Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

پیروزی زهران ممدانی در نیویورک؛ آیا سوسیالیست‌ها آمریکا را فتح می‌کنند؟

ممدانی، سندرز و اوکاسیو کورتز
ممدانی، سندرز و اوکاسیو کورتز Copyright  AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار به روز شده در
همرسانی نظرها
همرسانی Close Button

زهران ممدانی، که روز سه‌شنبه خود را به‌عنوان شهردار بعدی نیویورک معرفی کرد، سخنرانی خود را با اشاره‌ای به اوژن دبز، رهبر کارگری و سیاستمدار قرن نوزدهمی آمریکا آغاز کرد؛ مردی که زمانی صدای پرطنین سوسیالیسم آمریکایی به‌شمار می‌رفت.

حالا این نقش به ممدانی رسیده است؛ کسی که توانسته جریان حامی‌اش یعنی «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» (DSA) را به بزرگ‌ترین پیروزی انتخاباتی در ۴۳ سال گذشته برساند.

روزنامه «نیویورک تایمز» در مقاله‌ای به پیروزی این جوان مسلمان پرداخته و به بهانه این نتیجه شگفت‌انگیز جنبش‌های اجتماعی و سیاسی سوسالیستی در آمریکا را بررسی کرده است. در این مقاله آمده است: سوسیالیسم در بخش عمده‌ای از نیمه نخست قرن بیستم حضوری پررنگ در سیاست آمریکا داشت، اما پس از جنگ جهانی دوم و رونق اقتصاد سرمایه‌داری به حاشیه رفت. پس از مرگ دبز در سال ۱۹۲۶، نورمن توماس، کشیش پروتستان و مخالف کمونیسم، رهبری جنبش را بر عهده گرفت و شش بار نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بین سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۸ شد. در انتخابات ۱۹۳۲ نزدیک به ۹۰۰ هزار رأی به دست آورد. النور روزولت گفته بود اگر همسرش نامزد نمی‌بود، خودش به توماس رأی می‌داد.

اما تا دهه ۱۹۸۰، سوسیالیسم در ذهن بیشتر آمریکایی‌ها تنها در قالب طنزهای فیلم‌های وودی آلن معنا داشت. این‌که فردی با باورهای سوسیالیستی روزی کنترل بزرگ‌ترین شهر آمریکا را در دست بگیرد، مضحک به نظر می‌رسید. گری گرستل، تاریخ‌دان دانشگاه پرینستون، می‌گوید: «هیچ‌کس چنین خیالی در سر نداشت.»

در سال ۱۹۸۴، گرستل به همراه شان ویلنتز و پیتر ماندلر در پرینستون کنفرانسی سه‌روزه درباره تجربه سوسیالیستی برگزار کردند تا صدمین سالگرد تولد نورمن توماس را گرامی دارند. اما زمان‌بندی چندان خوش‌یمن نبود: درست چند روز پیش از آغاز کنفرانس، رونالد ریگان، قهرمان بازار آزاد، با اختلافی چشمگیر برای دومین بار رئیس‌جمهور شد.

ویلنتز بعدها گفت حال و هوای جلسه اگرچه تیره بود، اما «به‌هیچ‌وجه مراسم تدفین سوسیالیسم نبود.» با این حال، همان‌طور که او گفت: «ما داشتیم از مردی و از سنتی یاد می‌کردیم که به‌ظاهر کاملاً از روزگار خود بیرون افتاده بود.»

گرستل در همان زمان پیش‌بینی کرد که بازگشت دوباره سوسیالیسم حدود ۲۵ سال زمان می‌برد؛ تخمینی که بعدها دقیق از آب درآمد. او گفت: «من می‌دیدم که ریگان در حال فروپاشاندن دستاوردهای نیودیل است و حدس زدم زمان زیادی لازم است تا سرمایه‌داریِ بدون نظارت دوباره به چالش کشیده شود.» یک ربع قرن بعد، بحران جهانی مالی آغاز شد و از دید او، زمینه‌ساز ظهور برنی سندرز شد؛ چهره‌ای که الهام‌بخش تعهدات سیاسی نسل جوان‌تر از جمله زهران ممدانی بود.

