در شرایطی که شکاف میان اروپا و آمریکا عمیقتر از گذشته شده و فشار مکانیسم ماشه و بحران اوکراین بر روابط اقتصادی و سیاسی ایران سنگینی میکند، نایب رئیس پیشین مجلس ایران ایده تقویت مناسبات تهران–بروکسل را مطرح کرد.
علی مطهری، نایب رئیس پیشین مجلس، در گفتگو با خبرگزاری ایسنا در مجموعه توصیههای خود به دولت مسعود پزشکیان «برای برونرفت» از مشکلات موجود، بر نقش و «اهمیت تقویت روابط ایران با اروپا» تاکید کرد و گفت: «امروز باتوجه به شکافی که در روابط اروپا و آمریکا وجود دارد، میتوان به تقویت روابط با اروپا توجه کرد. اروپا میخواهد استقلال خود را در برابر آمریکا حفظ کند و این فرصت خوبی است تا روابط با اروپا را متناسب با رفتارشان بهبود بخشیم. این امر البته مستلزم آن است که واقعا دخالتی در جنگ اوکراین نداشته باشیم و به روسیه کمک نکنیم. عامل اصلی خرابشدن رابطه ما با اروپا این است که تصور میکنند ما بهشدت در کنار روسیه هستیم؛ باید این تصور را از ذهن آنان بزداییم.»
این توصیه آقای مطهری یک روز پس از آن مطرح شد که مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران در گفتگو با وبسایت علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران گفت: «به نظر من، ما در یک جنگ تمامعیار با آمریکا و اسرائیل و اروپا هستیم؛ آنها نمیخواهند کشور ما سر پا بایستد.»
آقای پزشکیان افزود: «این جنگ بدتر از جنگ عراق با ما است؛ اگر آدم خوب درک بکند، این جنگ خیلی پیچیدهتر و سختتر از آن جنگ است.»
به باور گروهی از کارشناسان حوزه روابط بینالملل، راهبرد پیشنهادی آقای مطهری، نه یک عقبنشینی، بلکه توصیهای عملی برای یک بازآرایی قوای دیپلماتیک است تا ایران از وضعیت تحت فشار به وضعیت بازیگر موازنهگر تغییر موقعیت دهد.
به اعتقاد کارشناسان حوزه روابط بینالملل، برخلاف رویکردهای سادهانگارانه که اروپا را صرفا دنبالهرو آمریکا میبینند، واقعیتهای نوین نشان میدهد که شکافهای فزاینده میان دو سوی اقیانوس اطلس و تمایل قاره سبز به بدل شدن به بازیگری مستقل، فرصتی استراتژیک را پیشروی تهران قرار داده است.
اروپا اگرچه همچنان در چارچوب کلی غرب تعریف میشود، اما در سالهای اخیر تلاش کرده استقلال نسبی خود را از سیاستهای یکجانبه آمریکا حفظ کند. تجربه برجام نشان داد که کشورهای اروپایی، دستکم در سطح گفتمانی، مخالف خروج آمریکا از توافق بودند و مایل به حفظ آن باقی ماندند.
مطابق تجربه موجود، هرگاه رابطه تهران و بروکسل در سطح مطلوبی بوده، قدرت مانور آمریکا برای اعمال فشار حداکثری کاهش یافته است. چرا که اتحادیه اروپا میتواند به عنوان یک ضربهگیر عمل کرده و هزینههای برخورد مستقیم ایران و آمریکا را کاهش دهد. این رابطه به ایران اجازه داده تا بدون مذاکره مستقیم با واشنگتن، مطالبات خود را از طریق یک بازیگر معتبر بینالمللی پیش ببرد.
برخی تحلیلگران معتقدند که بزرگترین کمک اروپا به ایران در شرایط فعلی، میتواند تلاش برای جلوگیری از تبدیل شدن تنشهای موجود میان تهران و تلآویو به یک جنگ موجودیتی است. اروپا به دلیل نداشتن خصومت مستقیم با ایران و روابط سنتی با اسرائیل، میتواند نقش پل ارتباطی را میان دو طرف ایفا کند. اتحادیه اروپا طی سال میلادی جاری نیز با استفاده از کانالهای دیپلماتیک خود تلاش کرد تا مانع از شکلگیری یک اجماع نظامی جهانی علیه ایران شود؛ اجماعی که اسرائیل برای شکلدهی به آن همچنان در تلاش است.
اگرچه اروپا قدرت نظامی لازم برای متوقف کردن اسرائیل یا تضمین امنیتی کامل به ایران را ندارد، اما بزرگترین قدرت آن در مشروعیتبخشی یا مشروعیتزدایی از جنگ است. تا زمانی که اروپا به دیپلماسی متعهد بماند، شروع یک جنگ تمامعیار برای اسرائیل و آمریکا با هزینههای سنگین دیپلماتیک و انزوای بینالمللی همراه خواهد بود.
اما روابط ایران و اروپا در حال حاضر در یکی از بحرانیترین دورانهای خود به سر میبرد. تبدیل شدن مساله اوکراین به یک گره امنیتی برای اروپا و سایه سنگین مکانیسم ماشه بر برجام، پتانسیل تبدیل اروپا از یک «شریک بالقوه» به یک «متخاصم بالفعل» را افزایش داده است.
در حالی که در دهههای گذشته، اختلافات تهران و بروکسل عمدتا پیرامون مسائل حقوق بشری، فعالیتهای هستهای-موشکی و نفوذ منطقهای بود، در حال حاضر، پرونده اوکراین به یک گره کور و تهدیدی وجودی برای امنیت اروپا تبدیل شده است. تا زمانی که این تصویر ذهنی که ایران درقبال تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، حامی مسکوست، در پایتختهای اروپایی اصلاح نشود، هرگونه تلاش برای گشایش سیاسی-اقتصادی در روابط ایران و اتحادیه اروپا با بنبست مواجه خواهد شد.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
اهمیت رابطه ایران و اروپا با مساله «مکانیسم ماشه» نیز پیوند خورده است. لذا تقویت روابط با اروپا در این مقطع، نه یک انتخاب تشریفاتی، بلکه تلاش برای کاهش فشار تحریمهای بینالمللی علیه اقتصاد ایران است.
کارشناسان حوزه راوبط بینالملل معتقدند، بازگشت اروپا به سبد شرکای ایران، میتواند توازن قدرت را در روابط تهران با بلوک شرق برقرار کند. وابستگی مفرط به مسیرهای تجاری محدود، همواره قدرت چانهزنی ملی را کاهش میدهد؛ در حالی که حضور شرکتهای اروپایی و انتقال استانداردهای صنعتی و فناوریهای نوین به صنایع زیرساختی ایران، میتواند کیفیت توسعه پایدار کشور را تضمین کند. این همکاریها حتی اگر در ابتدا به حوزههای غیرتحریمی مانند امنیت غذایی و انرژیهای پاک محدود شود، میتواند راه را برای بازسازی اعتماد متقابل هموار سازد.
اما در مقابل، تداوم وضعیت فعلی، نه تنها ایران را در موازنه با شرق تضعیف، بلکه در برابر فشار حداکثری آمریکا و تهدیدهای اسرائیل آسیبپذیرتر میکند.