Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

«صبر استراتژیک» و سرکوب داخلی؛ خامنه‌ای چگونه بازگشت تحریم‌ها و تهدیدهای نظامی را تاب می‌آورد؟

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران
علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران Copyright  AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از Farhad Mirmohammadsadeghi
تاریخ انتشار
هم‌رسانی این مطلب نظرها
هم‌رسانی این مطلب Close Button

تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران روز ۲۷ سپتامبر در پی فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی بازگشت. این تحریم‌ها در کنار انزوای سیاسی تهران، ضربه مهلکی به اقتصاد رو به احتضار و در نتیجه موجب افزایش نارضایتی‌های داخلی است. اما سیاست نظام برای تاب‌آوری و گذار از این بحران چیست؟

آگهی

سعید گلکار، استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تنسی در چتانوگا، مشاور ارشد سازمان «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» و پژوهشگر ارشد در «موسسه تونی بلر برای تغییر جهانی» طی مقاله‌ای در نشریه «فارن پالیسی» به تشریح راهبرد احتمالی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران برای تاب‌آوری در قبال این بحران‌ها پرداخت.

به گفته آقای گلکار، نخستین واکنش‌های تهران به تحولات اخیر در حال حاضر در داخل کشور قابل مشاهده است. تنها یک روز پس از اجرایی شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل، مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی لایحه «تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با اسرائیل و دول متخاصم» را تصویب کرد. این لایحه سه روز بعد به تایید شورای نگهبان رسید و مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران روز سه‌شنبه ۱۴ اکتبر این قانون را برای اجرا به شورای عالی امنیت ملی و وزارت‌خانه‌های اطلاعات، دفاع و دادگستری ابلاغ کرد.

تقریبا همزمان با تایید شورای نگهبان، نیروهای یگان ویژه «فاتحین» سپاه پاسداران طی رزمایشی لباس‌ها و تجهیزات جدید خود را به نمایش گذاشتند. این نیروها که پیش‌تر در جنگ داخلی سوریه مشارکت داشتند، در بحبوحه اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ ایران با یونیفرم‌های نظامی برای مقابله با معترضان در سطح شهر تهران مستقر شده بودند.

در همان روز، در حرکتی غافلگیر‌کننده، مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از سال‌‌ها مخالفت، به صورت مشروط با پیوستن ایران به «کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم» (CFT) موافقت کرد. این در حالی است که پیش‌تر برخی از اعضای این مجمع رسما اعلام کردند که پایبندی به این کنوانسیون منجر به اختلال در تامین مالی شبه‌نظامیان متحد ایران از جمله حزب‌الله می‌‌شود. به گفته آقای گلکار، این اقدام بخشی از تلاش‌های گسترده‌تر تهران برای مقابله با روایت غرب مبنی بر حمایت ایران از تروریسم است.

این پژوهشگر نوشت: «چنین اقداماتی عادی نیست و نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی قصد دارد با اقدامات سختگیرانه در مورد امنیت داخلی، نمایش انعطاف‌پذیری در عرصه بین‌المللی، کاهش فشار خارجی و نمایش دادن این موضوع به دشمنان که تحریم‌ها نمی‌توانند منجر به سقوط رژیم شوند، در برابر انزوای مجدد مقاومت کند.»

او افزود: «در این مسیر، ایران به جای تحریک، صبر را انتخاب خواهد کرد.»

صبر استراتژیک یا تشدید تنش‌ها؟

هرچند تهران کوشید روند «ماشه» را به تعویق بیندازد، بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی ایران مدت‌ها در انتظار آن بودند.

آن‌ها در داخل کشور، اثر این تحریم‌ها را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند و اصرار دارند اقتصاد ایران توان تاب‌آوری دارد. رسانه‌های نزدیک به سپاه این تحریم‌ها را نه تهدیدی موجودیتی، بلکه عملیات روانی غرب برای تضعیف اعتماد عمومی و دامن زدن به دوقطبی سیاسی توصیف کرده و روایت آشنای «تحریم‌ها بخشی از راهبردی گسترده‌تر برای تغییر رژیم است» را تصویر می‌کنند.

با این حال، به‌رغم تهدید‌های گسترده از سوی تهران برای پاسخ‌گویی، واکنش جمهوری اسلامی ایران به این تحریم‌ها بسیار محدود بوده است. تهران تاکنون به فراخواندن سفرا از چند کشور اروپایی، نامشروع خواندن فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» از سوی تروئیکای اروپایی و هشدارهای کلی درباره کاهش همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بسنده کرده و اقدام عملی در جهت تشدید تنش‌ها اتخاذ نکرده است.

