خطر روز‌افزون جنگ هسته‌ای؛ چه عوامل ذهنی سبب صدور دستور استفاده از سلاح اتمی می‌شود؟

انفجار هسته‌ای در مورورا، ۱۹۷۱
انفجار هسته‌ای در مورورا، ۱۹۷۱ Copyright AFP/AFP
Copyright AFP/AFP
نگارش از Farhad Mirmohammadsadeghi با استفاده از  New York Times
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

این روزها به ویژه با درگیری غیرمستقیم روسیه و ناتو در جنگ اوکراین، خطر جنگ هسته‌ای از همیشه نزدیک‌تر می‌نماید. آغاز این درگیری آخرالزمانی، گاه تنها به تصمیم یک نفر وابسته است. تحلیل فرآیند تصمیم‌گیری رهبران چگونه می‌تواند از بروز فرمان آتش سلاح هسته‌ای جلوگیری کند؟

آگهی

از زمان آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، مقامات این کشور بارها غرب را به استفاده از سلاح هسته‌ای تهدید کرده‌اند. مسکو همچنین از پیمان کاهش تسلیحات هسته‌ای دوجانبه با ایالات متحده خارج شد. کره شمالی تا به امروز چندین بار موشک‌های با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای خود را آزمایش کرده، آمریکا هم که درحال به‌روزرسانی زرادخانه هسته‌ای خود است، بالن جاسوسی چین را در آسمان سرنگون کرد. چین نیز پیوسته توان زراد‌خانه هسته‌ای خود را افزایش می‌دهد. 

ژوان رولفینگ، رئیس و مدیر عملیاتی موسسه غیرانتفاعی ابتکار تهدید هسته‌ای (NTI) می‌گوید: «به باور من، امروزه تهدید هسته‌ای به اندازه عصر هسته‌ای بالاست.»

درچنین شرایطی یک بحران معمولی می‌تواند به درگیری هسته‌ای منجر شود برای این موضوع تنها تصمیم یک رهبر بین‌المللی برای آغاز یک حمله اتمی کافی است. در نتیجه باید درک بهتری  از فرآیند تصمیم‌گیری پیدا کنیم. 

بررسی‌های انجام شده حول تصمیم‌گیری به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای معمولا از تحلیل‌های هزینه‌ - فایده‌ای نشات می‌گیرد و تحلیل‌گران به صورت کاملا غیرمنطقی فرض می‌کنند که تصمیم‌گیرنده «منطقی» است. 

خانم رولفینگ می‌افزاید: «همه ما می‌دانیم که انسان اشتباه می‌کند. ما همیشه قضاوت صحیحی نداریم و ممکن است تحت استرس اشتباه عمل کنیم. نمونه‌های بسیار زیادی از اشتباه انسانی در طول تاریخ وجود دارد. چرا فکر می‌کنیم درمورد مساله هسته‌ای باید متفاوت باشد؟»

اما درک بیشتر محققان از نحوه کار مغز بشر لزوما تغییر خاصی در پروتکل‌های استفاده از سلاح هسته‌ای ایجاد نخواهد کرد. با این حال اکنون تلاش‌هایی برای تغییر این روند‌ها به وجود آمده است. 

موسسه غیرانتفاعی «ابتکار تهدید هسته‌ای» در پروژه‌ای سعی دارد با اثربخشی نتایج بدست آمده از علوم شناختی و علوم اعصاب بر برنامه‌های راهبردی و پروتکل‌های اتمی از روی‌دادن آخرالزمان هسته‌ای به دست یک رهبر سیاسی جلوگیری کند. این موضوع در دو جنبه بسیار مشکل است: یکی یافتن ایده علمی و دیگری توجیه سیاست‌مداران برای به کارگیری آن. 

قدرت‌های هسته‌ای جهان پروتکل‌های مختلفی برای اتخاذ تصمیمات جدی در به‌کارگیری سلاح‌های هسته‌ای دارند. در ایالات متحده تصمیم نهایی برعهده تنها یک شخص است. 

