محدودیت آواز خواندن برای زنان و حتی ممنوعیت حضور زنان نوازنده در برخی کنسرتها اتفاق تازهای در ایران نیست اما پنج ماه پس از آغاز جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» در ایران آنها همچنان تلاش دارند تا قدم به قدم بر محدودیتهای پیش رو فائق آیند.
مونا، دختر جوان اهل تهران، ساز به دست در گوشهای از خیابانی در پایتخت به اجرای موسیقی میپرازد. او میگوید: «نمیتواند در حضور مردان آواز بخواند.»
محدودیت آواز خواندن برای زنان و حتی ممنوعیت حضور زنان نوازنده در برخی کنسرتها اتفاق تازهای در ایران نیست اما پنج ماه پس از آغاز جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» در ایران آنها همچنان تلاش دارند تا قدم به قدم بر محدودیتهایی که پیش روی آنها نهاده شده است، فائق آیند.
برداشتن و حذف روسری و شال در فضاهای عمومی یکی از نشانههای مقاومت در برابر «حجاب اجباری» است، آنچه اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ در قالب دستورالعملها و قوانین و برخورد با زنان در ادارهها سازماندهی شد.
در گوشه دیگری از پایتخت ایران، دختران جوان مشغول تمرین رقص در یک فضای بسته هستند. آرزوی آنها این است که روزی بتوانند در خیابانهای تهران به اجرای رقص بپردازند.
بُشرا معلم رقص و شاگردانش به هنگام فیلمبرداری سر خود را می پوشانند تا با حجاب مقابل دوربین برقصند. همین یک تکه پارچه آنها را در چارچوب قانون نگه میدارد و مانع پلمپ شدن کلاس رقص میشود. اغلب کلاسهای رقص برای زنان در ایران به شکل زیرزمینی و غیررسمی برگزار میشود.
بشرا روانشناس است و در کنار این شغل به تدریس رقص میپردازد. او میگوید: «در نهایت احساسات من با رقصیدن رها میشود. میخواهم افرادی که دنبال آموختن رقص هستند، بفهمند که اینجا مکانی برای آرامش یافتن است. دوست دارم اندکی هم که شده آنها بتوانند محدودیتهایی را که جامعه برایشان رقم زده را در این کلاس به فراموشی بسپارند.»
او در پاسخ به این سوال که زندگی یک زن رقصنده در ایران چگونه است، میگوید: «بیهویت هستی. یعنی دوست داری کاری را انجام دهی اما در نهان و پنهان. مدام تحت فشار هستی. با این حال رقصیدن میتواند راهی برای تحمل این فشارها باشد.»