«شرایط ما با شرایط اسرائیل فرق دارد. اسرائیل به اندازۀ یکی از استانهای کوچک ما هم نیست. شرایط اسرائیل با یک سری مناطق ما، مثل نوارهای ساحلی جنوب، از نظر میزان بارندگی انطباقهایی دارد ولی اسرائیل به دلیل وضعیت ویژه سیاسیاش در این منطقه، از بالاترین سطح تکنولوژی و سرمایهگذاری برخوردار است.»
هومان دوراندیش
یک کارشناس استانداردهای صنعت آب معتقد است که پیوستن ایران به پیمان پاریس به کاهش بحران آب در ایران کمک میکند.
محمدعلی حامدی که کارشناس کمیتۀ تخصصی محیط زیست در بخش استانداردهای صنعت آب در وزارت نیروست، در گفتگو با یورونیوز گفت: «اگر ما نقشی را که در جهت کاهش گازهای گلخانهای پذیرفتهایم ایفا کنیم، حق خواهیم داشت از صندوق خاصی که بر اساس پیمان پاریس تشکیل شده استفاده کنیم تا بتوانیم بخشی از سرمایهگذاریهای مرتبط با تنوعبخشی به فعالیتها در توسعۀ روستایی را، که با هدف کاهش اتکا به آب صورت میگیرند، با استفاده از منابع بینالمللی تامین کنیم. همچنین حق خواهیم داشت که در سرمایهگذاری توسعۀ گلخانهای و یا برای تامین تکنولوژیهای مرتبط با کاهش و بهینه کردن مصرف آب از این صندوق کمک بگیریم.»
وی همچنین افزود: «پیمان پاریس یک تعهد دوجانبه است. یعنی ما به صورت ساختاری در مدیریت کرۀ زمین مشارکت میکنیم و متقابلاً از سیاستهای تشویقی برای بهینه کردن مصرف و ارتقای تکنولوژی استفاده میکنیم. به همین دلیل ما باید به این پیمان بپیوندیم. پیوستن به این توافقنامه قطعاً میتواند به کاهش بحران آب در ایران کمک کند و در این صورت دیگر لازم نیست آقای نتانیاهو به ما توصیه کند برای مهار بحران آب در ایران چه کار کنیم. ما میتوانیم تعامل گستردهتری با جهان داشته باشیم و از تجربۀ جهانی برای مهار بحران آب استفاده کنیم.»
توافق پاریس در دسامبر ۲۰۱۵ در «کنفرانس تغییر اقلیم ۲۰۱۵ سازمان ملل متحد» در پاریس به تصویب رسید. هدف اصلی این توافق، کاستن از انتشار گازهای گلخانهای و تطابق سامانههای طبیعی یا انسانی در مواجهه با محرکهای اقلیمی است و اجرای آن از سال ۲۰۲۰ آغاز میشود.
با وجودی که این پیمان توسط دولت ایران امضا شده و در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسیده است اما شورای نگهبان لایحۀ الحاق ایران به این توافقنامه را به مجلس بازگرداند. اخیراً وزیران امور خارجه و نفت ایران در نامهای به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، دربارۀ ضرورت تایید این لایحه هشدار دادند.
علل اصلی بحران آب
آقای حامدی در بخش دیگری از این گفتگو دربارۀ مهمترین علل بحران آب در ایران گفت: «کل دریافت آب ما از طبیعت و از جوّ، به علت خشکسالیهای طولانی ادواری و نیز تغییرات اقلیمی در ایران، به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. یکی از نشانههای این تغییرات اقلیمی، تغییر رژیم برف به باران است که یک سری یخچالها را از بین میبرد و از دسترس ما خارج میکند. همچنین فقدان بارش موثر برای منابع تغذیهکنندۀ آبهای زیرزمینی، نشانۀ دیگری از این تغییرات است. افزایش جمعیت، نحوۀ تمرکز جمعیت، تغییر الگوی معیشت، افزایش کیفی تقاضا در بخش کشاورزی و صنعت نیز از دیگر علل بحران آب در ایرانند. بخش قابل توجهی از جمعیت ایران در حوزۀ فلات مرکزی مستقر است. تقاضای زیاد آب و جریان کمتر آب در این منطقه، باعث شده تا بحرانهای منطقهای هم داشته باشیم. به علت کاهش آب دریافتی از طبیعت، ۱۳۰ میلیارد آب تجدیدپذیری که تا ده سال پیش دریافت میکردیم حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب کمتر شده و این در حالی است که الگوی مصرف آب در ایران اصلاح نشده و بخش زیادی از جمعیت ایران نیز در حوزۀ کمآب فلات مرکزی مستقر است.»
