ناکامی تاریخی استقلال‌ از فرانسه؛ چرا سازمان ملل کالدونیای جدید را همچنان «غیرخودگردان» می‌داند؟

نظامیان فرانسوی در کالدونیای نو
نظامیان فرانسوی در کالدونیای نو Copyright AP Photo
نگارش از نیما قدکپور
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

به تازگی ساکنان کالدونیای جدید در همه‌پرسی به استقلال این جزیره از فرانسه دوباره نه گفتند. در حالی که بومی‌ها و ساکنان اولیه این جزیره نزدیک به دو قرن است که برای استقلال می‌جنگند. مطلب پیش رو به این موضوع پرداخته که چرا مبارزه آنها هنوز به نتیجه نرسیده است؟

آگهی

به گفته سازمان ملل در سال ۲۰۱۹، همچنان ۱۷ سرزمین در کره خاکی غیرخودگردان(Non-Self-Governing) هستند. یکی از این سرزمین‌ها که تحت فصل ۱۱ منشور سازمان ملل در پروسه استعمارزدایی قرار دارد، کالدونیای نو یا کالدونیای جدید(New Caledonia) است؛ جزیره ای که همچنان بخش «فرا سرزمینی فرانسه» به حساب می‌آید.

در همین هفته جاری، در یک همه‌پرسی اکثریت قاطع رای دهندگان بار دیگر با استقلال جزیره از فرانسه مخالفت کردند.

البته تنها ۴۰ درصد از واجدین شرایط رای‌گیری در این همه‌پرسی شرکت کردند چرا که استقلال‌طلبان و جدایی‌خواهان جزیره برگزاری همه‌پرسی استقلال را بایکوت کرده‌اند.

اما تحریم همه‌پرسی استقلال از سوی جدایی‌طلبان این جزیره به چه دلیل است؟‌ چرا سازمان ملل در قرن ۲۱ همچنان این جزیره را مستعمره فرانسه می‌شمارد؟

کالدونیای جدید پس از کشف این جزیره در قرن ۱۸، توسط توماس کوک، در سال ۱۸۵۳، یک قرن بعد و در زمان ناپلئون سوم به بخشی از سرزمین امپراطوری فرانسه اضافه می‌شود.

این در حالی است که اغلب مستعمره‌های فرانسه بسیار زودتر، تحت استعمار درآمدند. از جمله جزیره رئونیون و جزایری که به آنتی فرانسوی مشهور هستند. جزیره‌ مارتینیک و منطقه گویان فرانسه که در قرن شانزدهم تحت استعمار فرانسوی‌ها درآمدند.

کالدونیای جدید ۱۷ هزار کیلومتر با پاریس، مرکز امپراطوری در آنزمان و پایتخت امروز فرانسه، فاصله دارد. این جزیره دورترین سرزمین استعماری از مرکز است.

چرا شاهد اختلافات و تنش‌های تاریخی در دیگر سرزمین‌های استعماری در قرون ۲۱ نیستیم؟

تفاوت اساسی کالدونیای جدید با بقیه جزایری که به استعمار فرانسه درآمدند، بومی‌های آن، اولین ساکنان جزیره یعنی: «کاناک»‌ها هستند.

کاناک‌هایی که از زمان اشغال جزیره توسط سفیدپوستان فرانسوی در سال ۱۸۵۳ تا امروز در برابر پاریس مقاومت کرده‌اند و همواره خواهان استقلال کالدونیای جدید بوده‌اند. کاناک‌ها قومی هستند که بیش از ۳ هزار سال در این جزیره سکونت داشته‌اند. در چند دهه اول پس از اشغال جزیره، هزاران تن از کاناک‌های ساکن جزیره به واسطه بیماری‌هایی که توسط سفیدپوستان فرانسوی به جزیره منتقل شد و سرکوب گسترده جان خود را از دست دادند.