رجا یونس، محقق مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی در واشنگتن می‌گوید: «رئیس جمهوری ایالات متحده تنها شخصی است که می‌تواند دستور استفاده از ویرانگرترین تسلیحات موجود در زرادخانه این کشور را صادر کند.»

اگرچه او برای اتخاذ این تصمیم همراه با مشاورانش صحبت و جلساتی را با مسئولان نظامی و سیاسی کشور برگزار می‌کند اما در آخر او است که دستور استفاده از این سلاح‌های کشتار جمعی را صادر می‌کند. 

خانم رولفینگ سلاح هسته‌ای را «سلاح رئیس جمهوری» می‌نامد.

موران سرف، متخصص علوم اعصاب و استاد مدرسه کسب و کار کلمبیا به همراه گروهی ازمتخصصان در تلاش است تا  پیشنهادهایی را بر مبنای نتایج علمی برای بهبود پروتکل‌های صدور دستور به کارگیری تسلیحات هسته‌ای به دولت ارائه دهد.  

مغز دمدمی مزاج

انتقاد اساسی آقای سرف نسبت به سیستم کنونی تصمیم‌گیری در جهت آغاز جنگ هسته‌ای این است که با توجه به پیشرفت‌های اخیر در درک ما از دمدمی مزاجی مغزمان، به صورت پیش‌فرض تصمیم‌گیران افرادی منطقی درنظر گرفته می‌شوند. درواقع او می‌گوید سرنوشت میلیون‌ها نفر وابسته به روان‌شناسی فردنگر است.

یکی از پیشنهاد‌های آقای سرف اسکن مغز رئیس جمهوری و به دست‌آوردن ویژگی‌های عصبی تصمیم‌ساز او است. او می‌گوید که ممکن است یک فرمانده کل قوا صبح بهتر عمل کند، دیگری در عصر.

تاثیر رای پیشوا

موران سرف عامل دیگر تصمیم‌ساز را سخنرانی در یک جلسه بزرگ می‌داند. برای مثال اگر رئیس جمهوری در میان پایین دستانش با یک عقیده شروع به صحبت کند، احتمال مخالفت مسئولان پایین رتبه بسیار کم است. 

این ایده که رتبه فرد در جمع‌های سلسله‌مراتبی بر نتیجه بحث اثر دارد، موضوع جدیدی نیست وطی آزمایشی در دهه ۵۰ مطرح شده است.

آگهی

فشار زمان

پیشنهاد دیگر آقای سرف کاهش فشار زمان تصمیم‌گیری است. او می‌گوید: «می‌دانیم زمان محدود برای بیشتر تصمیم‌گیری‌ها و بیشتر مردم زیان‌بار است.» به گفته او این موضوع به دهه ۸۰ میلادی باز می‌گردد. اگر ایالات متحده خبری مبنی بر پرتاب موشکی را دریافت کند، رئیس جمهوری می‌تواند آن را ارزیابی کرده و خارج از گرماگرم موضوع تصمیم مناسب را اتخاذ کند. 

تایید دوم

پیشنهاد اصلی گروه، تعیین نفر دوم برای تایید حمله هسته‌ای است. خانم رولفینگ می‌گوید: «به باور ما سیستم کنونی که به تصمیم یک فرد وابسته است بسیار شکننده است. زیرا ممکن است فرد اصلا صلاحیت اتخاذ این تصمیم را نداشته باشد.»

احتمالات نامشخص و تصمیمات پرخطر

آگهی

دریکی از آزمایش‌های این گروه، از شرکت‌کنندگان خواسته شد که تصورکنند تاجرند و قرار است روی میوه‌های مختلف سرمایه‌گذاری کنند. مشخص شد که آن‌ها وقتی قرار است روی میوه‌های نامشخص با ارزش نامعلوم سرمایه‌گذاری کنند، ریسک بالاتری می‌پذیرند.

به گفته آقای سرف، این آزمایش نشان‌گر سناریوی ریسک بالاتر و احتمال پایین‌تر است. او می‌گوید این موضوع دقیقا مشابه ابتدای جنگ اتمی است. زیرا در این شرایط منابع غیر قطعی زیادی وجود دارند. 

