از جوهرماه تا زهرا، روایتی از ازدواج زنان در «امارت اسلامی افغانستان»

زهرا و جوهر ماه هر کدام یکی از هزاران دخترانی هستند که با آمدن امارت طالبانی، زندگیشان دستخوش تغییرات تلخ و شیرین شده است. تغییری که در نهادهای بینالمللی تبدیل به اعلامیه و کنفرانس خبری میشود و برای آنها واقعیت یک سرنوشت است.
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل میگوید که آنچه در افغانستان شاهد آن هستیم، ستم سیستماتیک و نهادینه شده بر زنان است. او وضعیت فعلی زنان افغانستان را بدترین سناریویی توصیف کرد که در آن طالبان تمام قوانین و کنوانسیونهای حمایت از حقوق زنان را که دولت پیشین افغانستان به آن پیوسته بود، نقض کرده است.
روز پنجشنبه، آخرین روز کاری دو کارمند زن بلند پایه سازمان ملل بود که در آخرین اظهاراتشان درباره وضعیت زنان افغانستان در امارت طالبان ابراز نگرانی کردند. میشل باشله، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل گفت: «آنچه در افغانستان شاهد آن هستیم، ستم سیستماتیک و نهادینه شده بر زنان است. او وضعیت فعلی زنان افغانستان را بدترین سناریویی توصیف کرد که در آن طالبان تمام قوانین و کنوانسیونهای حمایت از حقوق زنان را که دولت پیشین افغانستان به آن پیوسته بود، نقض کرده است. »
دیبرالاینز، نماینده ویژه سرمنشی/دبیر کل سازمان ملل در افغانستان در بیانیه خداحافظی خود گفت: «قلب من به ویژه برای میلیونها دختر افغانی میشکند که از حق تحصیل محروم شدهاند، و بسیاری از زنان افغان با استعداد، به جای استفاده از استعدادهای آنها برای بازسازی جامعهای که اکنون درگیری بسیار کمتری را تجربه میکند، برایشان گفته میشود که در خانه بمانند در حالیکه از برخی جهات (محیط خانهشان) از قبل هم ترسناکتر است. »
ازدواج ابزار زنانه برای حقوق اولیه
جوهرماه احمدی، سال پیش در همین موقع در یک اتاق کرایه با چند دختر دانشجو در کابل زندگی میکرد. او دانشجوی رشته قابلگی/ مامایی است. او و دوستانش تنها دخترانی نبودند که در کابل به طور مجردی زندگی میکردند، بلکه دختران مجردی که به عنوان دانشجو، استاد یا کارمند در کابل به تنهایی زندگی میکردند، بخشی از جامعه آن روزهای کابل را تشکیل میدادند. اما با فرار اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، این دختران به ولایت ها/استانهای محل زندگیشان در افغانستان یا به کشورهای دیگر رفتند. جوهر ماه هم بعد از آمدن طالبان به قدرت به پیش خانوادهاش در ولایت دایکندی واقع در مرکز افغانستان بازگشت.
او بعد از مدتی به این فکر کرد که نمیتواند تحصیلش را بخاطر ترس از طالبان، نیمه کاره رها کند. به همین خاطر با آغاز ترم جدید تحصیلی با بیم وامید به کابل بازگشت اما صاحبخانهها از ترس طالبان به دختران خانه نمیدادند و گرفتن اتاق برای دختران یک ریسک امنیتی بود. بنابراین او به طور موقت در خانه یکی از خویشانش در کابل ساکن شد تا بتواند تحصیلاتش را ادامه دهد اما بیرون آمدن از خانه هم به تنهایی برای دختران هنوز یک مشکل بود و این امکان وجود داشت که با برخورد طالبان مواجه شود. طالبان حتی برخی از زنان و مردان متاهل را هم در خیابانها مورد استنطاق قرار میدادند تا برایشان ثابت شود که آنها زن و شوهر هستند. او مجبور بود که برای رفتن به کلاس درس در سرما و گرما یک مانتوی بلند سیاه را بپوشد، در حالیکه صورتش را با ماسک میپوشاند. چند ماهی از زندگیش در کابل تحت سلطه طالبان نگذشته بود که از طریق یکی از آشنایانش با دانشجوی رشته طب دندان/دندانپزشکی آشنا شد، دیری نگذشت که آنها تصمیم به ازدواج گرفتند و طی مراسم بسیار مختصر عروسی، زندگی مشترکشان را در یک اتاق دانشجویی آغاز کردند. عکس مجلس عروسی این زوج، در فیسبوک با تشویق کاربران افغانستان همراه بود.
جوهرماه به یورونیوز میگوید که همیشه در زندگیش آرزو داشت که مراسم بسیار سادهای برای ازدواجش بگیرد و مخالف هزینههای هنگفت برای عروسی و طویانه/ شیربها است. عناب بیگزاد، همسر جوهرماه میگوید که زنان بیش از مردان زیر ذره بین امارت هستند. حتی اگر زنان در کنار محارمشان در خیابان راه بروند، باز هم مورد استنطاق قرار میگیرند. او چند روز پیش، شاهد برخورد یکی از اعضای طالبان با مردی بود که او را بازخواست میکرد، به دلیل اینکه در کنار خانمش قدم می زد و به او تذکر داده شد که مرد باید جلوتر از زنش حرکت کند و زن در پشت سر مرد قدم بزند.
