بیژن عبدالکریمی: دموکراسی برای نسل زد در حد پفک‌‌نمکی است؛ سلبریتی‌ها مثل جوش صورت می‌آیند و می‌روند

تصویری از اعتراضات ایران
تصویری از اعتراضات ایران Copyright AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از یورونیوز فارسی
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو:Copy to clipboardCopied

بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد است. وی که دکتری خود را در دانشگاه مسلمان علیگر هند به پایان رسانده، از منتقدان نگاه سیاسی به فرهنگ و علوم انسانی است. با او درباره تحولات اجتماعی ایران به ویژه در پی جنبش «زن، زندگی، آزادی» گفتگو کردیم.

آگهی

یورونیوز: آیا «بی‌تاریخی» را نماد نسل‌ جدید ایران می‌دانید؟

بیژن عبدالکریمی: قبل از پاسخ به این پرسش، باید معنای بی‌تاریخ‌بودن را روشن کنم. مراد من از بی‌تاریخ‌بودن این است که نسل‌های جدید به این دلیل که ارتباطشان را با سنت و میراث تاریخی و مآثر فرهنگی از دست داده‌اند، رابطه‌شان با گذشته قطع شده. در نتیجه این نسل‌ها «گذشته» ندارند و چون این نسل‌ها هیچ امید و طرح و اوتوپیایی برای آینده ندارند، لذا آینده‌ای هم ندارند. به همین دلیل نسل‌های جدید در زمان حال غوطه‌ورند، یعنی در روزمرگی متوقف شده‌اند و فاقد گذشته و آینده‌اند.

این وصف فقط مربوط به نسل‌های جدید ایرانی نمی‌شود و یک وصف وجودشناختی و متافیزیکیِ جهانی است. یعنی در سراسر جوامع جهان، اکثر قریب به اتفاق جوانان بی‌تاریخ‌اند و رابطۀ خودشان را با گذشته و آینده از دست داده‌اند. یعنی فقط این طور نیست که نسل‌های جدید ایرانی نسبتی با حافظ، مولانا، قرآن، احادیث و مآثر فرهنگی‌شان ندارند ‌بلکه نسل‌های جدید اروپایی و آمریکایی هم دیگر با هولدرلین، گوته، شیلر، شکسپیر و میراث فرهنگی-تاریخی‌شان ارتباطی ندارند. 

جوانان ایرانی هم درست مثل جوانان اروپایی و آمریکایی، اتوپیایی جز «مصرف» ندارند. هیچ طرح و آرزو و مدینۀ فاضله‌ای در ذهنشان نیست؛ لذا «بی‌تاریخی» صرفا صفت جوانان ایرانی نیست بلکه یک وصف جهانی است.

جوانان ایرانی هم درست مثل جوانان اروپایی و آمریکایی، اتوپیایی جز «مصرف» ندارند
بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه

یورونیوز: مطالبات نسل زِد تا چه اندازه با اصول «دموکراسی» همخوانی دارند؟

بیژن عبدالکریمی: آنچه به عنوان آرمان دموکراسی در دهان نسل‌های جدید به واسطۀ رسانه‌های قدرتمند خبری و شبکه‌های مجازی، رسانه‌هایی که وابسته به کانون‌های بزرگ نظام سلطۀ جهانی هستند، به دهان جوانان ما افتاده، در واقع چیزی شبیه پفک‌نمکی و پاپ‌کورن است که هیچ ربطی به تغذیۀ یک ملت و کشور ندارد. 

در واقع کشورهای به اصطلاح جهان سومی، یعنی کشورهای خاورمیانه و آمریکای لاتین و آفریقا، چیزی را به عنوان دموکراسی مطرح می‌کنند که نسبتی با واقعیت دموکراسی ندارد. 

دموکراسی یک واقعیت اجتماعی است که با یک فرماسیون اجتماعی و با یک واقع‌بودگی و هستیِ اجتماعی نسبت دارد. این فرماسیون اجتماعی و این هستی و واقع‌بودگیِ اجتماعی و تاریخی، فقط و فقط در جوامع غربی شکل گرفته. در جوامعی مثل جامعۀ ایران، که اساسا این فرماسیون اجتماعی وجود ندارد، انتظار میوۀ دموکراسی از درختی که اساسا در این کشور(ها) ریشه ندارد، بی‌معناست. 