یک تصمیم‌گیرنده ممکن است درباره این که آیا واقعا مورد حمله موشکی قرار گرفته یا نه و یا این که آیا موشک هسته‌ای است یا آیا قرار است موشک‌های دیگری هم در پی آن بیاید یا نه یقینی نداشته باشد.

مغز، خود را تغییر می‌دهد

یکی دیگر از تحقیقات آقای سرف که مربوط به تغییرات اقلیمی است نشان می‌دهد که وقتی از مردم خواسته شد بر روی نتایج تغییرات اقلیمی شرط‌بندی کنند، آن‌ها بر روی این که گرمایش جهانی به وقوع می‌پیوندد شرط بستند و سپس به دنبال نتایج آن بودند و از اقدامات مربوط به آن حمایت می‌کردند. این اتفاق حتی برای کسانی که در ابتدا شکاک بودند نیز افتاد. موران سرف می‌گوید: «شما اساسا بدون این‌که کسی چیزی بگوید، خودتان مغزتان را تغییر می‌دهید.»

آگهی

او معتقد است که این نتایج می‌تواند در سناریوهای هسته‌ای هم به کار گرفته شود زیرا شما می‌توانید از شرط‌بندی برای آگاه‌سازی مردم درباره خطرات هسته‌ای استفاده کنید و این موضوع می‌تواند حمایت آن‌ها برای تغییر در سیاست را به همراه داشته باشد. این یافته‌ها همچنین می‌تواند برای ارزیابی تفکر و پیش‌بینی مشاوران رئیس جمهوری نیز مورد استفاده قرار گیرد.

عدم درک شدت پیامد

اگر ما با انتخابی روبرو شویم که جان حفظ جان افرادی در دوردست را در برابر امنیت قرار دهد، ما امینت را انتخاب می‌کنیم چون آن افراد برای ما تنها عدد هستند و نسبت به آن‌ها هیچ حسی نداریم.
پاول اسلوویچ
استاد روانپزشکی دانشگاه اورگان

حتی فرمانده کل قوا هم به آسانی نمی‌تواند متوجه تبعات واقعی استفاده از سلاح هسته‌ای را درک کند. آقای سرف می‌گوید: «ما نمی‌توانیم بفهمیم کشتن ۳۰ میلیون نفر چه معنایی دارد.»

رابرت جی لیفتون، روان‌پزشک آمریکایی این حالت را «بی‌حسی روانی» خوانده است. 

پاول اسلوویچ، استاد روانپزشکی دانشگاه اورگان می‌گوید: «این که انسان آن‌قدر هوشمند است که سلاح کشتار جمعی بسازد به این معنا نیست که می‌تواند آن را درک کند. اگر ما با انتخابی روبرو شویم که جان حفظ جان افرادی در دوردست را در برابر امنیت قرار دهد، ما امنیت را انتخاب می‌کنیم چون آن افراد برای ما تنها عدد هستند و نسبت به آن‌ها هیچ حسی نداریم.»

آگهی

تایید مجازات‌های بی‌بازگشت

آقای اسلوویچ همچنین عواملی را بررسی کرده است که باعث می شود مردم، از جمله روسای جمهوری تمایل بیشتری به حمله اتمی داشته باشند. به عنوان مثال، در یک آزمایش او متوجه شد که هر چه یک فرد از مجازات‌های بی‌بازگشت مانند اعدام بیشتر حمایت کند، احتمال بیشتری وجود دارد که استفاده از بمب را تایید کند.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

نتایج دو نظرسنجی: آمریکایی‌ها از حمله سایبری بیشتر می‌ترسند تا حمله اتمی

اگر روسیه به اوکراین حمله اتمی کند غرب چه‌کار می‌کند؟

تحصن حامیان فلسطین در دانشگاه علوم سیاسی پاریس؛ دانشجویان: فراخوان پلیس فرانسه عبور از خط قرمز است