سخنان اخیر مسعود پزشکیان رئیس جمهوری ایران دربارۀ احتمال تخلیۀ تهران به علت کمآبی و البته انتشار تصاویر بیسابقه از کاهش ذخیرۀ آبی سد کرج، مسئلۀ بحران آب تهران و کرج را بیش از پیش در افکار عمومی جامعۀ ایران برجسته کرده است.
مسئلهای اجتماعی که مقامات جمهوری اسلامی بوضوح نگران پیامدهای سیاسی آنند؛ چراکه تقریبا یکچهارم جمعیت ایران در استانهای تهران و البرز زندگی میکنند و اعتراض این جمعیت عظیم، آن هم در شرایط فعلی که هر آن ممکن است دور دوم جنگ اسرائیل و ایران آغاز شود، میتواند جمهوری اسلامی را با بحران سیاسی حادی مواجه کند.
مسعود پزشکیان در ماههای اخیر چندین بار دربارۀ بحران آب تهران هشدار داده است. او در ۱۹ مرداد در دیدار با مدیران و فعالان رسانهای با اشاره به کاهش ۴۰ تا ۴۵ درصدی بارندگی و کاهش ذخایر آبی، وضعیت کنونی منابع آب کشور را بحرانی و بیسابقه توصیف کرد و درباره بحران آب در ایران گفت: «به دلیل توسعه بدون فکر، امروز نه زیر پایمان آب داریم و نه در پشت سدها، خوب شما بگویید ما چه کار کنیم؟ یکی بیاید بگوید چه کار کنیم؟»
وی آخرین بار در شانزدهم آبان گفت: «اگر تا آذرماه در تهران باران نبارد باید آب را جیرهبندی کنیم؛ اگر باز هم نبارید باید تهران را خالی کنیم.»
بسیاری از کارشناسان آب معتقدند ایدۀ تخلیۀ تهران به علت کمآبی، سخنی سست نسنجیده است؛ چراکه جمعیت حدودا ۱۰ میلیون نفری شهر تهران هر جا که بروند، نیازشان به مصرف آب همچنان پابرجاست و بعد از مدت کوتاهی، شهرهای میزبانشان را نیز گرفتار مشکل کمآبی میکنند.
با این حال برخی هم معتقدند هشدار پزشکیان دربارۀ احتمال تخلیۀ تهران، در واقع تکانهای بوده است به مردم پایتخت برای صرفهجویی شدید در مصرف آب.
کاوه معصومی، پژوهشگر مسائل اجتماعی آب، کشاورزی و محیط زیست، در گفتوگو با یورونیوز به جنبههای گوناگون بحران آب تهران پرداخته است. آقای معصومی با مدرک دکتریِ جغرافیای روستایی، با گرایش آمایش سرزمین، یکی از کارشناسان قدیمی و مطرح "مسئلۀ اجتماعی آب" در سرزمین عمدتا گرم و خشک ایران است.
در مواجهه با کمآبی تهران، باید فکر کنیم زلزله شده است
اگرچه دولت ایران پروژۀ اضطراری انتقال آب از سد لار در استان مازندران به سد لتیان در نزدیکی تهران را آغاز کرده است، اما کاوه معصومی کاهش بحران آب تهران را، دست کم در کوتاهمدت، در گرو کاهش و مدیریت مصرف آب میداند و میگوید: «در این مقطع زمانی درزمینۀ تامین منابع آبی تازه، کار زیادی نمیشود کرد، تلاشها بایستی براعمال مدیریت مصرف متمرکز شود. البته مدیریت سختگیرانه مصرف هم تا جایی قابل اعمال است. موضوع سلامت و بهداشت امری تعطیلشدنی نیست بایستی آستانه های تحملپذیر را در این مورد شناسایی کرد. به نظرمیرسد کشور، یعنی نهادهای حاکمیتی و جامعه، اصلا آمادگی مواجهه با چنین وضعی را نداشته است. پس در این مقطع تمام توجهات بایستی بر مسئلۀ تخصیص منطقی و هوشمندانه و عادلانۀ منابع آب موجود با تاکید بر حمایت از آسیبپذیرترین اقشار جامعه متمرکز شود.»