از مایکل هرینگتون تا عصر جدید سوسیالیسم دیجیتال

بسیاری از شرکت‌کنندگان در کنفرانس پرینستون از اعضای «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» بودند؛ سازمانی که در آن زمان توسط مایکل هرینگتون، نویسنده کتاب پرفروش «آمریکای دیگر» (۱۹۶۲) رهبری می‌شد — کتابی که الهام‌بخش «جنگ علیه فقر» لیندون جانسون بود. هرینگتون دو سال پیش از آن مؤسس اصلی این سازمان بود.

او در سخنرانی اصلی خود با عنوان «سوسیالیسم در زمان ما؟» واقع‌بینی تلخی داشت. با این وجود، ۴۵۰ نفر سالن مک‌کاش را پر کردند تا سخنان او را بشنوند. هرینگتون استدلال کرد که تلویزیون تمرکز جمعی جامعه را از بین برده و همین باعث شده ظهور رهبرانی چون نورمن توماس بسیار دشوار شود. او محصول دوران رادیو بود، زمانی که مردم هنوز گوش دادن را جدی می‌گرفتند. هرینگتون هرگز پیدایش شبکه‌های اجتماعی را پیش‌بینی نکرد، اما در این نکته حق داشت که هر جنبش جدیدی برای احیا باید ابزار رسانه‌ای روز را به‌خوبی بشناسد — حتی اگر همان ابزار تمرکز و تأمل را نابود کند.

صعود دوباره؛ از سندرز تا انفجار عضویت DSA

تحول واقعی در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا رقم خورد. برنی سندرز، سوسیالیستی مستقل که عضو DSA یا همان «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» نبود، موج تازه‌ای از علاقه به این تفکر را برانگیخت. پس از پیروزی دونالد ترامپ، شمار اعضای «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» پنج برابر شد و از ۶۰۰۰ نفر در ۲۰۱۵ به ۳۲ هزار نفر رسید. اکنون بنا بر اعلام سازمان، این رقم از ۸۰ هزار نفر گذشته است.

ترکیب اعضا نیز تغییر کرده است: در سال ۲۰۱۳ میانگین سنی اعضا ۶۸ سال بود، اما در ۲۰۱۷ به ۳۳ سال کاهش یافت. بسیاری از جوانان با اشتیاقی تازه برای شناخت تاریخ «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» به آن پیوستند و در دانشگاه نیویورک بخشی از بایگانی تاریخی این جنبش را تقویت کردند. بخشی از اسناد از جمله نسخه‌های قدیمی مجله «چپ دموکراتیک» و اعلامیه‌های قدیمی توسط مکسین فیلیپس، از اعضای قدیمی و تاریخ‌نگار غیررسمی سازمان اهدا شد.

فیلیپس گفت حتی در سال‌های نخست، سازمان برای کارآمدی اهمیت زیادی قائل بود — چیزی که کارزار ممدانی نیز سعی کرد تکرار کند. او گفت در نخستین نشست‌هایی که شرکت کرده، گرداننده جلسه برنامه زمان‌بندی دقیق داشت و حتی برای سخنرانان تایمر می‌گذاشت تا کسی بیش از دو دقیقه صحبت نکند.

هرینگتون به‌عنوان یک مجری مراسم ماهر شناخته می‌شد. فیلیپس گفت: «مردم وسط جلسه سر هم فریاد می‌زدند، ولی بعد با هم به بار می‌رفتند و مایک همه چیز را آرام می‌کرد.»

از گذشته تا امروز؛ میراث هرینگتون و بازتاب آن در سیاست ممدانی

در بایگانی کتابخانه تامیمت، مجموعه‌ای از نوشته‌ها و نامه‌های شخصی هرینگتون نگهداری می‌شود که به دانشجویان امکان می‌دهد پیوندی روشن میان دیدگاه‌های او و پیام‌های امروزی ممدانی درباره عدالت و مسکن بیابند.