این صرفا یک مسالۀ سیاسی نیست، یک مسالۀ تمدنی است. یعنی در بخش اعظم کرۀ زمین آن فرماسیون و صورت‌بندی اجتماعی در غرب، که بواسطۀ ظهور طبقۀ بورژوازی و رشد طبقۀ متوسط و ظهور جامعۀ مدنی شکل گرفت، {وجود ندارد}. 

چنین تاریخی در ایران و بسیاری از کشورهای خاورمیانه‌ای و آمریکای لاتینی و آفریقایی وجود ندارد. لذا دموکراسی به آن معنای غربی در کشورهایی مثل جامعۀ ما اساسا تحقق‌پذیر نیست.

در جوامعی مثل جامعۀ ایران انتظار میوۀ دموکراسی از درختی که اساسا ریشه ندارد، بی‌معناست
بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه

یورونیوز: آیا مواضع طبقه روشنفکر در ایران بر تحولات اجتماعی و سیاسی تعیین کننده است؟ نقش روشنفکران پررنگ تر است یا نقش سلبریتی‌ها؟

نیروهایی که در مسائل ژئوپلیتیک هر کشور اثر می‌گذارند و بویژه نیروهای نظامی هر کشوری، عوامل تعیین‌کننده‌ای هستند که از فاعلیت و سوژگی انسان‌ها کاسته‌اند و به همین دلیل روشنفکران چندان نمی‌توانند در تحولات اجتماعی دخیل باشند
بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه

بیژن عبدالکریمی: باز هم این یک مسالۀ جهانی است. {یعنی} جایگاه و پایگاه روشنفکران در حیات اجتماعی. پدیدۀ روشنفکر اساسا متعلق به قرون هجدهم و نوزدهم و سه ربع اول قرن بیستم است. از ربع پایانی قرن بیستم {به این سو}، ما تقریبا با مرگ پدیدۀ «روشنفکری» روبرو هستیم؛ به این معنا که به دلیل بسط نیهیلیسم و فروپاشی همۀ نظام‌های ارزشی و اخلاقی، در واقع همۀ مرجعیت‌ها فرو ریخته است؛ از جمله مرجعیت روشنفکران. و روشنفکران دیگر چندان نمی‌توانند در تحولات اجتماعی اثرگذار باشند. بخصوص که نیروهای اجتماعی و تاریخی‌ای که در حیات اجتماعی اثرگذارند، مثل کانون‌های بزرگ قدرت، نیروهای بین‌المللی، نیروهایی که در مسائل ژئوپلیتیک هر کشور اثر می‌گذارند و بویژه نیروهای نظامی هر کشوری، عوامل تعیین‌کننده‌ای هستند که از فاعلیت و سوژگی انسان‌ها کاسته‌اند و به همین دلیل روشنفکران چندان نمی‌توانند در تحولات اجتماعی دخیل باشند.

یورونیوز: نقش روشنفکران پررنگ تر است یا نقش سلبریتی‌ها؟

بیژن عبدالکریمی: واقعیت این است که سلبریتی‌ها با پدیده‌ای به نام مُد سر و کار دارند. یعنی امور بسیار سطحی و زودگذر. سلبریتی‌ها شبیه یک جوش در صورت‌ هستند. این‌ها می‌آیند و می‌روند و با ریشه‌های تاریخی و فرهنگی نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند. بی‌تردید متفکران و اصحاب نظر و به تبع آن‌ها روشنفکرانی که کار فکری و فرهنگی اصیل می‌کنند، از اثرگذاری بیشتری برخوردار خواهند بود.

سلبریتی‌ها شبیه یک جوش در صورت‌ هستند
بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه

یورونیوز: آیا طبقه‌ی حاکمه در ایران زن‌ستیز است؟ اساسا زن‌ستیزی و مردسالاری در ایران تا چه حد ریشه در نگرش مذهبی دارد؟

بیژن عبدالکریمی: به اعتقاد من کاربرد صفت «زن‌ستیز» برای حاکمان ایران صرفا یک برساخت رسانه‌ای است و به هیچ وجه نمی‌توان حاکمان ایران را زن‌ستیز دانست. اما می‌توانم بپذیرم که فقه سنتی ما تا حدودی از عقب‌افتادگی تاریخی رنج می‌برد. 