بین سال ۱۸۶۶ تا ۱۹۲۰ تعداد کاناک‌ها به نصف تقلیل پیدا می‌کند. در زمان تصرف جزیره تعداد آنها ۴۵ هزار نفر تخمین زده می‌شد اما در سال ۱۹۲۰ جمعیت محلی جزیره به ۲۷ هزار نفر کاهش پیدا کرد. برخی از مورخان اروپایی از «نسل کشی و جنایت علیه بشریت در این جزیره» می‌گویند. اشغال جزیره تنها به کشتار محدود نشد.

هزاران تن از کاناک های ساکن جزیره بواسطه بیماریهایی که توسط سفیدپوستان فرانسوی به جزیره منتقل شد و سرکوب گسترده جان خود را از دست دادند.

بین سال ۱۸۶۶ تا ۱۹۲۰ تعداد کاناک ها به نصف تقلیل پیدا می کند.

دولت فرانسه سفیدپوستان مرکزنشین را راهی این جزیره کرد. تا جایی که از ابتدای اشغال تا ۱۹۲۰ تعداد سفیدپوستان در این جزیره به ۲۰ هزار نفر رسید. این ۲۰ هزار نفر در طول چندین دهه تمام بخش‌های حاصلخیز جزیره، جنوب و جنوب غربی را از کاناک‌ها گرفتند و آنها را روانه شمال و شمال شرقی جزیره کردند.

مناطقی اغلب کوهستانی که اجازه کشاورزی را به کاناک‌ها نمی‌دادند. بدین ترتیب پس از جنگ دوم جهانی زمانی که اغلب مستعمره‌های سابق بدون پیچیدگی به بخش سرزمینی فرانسه تبدیل شدند، کالدونیای جدید همچنان جزیره پرتنش ماند: بین جنوب و شمال، بین سفیدپوستان و کاناک‌ها.

دهه ۶۰ میلادی کشف نیکل و آغاز جنگ‌های داخلی

در میانه‌های دهه ۶۰ میلادی با کشف نیکل در کالدونیای جدید، پاریس اهمیت زیاد اقتصادی جزیره را درک می‌کند.

۳۵ هزار سفیدپوست فرانسوی به جزیره هجوم می‌آورند و اختلاف طبقاتی بین بومی‌ها و اشغالگران اوج می‌گیرد. این جزیره در دهه ۶۰ میلادی دومین ذخیره مهم نیکل در جهان است. با هجوم فرانسوی‌های ثروتمند برای استخراج نیکل برای اولین بار جمعیت خارجی‌های جزیره از بومی‌ها پیشی می‌گیرد.

اختلاف طبقاتی بین کاناک‌ها و سفیدپوستانی که جزیره را طی یک قرن به مالکیت خود درآوردند باعث سه تنش بزرگ در این جزیره می‌شود. درگیری بین استقلال‌طلبان و نظامیان فرانسوی در سال ۱۹۷۵ جزیره را به صحنه جنگ داخلی تبدیل می‌کند. کاناک‌ها درخواست همه‌پرسی برای استقلال را مطرح می‌کنند. پاریس جواب نه می‌دهد.

در دهه هشتاد میلادی استقلال طلبان کاناک به صورت گسترده‌ای سرکوب می‌شوند. در سال ۱۹۸۵ «اولیی ماچورو» یکی از رهبران کاریزماتیک کاناک‌ها به دست ارتش فرانسه کشته می‌شود. ۴ سال بعد هم جان ماری جیبائو، مهم‌ترین رهبر استقلال طلبان کاناک پس از سه دهه مبارزه به قتل می‌رسد.

اما در یکی از مهم‌ترین اتفاقات، گروگان‌گیری نظامیان فرانسوی در سال ۱۹۸۸ رخ می‌دهد. بیش از ۵۰ نظامی فرانسوی به دست استقلال‌طلبان گروگان گرفته شده و به غاری در شمال جزیره منتقل می‌شود. این گروگان‌گیری که در دوران انتخابات ریاست جمهوری اتفاق می‌افتد.

