«باید سطح آزادی را در ایران افزایش دهیم تا ترکیهای که لبریز از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی زندانی است، برای اقلیتی از جوانان ایرانی ناآشنا به تاریخ و سیاست، جاذبه نداشته باشد.»
با این که چند روزی از بازی تیمهای تراکتورسازی تبریز و استقلال تهران در لیگ برتر فوتبال ایران میگذرد، حواشی سیاسی این مسابقه همچنان ادامه دارد. معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور ایران روز یکشنبه از بازداشت هفت نفر از تماشاگران در جریان این بازی خبر داد.
مسابقه تیمهای تراکتور و استقلال در ورزشگاه یادگار امام تبریز، عصر جمعه دهم آبان برگزار شد و گفته می شود برخی از هواداران تراکتور در جریان این مسابقه، با سر دادن شعارهایی با ادای سلام نظامی و در دست داشتن پرچم ترکیه، از حملۀ آنکارا به مناطق کردنشین شمال سوریه حمایت کردند. فیلم های منتشر شده در شبکه های اجتماعی برخی از این افراد را پارچهنوشتههایی که بیانگر تمایلات «تجزیهطلبانه» بود، به تصویر کشیده اند. در یکی از پارچهنوشتهها، چکسلواکی و یوگسلاوی به عنوان دو کشوری که میتوانند آینهای از آینده ایران باشند، معرفی شده بود.
در جریان فروپاشی بلوک شرق، چکسلواکی به شکلی مسالمتآمیز به دو کشور تقسیم و در مقابل یوگسلاوی به شکلی خشونتآمیز به چند کشور تجزیه شد.
حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور ایران روز یکشنبه اعلام کرد که حضور هواداران تراکتور با پرچم ترکیه در ورزشگاه شهر تبریز اقدامی «خلاف امنیت ملی کشور است و با کسانی که بر خلاف امنیت ملی کشور اقدام میکنند، طبق مقررات برخورد خواهد شد.»
کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال ایران نیز روز گذشته با انتشار بیانیهای، تاکید کرد که ارکان مختلف این فدراسیون «پیش از این بارها بر ضرورت رعایت چهارچوبهای مشخص و معین نظام مقدس جمهوری اسلامی در حوزه ورزش کشور تاکید نمودهاند و تذکرات لازم در این خصوص داده شده است.» در این بیانیه همچنین آمده است که «عبور از خطوط قرمز اسلامی و ایرانی در حوزه ورزش به هیچ عنوان قابل چشمپوشی» نیست.
«آذریزبانها برادر ما هستند، کرد و ترک و لر نداریم»
احمد صفری، نماینده کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی دربارۀ وقایع رخ داده در ورزشگاه شهر تبریز گفت: «جامعه ما در شرایط حساسی به سر میبرد. ما با دشمنی ترامپ و ترامپیان مواجهایم و در این شرایط نباید به ورطه اختلافات و شکافهای قومیتی بیفتیم. ما از دستگاههای امنیتی استان آذربایجان شرقی و از فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش انتظار داریم که با استفاده از دوربینهای مداربسته ورزشگاه یادگار امام تبریز، افرادی را که چنین شعارهایی سر دادند، شناسایی و با آنها برخورد کنند. تا جایی که من اطلاع دارم، این افراد شناسایی هم شدهاند. من خودم فکر میکنم این تماشاگران عقل کافی نداشتند. یک آدم عاقل هیچ وقت در چنین شرایطی دست به چنین کارهایی نمیزند و چنین شعارهایی نمیدهد. آذریزبانها برادر ما هستند و ما واقعاً با هم یکی هستیم و کرد و ترک و لر نداریم. ما راجع به کسانی که میگفتند مرگ بر کُرد، فقط میگوییم مرگ بر خودشان. یعنی برای قوم خاصی آرزوی مرگ نمیکنیم. این افراد شاید عقل و شعورشان در همین حد باشد. شرایط جامعه ما به گونهای نیست که ما بخواهیم گارد بگیریم و به این واقعه نامطلوب دامن بزنیم.»
آقای صفری معتقد است شعارهای هواداران تیم تراکتور، ربطی به جنگ ترکیه با کردهای سوریه ندارد. وی میگوید: «این تماشاگران در ورزشگاه شهر تبریز، آدمهایی سیاسی نبودند که بگوییم قصدشان حمایت از دولت ترکیه در جنگ با کردهای سوریه بوده یا اینکه از خارج کشور هدایت شده بودند و به همین دلیل چنان شعارهایی سر دادند. آنها به آن بازی فوتبال حساسیت داشتند و چنین شعارهایی هم سر دادند. کسانی که به سود ترکیه و علیه کردها شعار میدادند، اقلیتی ناچیز در ورزشگاه یادگار امام شهر تبریز بودند. آنها حداکثر ده تا پانزده نفر بودند.»
