در این گزارش ویدئویی، مجموعهای از مهمترین مطالب منتشرشده در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز سهشنبه ۴ نوامبر ۲۰۲۵ (۱۳ آبان ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه کاملتر این مرور را میتوانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.
لو پاریزین: پشت پرده نفوذ ايران در فرانسه و اسلامگرايی افراطی
نشریه فرانسوی لو پاریزین به گزارش منتشر شده توسط اندیشکده «فرانسه ۲۰۵۰» پرداخت و نوشت :«امانوئل رضوی، كارشناس خاورميانه و روزنامهنگار، در گزارشی كه با همكاری انديشكده فرانسه۲۰۵۰ زير نظر ژيل پلاتره تهيه كرده، نتيجه گرفته است که مقامهای تهران میكوشند انقلاب اسلامی خود را به فرانسه صادر كنند. هدف نهايی تهران نیز ايجاد هرجومرج برای تضعيف دولت فرانسه است.
تهران از طريق گروههای انقلابی، بهويژه جريانهای چپ افراطی، از مساله فلسطينیها برای نزديكی ايدئولوژيك استفاده میكند.
در مقابل، ايران از طريق روزنامهنگاران، دانشگاهيان، فعالان سياسی و اينفلوئنسرها میكوشد تصويری آرام و دمكراتيك از نظام خود ارائه دهد.
به باور آقای رضوی، دستگاه ديپلماسی فرانسه در برابر ايران ضعف نشان میدهد ولی برای مهار نفوذ تهران بايد از تساهل بیمورد پرهيز كرد و در برابر حكومتی كه مردم خود را سركوب میكند باید قاطعانه ايستاد.»
موسسه خاورمیانه: تابوی پشيمانی، بازنگری ايرانیها در ماجرای اشغال سفارت آمريکا در سال ۱۳۵۸
الکس وطنخواه، پژوهشگر ارشد موسسه خاورميانه در واشنگتن، مقالهای تحلیلی درباره بازتاب مخالفت تازه با اشغال سفارت آمريکا در تهران در سال ۱۳۵۸ منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «جمهوری اسلامی پس از جنگ ۱۲ روزه خرداد ۲۰۲۵ با اسرائيل و آمريكا در وضعی آسيبپذير قرار دارد. در چنين فضای متزلزلی، بازنگری در رخدادهای مقدس انقلاب، برای گروهی خطرناك مینمايد.
چون وقتی حتی چهرههای درون نظام مانند علیاکبر ناطق نوری نیز اشغال سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب اسلامی را اشتباه میخوانند، میتوان نتیجه گرفت که پايههای فكری و روايتی نظام سست میشود. اشغال سفارت، دههها نماد حقانيت مبارزه و مقاومت انقلابی بوده است؛ زير سوال بردن آن يعنی گشودن پروندهای درباره منطق كل دستگاه.
پذيرش اينكه اقدام سال ۱۳۵۸ خطا بوده، زنجيرهای از پرسشها را برمیانگيزد: آيا درگيریهای بعدی، از لبنان و عراق تا پرونده هستهای، نيز خطا بودهاند؟ آيا رابطه با واشنگتن میتواند از تقابل مطلق به تعامل سنجيده تغيير يابد؟ همين هراس است كه سبب میشود روحانيان تندرو همچنان آمريكا را «شيطان بزرگ» بخوانند و منتقدان را سست عنصر و فريبخورده بنامند. اين نبرد نه بر سر تاريخ، بلكه بر سر بقا از راه كنترل روايت است.»
دیلی صاباح: دکترین نظامی ایران به کدام سو میرود؟
روزنامه ترکیهای دیلی صاباح مقالهای تحلیلی به قلم چاغاتای بالجی، پژوهشگر در مركز مطالعات ايران، منتشر کرد که چکیده آن بدین شرح است: «تفكر نظامی ايران همواره بر گفتمان دفاعی استوار بوده است. اما حملات اخیر اسرائیل و ضعف روزافزون شبكهها گروههای نیابتی که با هدف بازدارندگی نامتقارن و نفوذ منطقهای شکل گرفته بود، ممكن است تهران را ناگزير به ورود مستقيم كند.
فشار برای بازنگری در دكترين نظامی ايران از دو جهت سرچشمه میگيرد: تهديدهای بيرونی و تنشهای درونی.
با وجود اين فشارها، موانع قدرتمندی در برابر تحول دكترينی وجود دارد. پيش از هر چيز، فلسفه امنيت ملی ايران بر بنيادی ايدئولوژيك استوار است. مفهوم حفظ انقلاب كه روحالله خمينی بنيان گذاشت، قداستی ايجاد كرده كه محدوده هر راهبرد نظامی را تعريف میكند. بنابراين، هر بازنگری بايد در چارچوب اصول دفاع انقلابی بگنجد.
