ایران در موقعیتی شکنندهای قرار دارد. برخی تحلیلگران میگویند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا حالا فرصت دارد با هدف قرار دادن درآمدهای نفتی ایران و به صفر رساندن صادرات آن، تهران را وادار به عقبنشینی و توقف برنامه هستهایاش کند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در جلسه روز جمعه ۲۶ سپتامبر با ۹ رای مخالف، چهار رای موافق و دو ممتنع قطعنامه پیشنهادی چین و روسیه مبنی بر تعویق شش ماهه تحریمها علیه ایران را رد کرد. این تحریمهای گسترده از روز شنبه ۲۷ سپتامبر پس از ۱۰ سال بار دیگر علیه ایران اعمال میشوند.
پیشتر برخی مقامات جمهوری اسلامی ایران تهدید کرده بودند که در صورت بسته شدن درها و بازگشت تحریمها ممکن است از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شوند. اما مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران روز جمعه و در آخرین اظهارات خود اعلام کرد که ایران از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) خارج نخواهد شد.
از سوی دیگر، نیروهای نیابتی ایران در منطقه تضعیف شدهاند، برنامهای هستهایاش آسیب جدی دیده و اقتصاد کشور در آستانه فروپاشی است. با این حال، حاکمان تهران همچنان بر این باورند که شرایط تغییری نکرده است.
اکنون ترامپ در برابر یک تصمیم سرنوشتساز قرار دارد، آیا اجازه میدهد تا این چرخه بیپایان ادامه یابد یا برگ نهایی خود را رو میکند و شریان حیاتی ایران، یعنی درآمدهای نفتی تهران را برای همیشه قطع میکند؟
این رویارویی سابقهای طولانی دارد. بیستوسه سال پیش جهان برای نخستین بار از وجود تاسیسات مخفی غنیسازی نطنز و اراک باخبر شد. آنچه در سال ۲۰۰۲ آغاز شد از در دوران چهار رئیسجمهور آمریکا ادامه یافته، مذاکرات بیشماری را پشت سر گذاشته و با وجود کارزارهای تحریمی مکرر به یکی از پایدارترین چالشهای امنیتی جهان تبدیل شده است.
ترامپ بارها درهای گفتوگو را باز گذاشت و حتی یکی از نزدیکترین دوستانش، «استیو ویتکاف» را که به رویکردی مصالحهجویانه شناخته میشود، مامور پیشبرد مذاکرات کرد اما جمهوری اسلامی ایران هیچیک از این پیشنهادها را نپذیرفت و با وجود تحمل ضربات سنگین همچنان بر مواضع تندروانه خود پافشاری میکند.
سه ماه پس از حملات اسرائیل و آمریکا، مقامات ایرانی بهصراحت از مواضع خود دفاع کردند. عباس عراقچی، وزیر خارجه گفت: «دیپلماسی اغلب کمهزینهتر و کمخطرتر است اما گاهی ممکن است از جنگ هم پرهزینهتر تمام شود.» امیرسعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل متحد نیز اعلام کرد: «غنیسازی حق مسلم ماست و قصد داریم این حق را اجرا کنیم.» آیتالله خامنهای هم تاکید کرد: «ما از دین و دانش خود دست نخواهیم کشید.»
جمهوری اسلامی به تاکتیک همیشگی خود یعنی وقتکشی بازگشته است
اما در عمل ابزارهای فشار ایران تضعیف شده است. مخالفان ترامپ او را بیمحابا میخوانند با این حال او ابتدا مسیر دیپلماسی را آزمود و در عین حال نشان داد حاضر نیست از خطوط قرمز آمریکا عبور کند. اما تهران در محاسباتش دچار خطا شد؛ تصورش این بود که ترامپ برای توافق عجله دارد در حالیکه عملیات آمریکا و اسرائیل در فردو، نطنز و اصفهان اهرم اصلی فشار ایران یعنی غنیسازی را از کار انداخت.
حالا جمهوری اسلامی ایران به تاکتیک همیشگی خود بازگشته یعنی وقتکشی. تهران میداند تاب مقاومت در برابر قدرت نظامی آمریکا را ندارد و امیدوار است تعلل کنگره و ملاحظات داخلی، ترامپ را از اقدام قاطع باز دارد. رهبران ایران روی این حساب باز کردهاند که ترامپ برای حفظ تصویر یک «صلحطلب محتاط» دست اسرائیل را نیز ببندد.
اما این تعلل فرصتی تازه برای واشنگتن فراهم کرده است. آمریکا اهرم قدرتمندتری از حمله نظامی در اختیار دارد و میتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند. حالا که اروپا هم سازوکار اسنپبک را فعال کرده است ایالات متحده میتواند شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران را هدف بگیرد.
گزینه «صفر کردن صادرات نفت» تاکنون هرگز بهطور کامل اجرا نشده است. حتی در اوج کارزار فشار حداکثری ترامپ در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ ایران همچنان حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت صادر میکرد.
شرایط در سال ۲۰۲۵ متفاوت است
اما شرایط در سال ۲۰۲۵ متفاوت است. در سال ۲۰۱۹ اروپا با بازگرداندن تحریمها مخالفت میکرد و تهران هنوز ابزارهای متعددی برای فشار در اختیار داشت از جمله تشدید غنیسازی و جنگهای نیابتی. امروز اما بیشتر آن ابزارها از بین رفتهاند و تنها تهدید باقیمانده خروج از پیمان انپیتی است؛ تهدیدی که نشانه قدرت نیست بلکه بیانگر ضعف است. حکومتی که به قدرت خود مطمئن باشد به چنین قمار پرخطری دست نمیزند یعنی ترک پیمانی که مشروعیت برنامه هستهایاش را تضمین میکند.
زمانبندی به نفع آمریکا است
زمانبندی نیز به نفع آمریکا است. مردم ایران سالهاست بار تحریمها را به دوش میکشند و به زعم بسیاری از آنان، ریشه مشکلات در داخل کشور است نه در واشنگتن. آنها سالها با امید به بهبود اوضاع، سختیها را تحمل کردهاند.
تورم افسارگسیخته، پساندازها را بلعیده، ارزش ریال سقوط کرده، قطعی برق زندگی روزمره را مختل کرده و بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که تا زمانیکه حکومت منابع مالی در اختیار دارد، سرکوب ادامه خواهد داشت. از همین رو تمایل به اعتراض عمومی کاهش یافته است. اما اگر فشار خارجی جریان درآمد حکومت را قطع کند در حالیکه سوءمدیریت داخلی ادامه دارد، فضا برای اعتراض دوباره مردم باز خواهد شد.
ترامپ اکنون در موقعیتی استثنایی قرار دارد. او در دوره نخست خود صادرات نفت ایران را به حدود یکسوم کاهش داد. اما امروز این صادرات دوباره به حدود ۱.۶ میلیون بشکه در روز رسیده که نزدیک به سطح پیش از تحریمهاست.
جمهوری اسلامی ایران حتی پس از حملات سنگین اسرائیل نیز حاضر به عقبنشینی نیست. آیا اکنون زمان آن رسیده که ترامپ قویترین کارت خود را بازی کند، یعنی افزایش فشار، قطع درآمدهای نفتی و قرار دادن تهران در موقعیتی که مجبور به عقبنشینی شود.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
آمریکا بیش از دو دهه است که با این چالش دست و پنجه نرم میکند. آیا جمهوری اسلامی ایران به بنبست رسیده است؟ آیا ترامپ میتواند این چرخه را پایان دهد؟ اگر صادرات نفت ایران به صفر برسد، حکومت با لحظهای سرنوشتساز روبهرو خواهد شد.