مقامات سیاسی و ورزشی ایران در اظهار نظرهایشان راجع به هواداران تیم تراکتور در طول دهه ۹۰ خورشیدی، همواره سعی کردهاند شعارهای جداییخواهانه دسته ای از این تماشاگران را محدود و کم اهمیت جلوه دهند و این شعارها را کار «اقلیتی قلیل» قلمداد کنند. اما پس از وقایع اخیر در بازی تراکتور و استقلال، علی دایی در صفحه اینستاگرام خودش با انتشار عکسی از نقشه ایران نوشت: «به ایرانی بودن خودمان افتخار میکنیم و اجازه ندهیم شعار تجزیهطلبان در استادیومها باب شود.»
«کسانی که خواهان آموزش زبان مادری در مدارس آذربایجان هستند، شعار جدایی سر نمیدهند»
اما شهابالدین بیمقدار، نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی برخلاف علی دایی اعتقادی به حضور تجزیهطلبان در ورزشگاه یادگار امام تبریز ندارد و میگوید: «شما خبرنگاران نباید زیاد به این موضوع بپردازید. در تهران هم مردم شعار میدادند رضا شاه روحت شاد. در تهران مردم به نفع رضا شاه شعار دادند، در تبریز هم عدهای بحث یوگسلاوی را مطرح کردند. واقعاً نباید این موضوعات را بزرگ کرد. کسانی که در ورزشگاه یادگار امام چنان رفتار و گفتاری داشتند، در اقلیت بودند. مگر اکثریت تماشاگران با این شعارها موافقاند؟ جداییطلبی در آذربایجان اصلاً پررنگ نیست. کسانی هم فعالیت میکنند، هدفشان این است که زبان و ادبیات آذری به رسمیت شناخته شود. این خواسته هم مطابق قانون اساسی ایران است. کسانی که خواهان آموزش زبان مادری در مدارس آذربایجان هستند، هیچ وقت شعار جدایی آذربایجان از ایران را سر نمیدهند.»
آقای بیمقدار در پاسخ به این پرسش که درباره شعار علیه کردها و به سود کشور ترکیه چه نظری دارید، گفت: «حالا عدهای جوان احساساتی شدند و چیزی هم راجع به کردها گفتند. به کار بردن واژه "ترکیه" مگر خلاف است؟ اینکه یک عده جوان تبریزی احساساتی شوند و "ترکیه، ترکیه" بگویند حین تماشای یک بازی فوتبال، چیز عجیبی نیست.»
این نماینده مجلس در پاسخ به این سوال که چرا احساسات تماشاگران جوان تبریزی، چندان ملی نیست و به سود یک کشور خارجی است، میگوید: «عمده مساله از اینجا ناشی شده که وریا غفوری علیه ترکیه موضع گرفت و کسی هم چیزی به او نگفت. یکی از بازیکنان تراکتور هم به سود ترکیه موضع گرفت ولی این موضوع را پیراهن عثمان کردند. این کارها مردم را عصبانی میکند دیگر. اگر قرار است فوتبالیست موضع سیاسی اتخاذ نکند، باید با هر دو نفر برخورد شود. هم با ببری هم با وریا غفوری.»
مهدی ببری، بازیکن تیم تراکتور اخیراً در اینستاگرام خودش از اقدام ارتش ترکیه علیه کردهای سوریه حمایت کرد و به همین دلیل از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال تا اطلاع ثانوی از حضور در میادین فوتبال محروم شد. باشگاه تراکتور در واکنش به این واقعه، اعلام کرد که از مهدی ببری حمایت میکند.
آقای بیمقدار در پاسخ به این سوال که آیا شعار "مرگ بر کرد" ریشه در دعواهای قدیمی ترکها و کردهای ایران دارد، میگوید: «این شعار علیه گروههای کردی مثل پ.ک.ک است که در آذربایجان غربی کم آدم نکشتهاند. این گروهها مردم و پاسداران و بسیجیها را میکشتند. ضمناً این شعارها فراگیر نیستند و شعار عده خاصی از تماشاگران بوده است. به نظرم حکومت و نیروهای امنیتی باید با فرهنگ مدارا با این موضوع برخورد کنند که از کسی اسطوره درست نسازند. وقتی این افراد مدام بازداشت میشوند، حالت مظلومیت پیدا میکنند و دیگران هم بابت این موضوع تحریک میشوند.»
