اروپایی که از بحرانی به بحران دیگر میلغزد، با گردباد ترامپ دست و پنجه نرم میکند. به حاشیه راندن اتحادیه اروپا در گفتگوها برای پایان دادن به جنگ اوکراین بارزترین مثال و سیاستی است که دولت ترامپ آن را دنبال میکند. ظاهرا بروکسل جایگاه سابق خود را در مرواده با واشنگتن ندارد.
مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا در مقالهای نوشت که واکنشهای اروپا به این بحرانها ترکیبی از انکار، ترغیب، امتیازهای موقت و امید به تغییر شرایط در زمان مناسب بوده است و یادآوری کرد: «با راهبرد جدید امنیتی ترامپ، ما وارد مرحلهای تازه شدهایم. حمله اکنون مستقیماً ایدئولوژی و وحدت خود اتحادیهی اروپا را هدف گرفته است.»
سؤال این است که آیا این شوک اخیر نهایتاً اروپا را به اقدام وادار خواهد کرد یا نه. زیرا صرفاً بیان کلمات ناموافق ما را به جایی نمیرساند.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
دیپلماسی اروپایی اکنون از الگویی پیروی میکند که میتوان آن را «دیپلماسی تغییر مسیر» نامید. روسها و آمریکاییها برنامهریزی میکنند و سپس اوکراینیها و سایر اروپاییها معمولاً با خشم و اضطراب به آن واکنش نشان میدهند. گفتوگوهای بحران و تلاشهای بیوقفه برای تعدیل یا کاهش شدت این برنامههای روسی-آمریکایی معمولاً در ادامه اتفاق میافتد. این واکنشها به خودی خود ضروریاند و گاهی حتی برای جلوگیری از پیامدهای بدتر مؤثر هستند. اما همگی حالت دفاعی دارند.
اروپا در تدوین اصول و مواضع خوب عمل میکند، اما در توسعهی سیاستها یا استراتژیها کمتر موفق است. این رویکرد برای اروپا هزینه دارد: هم اعتبار و هم نفوذش را کاهش میدهد. رقبای اروپا این موضوع را درک میکنند و فشار را دقیقاً همانجا وارد میکنند که درد دارد: هدف قرار دادن سکون و دودلی اروپائیان.
هر کسی که بخواهد این پویش را بشکند، باید نشان دهد که اروپا میتواند عمل کند. این کار میتواند از طریق اقدام در سه حوزهی حیاتی انجام شود: دیپلماتیک، نظامی و مالی.
از نظر دیپلماتیک، این به معنای آن است که اروپا باید ابتکار عمل را به دست گیرد و کمتر منتظر برنامههای جدید واشنگتن یا تحریکات مسکو باشد و در عوض، همراه با اوکراین چارچوب مذاکرات برای پایان جنگ را تعیین کند، همانطور که نهایتاً در برلین در حال انجام است.
اینکه پوتین تقریباً به طور قطع هر طرحی را که مستلزم عدم تسلیم اوکراین باشد رد خواهد کرد، دلیل نمیشود که اروپا طرح خود را نداشته باشد. برعکس، این موضوع مانع واقعی را روشن میکند، هم برای ترامپ و هم برای اروپاییهایی که درباره ادامه حمایت از اوکراین مطمئن نیستند.
به این ترتیب، دیپلماسی جستوجوی صلحی سریع و ناپایدار نیست، بلکه ابزاری برای ایجاد وضوح سیاسی است.
همین نکته در حوزهی نظامی نیز صادق است. کاهش ارسال تسلیحات اروپایی به اوکراین از تابستان تاکنون امری بسیار حیرتآور است و آمریکا نیز ماههاست که هیچ کاری نکرده است. در واقع هر آنچه از آمریکا میآید، هزینهاش را اروپا پرداخت میکند.
مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا با این شرح مینویسد که این وضعیت میتواند و باید تغییر کند و دفاع هوایی حیاتی است. هر شب، روسیه مردم اوکراین را هدف ترور قرار میدهد و بخشهای بزرگی از این کشور با کمبود برق و گاز دست و پنجه نرم میکنند. سامانههای پدافند هوایی آمریکایی و فرانسوی-ایتالیایی اثربخشی خود را ثابت کردهاند. بنابراین مشکل ناشی از کمبود ظرفیت نیست، بلکه بیشتر از نبود اراده سیاسی برای ارائه آن است.
این نهاد تحقیقاتی اروپایی مینویسد: «اروپا همچنین میتواند در زمینه تضمینهای امنیتی گام بردارد. یکی از این اقدامات میتواند آموزش نیروهای اوکراینی در خاک اوکراین، تحت حفاظت دفاع هوایی اروپایی باشد. نه بهعنوان تشدید بحران، بلکه بهعنوان علامتی که نشان دهد ما جدی هستیم و این درگیری را مسئلهای حیاتی میدانیم.»
مهاجم باید هزینه بپردازد
پس از آن مسئلهی مالی مطرح است. هفته گذشته، سران کشورهای عضو اتحادیهی اروپا سرانجام تصمیم گرفتند داراییهای روسیه در اتحادیه را تا زمان جبران خسارت توسط مسکو مسدود کنند. اقدام بسیار خوبی است: آغازکننده جنگ باید هزینه بپردازد و اروپا، نه ترامپ و پوتین، تعیین میکند که با داراییها چه باید کرد.
تأمین مالی اوکراین موضوع مهم اتحادیه اروپاست. چندین کشور با استفاده از داراییهای روسیه بهعنوان وثیقه مخالفت میکنند. برخی دیگر نیز دیگر تمایلی به مشارکت ندارند و معتقدند حمایت از اوکراین باید بهصورت ملی انجام شود.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
اما جمعآوری کمکهای ملی، از نظر راهبردی ضعیف خواهد بود. نهاد مطالعاتی اروپایی میافزاید: «بهترین روش استفاده از داراییهای روسیه و حمایت جمعی در سطح اتحادیه است. به این ترتیب، نه تنها اوکراین تأمین مالی میشود، بلکه پیامی نیز به کرملین فرستاده میشود مبنی بر این که اروپا در سالهای آینده از اوکراین حمایت خواهد کرد. ما نمیتوانیم ایدههای پوتین را تغییر دهیم، اما میتوانیم محاسبات او دربارهی مدت زمان و توانایی ادامهی جنگ صنعتی و امپریالیستیاش را تغییر دهیم.»
اروپا باید انتخاب کند: آیا به بازی صرف با حرکات دیگران ادامه میدهد یا از منابع و قدرت قابل توجه خود برای شکل دادن مسیر خود استفاده میکند؟ پاسخ، تعیین میکند که آیا اتحادیه اروپا یک موضوع ژئوپلیتیک باقی میماند یا تصمیم میگیرد خود نقش فعالی در شکلدهی آیندهاش داشته باشد.