رمز و راز صدای تِنور از زبان دو خوانندهٔ نامدار اُپرا؛ فلورز و برنهایم
صدای تنور یک پدیده است. خوانندگان تنور قهرمانان اُپرا و سلاطین نتهای بالا هستند. هیچ صدای دیگری چنین واکنشی در شنونده برنمیانگیزد، و جذابیت آن برای مخاطبان مانند بندبازی سیرک است.
بنجامین برنهایم، خوانندهٔ برجستهٔ تنور میگوید وقتی به تماشای اُپرا میرود به صدای تنور دقت میکند، چراکه به گفتهٔ او «همه میخواهند ببینند آیا خواننده از پس اجرا برمیآید یا نه؟»
خواندن نُتهای اوج؛ رازهای خوانندهٔ تنور
صدای تنور بالاترین صدای خوانندهٔ مرد است و دامنهٔ آن معمولاً از دو تا دوی بعدی دو اکتاو است. اما یکی از بالاترین نتها برای صدای تنور، نت مخوف دوی اوج است، هرچند خوان دیهگو فلورز، خوانندهٔ معروف تنور میگوید: «حتما نیازی به خواندن نت دوی بالا نیست. باید خوانندهٔ خوبی بود. خواننده باید دل من را بلرزاند. صدای بهترین خوانندهها احساس دارد.»
بنجامین برنهایم، دیگر خوانندهٔ نامدار تنور میگوید که رسیدن به مهارت در اجرای خوب سالها زمان میبرد، چراکه تنور صدایی است که در طبیعت وجود ندارد و اجرایش صبر و کوشش فراوان میطلبد. او میافزاید: «خیلی از هواداران اُپرا این صدا را جادویی میدانند چون باقی صداها بهنوعی طبیعیاند، برای مثال جنس صدای سوپرانو که بسیار بالاست در طبیعتِ صدا هست، درحالی که اجرای تنور چالش مضاعف است.»
اما خوانندهٔ تنور چطور از پایین تا بالای گام را ظاهراً بیتغییر میخواند؟ راز کار پاساجّو یا پل نام دارد. صدای ترکیبی یا کامل، ترکیب صدای سر و صدای سینه است و هنر خواننده پیداکردن توازن میان اینهاست.
فلورز که معتقد است همیشه نسبت به خود بسیار سختگیر بوده دربارهٔ شیوهٔ تمرینش میگوید: «من هنوز اجراهایم را ضبط میکنم و دوباره گوش میدهم، و جاهایی را که خوب اجرا کرده باشم روی صفحه علامت میزنم.»
برنهایم نیز دربارهٔ راز کارش میگوید: «همیشه میپرسند چطور این کار را میکنی؟ چطوری این نتها را میخوانی؟ میگویم با دیدن و تماشای دیگران. باید به درون ناشناخته شیرجه بروی و بعد پروبال دربیاوری و پرواز کنی.»
نگاهی علمی به کار دشوار خوانندهٔ تنور
وقت اجرای تنور در بدن خواننده واقعا چه اتفاقی میافتد؟ تصویر ام.آر.آی از بالاتنهٔ ایوان سانچز، خوانندهٔ جوان تنور در سالزبورگ، چالش دشوار پشت پرده را نشان میدهد.
نیکلاس مهیر، رادیولوژیست دراینباره میگوید: «ماجرا از دیافراگم شروع میشود، بعد سینه فشرده میشود و شُشها منقبض میشوند. عضلات گلو هم درگیر میشوند، و زبان و حنجره چقدر منقبضاند، و با خروج هوا صدا تولید میشود. این سازوکار نشانگر اوج توان اجرایی بدن انسان است. فقط کافی است به فعالیت مغز برای کنترل عضلات در اجرای یک نتِ دقیق نگاه کنید.»
جوزف شلومیخر تایر، متخصص گوش و حلق و بینی و مشاور جشنوارهٔ سالزبورگ میگوید علاقهٔ مخاطبان به صدای تنور دلیل دیگری هم دارد. او میگوید: «بسامد صدای تنور حدود ۳ هزار هرترز است و گوش ما حساسیت خاصی به این مجموعه نتها دارد، چون فرکانس ۳ هزار هرتز را بسیار خوب میشنود، و احساس و لرزهای که در ما ایجاد میشود از همینجا میآید. وقتی صدا به این نقطه میرسد مو بر تن آدمی راست میشود، اینجاست که هوش از سر مردم میپرد.»
ایتالیا؛ زادگاه صدای تِنور مدرن
هنر تنور مُدرن در ایتالیا و با آثار یواکینو روسینی، آهنگساز ایتالیایی که به صدای تنور اهمیت ویژهای بخشید زاده شد. آوازهای پراوجوفرود و هیجانانگیز خاصیت اُپراهای روسینی است.
تا پیش از روسینی ستارگان اُپرا سوپرانوها و کستراتیها بودند. اما وقتی روسینی آمد کستراتیها کنار رفته بودند، و او نقش ستارگان را به خوانندگان صداهای مشابه یعنی تنورها و متزوسوپرانوها واگذار کرد.
اما هنگام اجرای اپرای «ویلیام تل» روسینی در ۱۸۳۱ اتفاق خاصی افتاد؛ ژیلبر دوپره، خوانندهٔ فرانسوی با اجرای خارقالعادهٔ نُت دوی بالا شنوندگان را میخکوب کرد. بعدها یک ستارهٔ جهانی یعنی انریکو کاروسو پا به صحنه گذاشت. او نخستین خوانندهٔ تنوری بود که در اُپراخانههای بسیار و برای شنوندگان مختلف خواند.