در این گزارش ویدئویی، مجموعهای از مهمترین مطالب منتشرشده در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز پنجشنبه ۶ نوامبر ۲۰۲۵ (۱۵ آبان ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه کاملتر این مرور را میتوانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.
بلومبرگ: تحقیقات وزارت دادگستری از غول نفتی ایران؛ شبکه بانکی جهانی آن بررسی میشود
بلومبرگ به نقل از منابع آگاه خبر داد که وزارت دادگستری آمریکا در حال تحقیق درباره این است که آیا حسین شمخانی، تاجر نفتی ایران و پسر علی شمخانی با استفاده از شبکهای جهانی از بانکها از جمله بانکهای بزرگ والاستریت، تحریمهای آمریکا علیه ایران را نقض کرده است یا خیر.
به گفته این منابع، محور این تحقیقات جابجایی میلیاردها دلار میان شرکتهای تحت نظارت حسین شمخانی است.
وزارت دادگستری آمریکا برخی از اطلاعات خود را از طریق افرادی که درون امپراتوری تجاری حسین شمخانی فعالیت میکردند به دست آورده است. این وزارتخانه همچنین از طریق بانکها و موسسات خدمات مالی والاستریت که با نهادهای وابسته به شبکه او در ارتباط بودند، اطلاعاتی را کسب کرده است. با این حال، به گفته این افراد، هدف این تحقیقات شخص حسین شمخانی است، نه بانکها.
لو دیپلمات: آینده جمهوری اسلامی ایران چه خواهد شد؟
نشریه فرانسوی لو دیپلمات (Le Diplomate) بخش دوم گفتگو با آملی شِلی، جامعهشناس، کارشناس مسائل ایران معاصر، اسلامگرایی و نظامهای تئوکراتیک، منتشر کرده که خلاصه پاسخهای او به سوالهای این نشریه را میخوانید: «جمهوری اسلامی پس از جنگ دوازدهروزه وارد مرحلهای از سرکوب گستردهتر و آشکارتر شده است. افزایش اعدامها، بازداشتها و کنترلهای امنیتی نه نشانه ضعف ساختار قدرت و فروپاشی قریبالوقوع، بلکه بازگشت به الگوهای بنیادی بقای رژیم است؛ الگویی که همواره در مواجهه با تهدید خارجی، به تشدید خشونت داخلی متوسل میشود.
البته فضای بیاعتمادی و تنش حتی در میان شهروندان عادی در چند ماه اخیر به شدت بالا رفته است. قطعیهای مکرر برق، از سوی مردم بهعنوان روشی برای کسب منفعت مالی حکومت از جیب شهروندان تعبیر میشود.
حکومت از فضای جنگ بهعنوان فرصتی مشروعیتزا برای پاکسازی درونی بهره برده و بهویژه فعالان و چهرههای شاخص جنبش زن، زندگی، آزادی را هدف قرار داده است. با این این حال، روح اجتماعی و نمادین این جنبش خاموش نشده و مهمترین تحول در سطح "قواعد روزمره زندگی" رخ داده است: حضور زنان بیحجاب با اعتمادبهنفس در خیابانها، تبدیل به واقعیتی تثبیتشده شده که بازگشتپذیر نیست.
به این ترتیب، تغییر از سطح اعتراض خیابانی به سطح بازتعریف هویت و رفتار اجتماعی منتقل شده است. با وجود این پیشروی نمادین، جامعه با پیامدی متناقض روبهرو است: افزایش خشونت خانگی و قتلهای ناموسی، بهویژه در خانوادههای سنتی و سختگیر، که نشاندهنده تعارض فزاینده میان ساختارهای دیرپای مردسالار و هنجارهای نوین در حال شکلگیری است.
در حوزه نظامی و هستهای، برنامه هستهای ایران آسیب جدی دیده اما دانش فنی و ظرفیت انسانی آن حفظ شده است، بنابراین در صورت تصمیم سیاسی، امکان احیای برنامه وجود دارد. همین امر خطر حرکت ایران به سوی هستهایسازی پنهان و حتی خروج از پیمان انپیتی (NPT) را افزایش میدهد.
توان نظامی ایران نیز علیرغم خسارات زیرساختی، بهسبب شبکه علمی و صنعتی داخلی و نیز اتکا به حمایتهای روسیه و چین، همچنان قابلیت بازسازی و بقا دارد. در واقع، انزوای ایران نسبی است و تهران ناگزیر چرخش خود به سوی شرق را ادامه میدهد.»
خانم شلی در بخش نخست این گفتگو نیز به طور خلاصه گفته بود: «بحرانها و جنگها برای جمهوری اسلامی همواره فرصتی برای بازسازی مشروعیت، تقویت ساختار ایدئولوژیک و تثبیت نظام بوده است. هرچند جنگ دوازده روزه مرحلهای جدید در شکلگیری منازعه مستقیم با اسرائیل است، اما سیستم نهادی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، همچنان از توانایی بالایی برای بقا و بازسازی برخوردار است.
با این وجود، جنگهای اخیر با اسرائیل مشروعیت نظام را نزد مردم بهبود نبخشیده است؛ تحلیلها نشان میدهد که ایرانیان، به ویژه نسل جوان و طبقه متوسط شهری، همچنان نسبت به سیاست خارجی حکومت بیاعتماد هستند. لذا حملات متقابل و پاسخهای نظام به رویدادهای منطقهای، بیشتر در حوزه نمادین و استراتژیک موثر بوده تا در جلب حمایت واقعی عمومی.»
به باور او، قدرت حکومت ایران همچنان پابرجاست، اما مشروعیت اجتماعی آن بهشدت فرسوده شده و این شکاف سیاسی ـ اجتماعی نه در لحظه، بلکه در روندی فرسایشی و بلندمدت، تعیینکننده آینده ایران خواهد بود.
