در این گزارش ویدئویی، مجموعهای از مهمترین مطالب منتشرشده در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی طی ۲۴ ساعت منتهی به نیمروز پنجشنبه ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵ (۳ مهر ۱۴۰۴) گردآوری شده است. نسخه کاملتر این مرور را میتوانید در متن تفصیلی زیر دنبال کنید.
بلومبرگ: جهش واردات نفت خام چین از اندونزی و نشانههای تازه از مسیرهای پنهان تجارت با ایران
رسانه آمریکایی بلومبرگ گزارشی در مورد آخرین وضعیت صادرات نفت ایران به چین منتشر کرد که میخوانید: «دادههای گمرکی نشان میدهد واردات نفت خام چین از اندونزی در دو ماه گذشته جهش چشمگیری داشته است؛ مسیری غیرمعمول که گمانهها درباره ظهور راهکارهای تازه برای صادرات نفت ایران بهرغم فشارهای تحریمی آمریکا را تقویت میکند.
چین در ماه اوت حدود ۲.۷ میلیون تُن نفت خام، معادل ۶۳۰ هزار بشکه در روز از اندونزی وارد کرد؛ سطحی بسیار بالاتر از تولید روزانه اندونزی که سال گذشته حدود ۵۸۰ هزار بشکه برآورد شده و بخش اعظم آن در داخل این کشورِ پرمصرف استفاده میشود.
چین امروز بزرگترین خریدار نفت ایران به شمار میرود. این جریان برای تهران حکم شریان حیاتی اقتصادی را دارد و برای پکن، منبعی ارزانقیمت در مسیر امنیت انرژی. با این حال، تجارت مذکور عمدتا از طریق "ناوگان اشباح" و انتقال کشتی به کشتی انجام میشود و بارها هدف تحریمهای واشنگتن قرار گرفته است.
بر اساس آمار رسمی، چین از اواسط ۲۰۲۲ هیچ واردات مستقیمی از ایران ثبت نکرده و در عوض خریدهای خود از مالزی و دیگر نقاط را بهعنوان پوشش اعلام کرده است. اکنون واردات از اندونزی جایگزین خریدهای پیشین از مالزی شده که در دو ماه اخیر بیش از ۳۰ درصد کاهش یافته است.
تحلیلگران میگویند نفتکشها در ماههای اخیر بندر "کابی" در جزیره باتام اندونزی را مقصد خود اعلام کردهاند، پیش از آنکه محمولهها را به چین تحویل دهند. این بندر هیچ تاسیسات صادرات نفتی ندارد و در نزدیکی آبهای جوهور مالزی قرار گرفته؛ منطقهای شناختهشده برای انتقال کشتی به کشتی محمولههای ایرانی.
بر اساس ردگیریها، دستکم چهار نفتکش شامل Aquaris، Yuhan، Pola و Pix که در ماههای اخیر مقصد کابی را ثبت کرده و سپس محمولههای ایرانی را به بنادر چین، از جمله کینگدائو و دالیان، منتقل کردهاند. برخی از این محمولهها توسط نفتکشهایی حمل شدهاند که خود در فهرست تحریمهای آمریکا و بریتانیا قرار داشتند.
مقامهای اندونزی و وزارت خارجه چین به پرسشها درباره این روند پاسخی ندادهاند. با این حال، کارشناسان غربی این مسیر تازه را بخشی از "تحول تاکتیکهای پنهانکارانه" صادرکنندگان ایرانی میدانند که همچنان در آبهای جنوبشرق آسیا جریان دارد.»
رویترز: ایران در آستانه بازگشت تحریمهای سازمان ملل؛ چه اتفاقی در پیش است؟
خبرگزاری بریتانیایی رویترز گزارشی در مورد چشمانداز فعالسازی مکانیسم ماشه منتشر کرد که خلاصه آن را میخوانید: «بر اساس برجام، در صورت "عدم پایبندی اساسی" ایران، هر یک از طرفها میتوانند روندی را برای بازگشت خودکار تحریمها در شورای امنیت فعال کنند. این روند مستلزم رایگیری درباره ادامه تعلیق تحریمها بود؛ اما پیشنویس مربوطه در ۱۹ سپتامبر رای نیاورد و بدین ترتیب همه تحریمهای سازمان ملل علیه برنامه هستهای ایران از ساعت ۸ شب شنبه به وقت واشنگتن دوباره برقرار خواهد شد؛ تحریمهایی که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ میلادی وضع شده بودند، از جمله:
تحریم تسلیحاتی،
ممنوعیت غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری،
ممنوعیت فعالیتهای موشکهای بالستیک مرتبط با سلاح هستهای،
مسدودسازی داراییها و ممنوعیت سفر برای افراد و نهادهای ایرانی،
مجوز بازرسی محمولههای هوایی و دریایی ایران برای کشف اقلام ممنوعه.