نقش مدیریت در بحران آب
این عضو جامعۀ مهندسان مشاور دربارۀ نقش مدیریت در بروز بحران آب گفت: «وقتی با کسری بیلان مواجهاید، مثلاً آب دریافتی شما ۳۰ میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده، و از سوی دیگر جمعیت کشور شما افزایش یافته و تحولاتی هم در الگوی مصرف و معیشت ایجاد شده، این عوامل تقاضا برای مدیریت موثرتر را افزایش میدهد. در شرایط بحرانی باید نحوۀ مدیریت را تغییر داد ولی ما در این زمینه کند عمل کردهایم و مثلاً مصرف آب در بخش کشاورزی کماکان در حال افزایش است و دلیل این امر هم سیاستی به نام «امنیت غذایی» است. ما در بخش کشاورزی افزایش راندمان و کاهش مصرف آب نداشتهایم. مثلاً آب را در یک مزرعه به شکل سنتی مصرف میکردیم با راندمان ۳۰ درصد. اما الان میزان آب کاهش یافته اما همان تقاضای قبلی با راندمان ۳۰ درصد باقی مانده است. مدیریت ما متناسب با شرایط بحرانی نبوده است. تحولات ساختاری و عدم آمادگی مدیریت برای مواجهه با شرایط بحرانی ناشی از این تحولات، هر دو، اهمیت دارند؛ با این تفاوت که تحولات ساختاری در همه جا اثر منفی داشته اما در بعضی کشورها با تخصیص یک سری امکانات و سرمایهگذاریهای بیشتر، بحران را کنترل کردهاند ولی ما در این زمینه ضعف داریم.»
شرایط ایران و اسرائیل متفاوت است
آقای حامدی دربارۀ مقایسههای مربوط به مهار بحران آب در ایران و اسرائیل گفت: «شرایط ما با شرایط اسرائیل فرق دارد. اسرائیل به اندازۀ یکی از استانهای کوچک ما هم نیست. شرایط اسرائیل با یک سری مناطق ما، مثل نوارهای ساحلی جنوب، از نظر میزان بارندگی انطباقهایی دارد ولی اسرائیل به دلیل وضعیت ویژه سیاسیاش در این منطقه، از بالاترین سطح تکنولوژی و سرمایهگذاری برخوردار است. اسرائیل بخش عمدۀ آبش را از طریق آبشیرینکن تامین میکند. برای استفاده از آبشیرینکن، باید بالاترین راندمان را داشته باشید. اگر هر متر مکعب آب استحصالی برای ما ۱۲۰ تومان تمام میشود، این رقم برای اسرائیل به واحد پول ما، تازه به قیمت سابق نه به قیمت امروز، دو هزار تومان میشود. ما به قیمت سابق باید برای استحصال هر متر مکعب آب از آب شیرین کن باید ۲ تا ۳ دلار هزینه کنیم و این حد از سرمایهگذاری، که اسرائیل و عربستان و امارات به آن مبادرت ورزیدهاند، برای ما ممکن نیست.»