هرینگتون در دهه ۱۹۵۰ در محله لُوِر ایست ساید زندگی می‌کرد، جایی که به جنبش مذهبی کارگری دوروتی دی پیوست و نذر فقر کرد تا به محرومان خدمت کند. اما تا دهه ۱۹۷۰، زندگی خانوادگی او هزینه‌بر شده بود: اجاره ماهانه ۷۵۰ دلار برای آپارتمان در گرینویچ ویلیج و شهریه سالانه ۵۰۰۰ دلاری مدرسه خصوصی. وقتی به حومه لَرشمانت نقل مکان کرد، روزنامه نیویورک پست تیتر زد: «رهبر سوسیالیست به لَرشمانت گریخت.»

تشکیل «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» و سال‌های دشوار دهه ۸۰

سازمان «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» در سال ۱۹۸۲ از ادغام دو گروه تشکیل شد: «کمیته سازمان‌دهی سوسیالیست‌های دموکرات» که هرینگتون آن را از بقایای چپ قدیم بنا نهاده بود، و «جنبش آمریکای نو» که از دل کنش‌گری‌های دانشجویی دهه ۶۰ بیرون آمده بود. در آن زمان، آمریکا در رکود ریگان گرفتار بود و نرخ بیکاری به ۱۰ درصد رسیده بود، و سوسیالیست‌ها امید داشتند ایده‌هایشان دوباره مورد توجه قرار گیرد.

از همان ابتدا درباره مسیر حرکت اختلاف نظر وجود داشت — اینکه سازمان تا چه حد باید رادیکال باشد و تا چه اندازه با حزب دموکرات همکاری کند. هرینگتون مدافع «تدریج‌گرایی آرمان‌خواهانه» بود و مثلاً از تضمین اشتغال فدرال حمایت می‌کرد. همین اختلاف‌ها هنوز هم ادامه دارد؛ جوان‌ترها گاهی از اصطلاح «هَرینگتونی» به‌عنوان برچسبی انتقادی برای کسانی استفاده می‌کنند که به تغییر تدریجی باور دارند.

در سال ۱۹۸۲، یکی از نخستین پیروزی‌های «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» رقم خورد؛ زمانی که «میجر اونز» توانست کرسی کنگره در بروکلین را به دست آورد. اما مرگ هرینگتون در سال ۱۹۸۹ بر اثر سرطان، سازمان را بدون رهبر کاریزماتیک گذاشت. کورنل وست و باربارا ارنرایش از چهره‌های برجسته بعدی بودند، اما در مدیریت امور چندان توفیقی نداشتند.

از بحران تا احیا؛ شکاف‌های نسلی و بازگشت جوانان

در دهه‌های بعد، سوسیالیسم دموکرات با رکود و پیری اعضا مواجه شد. رنه گرین لویت، از اعضای قدیمی، این مجموعه در این رابطه می‌گوید: «ما برای جذب جوان‌ترها کاری نمی‌کردیم و طبیعی بود که نیروهایمان کم شود.» در آن زمان، اختلافی زبانی هم شکل گرفت: برخی می‌گفتند باید همچنان بر واژه «دموکراتیک» در کنار «سوسیالیسم» تأکید کرد تا تداعی اتحاد شوروی از بین برود؛ برخی دیگر می‌گفتند سوسیالیسم به‌خودی خود ذاتاً دموکراتیک است.

اما امروز، صحنه‌ای متفاوت رقم خورده است. ماه گذشته در قلب حوزه انتخاباتی ممدانی، صدها جوان در حال تماشای مناظره نامزدهای انتخابات شهرداری بودند. جمعیت با شور فریاد می‌زدند و از حملات ممدانی علیه رقبایش استقبال می‌کردند؛ فضایی شبیه استادیوم فوتبال یک دانشگاه کوچک که فقط هواداران تیم میزبان اجازه ورود دارند.