آقای معصومی با تاکید بر اینکه نباید همۀ مشکلات را به گردن خشکسالی انداخت، افزود: «از آنجا که ممکن است موضوع خشکسالی ادامه یابد تغییر بنیادی درسیاستهای آبی کشور، امری ضروری و عاجل است. در این مقطع تنها راه این است که باید فکر کنیم یک زلزله روی داده و یا دچار شرایط جنگی شدهایم. در این صورت دیگر جای تعارف و پردهپوشی نیست. مسئولین باید شفافیت و صداقت از خود نشان دهند و با ارائۀ روایتهای منطقی و قابل باور، اعتماد و همراهی مردم را در این مورد خاص محقق سازند. من این مردم را در جنگ و در مشکلات کمبود کالا دیدهام. باید حقایق را به مردم گفت. باید شجاعانه اعتراف کرد که در سیاستگذاریهای آبی طی حداقل شش دهۀ اخیر اشتباهات بزرگی صورت گرفته است. نباید همۀ مشکلات را به گردن تغییرات اقلیمی و خشکسالی انداخت. سدهای ذخیرهکنندۀ آب، بخصوص سدهای اطراف تهران که هدف اولشان تامین آب شرب بوده است، قاعدتا در چنین شرایطی بایستی کمک حال میبودند. اینکه بگوییم وخامت وضع فعلی دروغ است و از اینجا و آنجا آب آوردهایم و داریم درستش میکنیم، این حرفها را باید بگذاریم کنار.»
نمیشود مثل ایام جنگ ۱۲ روزه میلیونها تهرانی بروند به استانهای شمالی
کاوۀ معصومی دربارۀ راهکارهای کوتاهمدت برای کاستن از بحران کمآبی تهران میگوید: «مصرف آب در کوتاهمدت مصرف باید به شدت کاهش پیدا کند. قطعیِ نوبتبندیشده و برنامهریزیشدۀ آب با رعایت موقعیت شکنندۀ اقشار فقیر و آسیبپذیر و ضرورت تامین آب مراکز حساس، مهمترین ابزار اعمال مدیریت مصرف است. تامین آب بستهبندیشده و استقرار تانکرهای آب در محلات، در شرایط تشدید مشکل کمآبی، به نظرم حتما باید پیشبینی و اجرا شود. با سختتر شدن شرایط قطعی آب به احتمال زیاد و بنا به تجربه، حتما بخشی از جمعیت تهران که برایشان مقدور است، از این شهر خارج میشوند و به مناطق دیگر میروند. الان توزیع جمعیت میتواند تا حدی کمک کند ولی اینکه مثل ایام جنگ دوازدهروزه ناگهان میلیونها نفر از جمعیت تهران بروند به دو سه استان ساحلی، چنین چیزی را نباید پشتیبانی و توصیه کرد.»
این پژوهشگر مسائل اجتماعی آب، اگرچه ایدۀ تخلیۀ کلانشهر تهران را سخنی غیرجدی و فاقد اهمیت بررسی میداند، با این حال کاهش تدریجی جمعیت تهران را ممکن و معقول میداند و دربارۀ آن گفت: «باید برای توزیع جمعیت در مناطق روستایی و شهرها متناسب با امکانات آبی آنها به جهت پذیرش مردمِ جابجاشده برنامهریزی و تدارک نمود. ما شاهد بودیم که بسیاری از مردم مهاجرت کرده طی سالهای اخیر به تهران، خود بنا به عقل سلیم در روزهای سخت و بحرانی دست کم خانوادهشان را در شهرها و روستاهای آبا و اجدادی اسکان دادند. ریتم معمول زندگی ، سیستم آموزشی و فعالیتهای ادارات، برنامههای ورزشی و فرهنگی متناسب با سختتر شدن شرایط تامین آب باید تغییر کند. ارتباط نهادهای مسئول و صداوسیما و فضای مجازی بایستی بر آگاهیبخشی، اطلاعرسانی بهنگام و شفاف و جلب همراهی و همکاری مردم تقویت شود.»