رقابت اصلی در انتخابات ریاست جمهوری بین رئیس جمهوری وقت، فرانسوا میتران و ژاک شیراک است. میتران برای آن که نشان دهد تا چه اندازه قدرتمند است نیروهای ارتش را برای پایان گروگان‌گیری روانه جزیره می‌کند. این نیروها وارد عمل می‌شوند و با اینکه مذاکرات به نتیجه رسیده‌اند اما کاناک‌هایی گروگان‌گیر، از جمله رهبران استقلال طلب جزیره در این حمله کشته می‌شوند. دو رهبر کاناک از جمله کناکی دیانو، با وجود این که زخمی شده است اما به دلیل امتناع و بی‌توجهی نظامیان روی برانکارد جان می‌بازند. دیانو به یکی از «شهدای جاودان جنبش استقلال‌طلبان» تبدیل می‌شود. بسیاری در آن سال اتفاقات کالدونیای جدید را با جنگ‌های استقلال الجزایر در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی مقایسه می‌کنند. بر همین اساس بسیاری بر این باورند که استقلال جزیره بزودی اتفاق می‌افتد.

تلاش دولت لیونل ژوسپن برای کاهش تبعیض‌ها

با وجود تلاش‌هایی که در زمان لیونل ژوسپن، نخست وزیر فرانسه در اواخر دهه نود میلادی انجام گرفت اما همچنان اختلاف طبقاتی و تبعیض‌ها در این جزیره بین سفیدپوستان و کاناک‌ها باقی است. لیونل ژوسپن قول می‌دهد که زیرساخت‌های جزیره به روز شوند و تبعیض‌ها علیه جمعیت کاناک برچیده شوند. با این حال تمام تلاش‌های دولت او راه به جایی نمی‌برد. تا جایی که آخرین آمار دولت فرانسه در سال ۲۰۱۸ نشان می‌دهد که تنها ۴ درصد از کاناک‌ها در سه دهه گذشته موفق به طی تحصیلات عالیه شده‌اند در حالی که این نرخ در میان بقیه ساکنان جزیره نزدیک به ۳۰ درصد است.

آگهی
تنها ۴ درصد از کاناک ها در سه دهه گذشته موفق به درج تحصیلات عالیه شده اند در حالی که آمار بقیه ساکنان جزیره نزدیک به ۳۰ درصد است.

با وجود برگزاری همه‌پرسی‌های متعدد در دو دهه اخیر اما همچنان می‌بنییم که رای ماندن به عنوان بخش سرزمینی فرانسه پیروز بزرگ است. افزون بر همه‌پرسی اخیر که در روز شنبه برگزار شد همه پرسی استقلال در سال ۲۰۱۸ هم با رای اکثریت واجدان شرایط به ماندن رو به رو شد.

در سال ۲۰۱۸ برخلاف سال جاری میلادی بیش از ۸۰ درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند و بیش از ۵۷ درصد به استقلال جزیره نه گفتند.

اما دلیل آن این «نه»‌های متعدد در یک نکته تاریخی نهفته است. پاریس ترکیب جمعیتی جزیره را در طول یک قرن گذشته تغییر داده است.

با وجود افزایش جمعیت سفیدپوستان در جزیره، کاناک‌ها دهه به دهه ضعیف‌تر و کم تعدادتر شده‌اند. تا جایی که طبق آخرین آمارها، تنها ۳۹ درصد از جمعیت کالدونیای جدید را کاناک‌ها تشکیل می‌دهند. به همین دلیل رهبران استقلال‌طلبان سال‌هاست که برگزاری همه پرسی را بایکوت کرده و می‌گویند که آنها نمی‌توانند از طریق همه‌پرسی به خواسته‌هایشان دست پیدا کنند.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

شورش حاشیه علیه مرکز؛ در جزیره کرس فرانسه چه می‌گذرد؟

کالدونیای نو به استقلال از فرانسه رأی نداد

همه‌پرسی استقلال کالدونیای جدید؛ چالشی راهبردی برای فرانسه