در این گزارش ویدئویی، مجموعهای از مهمترین مطالب منتشرشده در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز پنجشنبه ۲ اکتبر ۲۰۲۵ (۱۰ مهر ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه کاملتر این مرور را میتوانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.
بولتن دانشمندان اتمی: بازگشت تحریمهای ایران؛ قماری که برای اروپا نتیجه معکوس دارد
اندیشکده آمریکایی «بولتن دانشمندان اتمی» (Bulletin of the Atomic Scientists) مقالهای به قلم سینا طوسی، پژوهشگر و تحلیلگر ایرانی الاصل، در مورد تبعات فعال شدن مکانیسم ماشه توسط اروپا منتشر کرد که خلاصه آن بدین شرح است: «اکنون با فعال شدن اسنپبک، مسیر دیپلماسی باریکتر شده و نتیجه هم روشن است: تهران آماده واکنش متقابل است. صدای حامیان سلاح هستهای در ایران از هر زمان بلندتر شده است.
در این شرایط، اسنپبک نهتنها برنامه هستهای ایران را مهار نمیکند، بلکه فروپاشی نظارت بینالمللی را سرعت میبخشد.
گزینه جایگزین، دیپلماسی متقابل و قابل راستیآزمایی است: گامهای هستهای مشخص در برابر کاهش مرحلهای تحریمها و بازسازی مسیر بازگشت به محدودیتهای جامع. اقدامات نمادین فقط مواضع را سختتر میکنند، به افراطیها قدرت میبخشند و اقتدار شورای امنیت را فرسودهتر میسازند.»
موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک: ریسکها و دستاوردهای حملات پیشگیرانه علیه ایران
اندیشکده «واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» مقالهای به نوشته مایکل آیزنشتات (Michael Eisenstadt)، کارشناس برجسته امنیت خاورمیانه، منتشر کرد که چکیده آن را میخوانید: «حملات اسرائیل و آمریکا به برنامه هستهای ایران قماری بزرگ بود، اما شرایط خطرناکی را تغییر داد که در آن ایران در حال انباشت اورانیوم با غنای بالا، ازسرگیری پژوهشهای مرتبط با سلاح هستهای و تلاش برای گسترش چشمگیر توان موشکی خود بود.
هرچند هنوز روشن نیست که این حملات چه میزان خسارت وارد کردهاند، برخی بیم دارند که نتیجه آن تقویت جایگاه طرفداران سلاح هستهای در ایران باشد.
با این حال، هواداران "بازدارندگی هستهای پنهان" در ایران، به معنای ایجاد امکان تولید سلاح هستهای بدون ساخت بمب، نیز اکنون میتوانند استدلال قویتری داشته باشند؛ این استدلال تا زمانی که برنامه هستهای کشور همچنان در معرض نفوذ اطلاعاتی اسرائیل، خرابکاری در داخل و حملات هوایی قرار دارد، طرفدار خواهد داشت.
بسیاری چیزها بستگی خواهد داشت به اینکه آیا اسرائیل و ایالات متحده میتوانند دستاوردهای نظامی اخیر خود را به موفقیتهای سیاسی پایدار تبدیل کنند یا نه؛ چه از رهگذر مذاکره برای توافقی جامعتر و بهتر با ایران در زمینه هستهای، و چه از طریق بازداشتن ایران از بازسازی برنامه هستهای ایران با ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی، اطلاعاتی و نظامی.»
نیوزویک: چگونه ممنوعیتِ «ناوگان سایه» از سوی چین ضربهای به متحدانش، روسیه و ایران، وارد میکند
نشریه آمریکایی نیوزویک گزارشی در مورد اقدام تعدادی از شرکتهای چینی برای ممنوعیت همکاری با نفتکشهایی که به طور مخفیانه نفت ایران، روسیه و ونزوئلا را منتقل میکنند، منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «چندین شرکت بهرهبردار در بندر چینگدائو در استان شاندونگ چین قصد دارند از اول نوامبر محدودیتهای جدیدی را اعمال کنند که بهطور گسترده اقدامی علیه نفتکشهای خارجی «ناوگان سایه» تلقی میشود؛ نفتکشهایی که نفت خام تحریمی را عمدتا از روسیه، ایران و ونزوئلا حمل میکنند.
بندر چینگدائو حدود یکششم واردات نفت خام چین را جابهجا میکند. این اقدام در حالی صورت میگیرد که پالایشگران چینی بهطور فزایندهای به نفت روسیه، ایران و ونزوئلا وابسته شدهاند؛ نفتی که بیشتر آن با کشتیهای قدیمی یا تغییر پرچم دادهشده و خارج از نظام بیمه و کشتیرانی غربی منتقل میشود.
بر اساس گزارش موسسه مطالعات انرژی آکسفورد، سهم نفت تحریمی از سه کشور مذکور در واردات نفت چین از ۱۵ درصد در سال ۲۰۱۹ به ۲۷ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است. تحلیلگران این تصمیم را نشانهای از فشار بیشتر تحریمهای بینالمللی بر شرکتهای چینی میدانند. آن هم در شرایطی که چین بزرگترین خریدار نفت ایران است.»
سالتوایر: گوین دایر: سلاحهای هستهای افسانهای ایران کجا نگهداری میشوند؟
گوین دایر (Gwynne Dyer) مورخ، روزنامهنگار، نویسنده و تحلیلگر امور بینالملل کانادایی-بریتانیایی، دیدگاه خود را در مورد تنشهای نظامی رخ داده میان ایران و آمریکا در رسانه کانادایی «سالتوایر» منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «سه ماه از "عملیات چکشِ نیمهشب" میگذرد. اما اکنون سؤال این است: اورانیوم با غلظت بالا که از نظر تئوریک هدف اصلی این عملیات بود، کجاست؟
حقیقت این است که چیزی که عملا میشد از آن سلاح هستهای ساخت، هنوز ناپدید است. ایران ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم با غلظت بالا (HEU) در اختیار داشت؛ به اندازهای که اگر حکومت ایران تصمیم میگرفت، میشد از آن برای ساخت ۹ یا ۱۰ بمب اتمی استفاده کرد. ایرانیها به احتمال زیاد آن را در جایی امن پنهان کردهاند.
بخشی از آن که تازه از سانتریفیوژها بیرون آمده بود، احتمالا زیر تلی از خاک و سنگ در فوردو یا نطنز دفن شده است. اما بیشتر آن در اصفهان در تونلهای کمعمقتر نگهداری میشد که به آسانی قابل حمل بود.
بین اولین حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران (که آسیبی به HEU نمیرساند) و حملات آمریکا در ۲۲ ژوئن که میتوانستند آن را هدف قرار دهند، هشت روز فاصله بود.
تمام ذخایر اورانیوم پیش از انجام حملات آمریکایی جابهجا شده بود. چون ایرانیها اورانیوم در محفظههایی به اندازه یک کپسول هوای غواصی نگهداری میکردند که حمل و نقلش آسان است. پس همه ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی را میشد در مدت زمان اندکی در چند کامیون کوچک بار زد و به چندین پارکینگها در سراسر کشور منتقل کرد و در همانجا پنهانشان کرد.»