آقای معصومی دربارۀ مهاجرت تدریجی مردم از شهر تهران افزود: «در کوتاهمدت بعید است که مهاجرت گستردهای از تهران داشته باشیم ولی در میانمدت و درازمدت نه فقط به دلیل مشکل کمآبی، بلکه به دلایل متعدد، از جمله مشکلات اقتصادی، قیمت مسکن و آلودگی هوا، مهاجرت قابل توجهی از تهران به مناطق دیگر خواهیم داشت. الان بوضوح روستاهای حاشیۀ جنوبی البرز در حال پر شدن از کارمندانی است که در تهران یا کرج کار میکنند. در حال حاضر تردد ماشینها در حد فاصل تهران-کرج تا قزوین و تهران تا پردیس و دورتر از آن نشان میدهد که سرنشینان این همه خودرو، مسافر نیستند بلکه محل کارشان در تهران یا کرج است. یعنی محل کارشان بعضا تا ۱۵۰ کیلومتر دورتر از محل زندگیشان است. این وضع در آینده تشدید میشود. تفاوت قابل ملاحظۀ جمعیت روز و شب تهران ناشی از همین پدیده است.»
کمآبی به این زودی دست از سر کشور برنمیدارد
آقای معصومی بحران کمآبی در تهران و بسیاری از مناطق ایران را بلندمدت میداند و میگوید: «به نظر من پیامدهای ناخوشایند خالیشدن مخازن سدهای تهران و جیرهبندی و قطعی آب و جابجاییها تاثیرات منفی خودش را به اشکال مختلف بر روح و روان مردم، نارضایتیهای اجتماعی و کسبوکارها و تحولات فضایی مناطق پرآبتر طی سالهای آینده به وضوح نشان خواهد داد. کمآبی، گرد و غبار و فرونشست زمین، موضوعاتی نیستند که به این زودیها دست از سر کشور بردارد. کمتوجهی به پیامدهای دامنهدار اجتماعی و اقتصادی و سیاسیِ استمرار این بحرانها برای کشور بسیار مخرب خواهد بود.»
وی بحران آب تهران را فرصتی برای تجدید نظر در سیاستهای نادرست گذشته دانست و گفت: «وضعیت کنونی، ما را در موقعیتی قرار داده که میتوان به آن به عنوان «مزیت استیصال» نگریست! در این وضعیت نهاد سیاستگذاری در بخش آب و کشاورزی باید همۀ تلاش خود را در جهت ایجاد تغییرات اساسی در هدفگذاریها و اصلاحات ساختاری و توقف جهتگیریها و روندهای گذشته در سیاستگذاریهای آبی و توسعۀ کشاورزی به کار بندد و به اصلاح قوانین، اصلاح ساختار حکمرانی آب و کشاورزی، به گسترش فضای کنشگری برای بخش خصوصی و تشکلهای جامعۀ مدنی در ارتباط با حکمرانی اب و بخصوص تقویت حکمرانی محلی آب در مناطق شهری و روستایی اهتمام ورزد.»
انتقال آب از دریای عمان به تهران، غیرمنطقی و شکستخورده است
این کارشناس آب با تاکید بر اینکه راهکار مهندسی معجزهآسایی برای حل مشکل آب تهران وجود ندارد، گفت: «اگر کسی بگوید راهکار مهندسی برای تامین آب و عبور از این دوره وجود دارد، حرفش درست نیست. راهکار مهندسی در این شرایط فقط کاهش فشار آب و قطعی آب است. این روزها برخی به تکرار و تبلیغ همان رویههای شکستخورده و غیرمنطقی و ناپایدار مانند انتقال آب از دریای عمان به تهران پرداختهاند. این همان رویکردی بوده که وضعیت زیستپذیری کشور را تا مرزهای بحران برده است. این را البته باید اضافه کنم یک سری تمهیدات شخصی هم وجود دارد. الان عدهای از مردم تهران، مخازنی برای خودشان تعبیه کردهاند که به تناسب میتواند در مواقع قطعی آب تا حدودی کمک حال باشد. دولت بایستی با تقویت یک شبکۀ آبرسانِ سیار نسبت به حمایت از آنها که از ایجاد چنین سیستمی ناتوانند پشتیبانی کند.