اگرچه برخی جناح‌ها در داخل کشور خواستار اقدامات شدید‌تری از جمله خروج از «معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای» (NPT) شده‌اند، اما علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و دیگرنخبگان نظام ضمن مخالفت پیوسته با این گزینه تاکید می‌کنند که حتی اگر منفعت کمی در ماندن در این پیمان باشد، ایران از آن خارج نخواهد شد. به گفته آقای گلکار، آن‌ها تقریبا مطمئن‌اند که خروج از این پیمان منجر به حملات دوباره اسرائیل می‌شود، پای آمریکا را به مداخله باز کرده و عربستان سعودی و ترکیه را به توسعه برنامه‌های هسته‌ای خودشان ترغیب می‌کند. در واقع، در محاسبات تهران، چنین مخاطراتی منجر به افزایش تنش‌ها و اعطای مشروعیت به مداخله نظامی خارجی می‌شود و در نتیجه بقای رژیم را به خطر می‌اندازد.

سران نظام تقریبا مطمئن‌اند که خروج از ان‌پی‌تی منجر به حملات دوباره اسرائیل می‌شود، پای آمریکا را به مداخله باز کرده و عربستان سعودی و ترکیه را به توسعه برنامه‌های هسته‌ای خودشان ترغیب می‌کند. در واقع، در محاسبات تهران، چنین مخاطراتی منجر به افزایش تنش‌ها و اعطای مشروعیت به مداخله نظامی خارجی می‌شود و در نتیجه بقای رژیم را به خطر می‌اندازد.
سعید گلکار
پژوهشگر ارشد در «موسسه تونی بلر برای تغییر جهانی»

نظام حاکم ایران همچنین به‌خوبی از محدودیت توانایی‌های خود و نبود گزینه‌های قابل اتکا برای تشدید تنش آگاه است. بیشتر گروه‌های نیابتی ایران در جریان اقدامات اسرائيل در پی حملات هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس و نیز با فروپاشی رژیم اسد به‌شدت تضعیف شده‌اند و اکنون تنها حوثی‌ها در یمن و چند گروه شبه‌نظامی شیعه در عراق همچنان توان آزار منافع امریکا و اسراییل را دارند که آن هم محدود است.

اگرچه روی کاغذ، تهران هنوز می‌تواند به حملات سایبری، ایجاد اخلال در کشتیرانی در خلیج فارس یا حملات محدود پهپادی و موشکی به اسرائیل و پایگاه‌های امریکا متوسل شود، اما همه اینها پرخطر هستند. اسرائیل نشان داده آماده است از داخل ایران به جمهوری اسلامی ضربه بزند و واشنگتن هم وعده داده به هر حمله علیه نیروهای امریکایی با قاطعیت پاسخ دهد.

در نتیجه در ذهن تصمیم‌گیران ایرانی هزینه تشدید تنش‌ها سنگین است. آن‌ها هنوز درس‌های جنگ با اسرائیل را به یاد دارند و از همین رو، احتمال آن‌که تهران همچنان تحریم‌های سازمان ملل را کم‌اهمیت جلوه دهد و در عوض به تاکتیکهای تدریجی و آشنا برای تقویت اهرم فشار بدون عبور از آستانه هسته‌ای متوسل شود، بسیار بالاتر است. این اقدام‌ها می‌تواند شامل پیشبرد غنی‌سازی، به‌کارگیری سانتریفیوژهای سریع‌تر و محدود کردن دسترسی آژانس باشد. چنین گام‌هایی قدرت چانه‌زنی را تقویت می‌کند و در عین حال از رویارویی مستقیمی که می‌تواند به مداخله نظامی مشروعیت بخشد، پرهیز می‌شود.

تحریم‌ها اگرچه دردناک‌اند، اما موضوع جدیدی برای نظام جمهوری اسلامی ایران نیستند و تهران راه‌هایی برای زندگی با آن‌ها ابداع کرده است. فروش نفت به چین، شبکه‌های گسترده قاچاق و اقتصادی به‌شدت مدیریت‌شده در داخل کشور، اکسیژن لازم برای بقا را فراهم میکند. برای رژیمی که بخش عمده ۴۵ سال گذشته را زیر جنگ اقتصادی گذرانده، تحریم‌ها موضوعی ثابت و تلخ قلمداد می‌شوند.