تهران اعلام کرده در صورت بازگشت تحریمها، اجرای تعهدات هستهای خود را متوقف خواهد کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز گزارش داده که ایران سرعت غنیسازی اورانیوم با غنای ۶۰ درصد را "به شکل چشمگیری" افزایش داده است؛ سطحی که به آستانه غنای تسلیحاتی نزدیک است.
سه کشور اروپایی پیشنهاد دادهاند که مکانیسم اسنپبک برای مدت محدودی تمدید شود تا فرصت بیشتری برای مذاکره فراهم آید. در همین حال، روسیه و چین نیز طرحی ارائه کردهاند که تمدید ششماهه برجام را خواستار است، هرچند تاکنون رایگیری درباره آن صورت نگرفته است.»
خبرگزاری فرانسه: غنیسازی اورانیوم؛ چرا ایران عقبنشینی نمیکند؟
خبرگزاری فرانسه گزارشی در مورد چراییِ مخالفت رهبر ایران با توقف غنیسازی اورانیوم منتشر کرد که چکیده آن را میخوانید: «آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، این هفته هرگونه مصالحه بر سر برنامه هستهای کشورش را رد کرد و تأکید نمود که تهران در برابر فشارها برای توقف غنیسازی اورانیوم کوتاه نخواهد آمد.
پرونده هستهای ایران سالهاست در کانون مناقشات با قدرتهای غربی، بهویژه ایالات متحده قرار دارد؛ کشورهایی که تهران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم میکنند؛ اتهامی که خامنهای بار دیگر رد کرد.
سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرده است که بیش از ۱۷ هزار نفر در بخش هستهای فعالیت میکنند. به گفته بهروز کمالوندی، سخنگوی این سازمان، انرژی هستهای در حوزههایی چون برق، بهداشت، کشاورزی و فناوریهای نوین به کار گرفته میشود.
رهبر ایران تصریح کرده که مواد غنیشده به تقویت شبکه برق کشور، بهویژه در دورههای کمسابقه گرمای تابستان، کمک میکند.
بر اساس دادههای رسانههای داخلی، نیروگاههای غیرنظامی به غنای سه تا پنج درصد نیاز دارند و رآکتور تحقیقاتی تهران نیز به اورانیوم غنی شده تا سطح ۲۰ درصد نیاز دارد. با این حال، پس از خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ و بازگرداندن تحریمها، سطح غنیسازی در ایران به ۶۰ درصد افزایش یافت؛ سطحی که نزدیک به آستانه ۹۰ درصدی مورد استفاده در سلاحهای هستهای است.
ایران میگوید برنامه غنیسازی اهداف نظامی ندارد. اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید دارد ایران تنها کشور غیرهستهای است که اورانیوم را در این سطح غنیسازی میکند.
تهران هزینه سنگینی بابت این مسیر پرداخته است؛ از ترور دانشمندان هستهای تا خرابکاری در تاسیسات که عمدتا به اسرائیل نسبت داده میشود. در ژوئن گذشته، اسرائیل و سپس آمریکا تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دادند. واشنگتن اکنون توقف کامل غنیسازی را "خط قرمز" خود اعلام کرده است.
در مقابل آقای خامنهای بر این باور است که چشمپوشی از غنیسازی، جمهوری اسلامی را در موقعیتی ضعیفتر از برجام قرار میدهد؛ توافقی با هدف محدودسازی غنیسازی اورانیوم در ازای لغو تحریمها که از ابتدا با مخالفت جدی جناحهای تندرو روبهرو بود.»
شورای خاورمیانه برای امور جهانی: ابهام هستهای برای ایران پایدار نیست؛ دیپلماسی جامع تنها گزینه واقعبینانه
اندیشکده قطریِ «شورای خاورمیانه برای امور جهانی» (Middle East Council on Global Affairs) مقالهای به قلم حمیدرضا عزیزی در مورد چرایی و چگونگی حرکت ایران به سمت ابهام هستهای (nuclear opacity) یا همان ابهام راهبردی در برنامه هستهای خود منتشر کرد که چکیده آن را میخوانید: «ایران پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، وارد دورهای از "ابهام هستهای" شده، اما ایران در موقعیتی شبیه اسرائیل قرار ندارد و الگوی "ابهام هستهای" برای این کشور پایدار نخواهد بود.
ادامه مسیر فعلی بیشتر به افزایش خطر حملات و تشدید انزوای بینالمللی منجر میشود تا ایجاد بازدارندگی واقعی. تنها گزینه واقعبینانه برای تهران بازگشت به دیپلماسی جامع است که شامل گفتوگو با آمریکا و اروپا، ایجاد چارچوب جدید همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیوند شفافیت مرحلهای با رفع تحریمها میشود.
در غیر این صورت، خطر آنکه ایران مسیر کره شمالی را تکرار کرده و به سمت آشکارسازی برنامه هستهای و حتی تسلیح هستهای حرکت کند، به شدت افزایش خواهد یافت.»