آقای معصومی صرفهجویی در مصرف آب را در رفتار فعلی مردم تهران مشهود میداند و میگوید: «تغییر الگوی مصرف همین الان هم مشهود است. یعنی مردم تا حدی دارند رعایت میکنند و آب کمتری مصرف میکنند؛ چون جامعه قبل از هر چیزی به بقای خودش اهمیت میدهد. تا پیش از این، ضرورت صرفهجویی در مصرف آب، با ایجاد خوشخیالی و تقویت مسئولیتناپذیری نادیده گرفته میشد. رفتار آبی مردم، نه در اثر برنامهریزی، بلکه به اقتضای جبر روزگار، دارد تغییر میکند. یعنی رفتارهای ولنگارانهای مثل شستوشوی ماشین و آبیاری باغچۀ منازل و پیادهروها با آب با کیفیت و تصفیهشده کمتر از گذشته دیده میشود.»
پارکهای تهران مهمتر از دریاچۀ ارومیه نیستند
کاوۀ معصومی توقف یا کاهش آبیاری پارکهای تهران را نیز لازمۀ اصلاح الگوی مصرف آب در شرایط کنونی میداند و میگوید: «اگر آقایان دولتی برای کاهش مشکل کمآبی تهران جدی هستند، باید با شهرداریها صحبت کنند تا در آبیاری پارکهای تجدید نظر کنند. پارکهای تهران که حیاتیتر از دریاچۀ ارومیه نیستند. چطور به راحتی پذیرفتند که دریاچۀ ارومیه خشک شود؟ الان هم میتوانند بپذیرند پارکهای تهران، که وسعت هر کدامشان به طور میانگین کمتراز دو هکتار است، دچار خسارت شوند ودر میانمدت الگوی سبزی آنها تغییر کند. در شرایط غیر بحرانی البته باید به فکر تصفیۀ پسابهای شهری و استفاده از آنها در آبیاری فضاهای سبز شهری بود. بالاخره نمیتوان انتظار داشت کشور تاوانی برای این همه سال سیاستگذاری آبی پرخطا نپردازد.»
وی در پاسخ به این نکته که حکومت ایران احتمالا از تصاویر و بازتاب رسانهای پارکهای خشکشدۀ تهران واهمه دارد، گفت: «بله، ولی تصاویر دریاچۀ خشکشدۀ ارومیه هم برای مردم بهتآور ویاسآور است. الان هم تصاویر فضای خالی از آب در پشت سدها، برای من کارشناس آب وحشتناک است و منظرۀ به شدت سیاهی را از آینده ترسیم میکند. این مشکل به سادگی قابل جبران نیست و پیامدهای منفی شدیدی دارد. به لحاظ فنی برای بدنۀ سدها هم تبعات منفی دارد؛ تنش ناشی از پر و خالی شدن سد، هر چند جزئی، ریسک پایداری بدنه را به دنبال دارد؛ که البته این موضوع نیازمند بررسیهای دقیق موردی است.»
شهر بانه به مدت سه سال فقط روزی ۲ ساعت آب داشت
آقای معصومی در پاسخ به این سؤال که «برای کاهش مصرف آب در تهران، چند ساعت در روز باید آب قطع شود؟» احتمال قطع ۶ ساعتۀ آب را از ساعت ۱ بامداد مطرح کرد و نیز قطع متناوب آب در محلات، با اطلاع قبلی، از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعدازظهر. وی همچنین گفت: «من فکر میکنم در هر حال حاضر از تمام ظرفیتها بهرهبرداری میشود هر چقدر آب داشته باشند، به شبکۀ توزیع منتقل میکنند. حدود دوازده سال قبل که شهر ایلام دچار مشکل تامین آب بود، روزی ۸ تا ۹ ساعت قطعی آب داشت. اما این وضعیت قبلا فقط در مناطق حاشیهای و محروم ایران ایجاد میشد و ما توجهی به آن نداشتیم و برای خودمان خوش بودیم. اگر هم لازم میشد، آب را از مازندران و قزوین به تهران میآوردیم یا چاه میزدیم و اقداماتی از این دست. اما مناطقی که این امکانات را نداشتند یا این قدر مورد عنایت نبودند، مردمش ناچار بودند سختی را تحمل کنند و اکثر مردم هم از سختی زندگی مردم آن مناطق آگاه نبودند و یا آن را حس نمی کردند. من خوب یادم است در اواخر دهۀ ۱۳۷۰ در شهر بانه، به مدت دو ساعت، یعنی از ساعت ۱ تا ۳ بامداد، آب اندکی وارد شبکۀ توزیع میشد و مردم به سختی آب جمع میکردند و بعد هم آب قطع میشد و در کل روز بیآب بودند. مردم بانه تقریبا به مدت سه سال با چنین وضعی زندگی میکردند. این در حالی بود که دریایی از آب در کنارشان بود ولی آن آب مستقیم از مرز خارج میشد. نمونه های فراوانتری در مناطق شرقی و جنوبی ایران در همه این سال ها وجود داشته است. شاید کسی فکرش را نمیکرد که روزی این مشکل دامن کلانشهرها را بگیرد. بیتردید برخی صاحبان منفعت در بخشهای مهندسی و پیمانکاری در ایجاد این خوشخیالی نقش مهمی ایفا کردهاند. اکنون نیز دستبردار نیستند.»