در سطح سیاسی، ایران دچار شکاف است. تندروها بر سر ستیز آشکار پافشاری می‌کنند، اما عمل‌گرایان احتیاط را توصیه می‌کنند.

آقای خامنه‌ای در مواقعی که فشار‌هایی موجودیت نظام را تهدید می‌کنند، پیوسته جانب خویشتنداری را گرفته است. در دوران «فشار حداکثری» دولت نخست دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، تهران بی آنکه از ان‌پی‌تی خارج شود یا جنگی تمام‌عیار را آغاز کند، تحریم‌ها را تاب آورد. همین منطق اکنون نیز احتمالا غالب می‌ماند.

سوابق نظام نیز احتمال اتخاذ چنین مسیری را تقویت می‌کنند. تهران بارها ترجیح داده فشار را تحمل کند تا این که خطر تشدیدی را که می‌تواند بقای رژیم را به خطر اندازد، بپذیرد.

به بیان دیگر، سران نظام بعید است به دنبال تشدیدی دراماتیک باشند و در عوض گزینه خویشتنداری را که آن را «صبر استراتژیک» می‌نامند برمی‌گزینند.

زمان‌ نیز به سود این رویکرد است. در حالی که حدود یک سال تا انتخابات پارلمانی اسرائیل باقی مانده است، بنابر محاسبات تهران، ممکن است بنیامین نتانیاهو قدرت را از دست بدهد. فراتر از اسرائیل، تهران امیدوار است یک دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۸ امریکا پیروز شود و شاید رویکرد واشنگتن در قبال ایران تغییر کند.

سرکوب داخلی مدیریت‌شده

در چنین سناریویی، لازم است سران نظام با اتکا به آنچه خود «کمک‌های غیبی و معجزه‌آسا» می‌نامند، حداکثر سه سال دوام بیاورند. اما برای آقای خامنه‌ای، «مکانیسم ماشه» صرفا بحرانی در سیاست خارجی نیست، بلکه بحرانی داخلی نیز هست. با وجود شعارها، او می‌داند جدی‌ترین تهدیدها از درون می‌آیند نه از بیرون. چه شکاف در میان طبقه حاکمیت و چه ناآرامیهای گسترده اجتماعی، هر دو در زمان فشار بر رژیم تشدید می‌شوند. از این رو راهبرد او دوگانه است. او همزمان به حفظ همبستگی در میان طبقه حاکمیت می‌پردازد و فشارهای اجتماعی را از طریق آمیزه‌ای از امتیازدهی کنترل‌شده و تشدید سرکوب علیه مخالفان مدیریت می‌کند.

انسجام طبقه حاکمیت همواره سازوکار اصلی بقا برای رژیم بوده است. شکاف میان فرماندهان سپاه، روحانیون یا نخبگان سیاسی به دشمنان جسارت بخشیده و ثبات نظام را برهم می‌زند. به همین دلیل آقای خامنه‌ای از حرکت‌های پرخطر چون خروج از ان‌پی‌تی که می‌تواند نخبگان را دچار چنددستگی کند، پرهیز میکند.

او در عوض با تاکید بر وحدت، مقاومت را هم تکلیف انقلابی و هم مساله‌ای مرتبط با غیرت ملی می‌خواند. راهبرد او ترکیبی است از پاداش به نخبگان وفادار و خشونت حساب‌شده برای بازدارندگی از جداشدن آن‌ها. آقای خامنه‌ای با این شیوه می‌کوشد سرنوشت خود را به سرنوشت نخبگان حاکم گره بزند تا بقای آن‌ها از بقای او جدا نشود.

او همزمان می‌کوشد «سکوت» جامعه را حفظ کند. تحریم‌ها پیشاپیش قیمت مواد غذایی را بالا برده و ارزش ریال را در برابر دلار کاهش داده و نارضایتی عمومی را افزایش داده است. حکومت برای کاهش فشار اجتماعی رویکرد خود به «گشت ارشاد» را تنظیم کرده است.

به گفته نیروهای پلیس و اعضای فعال بسیج، به آن‌ها دستور داده شده در اجرای قوانین مرتبط با حجاب اجباری دخالت نکنند. هدف این است که از تحریک خشم عمومی و تکرار رخدادهایی مانند بازداشت و مرگ مهسا امینی که جرقه اعتراضات سراسری شد، جلوگیری شود. هر چیزی که خطر برانگیختن ناآرامی‌های گسترده را داشته باشد باید با احتیاط پرهیز شود.

