در این گزارش ویدئویی، مجموعهای از مهمترین مطالب منتشرشده در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز دوشنبه ۱۷ نوامبر ۲۰۲۵ (۲۶ آبان ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه کاملتر این مرور را میتوانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.
فوربس: از آذربایجان تا امارات؛ ایران در محاصره نیروهای هوایی پیشرفته قرار دارد
بر اساس گزارش نشریه آمریکایی فوربس، نیروی هوایی قدیمی ایران در جنگ ۱۲ روزه ماه ژوئن در برابر اسرائیل تقریبا ناتوان بود و هماکنون اکثر همسایگان ایران در حال تقویت یا ایجاد نیروهای هوایی مجهزتر هستند، که نیاز فوری تهران به ارتقای قدرت هوایی خود را برجسته میکند.
آذربایجان در رژهای نظامی هشتم نوامبر (۱۷ آبان ۱۴۰۴)، جنگندههای جدید «جیاف-۱۷» را که از پاکستان خریداری کرده بود، به نمایش گذاشت. این جنگندهها قابلیت حمل موشکهای دوربرد هوا به هوا «پیال-۱۵» چین را دارند، همان موشکی که پاکستان در درگیریهای ماه مه حداقل یک جنگنده فرانسوی «داسو رافال» متعلق به هند را با آن ساقط کرد.
در مقابل، پیشرفتهترین جنگندههای ایران همچنان «تامکت اف-۱۴» ساخت آمریکا ساخت دهه ۱۹۷۰ میلادی هستند که ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ تعداد ۷۹ فروند از آنها را دریافت کرد و اکنون تنها چند ده فروند آن هنوز فعال است. این جنگنده به موشک «فکور-۹۰» از مشتقات موشک فینیکس مجهز است و قابلیت هدفگیری اهداف هوایی تا فاصله حدود ۱۰۰ مایل (۱۶۰ کیلومتر) را دارد، که در نتیجه برد آن از موشکهای «پیال-۱۵» چین کمتر است.
ترکیه در شرق ایران اخیرا قرارداد خرید ۴۴ جنگنده «یوروفایتر تایفون» و موشک «متئور» با برد بیش از ۱۲۰ مایل را نهایی کرده و همچنین برنامهای برای خرید ۴۰ جنگنده نسل پنجم لاکهید مارتین «اف-۳۵» و توسعه جت بومی «تیاف قاآن» دارد.
عربستان سعودی نیز علاوه بر ناوگان جنگندههایی که در حال حاضر در اختیار دارد، در صدد خرید ۴۸ فروند «اف-۳۵» از آمریکا است و امارات عربی متحده در پی تعلیق قرارداد قبلی خرید «اف-۳۵» از آمریکا، اکنون ۸۰ جنگنده «رافال اف۴» چندمنظوره از فرانسه سفارش داده است.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
قطر نیز طی دهه گذشته ناوگان تقریبا ۱۰۰ فروندی از جنگندههای نسل چهار و نیم شامل «یوروفایترها»، «رافالها» و «اف-۱۵» آمریکا جمعآوری کرده است.
سایر همسایگان ایران مانند افغانستان، ترکمنستان و ارمنستان دارای نیروی هوایی ضعیف یا محدود هستند و احتمال تهدید مستقیم آنها برای تهران کم است. عراق با داشتن ۳۴ فروند جنگنده «اف-۱۶» و برنامهای برای خرید جنگندههای رافال، وضعیت متوسطی دارد. پاکستان نیز با سرمایهگذاری بر قدرت هوایی، شامل جنگندههای «جیاف-۱۷» و «جی-۱۰ سی» و احتمال خرید جنگندههای نسل پنجم «جی-۳۵» از چین، جایگاه مهمی در منطقه دارد.
در همین حال، اسناد دفاعی روسیه که توسط گروه هکری بلک میرر منتشر شد، نشان میدهد ایران سفارش ۴۸ جنگنده «سوخو-۳۵» روسی به ارزش ۵ تا ۶ میلیارد یورو داده است. با این حال، نویسنده این مقاله معتقد است که حتی با تکمیل این خرید، موازنه قدرت هوایی در خلیج فارس و در برابر نیروی هوایی اسرائیل تغییر چشمگیری نخواهد کرد. این تحولات بزرگ در ارتش هوایی کشورهای همسایه نشان میدهد که دستکم خرید ۴۸ فروند «سوخو-۳۵» برای ایران کافی نیست تا از برتری هوایی همسایگان خود عقب نماند.