این کارشناس بحران آب افزود: «ما الان در شهرهایی مثل تهران بحث «بحران آب» را پشت سر گذاشتهایم و وارد وضعیت «شرایط اضطراری» شدهایم. الان در وضعیت اورژانس هستیم و در چنین وضعیتی، تجربه نشان داده است که آب لازم با افتوخیزها و کاستیهایی تأمین میشود. تانکر میآید سر کوچه، شما دو تا گالن پر میکنی. آب داخل بطری هم دریافت میکنی. این امکانات به هر حال وجود خواهد داشت. دولت باید اجرای آن را برنامه ریزی و ساماندهی کند تا اگر نیاز شد با نظم به اجرا درآید. البته امیدوارم کار به اینجاها نکشد.»
یک راه بزرگ برای حل مشکل وجود دارد
کاوه معصومی دربارۀ راه حل اساسی مشکل کمآبی تهران به آب زیادی که در دست بخش ناکارآمد کشاورزی قرار دارد اشاره کرد و گفت: «الان این بحث مطرح است که جمعیت را از تهران ببریم به سواحل مکران. ولی زمینهای سواحل مکران همین الان حصارکشی و تملک شده و در دست همان کسانی است که تهران را زیر بارچندمرتبهسازی خفه کردهاند. برای حل مشکل آب تهران، ما یک راه بزرگ داریم که اجرایش دور از دسترس نیست ولی به لحاظ فیزیکی سخت است. ما مقدار زیادی آب داریم که بیقاعده در دست بخشهای نابهرهور کشاورزی است. حل مشکل از این طریق، یک طراحی بسیار دقیق و زمانبر و خردمندانه میخواهد. باید یک بازی برد-برد تعریف شود تا دولت بتواند آب و زمین را از دست بخش ناکارآمد کشاورزی بگیرد. این کار را نباید به قیمت بدبخت کردن و تشدید فقر و درماندگی این بخش انجام داد. یک بازی برد-برد در بلندمدت، هم به سود کشاورز و دولت است، هم به سود توسعه در کشور و بهبود زندگی مردم.»
بارندگی زیاد هم مشکل تهران را کاملا حل نمیکند
آقای معصومی نهایتا به یورونیوز گفت: «شخصا امیدی ندارم که ما از این مسیر طی شده به سهولت و بدون مقاومتهای سنگین برگردیم. الان اجبار به ما میگوید که مصرف آب را باید پایین بیاوریم ولی خیلی از مدیران آب و مردم عادی ته دلشان امیدوارند که زمستان ممکن است باران بیاید و دوباره سد طالقان و کرج و لتیان پرآب شود. ولی به نظر من حتی اگر دو سال پربارش هم داشته باشیم، ظرفیت لازم برای حل بحران فعلی ایجاد نمیشود. این مسئله به این راحتی حل نمیشود. ما در سال در بعضی شهرها به طور میانگین حدود ۲۸ سانتیمتر فرونشست داریم. یعنی سفرههای آب زیرزمینی در حال از دست دادن دائمی ظرفیتشان برای آبگیری هستند. حتی اگر بارش به صورت سیل بیاید، تمامش روی زمین جاری میشود؛ چون آبرفتهای ما در بسیاری از دشتها قابلیت خود را برای ذخیره کردن آب از دست دادهاند.»