بالگردهای تهاجمی کبرا نیروی هوایی ارتش ایران در دهه ۱۹۸۰ نقش مهمی در متوقف کردن پیشروی تانکهای عراقی ایفا کردند. اما ۴۰ سال بعد، این بالگردهای افسانهای آخرین مأموریت خود را تجربه کردند؛ اینبار نه بهعنوان شکارچی، بلکه بهعنوان اهدافی بیدفاع در برابر پهپادهای اسرائيلی.
جنگ میان ایران و اسرائيل در ماه ژوئن، شدیدترین درگیری متعارف در خاورمیانه از زمان عملیات «طوفان صحرا» در سال ۱۹۹۱ بود. دامنه عملیاتهای اسرائيل بسیار فراتر از حمله به تاسیسات نظامی رفت. نیروی هوایی اسرائيل تلاش کرد برتری هوایی مداوم را بر بخشهای وسیعی از حریم هوایی ایران حفظ کند. در این چارچوب، بهویژه پهپادهای تهاجمی هرمس ۹۰۰ و هرون TP نقش کلیدی یافتند. ماهنامه آلمانی فلوگ روو با انتشار مطلبی این موضوع را بررسی کرده است.
برای نیروی هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، این حملات، ناوگان سالخورده اما پرشمار بالگردهای تهاجمی AH-1J کبرا را مستقیما در تیررس قرار داد. این بالگردها در دهه ۱۹۷۰ به نیروی زمینی ارتش حکومت شاه تحویل داده شده بودند و بعدها در جنگ ایران و عراق، جایی که پیشروی زرهی عراق را متوقف کردند، شهرتی قابلتوجه بهدست آوردند. در زمان آغاز حمله اسرائيل در ۱۳ ژوئن، هوانیروز ارتش ایران یکی از بزرگترین ناوگانهای فعال AH-1J کبرا در جهان را در اختیار داشت؛ در مجموع ۸۸ فروند از این بالگردها در فهرست عملیاتی ثبت شده بود.
ناوگانی فرسوده
آمادگی عملیاتی پایین ناوگان کبرا AH-1J نتیجه دههها فرسایش و تحریم بود. تلفات جنگ با عراق پیشتر تعداد کبراها را کاهش داده بود. در دهه ۱۹۹۰، این بالگردها به عملیاتهای ضدقاچاق مواد مخدر علیه قاچاقچیان اختصاص داده شدند. همزمان، کبراها در عملیات علیه جداییطلبان کرد و بعدها در سیستان و بلوچستان علیه گروههای مختلف مسلح به کار گرفته شدند. این مأموریتها نیز فشار زیادی بر ناوگان وارد کرد.
نگهداری و تعمیرات به دلیل کمبود منابع مالی و تحریمهای غربی دچار فروپاشی شد و قطعات یدکی از بازار سیاه تامین میشد. از سال ۲۰۰۲، ایران با مجموعهای از پروژههای بازسازی و نوسازی تلاش کرد ناوگان را احیا کند. یکی از پروژهها دیجیتالیسازی سامانههای هدفگیری بود. بعدها برخی کبراها به حسگرهای فروسرخ و الکترواپتیکی مجهز شدند و ایران بر اساس موشک ضدزره آمریکایی TOW، نمونههای بومی طوفان-۲ و طوفان-۳ را توسعه داد. با این حال، تنها بخش کوچکی از ناوگان کبرا واقعا نوسازی شد.
ارتقا بهتنهایی
تا سال ۲۰۱۴، هوانیروز ارتش ایران حدود ۹۰ فروند کبرا را دوباره به خدمت بازگرداند و در سال ۲۰۲۰ نوسازی داخلی ناوگان AH-1J به استاندارد طوفان-۲ را آغاز کرد. تنها ۱۱ روز پیش از آغاز جنگ، هوانیروز ایران از دو فروند کبرا نوسازیشده TOW رونمایی کرد. در این مراسم، تسلیحات جدیدی که روی این بالگردها یکپارچه شده بودند نیز نمایش داده شد؛ از جمله موشکهای قائم-۱۱۴ و دهلاویه، نسخه ایرانی موشک ضدزره 9M133 کورنت ساخت شوروی.