نشنال اینترست: افزایش زرادخانه موشکی ایران چالشی برای اسرائیل است
نشریه آمریکایی نشنال اینترست در گزارش خود به این موضوع پرداخت که هر چند آتشبس موقت میان اسرائیل و ایران همچنان برقرار است، اما تهران برنامه توسعه تولید موشکی خود را پنهان نمیکند و نشانهها از گسترش فعالیتهای موشکی کشور حکایت دارد. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران اوایل ماه جاری میلادی اعلام کرد که زرادخانه تسلیحاتی ایران «بهمراتب فراتر از دوران جنگ ۱۲ روزه» است و تأکید کرد که اهداف اسرائیل در تنش اخیر محقق نشد و اسرائیل «شکست خورد.»
سرتیپ عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع ایران نیز همین ادعاها را تکرار کرد و مدعی شد که صنعت دفاعی ایران در ماههای اخیر پیشرفت کرده و کیفیت و کمیت موشکهای کشور بهبود یافته است.
منابع اطلاعاتی اروپایی در اکتبر گزارش دادند که ایران پس از جنگ ۱۲ روزه در حال تقویت برنامه موشکی بالستیک خود است؛ روندی که با وجود تحریمهای سازمان ملل در زمینه خرید و فروش تسلیحات ادامه دارد. بر اساس این گزارشها، چندین محموله «سدیم پرکلرات»، مادهای کلیدی برای تولید سوخت جامد مورد استفاده در موشکهای بالستیک، از چین به بندرعباس ارسال شده است.
این گزارش تأکید میکند که تمرکز ایران بر بازسازی و تقویت ذخایر موشکی، تهدیدی مستقیم علیه اسرائیل پس از جنگ محسوب میشود. علاوه بر این، مقامات ایرانی در جریان جنگ ۱۲ روزه به بینشهای تازهای درباره نحوه استفاده از توان موشکی خود دست یافتند.
ایران همواره در نمایش توان موشکی خود تردیدی نداشته است. سپاه پاسداران در سال ۲۰۲۵، چندین بار با انتشار ویدئوهای تبلیغاتی از تأسیسات زیرزمینی موشکی، توان موشکی کشور را به نمایش گذاشت.
افزون بر این، تهران همچنان به تأمین تسلیحات، منابع مالی و آموزش برای گروههای نیابتی منطقهای خود از جمله حماس در غزه، حزبالله در لبنان و حوثیهای یمن ادامه میدهد. بهنظر میرسد اولویت ایران بر گسترش توان موشکی بیشازپیش افزایش یافته و این روند میتواند زمینهساز درگیریهای آینده با اسرائیل باشد.
نشنال: حملات آمریکا و اسرائیل به ایران با خطر پیامدهای پیشبینینشده همراه است
رابرت مالی، فرستاده پیشین آمریکا در امور ایران، در گفتوگو با نشریه اماراتی نشنال هشدار داد که حملات آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای و موشکی ایران در ماه ژوئن، هرچند در ظاهر موفق و دقیق بودند، اما میتوانند سلسلهای از پیامدهای بیثباتکننده و پیشبینینشده را در سراسر خاورمیانه رقم بزنند.
او با اشاره به مقالهای که مشترکا با مذاکرهکننده باسابقه فلسطینی به نام حسین آغا نوشته است، تأکید کرد که تجربه چند دهه گذشته نشان میدهد اقداماتی از جمله عملیات اسرائیل در بیروت و علیه سازمان آزادیبخش فلسطین در تونس، مداخله نظامی آمریکا در لبنان، و همچنین حمله ایالات متحده به عراق و افغانستان که در کوتاهمدت «پیروزی» به نظر میرسند، بارها در بلندمدت نتیجه معکوس داشتهاند و در نهایت به ظهور اسامه بنلادن، تقویت نفوذ ایران در عراق، بازگشت طالبان به قدرت و شکلگیری حزبالله انجامید.
او در ادامه تأکید کرد اگر ایران بخواهد برنامه هستهای خود را بازسازی یا از سر بگیرد، باید «بارها و بارها» درباره هزینه و پیامدهای این اقدام بیندیشد، زیرا تهران میداند که اسرائیل و آمریکا بهطور دائمی آن را تحت نظر دارند.
آقای مالی درباره آینده روابط تهران و واشنگتن گفت میتوان هم سناریوی تشدید درگیری نظامی و هم احتمال یک «گشایش غیرمنتظره دیپلماتیک» را در دوره ترامپ محتمل دانست.
آقای مالی افزود که از یکسو تعجب نخواهد کرد اگر حملات مشترک آمریکا و اسرائیل ادامه یابد، و از سوی دیگر شگفتزده نخواهد شد اگر واشنگتن و تهران به توافقی برسند که طی آن غنیسازی ایران بهطور نامحدود متوقف شود و در مقابل، تحریمها کاهش یابد و بازرسیهای سازمان ملل از سر گرفته شود.