آقای بیمقدار در پاسخ به این سوال که به عنوان نماینده مردم تبریز چه کاری برای تماشاگران بازداشتشدۀ تیم تراکتور انجام میدهد، گفت: «به نظرم اقدامی لازم نیست. شما خبرنگاران هم اگر قضیه را بزرگ نکنید، این مشکل خودبهخود حل میشود. این تماشاگران آزاد میشوند چون ضد انقلاب نیستند.»
«جداسری اگر زیبا بود، اتحادیه اروپا بوجود نمیآمد»
اسماعیل یوردشاهیان، پژوهشگر اجتماعی و ادبی اهل ارومیه و نویسنده کتاب «تبارشناسی قومی و حیات ملی» درباره ریشههای واقعه اخیر در ورزشگاه یادگار امام شهر تبریز میگوید: «جامعه ما تفکر ندارد. تفکر دیالوگ را ایجاد میکند. وقتی دیالوگ در کار نباشد، تحریک عدهای جوان کماطلاع در زمینه مسائل بومی و سرزمینی که هنوز به این حد از آگاهی نرسیدهاند که ما در یک سرزمین پیوسته و ملی به سر میبریم و نژادپرستی و قومگرایی، چیزی جز آسیب برای سرزمین ما در بر ندارد، کار دشواری نیست.»
آقای یوردشاهیان در پاسخ به این نقد که این جوانان تبریزی احتمالاً با شما موافق نیستند که شعارهایشان ناشی از عدم تفکر و آگاهی بوده، میگوید: «فرد در جمع معمولاً شخصیتش را از دست میدهد و جزئی از جمع میشود. شعارهایی که در ورزشگاه تبریز سر داده شد، احتمالاً شعار همه نبود. یعنی همه قبل از ورود به ورزشگاه قصد نداشتند چنان شعارهایی بدهند. فیلمهای ورزشگاه هم نشان میدهد که ابتدا جمع کمی آن شعارها را سر دادند و دیگران هم بیآنکه تاریخ خوانده باشند و بیندیشند که ما با این شعارها به کجا میرویم، آن شعارها را تکرار کردند.»
این پژوهشگر اجتماعی و قومی، در پاسخ به این سوال که آیا دلالت سخن شما این است که تجزیهطلبی گرایش اکثریت مردم تبریز و آذربایجان نیست، گفت: «هرگز چنین نیست. جداسری اگر زیبا بود، اتحادیه اروپا بوجود نمیآمد. مردم تبریز و ارومیه و کردها و سایرین، همگی محصول ایران پیوسته هستند. ما برادر و دوستیم. اگر یک تحلیل ساده در سطح جامعه صورت گیرد، معلوم میشود اکثریت مردم آذربایجان خواهان جدایی نیستند. در اسپانیا هم مردم کاتالونیا خواهان جداییاند. در آمریکا نیز تگزاسیها چنین تمایلی دارند و اصولاً تگزاس را یک سرزمین مستقل میدانند اما در هیچ کجای دنیا کسی از تجزیه بخشی از یک سرزمین استقبال نمیکند.»
در همهپرسی استقلال کاتالونیا در سال ۲۰۱۷ میلادی بیش از نود درصد رایدهندگان به جدایی کاتالونیا از اسپانیا رای دادند ولی حکومت مرکزی این خواسته آنها را به رسمیت نشناخت. مقامات اتحادیه اروپا نیز از جداییطلبان کاتالونیا حمایت نکردند.
تگزاس نیز پس از یک دوره کوتاه استقلال از مکزیک، در سال ۱۸۴۵ به ایالات متحده آمریکا پیوست. در سالهای اخیر بار دیگر پس از رای مردم بریتانیا به جدایی این کشور از اتحادیه اروپا، در ایالت تگزاس بحث جدایی از ایالات متحده آمریکا به شکل کمرنگی مطرح شد، ولی تحلیلگران سیاسی معتقدند آرای مردم تگزاس در انتخابات ایالتی و سراسری نشان میدهد که اکثریت مردم این ایالت مخالف جدایی از ایالات متحده آمریکا هستند. هر چند که هنوز همهپرسی راجع به این موضوع در تگزاس برگزار نشده است؛ امری که احتمالاً ریشه در فراگیر نشدن خواست جدایی بین مردم این ایالت دارد.