در عین حال، حکومت سرکوب را علیه بخش‌هایی از جامعه تشدید می‌کند؛ هرچند چنین اقدام‌هایی خود می‌تواند موجب اعتراض یا بی‌ثباتی شود.

سران نظام می‌دانند تحریم‌های تازه تنگنای اقتصادی را وخیم‌تر می‌کند و تورم و بیکاری را بالا میبرد. خاطره اعتراضات سال ۲۰۱۹ که بنابر برخی آمار منتشر شده، طی آن دست‌کم هزار و ۵۰۰ نفر به دست نیروهای امنیتی کشته شدند، همچنان جمهوری اسلامی را به وحشت می‌اندزد.

نظام برای پیشگیری از تکرار چنین اعتراضاتی به نمایش قدرت روی آورده است. گشت‌های خیابانی بسیج و سپاه، گسترش نظارت و پایش، جرم‌انگاری مخالفت به‌عنوان «جاسوسی» و استناد به قوانین امنیتی تازه که اخیرا به تایید شورای نگهبان رسیده تا سرکوب‌های سخت‌گیرانه مشروعیت یابد.

رزمایش نیروهای «فاتحین» صرفا تمرین تاکتیکی نبود، بلکه هشداری بود به ایرانیان مبنی بر این که حکومت نظاره‌گر و آماده اعمال زور است.

افزون بر این، بنابر برخی گزارش‌ها، شورای عالی امنیت ملی ایران دستورالعمل امنیتی‌ای صادر کرده که طرح دولت برای واکنش به ناآرامی‌های احتمالی در صورت افزایش تحریم‌های بین‌المللی را ترسیم می‌کند.

این دستورالعمل هم تدابیر امنیتی چون آرایش نیرو، پایش و سرکوب و هم راهبردهای تبلیغاتی و تاب‌آوری اجتماعی از جمله فعالیتهای رسانه‌ای و پیام‌رسانی اقتصادی را در بر می‌گیرد.

چنین راهبرد دوگانه‌ای، یعنی انسجام در بالا و سرکوب در پایین برای خریدن زمان طراحی شده است. آقای خامنه‌ای سه سال دشوار را پیش رو دارد، اما بر این باور است که اگر نظام بتواند ثبات داخلی را حفظ و نارضایتی‌ها را سرکوب کند، می‌تواند فشار خارجی را تا تغییر زمینه ژئوپولیتیک تاب آورد.

بازگشت تحریم‌ها در پی فعال‌سازی مکانیسم ماشه شکست دیپلماتیک بزرگی را بر جمهوری اسلامی تحمیل و دشواری‌های اقتصادی ایران را عمیق‌تر کرد. با این همه، تهران به امید سر کردن سه‌ سال باقی‌مانده دولت ترامپ، بعید است اقدامی در جهت تشدید گسترده تنش‌ها اتخاذ کند و محتمل‌تر است که به قدیمی‌ترین راهبرد خود، یعنی «صبر استراتژیک» روی آورد.

به گفته آقای گلکار، جمهوری اسلامی حوزه داخلی را امنیتی می‌کند، نمایش سرسختی نظامی می‌دهد و به امید این که رئيس‌جمهوری بعدی ایالات متحده سازش‌پذیرتر باشد، منتظر انتخابات امریکا می‌ماند.

به گفته این پژوهشگر، برای آقای خامنه‌ای خویشتنداری ضعف نیست، ضرورت است. او ترجیح می‌دهد تاریخ را به‌عنوان نماد پایداری و قهرمان ضد امریکایی ترک کند، نه رهبری شکست‌خورده و تحقیرشده که «تسلیم بی قید و شرط» را میپذیرد.

برای جهان بیرون، تضاد روشن است؛ در حالی که تحریم‌ها ایران را محاصره‌شده نشان می‌دهد، از نگاه تهران، انسجام، سرکوب و صبر برای شناور نگه داشتن جمهوری اسلامی در میانه طوفان کافی است. از این منظر، دوام آوردن، خود شکلی از پیروزی است.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلب نظرها

مطالب مرتبط

مذاکره، ادامه حملات یا تغییر نظام؟ سالیوان: ایران ضعیف بود؛ بمباران ضرورتی نداشت

دیپلمات سابق آمریکایی: تغییر نظام در ایران در حال وقوع است؛ اما نه باب میل ترامپ

جنگ قدرت در راس نظام پس از حملات اسرائیل؛ «حامیان مذاکره با آمریکا دست بالا را دارند»