شاخه نیویورک «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» اکنون بزرگ‌ترین شاخه در کشور است؛ بیش از ۱۱ هزار عضو دارد که نیمی از آن‌ها تنها در سال گذشته به گروه پیوسته‌اند. به گفته گوستاوو گوردییو، رئیس مشترک این شاخه، افزایش اعضا و شور سیاسی پس از پیروزی ممدانی از جهش مشابهی که پس از ظهور الکساندریا اوکاسیو-کورتز دیده شد نیز فراتر رفته است.

چهره تازه، جنبشی تازه؛ سوسیالیسم در عصر شبکه‌های اجتماعی

برنامه‌های جذب اعضا نیز تغییر کرده است. اکنون تازه‌واردان فرصت‌هایی دارند که فراتر از فعالیت سیاسی سنتی است. تقویم ماه اکتبر شامل دویدن‌های گروهی در کویینز و چایناتاون و همچنین «شب ترانه‌های ضد فاشیستی» بود.

ورود گسترده نسل جدید البته شکاف‌هایی هم ایجاد کرده است. اعضای جوان‌تر با باورهای ایدئولوژیک خود وارد شده‌اند، در حالی که اعضای قدیمی‌تر گاه احساس کنار گذاشته شدن دارند. اختلاف‌نظر بر سر جنگ غزه نیز این فاصله را عمیق‌تر کرده است.

مریم بنسمن، عضو باسابقه «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» می‌گوید: «عادت ندارم ببینم که واژه صهیونیسم به عنوان ناسزا به کار می‌رود. صهیونیسم انواع مختلفی دارد.» مایکل هرینگتون خود یک صهیونیست کارگری بود. دو سال پیش، زندگی‌نامه‌نویسش، موریس ایسرمن، از «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» استعفا داد و در مقاله‌ای در نشریه «نیشن» موضع سازمان در قبال حملات ۷ اکتبر را «از نظر اخلاقی ورشکسته» خواند.

بنسمن که از اواخر دهه ۱۹۷۰ در ییل به سوسیالیسم دموکرات روی آورد، از معدود اعضای قدیمی فعال برای ممدانی بود. او برای کارزار ممدانی در کویینز درِ خانه‌ها را می‌زد و برای مردم توضیح می‌داد که سوسیالیسم دموکرات با کمونیسم تفاوت دارد.

او در این خصوص به نیویورک تایمز می‌گوید: «وقتی با مردم صحبت می‌کنی باید با همدلی شروع کنی، نه با بحث. وقتی کسی درباره جرم و جنایت حرف می‌زند، باید بگویی: خب، همه ما امنیت می‌خواهیم — نه این‌که فوراً با او درباره پلیس مشاجره کنی.» او افزود که در دوران پس از قتل جورج فلوید، اعضای قدیمی‌تر هشدار دادند شعار «پلیس را منحل کنید» تند است، اما جوان‌ترها گوش ندادند.

صدا و نفوذ تازه در سیاست آمریکا

ایروینگ هو، منتقد اجتماعی و از رهبران اولیه «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا»، زمانی گفته بود: «سوسیالیست‌ها شاید هرگز به قدرت نرسند، اما همیشه حرفی برای گفتن خواهند داشت.» اکنون به نظر می‌رسد این حرف دوباره مصداق یافته است؛ در جهانی که بیش از هر زمان دیگری دوقطبی است.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

مالکوم فوربز، ناشر معروف و جمهوری‌خواه سرشناس، یک ماه پس از کنفرانس ۱۹۸۴ در مصاحبه‌ای با Princeton Alumni Weekly درباره کمک خانواده‌اش به بازسازی کتابخانه نورمن توماس در دانشگاه پرینستون گفت: «هیچ تردیدی نداشتم. توماس یک آمریکایی بزرگ و دوراندیش بود.»

رفتن به میانبرهای دسترسی
همرسانی نظرها