Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

ایران زیر ذره‌بین؛ شانس توافق ایران و آمریکا، احتمال آغاز جنگ دوم و پیروزی پیروسی اسرائیل چقدر است؟

حمله هوایی اسرائیل به تهران
حمله هوایی اسرائیل به تهران Copyright  عکس از شبکه‌های اجتماعی
Copyright عکس از شبکه‌های اجتماعی
نگارش از Alain Chandelier & یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار
هم‌رسانی این مطلب نظرها
هم‌رسانی این مطلب Close Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو: Copy to clipboard Copied

در این گزارش ویدئویی، مجموعه‌ای از مهم‌ترین مطالب منتشرشده در رسانه‌ها و اندیشکده‌های بین‌المللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز سه‌شنبه ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۹ مهر ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه‌ کامل‌تر این مرور را می‌توانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.

شورای آتلانتیک: آیا آمریکا به یک توافق «بزرگ و بی‌نقص» با ایران دست می‌یابد یا در سکونی شکننده گرفتار می‌شود؟

اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک تحلیل مشترک استفانی هاوسهیر علی، پژوهشگر خاورمیانه و کرنستون کلاین، افسر پیشین نیروی هوایی آمریکا که سابقه خدمت در وزارت خارجه ایالات متحده را نیز دارد، منتشر کرد که خلاصه آن را می‌خوانید: «آتش‌بس غزه نشان داد که وقتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، شخصا وارد عمل می‌شود و از تمام اهرم‌های فشار و شیوه‌های خلاقانه مذاکره استفاده می‌کند، حتی امور ظاهرا ناممکن نیز ممکن می‌شود.

ترامپ و تیم او می‌توانند با تکیه بر شتاب ایجادشده از حصول آتش‌بس غزه، تمرکز خود را بر توافق منطقه‌ای گسترده‌تر بگذارند؛ توافقی که ایران را نیز دربرگیرد.

در سناریوی نخست، تحقق یک توافق "بزرگ و بی‌نقص" مستلزم آن است که آمریکا برای ایران مسیری جهت رفع تحریم‌ها، پیوستن به پروژه‌های توسعه اقتصادی منطقه‌ای، و تضمینِ عدم حمله مجدد اسرائیل را فراهم کند.

برای جلب رضایت اسرائیل نیز واشنگتن ناچار است هم فشار بیاورد و هم مشوق‌هایی را ارائه دهد، از جمله توافقات دفاعی جدید و شاید برقراری آتش‌بس با حوثی‌ها به میانجیگری آمریکا برای پایان دادن به حملات علیه اسرائیل و کشتی‌های مرتبط با این کشور.

با تضعیف حزب‌الله و حماس، از بین رفتن متحدان سوری و فرسودگی توان نظامی، برنامه هسته‌ای و موشکی همچنان برگ اصلی چانه‌زنی تهران است. ازاین‌رو، حکومت ایران تنها در صورتی از آن چشم خواهد پوشید که بتواند امتیازاتی ملموس و قابل‌افتخار به افکار عمومی ارائه دهد.

در سناریوی دوم، نگرانی‌های امنیت ملی آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران همچنان حل‌نشده باقی می‌ماند و تهدید درگیری نظامی مجدد میان ایران و اسرائیل پابرجا می‌ماند.

نشانه‌های کنونی حاکی از حرکت وضعیت به سمت همین سناریو است.

تداوم این وضعیت ناپایدار همچنین منافع اقتصادی آمریکا و جهان را تهدید می‌کند. بی‌ثباتی و احتمال وقوع جنگ در هر لحظه می‌تواند بر همکاری‌های فناوری، سرمایه‌گذاری در خلیج فارس، امنیت کشتیرانی و قیمت انرژی تاثیر بگذارد.

بنابراین، یک توافق جامع، مطلوب‌ترین نتیجه برای همه طرف‌هاست، اما دستیابی به آن مستلزم تمرکز مداوم، اعتمادسازی و عبور از مواضع حداکثری ایران، اسرائیل و آمریکا خواهد بود.