با این حال او هشدار داد که هرگونه تلاش دیپلماتیک با موانع جدی روبهرو خواهد بود، چرا که مقامها در تهران معتقدند که ترامپ «نه یکبار، نه دوبار، بلکه سهبار» به ایران پشت کرده و این موضوع بازگشت به میز مذاکره را دشوارتر از گذشته کرده است.
میدل ایست مانیتور: سپیدهدمی که هرگز طلوع نکرد: بازبینی یک جنگ «حلنشده» بین ایران و اسرائیل
تحلیل تازهای درباره جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل نشان میدهد برخلاف روایت رایج از «پیروزی قاطع اسرائیل»، هیچیک از طرفین به نتیجهای تعیینکننده دست نیافته و دور نخست در شرایطی نزدیک به «بنبست پنجاهپنجاه» پایان یافته است.
این گزارش چهار شکاف اصلی در روایت پیروزی اسرائیل را بررسی میکند: شکاف دادههای برنامه هستهای، خوشبینی بیش از حد درباره آسیب به توان موشکی ایران، برداشت نادرست از ساختار فرماندهی ایران و اتکای اشتباه به برآوردهای اجتماعی.
در بخش مربوط به «شکاف در روایت پیروزی»، این تحلیل تأکید میکند که رسانههای رسمی ایران ادعای پیروزی دارند، اما بسیاری از رسانهها و اندیشکدههای غربی با استناد به کاهش توان ایران، از پیروزی اسرائیل سخن میگویند. با این حال، بهدلیل نبود دادههای کامل میدانی و تکیه بر روایت یکطرفه، این نتیجهگیریها قطعی نیست. بر اساس تحلیل چتمهاوس، ارزیابیها بیشتر بر آسیبها استوار است تا تطابق آن آسیبها با اهداف اعلامشده اسرائیل.
بر اساس گزارش، اهداف اعلامشده اسرائیل چهار محور داشت: ضربه به تأسیسات هستهای ایران، آسیبزدن به برنامه موشکی و توان دفاعی، ایجاد خلأ در ساختار فرماندهی با حذف فرماندهان و تحریک نارضایتی اجتماعی برای ایجاد فروپاشی از درون. ارزیابی این چهار حوزه نشان میدهد «روایت پیروزی مطلق» با دادهها همخوانی ندارد.
در حوزه هستهای، هرچند حملات اسرائیل ضربات سنگینی وارد کرد و برخی دانشمندان هستهای کشته شدند، اما بنا بر تحلیلهای چند اندیشکده از جمله CSIS، تخریب کامل نبود. برخی سایتها مانند فردو تقریباً دستنخورده باقی ماندند و همچنین تصاویر ماهوارهای جدید نشان میدهد ایران ساخت تأسیسات عمیقتر و مقاومتری را ادامه میدهد. حتی نظرسنجی داخلی در اسرائیل نیز نشان میدهد تنها ۹ درصد شهروندان باور دارند تهدید هستهای «کاملاً» رفع شده است.
به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید
در حوزه موشکی، گزارش تأکید میکند اسرائیل در ساعات اولیه جنگ به پایگاههای زیرزمینی ایران ضربات مؤثری وارد کرد و انتقال موشکها برای شلیک مختل شد، اما این آسیبها، بنا بر تأکید تحلیلگران از جمله دن بایمن، «کوتاهمدت» بوده و ظرفیت بازسازی ایران بیشتر از برآوردهای اولیه اسرائیل است.
در بخش ساختار فرماندهی، این تحلیل توضیح میدهد اسرائیل انتظار داشت ترور فرماندهان به فروپاشی شبکه فرماندهی ایران منجر شود، اما ایران طی کمتر از ۲۴ ساعت تقریباً همه فرماندهان حذفشده را جایگزین کرد. این تداوم ساختاری به ایران امکان داد پس از پایان جنگ مسیرهایی برای بازگشت به مذاکرات بررسی کند. به گفته مونا یعقوبیان از CSIS، ایران همچنان «یک راهبرد منسجم» دارد و این نشانه شکست هدف فروپاشی فرماندهی در ایران است.
در بخش مربوط به دادههای اجتماعی، این گزارش میگوید هیچ سندی از بروز اعتراضات ضدحکومتی در طول جنگ وجود ندارد. برعکس، جامعه ایران در برابر حملات واکنشی همبسته نشان داد و تحلیلهایی که احتمال بروز ناآرامی پیشبینی میکردند، نادرست از آب درآمدند.
در جمعبندی، این تحلیل تأکید میکند اسرائیل هرچند ضربات تاکتیکی سختی وارد کرد، اما ایران موفق شد ساختار فرماندهی، هسته اصلی برنامه هستهای، بخشهای مهم توان موشکی و انسجام داخلی خود را حفظ کند.