وی دربارۀ علت این تفاوت چنین توضیح داد: «چون این کشورها هیچ منبع آب دیگری نداشتهاند که به آن اتکا کنند و در حقیقت مجبور بودهاند به این سرمایهگذاری کلان تن بدهند. برخی از منابع آب شیرینی که اسرائیل در اختیار دارد، آب مناطق اشغالی رود اردن است و جزو منابع ناپایدار است. بنابراین اسرائیل بر روی تاسیسات آبشیرینکن متمرکز شده است و این تاسیسات اولاً سرمایهبر است، ثانیاً آب استحصالیاش بسیار گران تمام میشود. ما نمیتوانیم همۀ پول نفت را هزینه کنیم برای آب. بودجه عمومی کشور ما و ادارۀ زندگی ۸۰ میلیون نفر ایرانی به یکی دو میلیون بشکه نفت متصل است که روزانه میفروشیم ولی عربستان با ۳۰ میلیون نفر جمعیت و اسرائیل هم با ۶ میلیون نفر، میتوانند از آبشیرینکن استفاده کنند. روش استحصال آب در اسرائیل و عربستان و امارات برای ما به لحاظ اقتصادی به صرفه نیست و حداکثر شاید بتوانیم در بخشهایی از کشور از چنین روشی استفاده کنیم.»
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در خرداد ماه سال جاری در پیامی ویدیویی به مردم ایران، از راهاندازی وبسایتی به فارسی برای آموزش ایرانیان جهت مقابله با بحران آب خبر داده بود.
افزایش جمعیت و بحران آب
محمدعلی حامدی در بخش دیگری از مصاحبه با یورونیوز درباره درستی یا نادرستی سیاست افزایش جمعیت در شرایطی که ایران دچار بحران آب است، گفت: «سیاستهای جمعیتی داستان پیچیدهای دارد و مجموعهای از عوامل در آن دخالت دارند و آب جزو آخرین پارامترهای موثر در این سیاست است. در ایران سیاستگذاری جمعیتی فقط بر اساس منابع اکولوژیک (آب، خاک، جنگل، مرتع و ...) صورت نمیگیرد؛ دلایل سیاسی و مذهبی و ژئوپولتیک ارجحیت دارند. ظرفیت برد (ظرفیت تحملپذیری محیط طبیعی برای استقرار جمعیت) مبنای سیاستگذاری جمعیتی در ایران نیست.
وی افزود: «اما اگر ما با توجه به ملاحظات دیگر یک سیاست جمعیتی تعیین کردیم، در حوزۀ آب باید سیاستهایی هم برای بهرهوری و صرفهجویی و تغییر الگوی مصرف اتخاذ کنیم تا بتوانیم با ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب، مثلاً ۱۵۰ میلیون نفر را تغذیه کنیم. متاسفانه چنین نگاهی در سطوح کلان مدیریت کشور دیده نمیشود. ما در کنار سیاست جمعیتی، باید سیاست توسعۀ تکنولوژی کشت فشرده را هم دنبال کنیم تا با استفاده از همین میزان آب، در شرایط گلخانهای، به بهرهوری بیشتری برسیم.»
رهبر ایران در مهر ماه ۱۳۹۱ سیاست کنترل جمعیت را که پس از پایان جنگ ایران و عراق و همزمان با آغاز ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی اتخاذ شده بود، اشتباه خواند و در اردیبهشت ۱۳۹۳ «سیاستهای کلی جمعیت» را ابلاغ کرد.
تحریمهای آمریکا کنترل بحران آب را دشوارتر میکند
آقای حامدی دربارۀ نقش تحریمها در بحران آب گفت: «آن حرف آقای روحانی که گفت تحریمها بر آب خوردن ما هم تاثیرگذار است، حرف درستی است. ما قبلاً بطری نیم لیتری آب را ۵۰۰ تومان میخریدیم. این رقم در واقع پول بطری آب بود نه پول آب. آب در ایران از بنزین هم ارزانتر است. به هر حال الان آن بطری نیم لیتری را هزار و ۲۰۰ تومان میخریم چون قیمت بطری، که محصول پتروشیمی است، افزایش یافته است. علاوه بر این، تصفیهخانههای آب تکنولوژی خاص خودشان را دارند و گاهی هفتاد درصد این تکنولوژی از خارج وارد کشور میشود. طبیعتاً تحریمها بر ورود این تکنولوژی به کشور تاثیر منفی میگذارند.»
رئیس جمهوری ایران در خرداد ماه ۱۳۹۴ در مراسم گرامیداشت محیط زیست گفته بود «تحریمها باید از بین برود تا مشکل محیط زیست و آب خوردن مردم حل شود» که این جملۀ او با انتقاد گستردۀ اصولگرایان مواجه شد.