در غیر این صورت، منطقه به سوی "بن‌بستی شکننده" پیش خواهد رفت؛ سکونی شکننده که گهگاه با انفجار درگیری‌ها بهم می‌ریزد و خطر جنگی گسترده‌تر را افزایش می‌دهد.

با این حال، هنوز امیدی هست: شاید ترامپ و مشاوران نزدیکش به‌ویژه استیو ویتکاف و جرد کوشنر بتوانند با تکیه بر مهارت‌های معامله‌گری و تجربه خود در حصول آتش‌بس میان اسرائیل و حماس، زمینه‌ساز توافقی خلاقانه و برد-برد شوند که مسیر رویارویی را به سوی آینده‌ای امن‌تر و پررونق‌تر تغییر دهد.»

اینسایدر: جنگ دوم با ایران؟ پایان توافق هسته‌ای گزینه‌های اسرائیل و آمریکا را محدود می‌کند

رسانه روسی اینسایدر تحلیلی به قلم میخائیل بوردکین (Mikhail Borodkin)، روزنامه‌نگار روسی متخصص در مسائل ایران و خاورمیانه منتشر کرد که چکیده آن بدین شرح است: «با پایان رسمی توافق هسته‌ای ایران در اکتبر ۲۰۲۵، تهران رسما اعلام کرد که دیگر خود را به هیچ تعهد بین‌المللی در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای پایبند نمی‌داند. این تصمیم در فضایی اتخاذ شد که تحریم‌های سنگین، حملات اسرائیل و انزوای دیپلماتیک، جمهوری اسلامی را در بحرانی عمیق فرو برده‌اند. حمله تابستان گذشته اسرائیل به تاسیسات نطنز، فردو و اصفهان نه‌تنها زیرساخت هسته‌ای ایران را به شدت تخریب کرد، بلکه نشان داد تهران در برابر حملات هوایی گسترده آسیب‌پذیر است. در پی این حملات، منابع غربی تخمین زدند که برنامه هسته‌ای ایران دست‌کم دو سال عقب افتاده است، و هم‌زمان اقتصاد کشور نیز زیر فشار تحریم‌ها و بحران انرژی در آستانه فروپاشی قرار گرفته است.

در چنین شرایطی، خطر رویارویی دوباره میان ایران و اسرائیل، یا حتی میان ایران و ایالات متحده، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. ایران از جنگ دوازده‌روزه با اسرائیل ضربه سنگینی خورد: سامانه‌های پدافند هوایی‌اش از کار افتادند، بخش بزرگی از موشک‌ها و پرتابگرها نابود شدند، و بازوی نظامی‌اش در لبنان، حزب‌الله، عملا از هم پاشید. با این حال، مقامات ایرانی همچنان بر بازسازی توان دفاعی و موشکی کشور تاکید می‌کنند. اظهارات مقام‌های سپاه مبنی بر توسعه موشک‌های دوربرد برای هدف قراردادن خاک اسرائیل و پایگاه‌های آمریکا، بیش از آن‌که نشانه قدرت باشد، واکنشی تدافعی و نمادین تلقی می‌شود.

در این میان، امید تهران به حمایت شرکای شرقی نیز رنگ باخته است. روسیه که درگیر جنگ فرسایشی در اوکراین است، دیگر توان کمک راهبردی به ایران را ندارد و همکاری نظامی دو کشور عملا متوقف شده است. چین همچنان خریدار اصلی نفت ایران است، اما در حوزه نظامی و فناوری با احتیاط عمل می‌کند؛ هرچند گزارش‌هایی غیررسمی از تحویل چند فروند جنگنده چینی جی-۱۰ و چند میگ-۲۹ روسی منتشر شده، اما این حجم از همکاری برای تغییر موازنه قدرت کافی نیست. پکن و مسکو ترجیح می‌دهند در تعامل با واشنگتن و اروپا منافع اقتصادی خود را حفظ کنند تا درگیر یک جنگ جدید در خاورمیانه شوند.