می‌توانم بپذیرم که روحانیون و حوزه‌های علمیۀ ما، درکی از سوژۀ مدرن و عقلانیت مدرن ندارند و نمی‌توانند با سوژۀ مدرن ارتباط برقرار کنند. اما اگر این را به معنای زن‌ستیزی تلقی کنیم، به نظر من تلقی درستی نیست.

به اعتقاد من کاربرد صفت «زن‌ستیز» برای حاکمان ایران صرفا یک برساخت رسانه‌ای است و به هیچ وجه نمی‌توان حاکمان ایران را زن‌ستیز دانست
بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه

در خانوادۀ روحانیون و رهبران گفتمان انقلاب ایران، نوع مواجهه‌ با دختران و زنان بسیار لین‌تر و نرم‌تر از مواجهه‌ای است که در خانواده‌های مدرن با زن صورت می‌گیرد. همچنین در پس آنچه که به عنوان «آزادی زن در جوامع غربی» مطرح می‌شود، خشونت بسیار زیادی وجود دارد. یعنی در جوامع غربی هم زنان احساس امنیت زیادی ندارند. لذا نحوۀ مواجهۀ جوامع سنتی، از جمله مواجهۀ فقه سنتی مسلمانان و شیعیان با پدیدۀ زن را باید با مقولات دیگری فهم و صورت‌بندی کرد.

آگهی

یورونیوز: رشد چشمگیر خداناباوری و مخالفت با گزاره‌های مذهبی تا چه اندازه در ایران جدی است؟

بیژن عبدالکریمی: به یک معنا جدی است و به یک اعتبار و معنای دیگری جدی نیست. یعنی فرهنگ ایرانی در روزگار ما شبیه درختی است که تنه‌اش آسیب دیده است. جوانانی با چاقو بر روی پوست این درخت اسم یادگاری نوشته و یا تنۀ درخت را به آتش کشیده‌اند. اما ریشه‌ها هنوز زنده است و ریشه‌ها در آب است. 

من فکر می‌کنم رشد سکولاریسم و آته‌ئیسم در کشور، بخصوص در میان نسل‌های جوان، یک امر جدی است اما بعید می‌دانم آن‌ها بتوانند هویت ایرانی را به طور کامل تغییر بدهند. و کماکان ایران به عنوان مرکز و کانون بزرگ تفکر دینی و مذهبی در طول تاریخ بشر، فکر می‌کنم این هویت را در آینده هم حفظ بکند.

یورونیوز: آیا جامعه ایران علاوه بر عبور از حکومت دینی در حال عبور از اصل دین است؟ تبعات آن برای کشور چیست؟

بیژن عبدالکریمی: واقعیت این است که در میان جوانان و جامعۀ ایرانی یک نوع فاصله و شکاف با حکومت به اصطلاح دینی وجود دارد اما این فاصله‌گرفتن به این معنا نیست که هویت تاریخی ما در اعماق و ریشه‌ها به طور کامل دارد تغییر می‌کند. 

آگهی

شاید بتوان گفت اسلام سنتی در کشور ایران کاملا و در جهان اسلام هم تا حدود زیادی به پایان رسیده و دیگر نمی‌تواند به حیات خودش ادامه دهد. اما اسلام به منزلۀ یک نحو وجودشناسی و آنتروپولوژی و اپیستمولوژی، یک نحو فهم جهان و انسان، فکر می‌کنم به صور دیگری در آینده در هویت تاریخی ایرانیان استمرار خواهد داشت. 

این تحولات نشان می‌دهد که ما نیازمند یک شیفت پارادایمی هستیم. اگر قرار است تفکر دینی در ایران استمرار داشته باشد، حتما باید یک شیفت پارادایمی داشته باشد. حتما باید نسبت خودش را با جهان و امور تاریخی و سوژۀ مدرن و علم و تجربیات بشری، مورد بازاندیشی قرار دهد. 

من فکر می‌کنم جامعۀ ایرانی آبستن تحولات بزرگ فکری و فرهنگی است و جریان‌های سنتی نمی‌توانند پا به پای این تحولات پیش بیایند و البته جریان‌های سکولار و آته‌ئیست هم نمی‌توانند در این تحولات هژمونی داشته باشند.