ساحل اینتلجنس: الجزایر پناهگاهی امن برای سازمانهای تروریستی همپیمان با ایران
رسانه فرانسوی ساحل اینتلجنس که در زمینه تحلیل و پوشش اخبار امنیتی و ژئوپلیتیکی منطقه ساحل در آفریقا فعالیت میکند، تحلیلی در مورد روابط ایران و الجزایر منتشر کرد که چکیده آن را میخوانید: « نشانههایی از همگرایی راهبردی میان نظام نظامی الجزایر و جمهوری اسلامی ایران در ماههای اخیر پدیدار شده است. به گفته منابع اطلاعاتی غربی، این همکاری تحت عنوان "همکاری انرژی و هماهنگی دیپلماتیک" در واقع به دنبال ایجاد یک محور سیاسی و ایدئولوژیک مشترک است که بر خصومت با اسرائیل و حمایت از گروههای مسلح اسلامگرا در خاورمیانه و آفریقا تمرکز دارد.
پس از حمله حماس به اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، هر دو کشور مواضع خصمانه و اقدامات نمادین حمایت از این گروهها را افزایش دادهاند و گزارشها از حضور مشاوران نظامی ایرانی در الجزایر و همکاریهای محرمانه امنیتی حکایت دارد. همچنین برخی پایگاهها و کانالهای مالی الجزایر احتمالا برای انتقال منابع مالی به گروههای مسلح مورد استفاده قرار گرفته است.
این نزدیکی ایران و الجزایر بخشی از روندی گستردهتر برای چالش با نظم ژئوپلیتیک غربی تلقی میشود. تحلیلگران معتقدند هر دو کشور با این همکاری میخواهند هم نفوذ منطقهای خود را افزایش دهند و هم انزوای دیپلماتیک و اقتصادی ناشی از تحریمها و انتقادهای بینالمللی را کاهش دهند.
گرچه حمایت مستقیم مادی الجزایر از حماس و حزبالله بهطور رسمی اعلام نشده، دادههای اطلاعاتی نشان میدهند که یک محور غیررسمی مشترک با تمرکز بر دشمنی با اسرائیل شکل گرفته و هدف آن هم تقویت مشروعیت داخلی و هم نفوذ منطقهای است.»
گیمنکسس: دور تازه جنگ میان ایران و اسرائیل: مساله فقط زمان است
رسانه برزیلی گیمنکسس گزارشی تحلیلی-خبری در مورد اوضاع داخلی و خارجی ایران منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «تنشها در ایران، هم از داخل و هم از خارج، در حال افزایش است و دشمنان این کشور آن را در وضعیت آسیبپذیری بحرانی میبینند. فشار ایالات متحده، اسرائیل و چند کشور اروپایی هر روز بیشتر میشود و خود را در قالب تحریمهای سختتر و افزایش حضور نظامی در منطقه نشان میدهد. غرب تهران را به حمایت از گروههای مسلح، بیثبات کردن کشورهای همسایه و پیشبرد برنامه هستهای متهم میکند. در پاسخ، ایران فعالیتهای منطقهای خود را تشدید کرده و در سوریه، لبنان، عراق و یمن به دنبال گسترش نفوذ است. این تنشها به تدریج از سطح دیپلماتیک فراتر رفته و به آستانه تهدیدات آشکار نزدیک شدهاند.
در داخل ایران، فشارها با بحران اقتصادی و اجتماعی و نارضایتی عمومی تشدید میشود. تورم، بیکاری و کاهش سطح زندگی، بهویژه در میان جوانان و طبقه متوسط شهری، نارضایتی را بالا برده است. دولت در پاسخ، سیاست خارجی خود را تندتر کرده و خود را مقاوم و آماده مقابله با فشارهای خارجی نشان میدهد. در همین حال، نهادهای امنیتی ایران پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، اقدام به پاکسازی گسترده اما پنهان دستگاههای دولتی و افراد مرتبط با کشورهای خارجی کردند و ساختار جدیدی به نام شورای دفاعی برای تدوین استراتژی بلندمدت نظامی و افزایش ظرفیت عملیاتی ارتش ایجاد شد.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
نشانهها حاکی از آن است که احتمال درگیری مجدد با اسرائیل از سوی مقامهای ایرانی جدی گرفته میشود. مقامات ایرانی تصریح کردهاند که در جنگ قبلی از پیشرفتهترین سلاحهای خود استفاده نکردهاند و تولید این سامانهها ادامه دارد. سخنان مقامهای ایرانی، از رئیس مجلس تا وزیر دفاع، نشان میدهد که گزینه نظامی در بالاترین سطوح قدرت مورد توجه است و آمادگی برای واکنش قاطع در صورت حمله مجدد وجود دارد. در همین حال، روند تحریمها و فشارهای بینالمللی، سیاست داخلی ایران را به سمت تمرکز بیشتر قدرت، انسجام نهادها و کاهش اختلافات میان جناحهای سیاسی هدایت کرده است.
از منظر خارجی، احتمال جنگ، بهویژه با توجه به حمایت مستمر غرب از اسرائیل در صورت درگیری، و نیز رقابتهای جهانی میان ایالات متحده و چین، بسیار بالاست. ایران دیگر تنها یک بازیگر منطقهای نیست، بلکه بخشی از رقابت راهبردی جهانی برای نفوذ و قدرت به شمار میرود. ترکیب این فشارهای داخلی و خارجی، موقعیتی شکننده ایجاد کرده که حتی یک جرقه کوچک میتواند آغازگر تشدید بحران و جنگ گسترده در خاورمیانه باشد؛ جنگی که پیامدهای آن فراتر از یک درگیری دوجانبه ایران و اسرائیل خواهد بود.»