از سوی ديگر، سپاه پاسداران بزرگترين بهرهمند از دكترين موجود است. تمركز قدرت نظامی، اقتصادی و سياسی در اين نهاد سبب شده سپاه نگهبان وضع موجود باشد. هر تغيير بنيادين میتواند اين ساختار قدرت را به خطر اندازد و مقاومت شديدی درون نهاد برانگيزد.
افزون بر آن، محدوديتهای فناورانه ايران نيز بخشی از مساله است. تهران هنوز در حوزههايی چون نيروی هوايی، جنگ الكترونيك و نظارت ماهوارهای به منابع خارجی وابسته است. تجهيزاتی كه از روسيه و چين تهيه شده، هرچند تا حدی مدرنسازی را پيش برده، اما در همان چارچوب دكترين كنونی بهكار میرود و دگرگونی بنيادی ايجاد نمیكند.
در اين شرايط، دكترين نظامی ايران میتواند در سه مسير كلی تحول يابد:
۱. سناريوی اصلاحگرا بر پايه بازدارندگی فعال
در اين الگو، ايران دكترين دفاعی خود را حفظ میكند اما توان موشكی، پهپادی و سايبری را برای ايجاد «قابليت تهديد تهاجمی» تقويت میكند. افسران جوان سپاه از اين مسير حمايت میكنند.
۲. سناريوی گذار به دكترين مداخله تركيبشده
فرسايش نيروهای نيابتی ممكن است ايران را به درگيری مستقيم سوق دهد. در اين صورت، نيروهای زمينی و هوايی سپاه نقش فعالتری میيابند و احتمال استفاده از بسيج در عمليات برونمرزی افزايش میيابد. با اين حال، اين مسير ايران را به بازیگری آشكارتر و هدفپذيرتر در سطح منطقه بدل میكند.
۳. سناريوی بازگشت به دفاع انفعالی
در فضای فشارهای داخلی، خستگی اقتصادی، نارضايی اجتماعی و فشار ديپلماتيك ممكن است ايران به سياستی درونگرا و آشتیجو روی آورد، هرچند بهدليل قيود ايدئولوژيك، احتمال اين گزينه اندك است.
مرزهای ايدئولوژيك، فشارهای راهبردی و مقاومت نهادی در حال شكل دادن به آينده دكترين نظامی جمهوری اسلامی ايران هستند. در چنین شرایطی، احتمال يك تحول تدريجی روبهافزايش است؛ تحولی كه میتواند ايران را به سمت دفاعی پيشدستانهتر و فناورانهتر سوق دهد.
چنين تحولی، سياست منطقهای ايران را نيز دگرگون خواهد كرد. گذار از بازدارندگی نامتقارن به بازدارندگی تركيبشده میتواند ايران را به بازیگری منعطفتر و پاسخگوتر بدل كند، هرچند اين دگرگونی مستلزم بازتعريف توازن قدرت درون نظام و بازنگری در گفتمان ايدئولوژيك آن است.
بزرگترين چالش ايران در اين ميان، نوسازی راهبرد امنيتی بدون وارد آمدن خدشه به هويت انقلابی است. تحولات ميانه دهه ۲۰۲۰ نشان دادهاند كه مساله صرفا دفاع نيست، بلكه بازتعريف راهبردی خود در عرصه امنيت ملی است.»
تایمز اسرائیل: اسرائیل شبکه پهپادی ایران را در آفریقا فلج کرد
تایمز اسرائیل دیدگاه خوزه لوو آلوارز گومز، پژوهشگر و تحلیلگر امنیتی آمریکایی–اسرائیلی، را مورد فعالیتهای شبکه پهپادی ایران در آفریقا منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «در تحولی جسورانه در راهبرد بازدارندگی، نیروهای امنیتی اسرائیل فراتر از دفاع از آسمان خود رفته و اکنون وارد عملیات تهاجمی برای اختلال در زنجیره تامین قطعات پهپاد شده است که هدف آن شکستن ستون فقرات لجستیکی پروژه پهپادهای ایرانی در آفریقاست.
اطلاعات تازه تایید میکند که شبکه پهپادی ایران صرفا به یک کارخانه تولیدی محدود نیست؛ بلکه شبکهای گسترده از تامین و مونتاژ است که به بازار جهانی و مسیرهای مخفی متکی است.
پیشرفتهای اخیر اسرائیل در حوزه دریایی و اطلاعاتی، ردیابی محمولهها، رهگیری ارسالها و اختلال در مسیرهای ترانزیتی آفریقا پیامی روشن دارد: نبرد برای تسلط هوایی بیش از هر زمان دیگری به نبرد علیه زنجیره تامین شبکه پهپادی بدل شده است.
نظریه کلاسیک بازدارندگی بر قابلیت تهدید و اعمال هزینه متمرکز بود. اما تاکتیک جدید اسرائیل یک رکن سوم را نشان میدهد: بازدارندگی از طریق اخلال؛ یعنی کاهش توان دشمن در بهکارگیری سیستم پیش از رسیدن آن به میدان نبرد.
اسرائیل نمیتواند هر حمله پهپادی علیه خود را متوقف کند، اما میتواند ادامه این حملات را دشوار سازد.»