در نهایت، این وضعیت نشانگر تنهایی استراتژیک ایران در صحنه بین‌المللی است. پس از پایان برجام، نه غرب حاضر به مذاکره است و نه شرق مایل به دفاع. رهبر جمهوری اسلامی، آیت‌الله خامنه‌ای، هرگونه گفت‌وگو با آمریکا را "بی‌فایده" و اختلاف با واشنگتن را "آشتی‌ناپذیر" توصیف کرده است. در چنین بن‌بستی، گزینه‌های دیپلماتیک عملا از بین رفته و تنها زبان قدرت باقی مانده است. اگر تهران همچنان بر مواضع خود پافشاری کند و نتواند حمایت موثر چین یا روسیه را به‌دست آورد، ایالات متحده و اسرائیل ممکن است به این نتیجه برسند که تکرار یک حمله نظامی گسترده، کارآمدتر از مذاکره خواهد بود.

به این ترتیب، ایران پس از پایان توافق هسته‌ای در نقطه‌ای ایستاده است که گذشته تضعیفش کرده، حال منزوی‌اش ساخته و آینده‌اش نیز در ابهام فرو رفته است؛ جایی میان تحریم، انزوا و سایه جنگی قرار گرفته که هر لحظه ممکن است دوباره آغاز شود.»

مادرن دیپلماسی: بی‌دوست در بحران: ضعف ائتلاف‌های غیرغربی در تقابل با مناقشه ایران و اسرائیل

محمد زاهدالاسلام میاجی، استاد مدعو روابط بین‌الملل در دانشگاه North South در بنگلادش، مقاله‌ای در مادرن دیپلماسی، نشریه آنلاین فعال در بلغارستان، منتشر کرد که خلاصه آن را می‌خوانید: «در جهانی واقع‌گرایانه، قدرت بدون اتحاد پایدار معنا ندارد. غرب از پایان جنگ سرد تاکنون شبکه‌ای منسجم از ائتلاف‌های نظامی، اطلاعاتی و سیاسی ایجاد کرده که علی‌رغم اختلافات داخلی، هنوز کارآمد و عملیاتی است. در مقابل، بلوک غیرغربی، شامل ایران، روسیه، چین، کره شمالی و کوبا، فاقد انسجام و ظرفیت عملیاتی مشترک است. این ضعف در بحران اخیر ایران و اسرائیل به‌وضوح آشکار شد.

حمله اسرائیل به ایران در ژوئن ۲۰۲۵ نشان داد که متحدان غیرغربی ایران نمی‌توانند در زمان بحران به کمک تهران بشتابند. گزارش‌ها حاکی است که اسرائیل از حریم هوایی اردن و عراق استفاده کرد و چندین تاسیسات نظامی و هسته‌ای ایران را هدف قرار داد. در حالی که کشورهای غربی سکوت اختیار کردند یا تلویحا از اسرائیل حمایت کردند، روسیه و چین هیچ اقدام عملی و راهبردی در دفاع از ایران انجام ندادند.

روسیه، که از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین بهره می‌برد، هیچ هشدار، اطلاعات یا کمک دفاعی قابل توجهی به تهران ارائه نکرد. چون که روابط دو کشور بیشتر معامله‌محور و موقتی است تا یک اتحاد راهبردی واقعی والا چرا روسیه برای شتاب دادن به برنامه هسته‌ای ایران همان کاری را نکرد که غرب برای اسرائیل انجام داد؟

چین، با توان صنعتی و نظامی بالا، عملا در بحران اخیر غایب بود. اگرچه پروژه‌هایی مانند راه‌آهن ایران–چین نشانه پیوند اقتصادی است ولی ائتلاف مدرن تنها بر تجارت بنا نمی‌شود؛ هماهنگی دفاعی اساس آن است. پکن، با وجود دشمنی مشترک با غرب، همچنان از حمایت نظامی مستقیم از ایران پرهیز می‌کند تا درگیر تحریم‌ها نشود.

شبکه منطقه‌ای ایران، معروف به محور مقاومت، نیز دچار ضربه جدی شد. ترور حسن نصرالله و اسماعیل هنیه، حتی در سفر رسمی او به تهران، نشان‌دهنده ناتوانی ایران در حفاظت از متحدانش بود. نبود واکنش موثر به این حملات، تصویر ایران به‌عنوان ضامن بقای نیروهای نیابتی را خدشه‌دار کرد.

