برگزاری نخستین رزمایش نظامی روسیه، چین، هند و شش کشور دیگر در خاک ایران تحلیلهای گستردهای را در خصوص جهتگیری نظامی جمهوری اسلامی و همچنین مسیری که حاکمان در تهران برای آینده کشور در نظر گرفتهاند پدید آورده است.
نشریه معتبر دیپلمات در تحلیلی به این موضوع پرداخته و مینویسد برگزاری چنین رزمایشی یک پیام ژئوپولتیکی روشن از تهران به جهان مخابره میکند.
ایران اخیرا برای نخستین بار، میزبان نیروهای نظامی چین، هند، روسیه و شش کشور دیگر در قالب نخستین رزمایش نظامی سازمان همکاری شانگهای (SCO) در خاک ایران بود. این رزمایش پنجروزه با عنوان «سَهند ۲۰۲۵» که در شمالغرب کشور برگزار شد، صرفا یک تمرین ضدتروریسم نبود؛ بلکه پیام ژئوپلیتیکی روشنی داشت: ادغام کامل تهران در شراکت چندجانبهای که چین و روسیه رهبری آن را برعهده دارند. این رزمایش نشان داد پکن و مسکو اکنون ایران را بازیگری ارزشمند در پروژههای گستردهتر منطقهای خود میدانند؛ پروژههایی که در کنار قالبها و ساختارهای غربی شکل گرفتهاند.
شراکت یا همکاری چین با ایران؟
با این حال، چین همچنان از حمایت بیقیدوشرط از تهران پرهیز دارد؛ چون نگران است درگیر تنشهای ناخواسته شود یا جریان نفت مختل شود؛ بهویژه با توجه به گرایشهای ایران در گسترش نقش خود در خاورمیانه، اقدامهای خصمانه علیه اسرائيل و مهمتر از همه، حفظ برنامه هستهایای که ممکن است تهران را به نادیده گرفتن تعهدات منع اشاعه هستهای سوق دهد.
با این همه، عملیات میدانی، مانورهای تاکتیکی و تمرینهای فرماندهی مشترک که از اول تا پنجم دسامبر انجام شد، برای کشوری که سالها زیر فشار تحریمهای سازمان ملل منزوی بوده، یک دستاورد محسوب میشود و در عین حال بازتاب چرخش مهم چین است: پکن دیگر نگران این نیست که بیش از حد نزدیک به ایران دیده شود و حالا در ارتقای روابط در چندین حوزه، «ارزش» میبیند.
تا میانه دهه ۲۰۱۰، پکن تمایلی نداشت از نظر سیاسی و نظامی بیش از این درگیر جمهوری اسلامی شود. در دورهای که چین برای حفظ روابط خوب با آمریکا و اروپا اهمیت بیشتری قائل بود، احتیاطش ریشه در نگرانی از تصویر جهانی تهران به عنوان یک کشور طردشده، تحریمهای بینالمللی و مواضع شدید ضدآمریکایی ایران داشت. رقابت دیرینه ایران و عربستان سعودی هم اوضاع را پیچیدهتر میکرد؛ چون پکن نگران بود هر درگیریای میتواند صادرات نفت از سوی دو تامینکننده بزرگ چین را به خطر بیندازد.
فصل جدید مناسبات چین با ایران؟
اما با تمایل ایران به محدود کردن برنامه هستهای خود در چارچوب توافق ۲۰۱۵ (برجام)، توافقی که چین در مذاکره آن نقشی ولو اندک داشت و همچنین تشدید رقابت چین و آمریکا و نیاز پکن به متنوع کردن منابع انرژی، مزایای تقویت روابط با تهران بیشتر شد. موفقیت چین در کاهش تنش ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳ نیز ریسکهای ادراکشده را پایین آورد.
به گفته برخی تحلیلگران چینی، خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از برجام در سال ۲۰۱۸ و رویکرد خصمانهتر او نسبت به چین، روسیه و ایران، از عوامل تعیینکنندهای بود که به تعمیق روابط این سه کشور انجامید؛ روندی که نهایتا با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در ۲۰۲۳ و سپس پیوستن به گروه بریکس در سال بعد به اوج رسید.
امروز چین نهتنها بزرگترین شریک تجاری تهران است و حدود ۹۰ درصد از صادرات نفت ایران را جذب میکند بلکه قصد دارد روابط را باز هم گسترش دهد. همزمان، روسیه، شریک نزدیک چین و یکی از دو نیروی محرک اصلی در سازمان همکاری شانگهای و بریکس ظاهرا به شریک امنیتی مهمتری برای ایران تبدیل شده است.
گفته میشود مسکو بالگردهای تهاجمی، سامانههای پدافند هوایی و جنگندههایی به تهران فروخته و ایران هم برای جنگ روسیه در اوکراین، سلاح و مهمات تامین کرده است؛ از جمله گلولههای توپخانه، پهپادها و موشکهای ضدزره.
این سه کشور همچنین بهطور منظم در رزمایشهای دریایی سهجانبه و هماهنگیهای امنیتی گستردهتر مشارکت دارند؛ از جمله رایزنیهای هستهای. رزمایش «سَهند ۲۰۲۵» با نشان دادن اینکه ایران میتواند نقشی مفید در ساختارهای امنیتی سازمان همکاری شانگهای ایفا کند، روابط تهران با چین و روسیه را محکمتر کرده و راه را برای تعمیق همکاریهای امنیتی هموار ساخته است.
«بعد نهادی» جدید برای ائتلاف تهران با پکن و مسکو
ورود ایران به سازمان همکاری شانگهای و بریکس، یک بعد نهادی تازه به شراکتهای تهران با پکن و مسکو اضافه کرده است. این عضویت به ایران امکان میدهد به عنوان عضو کامل یکی از بزرگترین سازمانهای منطقهای جهان عمل کند و از مزایایی مانند مشروعیت سیاسی، شبکههای دیپلماتیک گستردهتر و تبادل اطلاعات بهره ببرد؛ از جمله دسترسی به پایگاه داده ضدتروریسم «ساختار منطقهای مبارزه با تروریسم» سازمان همکاری شانگهای (RATS)، و همچنین تبادل تجربه درباره تهدیدات سایبری، امنیت مرزی و روشهای مقابله با تروریسم، و مشارکت در گفتوگوهای سطح بالای اقتصادی و امنیتی.
این روند جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را تقویت میکند و به رقبای منطقهای و قدرتهای جهانی پیام میدهد که تهران در چارچوبهای بینالمللی جایگزینِ نهادهای تحت سلطه غرب ادغام شده است. برای اروپا، پیامدهای هستهای این موضوع بهطور خاص مهم است: نزدیکی بیشتر ایران به چین و روسیه، برای تهران پشتوانه دیپلماتیک و حاشیه امن اقتصادی ایجاد میکند و همین، اثرگذاری فشارهای غرب را کاهش میدهد.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
هرچند پکن تمایل دارد ایران برنامه هستهای خود را به سمت «تسلیحاتی شدن» پیش نبرد، اما اولویتهای راهبردی چین باعث شده اعمال فشار پایدار و در سطحی که اروپا انتظار دارد، بعید به نظر برسد. در نتیجه، فضایی ژئوپلیتیکی شکل گرفته که در آن ایران کمتر احساس انزوا میکند و همین موضوع میتواند انگیزه تهران برای مهار برنامه هستهای خود را کاهش دهد.