محمد جواد گوهری از ملاامامان در غرب کابل به یورونیوز میگوید: «سختگیریهای ازدواج در سال اخیر کاهش قابل توجهی یافته است، دو دلیل دارد، اول اینکه خانوادهها به شدت فقیر شدهاند و بسیاری کارشان را از دست دادهاند. پدران به دنبال تعیین سرنوشت فرزندانشان هستند. دوم، دختران شاغل و تحصیلکرده مانند گذشته نمیتوانند به آینده شغلی یا تحصیلی بهترامیدوار باشند و در شرایط کنونی ترجیح میدهند که ازدواج کنند. حتی اگر گزینه مورد نظرشان با توقعاتشان سازگار نباشد. »
او میافزاید که با وجود فقر شدید در غرب کابل تاکنون شاهد ازدواج اجباری یا فروش کودکان نبوده است اما خشونت خانگی و برخوردهای «عقدهمندانه» برخی مردان با همسرانشان رو به افزایش است و در مناطق دیگر افغانستان، گزارشهای تکان دهندهای از فروش و خشونت خانگی را شنیده است.
به گفته کارشناسان، در حالیکه طالبان حضور زنان را تنها محدود به خانه میدانند و در تلاش هستند تا به شکلهای مختلف زنان را از تمام فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی منع کنند، ازدواج یکی از آخرین راههای ممکن برای برخی دختران بوده است که با کمک همسرانشان بتوانند به یکسری آزادیهای هر چند محدود در تحصیل و شغل مورد نظرشان برسند. در حالیکه، ازدواج اجباری به استثمار زنان در سن کودکی میانجامد.
بخش حقوق بشر سازمان ملل پس از بررسیهایش در ابتدای سال میلادی اعلام کرده بود که طالبان در حال حذف زنان از تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افغانستان هستند.
بار فقر بر دوش زهرای سه ساله
نهادهای بینالمللی حمایت از حقوق کودکان در بررسیهایشان اعلام کردهاند که هر چه دسترسی دختران به آموزش در مقاطع بالاتر بیشتر باشد، شانس ازدواج در سنین پایین کاهش مییابد. بررسی این نهادها نشان میدهد که تشدید فقر اقتصادی بر این مشکل دامنزده و سن ازدواج کودکان دختر در افغانستان را به شدت کاهش داده است. دختران از سالهای ابتدای زندگیشان برای ازدواج در بدل هزینه اندکی به نام شیربها به خریداران فروخته میشوند.
زهرا دختر سه سالهای در هرات است که پدرش تصمیم گرفت، او را به بهای کاهش گرسنگی خانوادهاش به مرد پنجاه سالهای به قیمت ۵۰۰ دلار امریکا بفروشد. واشنگتن پست در گزارشی به وضعیت زندگی پدر زهرا و خانوادههایی با وضعیت مشابه پرداخته است. زهرا بعد از اینکه به سن ۱۵ سالگی رسید، باید با مرد خریدار خود که آن موقع ۶۲ ساله خواهد شد، ازدواج کند.
با وجود سانسور اخبار در رسانههای داخلی افغانستان، هر روز اخبار جدیدی درباره فروش کودکان بخصوص دختران در رسانههای محلی افغانستان و بینالمللی منتشر میشود.
مهری رضایی، کارشناس حقوقی و استاد سابق دانشگاه در افغانستان در گفتگو با یورونیوز اظهار میدارد: «بر اساس ماده ۷۱ قانون مدنی افغانستان سن قانونی ازدواج برای دختران سال بود و در قانون منع خشونت علیه زنان، ازدواج بدون رضایت دختران با پیگرد قانونی خاطیان همراه بود. وجود همین قوانین باعث شده بود که نوعی فرهنگسازی برای مهم درنظر گرفتن رضایت دختران در ازدواج و سن بلوغ دختران شکل بگیرد اما با آمدن امارت در افغانستان تمام این قوانین لغو شده است و در نبود قانون، نبود مجازات و محکمه (دادگاه) وضعیت زنان در افغانستان فاجعه بار است. گزارشهایی که هر روز درباره خشونت خانگی، فروش کودکان بخصوص دختران و ازدواج اجباری منتشر میشود، نشانگر خلأ قوانین است. بسیاری از موارد فروش دختران با هدف ازدواج صورت میگیرد. حتی نوزاد دختری که به فروش میرسد، برای ازدواج در یک سن نامعلوم بنا به تعیین خانواده خریدار صورت میگیرد.»
با وجود محکومیت های گسترده عملکرد طالبان در برابر زنان و مقاومت گسترده زنان و دختران افغانستان، حاکمان اسلام گرای به قدرت بازگشته، همچنان به سرکوب و خانه نشین کردن نیمی از جمعیت این کشور جنگ زده ادامه می دهند.