای فهم موضع ترامپ درباره اوکراین و اروپا باید تغییرات متعدد نظراتش را در نظر گرفت؛ در واقع او استراتژی روشن و ثابتی ندارد.»