بلوک غیرغربی هنوز فاقد اعتماد، هماهنگی و عمق استراتژیک است. در جهانی پرآشوب، بازیگران منفرد طعمه‌ای آسان برای فشار و حملات هستند. بحران ایران و اسرائیل باید زنگ هشداری برای این کشورها باشد: بدون همبستگی واقعی و آمادگی برای پرداخت هزینه مشترک، ائتلاف‌ها تنها در گفتار وجود دارند، نه در عمل.»

دیلی صباح: آیا جنگ دوم ایران و اسرائیل در راه است؟

روزنامه ترکیه‌ای دیلی صباح تحلیلی به قلم اورال توغا (Oral Toğa)، محقق در مرکز مطالعات ایران (IRAM)، منتشر کرد که چکیده آن بدین شرح است: «با وجود پایان جنگ دوازده‌روزه ایران و اسرائیل در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵، آتش‌بس برقرار شده میان دو طرف نتوانست پتانسیل تشدید تنش در خاورمیانه را کاهش دهد.

در دور نخست جنگ، اهداف اسرائیل بسیار گسترده بود: از پایگاه‌های نظامی و سایت‌های موشکی گرفته تا تاسیسات هسته‌ای، مراکز فرماندهی و نهادهای نمادین حکومتی.

اما نتیجه نهایی تنها پیروزی تاکتیکی بود، نه راهبردی: تلاش اسرائیل برای ترور رهبر و رئیس‌جمهور ایران ناکام ماند، و تلاش‌ها برای ایجاد شورش‌های قومی نیز بی‌نتیجه بود.

در داخل ایران، تمایل به دستیابی به توان هسته‌ای آشکارتر شد و افکار عمومی بیش از پیش حول محور حاکمیت متحد شد.

در شرایط فعلی، احتمال بروز جنگ دوم بعید نیست. از نگاه اسرائیل، حتی اگر ایران نشانه‌هایی از کاهش تنش نشان دهد، توان موشکی فزاینده و بازسازی شبکه نیروهای نیابتی‌اش، تهدیدی بزرگ‌تر از گذشته است. در عین حال، اسرائیل با چند چالش جدی روبه‌روست: از دست رفتن عنصر غافلگیری**،** هماهنگی بیشتر نهادهای امنیتی ایران و کاهش مشروعیت بین‌المللی اسرائیل.

این عوامل هزینه سیاسی هرگونه حمله تازه را برای اسرائیل بسیار بالا برده است. در مقابل، ایران از توان بازدارندگی خود اعتمادبه‌نفس یافته است.

در صورت وقوع جنگ دوم، اهداف نخست اسرائیل احتمالا شامل پرتابگرهای متحرک و ظرفیت موشکی ایران خواهد بود و ممکن است مراکز رهبری را برای ایجاد بحران سیاسی هدف گیرد. اما تجربه نشان داده که حتی در صورت وارد آوردن خسارات سنگین به زیرساخت‌های حیاتی ایران، فروپاشی کامل کشور بعید است. ایران توان بازسازی خود را حفظ کرده و می‌تواند واکنشی سخت و پرهزینه نشان دهد.

بنابراین، هرچند احتمال ازسرگیری جنگ جدی است، نتیجه آن ممکن است نه پیروزی قاطع اسرائیل، بلکه پیروزیِ پیروسی باشد؛ پیروزی‌ای که هزینه‌اش بیش از دستاوردش است.»

ویرایشگر ویدئو • Alain Chandelier

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلب نظرها

مطالب مرتبط

ایران زیر ذره‌بین؛ بازگشت کابوس قدیمی اردوغان: آیا این‌بار پای او به پرونده ایران کشیده می‌شود؟

ایران زیر ذره‌بین: «نان» تهدید اصلی جاه‌طلبی اتمی تهران؛ آیا زرادخانه موشکی‌اش قدرتمندتر شده است؟

ایران زیر ذره‌بین؛ سه کارزار پیشنهادی اندیشکده آمریکایی برای فلج کردن ایران بدون شلیک حتی یک گلوله