اگر قرار است تفکر دینی در ایران استمرار داشته باشد، حتما باید یک شیفت پارادایمی داشته باشد. حتما باید نسبت خودش را با جهان و امور تاریخی و سوژۀ مدرن و علم و تجربیات بشری، مورد بازاندیشی قرار دهد
بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه

یورونیوز: به‌نظر شما فرهنگ ایرانی مولفه‌های لازم برای کار گروهی را دارد؟

بیژن عبدالکریمی: به نظر من این یک مواجهۀ اسانسیالیستی (ذات‌گرایانه) با فرهنگ ایرانی است. فرهنگ ایرانی یک امر ثابت و لایتغیر نیست و یک ذات ازلی و ابدی ندارد. ما ایرانی‌ها در بعضی از برهه‌های تاریخی توانسته‌ایم کار گروهی عظیمی انجام دهیم و در بعضی از برهه‌ها نتوانسته‌ایم. امکان‌پذیری یا عدم امکان‌پذیری کار گروهی در میان ما ایرانی‌ها به عوامل سایکولوژیک و فرهنگی ربطی ندارد؛ بلکه برمی‌گردد به شرایط اجتماعی و تاریخی؛ و اینکه آیا ایده‌های اصیلی وجود دارند که ما حول آن‌ها جمع شویم یا نه؟

آگهی

یورونیوز: از این منظر کارنامه یک سال اخیر اپوزیسیون را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بیژن عبدالکریمی: به نظر من اپوزیسیون ما هم به اندازۀ برخی از نیروهای پوزیسیون مبتذل و عقب‌افتاده و رشدنایافته است. و چون تکلیف اپوزیسیون با خودش روشن نیست، نمی‌تواند با دیگران هم کارِ گروهیِ اصیلی انجام دهد. 

اگر ما اپوزیسیون اصیلی هم داشتیم، وضعیت کشورمان به گونۀ دیگری بود. اپوزیسیون و پوزیسیون مبتذل، دو تیغۀ یک قیچی هستند که شرایط را بازتولید می‌کنند و ملت را در شرایط بدی قرار می‌دهند.

به نظر من اپوزیسیون ما هم به اندازۀ برخی از نیروهای پوزیسیون مبتذل و عقب‌افتاده و رشدنایافته است. و چون تکلیف اپوزیسیون با خودش روشن نیست، نمی‌تواند با دیگران هم کارِ گروهیِ اصیلی انجام دهد
بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه

یورونیوز: آیا بر این باورید که در فضایی مسالمت آمیز امکان تغییرات رادیکال سیاسی در ایران متصور است؟

بیژن عبدالکریمی: تغییرات رادیکال سیاسی برای ایران یک سم است. ما به تغییرات رادیکال در ساختار اجتماعی نیازمندیم اما تغییرات رادیکال سیاسی در شرایط کنونی، به نظر من، نه مطلوب است و نه امکان‌پذیر.

آگهی

یورونیوز: آیا در صورت بروز یک رویداد بزرگ، مثلا ورود ایران به جنگ اوکراین یا مرگ رهبر ایران، فضای هرج و مرج بر ایران مستولی می‌شود و بیشتر از ثبات باید منتظر رویدادهایی مانند جنگ داخلی بود؟

بیژن عبدالکریمی: من فکر می‌کنم نظام سلطه و قدرت‌های بزرگ جهانی، بسیار خواهان بی‌ثباتی در ایرانند و خواهان ظهور یک خلأ قدرت هستند تا از این خلأ در جهت منافع خودشان و روی کار آوردن نیروهایی استفاده کنند که منافع آن‌ها را تامین کنند. 

من فکر می‌کنم علیرغم بحران‌هایی که در کشور وجود دارد، در میان پاره‌ای از نیروهای گفتمان انقلاب، همچنین در خود ملت و حتی در بخشی از اپوزیسیون، نوعی پختگی سیاسی وجود دارد و خرد ایرانی، که در بزنگاه‌های تاریخی خودش را آشکار می‌کند، اجازه نخواهد داد که کشور به هیچ وجه اسیر نوعی هرج و مرج شود.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

متخصص امور خاورمیانه: عادی‌سازی روابط تهران و ریاض تحریم‌های آمریکا و پیمان ابراهیم را زیر سوال برد

مرتضی مردیها در گفتگو با یورونیوز؛ مردم می‌گویند «بگذارید زندگی کنم آن طور که می‌خواهم»

گفتگو با متخصص جنبش‌های اجتماعی؛ آیا ایران در آستانه انقلاب است؟