«تعداد زیادی از بیماران من در طی این سالیان دراز، سالهای طولانی در خلوت خودشان، در باور گناه آلودی که در ذهنشان ساخته شده، از این دوگانگی که هیچ نقشی در آن نداشتهاند خودشان را لعن و نفرین کردهاند.»
همه انسانها در زندگی روزمره با مشکلات و گرفتاری های زیادی دست به گریبانند، اما مشکلات برخی ناخواسته است و انسان نقشی در ایجاد آن نداشته است. ترنسکشوال یا تراجنسیتی اصطلاحی است برای شناسایی کسانی که دارای هویت جنسیتی متناقض هستند و تطابقی میان هویت جسمی و اندام جنسی آنها وجود ندارد.
تعداد زیادی از بیماران من، سالهای طولانی در خلوت خودشان، در باور گناه آلودی که در ذهنشان ساخته شده، از این دوگانگی که هیچ نقشی در آن نداشتهاند خودشان را لعن و نفرین کردهاند.
متخصص جنسیت درمانی
من، من نیستم
دکتر شهریار کهنزاد متخصص جنسیت درمانی از جمله کسانی است که علاوه بر کار درمانی برای شناساندن و آگاهی دادن به جامعه در خصوص تراجنسیها تلاش میکند. او در مورد تراجنسیها چنین می گوید: «گروهی که شجاعت داشتهاند، جلو آمدهاند و گفتهاند "من این نیستم". من این تصویری که در آینه از خودم میبینم آنی نیست که با چشم بسته از تصویر خود دارم. من در تصویر خویشم چیزهایی را میبینم که درون آینه وجود ندارد و این مفهوم ساده و عوام فهم تراجنسیتی است. درد آور است که بگویم تعداد زیادی از بیماران من در طی این سالیان دراز، سالهای طولانی در خلوت خودشان، در باور گناه آلودی که در ذهنشان ساخته شده، از این دوگانگی که هیچ نقشی در آن نداشتهاند خودشان را لعن و نفرین کردهاند.»
**بیشتر بخوانید: **تفاوت جنس و جنسیت به زبان ساده
نخستین عمل تغییر جنسیت در ایران در اواسط دهه شصت خورشیدی و پس از فتوای آیت الله خمینی انجام شد. وی در سال ۱۳۴۳ در کتاب «تحریرالوسیله» عمل تغییر جنسیت را مجاز دانسته بود.
اگرچه از نگاه دینی و قانونی مشکلی پیش پای این گروه از افراد نیست اما همچنان مشکلات فراوانی بر سر راه زندگی آنها وجود دارد. تنهایی، عدم پذیرش از سوی خانواده و جامعه، مشکلات اقتصادی و مالی، یافتن کار مناسب وخشونت گریبانگیر تراجنسهاست.
«وقتی خودکار با کار میشود که شعورش بالا برود»
سامان ارسطو، بازیگر، نویسنده و کارگردان را شاید بتوان مشهورترین تراجنسی ایران نامید. او در سال ۱۳۷۰ خورشیدی به عنوان يک زن و با نام فرزانه ازدواج كرد. سامان بعد از یک سال از همسرش جدا شد، اما از این واقعه به عنوان یک «تجاوز روحی» یاد میکند که آثارش همواره با او خواهند ماند.
سامان بخشی از این زندگی را در نمایش «خودکار بیکار» روایت میکند. او در این اثر به معضلات و مشکلات تراجنسها میپردازد. موضوع اصلی نمایش درباره مسائل اجتماعی این قشر از جامعه است. "خودکار بیکار" ماجرای اتفاقات قبل و بعد از جراحی تراجنسها از زن به مرد و بالعکس است.
سامان ارسطو معتقد است که این کار نگاه متفاوتی به بحث تراجنسها و مشکلات آنها دارد. او درباره انتخاب عنوان نمایش میگوید: «خودكار بيكار يعنی انديشه بيكار، خود بيكار و پرداختش بيشتر بر اين مساله جلو میرود كه جامعه چطور بايد آگاه شود و خودكار با كار شود و راهی ندارد جز آنكه شعورش را بالا ببرد و شعارش را كم كند.»
بیشتر بخوانید: خطر بالای خودکشی در کمین دگرباشان جنسی
تلخ مثل خشونت
نمایش با خشونتی تلخ و شوکه کننده در بیرون از سالن تئاتر آغاز می شود و از همان ابتدا مخاطب را درگیر خود می کند و پس از آن بیننده وارد سالن شده و با ادامه نمایش همراه می شود.
سامان ارسطو درباره خشونت ابتدایی کارش اینطور میگوید: «اين خشونت عين واقعيت است و خيلي بدتر از اين بوده، چه در دوره من چه الان و اگر همين روال را پيش بگیریم در سالهای آينده اين خشونت و اعمال زور وجود دارد. پارکهای ما مركز بچه های ترانس شده بچه هایی كه جای خواب و زندگي ندارند، خانواده طردشان كرده، كار ندارند خيلی ها دانشجو بودند اما ترک تحصيل كردهاند و مثل يك كارگر جنسی كار میكنند كتک میخورند و هر كسی هم آنها را میبرد و هركاری كه دلش بخواهد با آنها انجام میدهد، فقط به خاطر جای خواب يا اندی پولی كه به دست میآورد.
نمایش خودکار بیکار با هدف آگاهیسازی اجرا میشود، بازیگران نمایش در تمام بخشهای اثر به صورت مستقیم با مخاطب صحبت میکنند. همچنین مخاطب با حضور روانشناس و تراجنسیها از مسائل اجتماعی و مشکلات آنها مطلع می شود.
بازیگران نمایش، از جنس خود نمایشند، تراجنسیهایی که مشکلات را تجربه کردهاند. اين آخرين كار سامان ارسطو و گروهش نخواهد بود. آنها معتقدند جامعه ايران بسيار بيشتر از اين ها نيازمند يادگيری و شناخت تراجنسیها و نحوه برخورد مناسب با آنهاست، از همين رو اميدوارند در كنار تلاش های خودشان، دولت و سازمان های مردم نهاد بيشتری برای كمک در اين صحنه حاضر باشند.