موشکهای تازه معرفیشده بعدها نگرانیهایی جدی در میان طراحان عملیات اسرائيلی ایجاد کردند و همین موضوع به تصمیم برای هدف قرار دادن AH-1Jهای ایران بهعنوان اهداف اصلی انجامید.
در صبح ۱۳ ژوئن، کبراها بهصورت پراکنده در سراسر کشور مستقر بودند. ترکیب ناوگان شامل ۵۲ کبرا غیر TOW با تسلیحات محدود به راکتهای غیرهدایتشونده و توپ، ۲۷ بالگرد مجهز به TOW و ۹ فروند طوفان-۲ نوسازیشده بود که همگی قادر به شلیک موشکهای ضدزره TOW و مشتقات آن بودند.
در شامگاه پیش از آغاز جنگ، کبراها عملا با واقعیت جنگ مدرن مبتنی بر پهپاد روبهرو شدند. در حالی که جنگندههای سرنشیندار اسرائيل حملات عمیق انجام میدادند، به دلیل محدودیتهای سوخترسانی نمیتوانستند مدت زیادی در منطقه باقی بمانند. هواپیماهای سوخترسان نیروی هوایی آمریکا نیز اجازه ورود به حریم هوایی ایران را نداشتند. در نتیجه، پهپادهای اسرائيلی به ابزار اصلی جنگ تبدیل شدند.
پهپاد در برابر بالگرد
پهپاد هرمس ۹۰۰ با توان مداومت پروازی بیش از ۳۰ ساعت، ستون فقرات جنگ اسرائيل بود. این پهپادها که به موشکهای هوا به زمین میکهولیت مجهز بودند، بر فراز غرب و مرکز ایران گشتزنی میکردند. در کنار آنها، پهپادهای هرون TP با زمان پرواز حتی طولانیتر و پوشش حسگری گستردهتر، دادههای شناسایی دقیق فراهم میکردند.
این ترکیب به اسرائيل امکان داد قلمرو ایران را بهطور پیوسته و در زمان واقعی زیر نظر بگیرد و حملات دقیقی انجام دهد. کبراهای ایرانی فاقد تمام سامانههای حفاظتی ضروری برای بقا در نبردهای امروزی بودند: نه هشداردهنده راداری داشتند، نه هشداردهنده موشک، نه پرتابکننده فریب و نه اخلالگر فروسرخ. حتی کبراهای طوفان-۲ نوسازیشده نیز تنها آگاهی محیطی بسیار محدودی ارائه میدادند.
در برابر پهپادهای مسلح، کبراها نهتنها در هوا، بلکه روی زمین نیز آسیبپذیر بودند. با این حال، تا زمانی که در خدمت باقی میماندند، همچنان تهدیدی بالقوه برای پهپادهای اسرائيلی در ارتفاع پایین محسوب میشدند. تمرکز ۱۲ فروند کبرا قابل پرواز در پایگاه کرمانشاه، نزدیک مرز عراق، برای برنامهریزان جنگی اسرائيل بهویژه نگرانکننده بود. این پایگاه در برد گشتزنی پهپادهای اسرائيلی قرار داشت که از آسمان عراق عبور میکردند.
در ۱۸ ژوئن، پهپادهای هرمس ۹۰۰ که از مأموریت بازمیگشتند، موشکهای باقیمانده خود را به سمت کرمانشاه شلیک کردند. در آن لحظه، ۱۲ کبرا با ملخهای مهار شده و ورودیهای پوشیده، روی رمپها پارک شده بودند. هشت فروند از آنها در حملات هوایی نابود شدند. یک بالگرد ترابری Bell 214A که عمدتا برای امداد پزشکی در شهر استفاده میشد نیز هدف قرار گرفت.