گفتگو و همهپرسی نشان خواهد داد که جداییطلبان در اقلیت هستند
اسماعیل یوردشاهیان در پاسخ به این سوال که چرا در تبریز یا در سراسر آذربایجان یک نظرسنجی گسترده درباره جداییطلبی صورت نمیگیرد، گفت: «یک تحقیق میدانی بر اساس روشهای جامعهشناختی لازم است. مشاهده پنهان یا مشاهده آشکار میتواند خواسته اکثریت مردم را عیان کند. در کنار این امر، میزان سواد اجتماعی و تاثیر شبکههای اجتماعی در فضای مجازی هم اهمیت دارند. من شنیدهام یک شبکه اجتماعی در تحریک تماشاگران تراکتور به سر دادن چنین شعارهایی نقش داشته است. در آذربایجان شرقی فوتبال محبوب است و در آذربایجان غربی والیبال. کسانی که گرایش تجزیهطلبانه دارند، در ورزشگاه فوتبال شهر تبریز چنین شعارهایی میدهند اما در ورزشگاه والیبال شهر ارومیه چنین شعارهایی شنیده نمیشود. لذا نمیتوان شعار عدهای خاص را نشانه گرایش سیاسی کل مردم آذربایجان دانست. من بر اساس تحقیقاتی که در موضوع تبارشناسی انجام دادهام، جامعه ایران را جامعهای پیوسته میدانم و معتقدم اگر یک سازمان یا نهاد در این زمینه نظرسنجی و آمارگیری کند، معلوم خواهد شد که اکثریت مردم آذربایجان خواهان جدایی از ایران نیستند.»
آقای یوردشاهیان در پاسخ به این سوال که اگر هم بپذیریم جداییطلبان آذربایجان در اقلیت هستند، حکومت باید با آنها چه کار کند، میگوید: «در ابتدا گفتم تفکر دیالوگ را بوجود میآورد و دیالوگ عامل انگیخته شدن بسیاری از درکهاست. ما با دیالوگ میتوانیم فرهنگ خودمان را به سمت پیوستگی ببریم. اگر جامعه باز باشد، دیالوگ و نقد هم برقرار خواهد بود و همین امور موجب روشنگری و روشن شدن اذهان خواهد شد. حکومت میتواند اجازه بدهد بحث آزاد صورت گیرد. در این صورت بسیاری از افرادی که مخالف جدایی آذربایجان از ایران هستند، پا به میدان میگذارند و نظریات و منطقشان را بیان میکنند و نگاهی آیندهنگرانه در این زمینه شکل میگیرد. به نظر من یکی از دلایل این شعارها، بنبست اندیشه و افسردگی جامعه است. بیکاری، تورم، دشواریهای زیستی و بسیاری از این امور دامن میزنند به چنین شعارهایی.»
این تبارشناس قومی در پایان در پاسخ به این سوال که اگر حکومت فضای باز برای بحث و گفتگو ایجاد کرد و نهایتاً معلوم شد اکثریت مردم آذربایجان خواهان جدایی از ایران هستند، آیا مخالفان تجزیه آذربایجان باید خواست جداییطلبان تبریز و سایر شهرهای این منطقه را بپذیرند، گفت: «اگر چنین بحث و گفتوگویی صورت گیرد و یک رفراندوم آزاد برگزار شود، من به شما اطمینان میدهم اکثریت مردم آذربایجان به جدایی از ایران رای نخواهند داد. با این حال من به دموکراسی و رای مردم معتقدم. مادر من اهل استانبول است و پدرم اهل ایروان. خودم هم زاده ارومیه هستم. من به پیوستگی و احترام اعتقاد دارم. ولی با این که عدهای بگویند زنده باید ترکیه، یعنی به نفع کسانی شعار بدهند که کردها را در سوریه میکشند، بسیار مخالفم. وقتی اردوغان حقوق بشر را در سوریه زیر پا میگذارد، چرا باید از او حمایت کنیم؟ من با این امر مخالفم. ترکیه چه آش دهنسوزی است که ما بخواهیم به آن رغبت پیدا کنیم. اگر جامعه ما جامعه باز بود، هرگز ترکیه برای عدهای از جوانان آذربایجان ارزشمند نمیشد. ما باید سطح آزادی را در کشور خودمان افزایش دهیم تا ترکیهای که لبریز از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی زندانی است، برای اقلیتی از جوانان ایرانی ناآشنا به تاریخ و سیاست، جاذبه نداشته باشد.»