فرار به عمق کشور
نابودی هشت کبرا در یک حمله واحد، یکی از سنگینترین تلفات روزانه ارتش ایران را رقم زد و تهران را وادار به تخلیه اضطراری بالگردهای باقیمانده کرد. چهار فروند AH-1J قابل پرواز باقیمانده به همراه ۱۹ فروند AB.206A/B جت رنجر، ۷ فروند AB.205 و ۳۹ فروند Bell 214A به مراکز آموزشی، پایگاهها و فرودگاههای اطراف کرمانشاه منتقل شدند. بالگردهای غیرقابل پرواز با شتاب روی تریلر بارگیری و از پایگاه خارج شدند.
این عقبنشینی شتابزده خود هدف حمله دیگری قرار گرفت؛ در جریان یک حمله پهپادی اسرائيل، دستکم یک مهندس که تلاش میکرد بالگردهای پارکشده را نجات دهد، کشته شد. در پایگاه مسجدسلیمان در جنوب ایران، ۶ کبرا، ۱۰ فروند Bell 214A و ۳ فروند AB.206A/B تخلیه شدند. در اصفهان، بیش از ۲۰۰ بالگرد در اطراف شهر پراکنده یا به شهرهای دیگر منتقل شدند.
این جابهجایی ناگهانی شوک بزرگی برای پرسنل هوانیروز بود؛ افرادی که برخی از آنها تمام دوران کاری خود را صرف نگهداری این بالگردها کرده بودند. با وجود حملات پیشدستانه گسترده اسرائيل، سامانههای پدافند زمینبههوای ایران و برخی پروازهای جنگنده توانستند پنج پهپاد هرمس ۹۰۰ و یک فروند هرون TP را سرنگون کنند.
درس تلخ جنگ مدرن
با این حال، درس جنگ برای ایران بسیار سخت بود: بالگردهای قدیمی مانند AH-1J، حتی پس از نوسازی، ذاتا برای درگیریهای مدرن مبتنی بر پهپاد مناسب نیستند. کبرا که در دهه ۱۹۸۰ نقشی تعیینکننده در برابر تانکهای عراقی داشت، در سال ۲۰۲۵ به چیزی بیش از یک هدف ثابت برای پهپادها تبدیل شد.
تا پایان هفته اول جنگ، کبراها دیگر عامل مهمی در میدان نبرد نبودند. کارزار هوایی اسرائيل ناوگان کبراهای ایران را بهشدت متزلزل کرد. تا ۱۹ ژوئن، پایگاههایی که دههها میزبان گردانهای بالگردی بودند، عملا خالی شده بودند.
کبراها بهشدت تضعیف شدند
اگرچه تعداد کبراهای از دسترفته با حداقل هشت فروند در مقایسه با موجودی ۸۸ فروندی ناوگان در نگاه اول محدود به نظر میرسد، اما اثرات آن بسیار گسترده بود. بسیاری از بالگردهای باقیمانده ناگهان پراکنده شدند، از دسترس تیمهای تعمیراتی خارج ماندند و به دلیل کمبود قطعات زمینگیر شدند. جنگ در عمل توان عملیاتی هوانیروز ایران را بسیار بیش از آنچه آمار تلفات نشان میدهد کاهش داد.
در هفتههای پس از حمله، فرماندهی هوانیروز تلاش کرد ناوگان را بازسازی کند. بالگردهای تخلیهشده در پناهگاههای موقت نزدیک مراکز آموزشی جمعآوری یا در مناطق روستایی زیر تورهای استتار پنهان شدند. کبراهای طوفان-۲ نوسازیشده و قابل پرواز به کانون تلاشها برای بازسازی بازدارندگی تبدیل شدند.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
این بالگردها با سامانههای هدفگیری ارتقایافته و سازگاری با مشتقات پیشرفته TOW ایرانی، تنها کبراهایی بودند که دستکم از نظر نظری میتوانستند در برابر تهدیدات مدرن مقاومت کنند.