ریحانه مظاهری
طی روزهای گذشته بهای ارز در بازار ایران رکوردهایی تاریخی را به ثبت رسانده است. ارزش پول رایج ایران در برابر دلار روز دوشنبه تا ۱۸ درصد سقوط کرد.
سکوت دولت در میان التهاب بازار ارز و بحران موجود انتقادهایی را به همراه داشته است. در این زمینه با دکتر جمشید اسدی، پژوهشگر و مدرس رشته اقتصاد گفتوگو کردهایم. آقای اسدی آخرین کتاب خود تحت عنوان “رانت در جمهوری اسلامی ایران” را به اقتصاد ایران اختصاص داده است.
بهای ارز در ایران طی سالهای گذشته همواره دچار نوسان بوده است اما به نظر شما دلایل ثبت این رکورد بیسابقه چه بوده است؟
روند سنگین دستکم از یک سال گذشته با کاهش ارزش ریال و افزایش ارزش ارزهای خارجی همراه بوده است و در نتیجه این یک موضوع تازه نیست، هرچند که گاهی نوساناتی داشته است. علت عمده آنست که اعتماد شهروندان ایرانی به ریال کم است و میخواهند برای اطمینان از اینکه ثروتشان از بین نخواهد رفت، پول خود را تبدیل به ارز بین المللی کنند. به همین دلیل است که تقاضا برای ارز بین المللی بالا میرود و چون عرضه کم است قیمت افزایش مییابد.
ویکتوریا نولاند، سخنگوی وزیر امور خارجه آمریکا سقوط ارزش پول ایران را نشانه موفقیت آمیز بودن تحریمها علیه حکومت، برای توقف برنامه هستهای آن کشور عنوان کرده است. آیا این نوسانها به دلیل تاثیر تحریمهای بین المللی و تشدید آن طی یکماه گذشته بوده و یا در این بین سیاستهای اقتصادی دولت نیز تاثیر گذار بوده است؟
از آغاز حکومت جمهوری اسلامی متاسفانه سیاستهای اقتصادی بسیار بدی بر ایران حاکم بوده که به شدت به اقتصاد ایران لطمه زده و باعث ناتوانی آن شده است. البته بسیاری از مشکلات همچون تورم، بیکاری و سقوط تولید نفت قبل از تحریمها نیز وجود داشته است. این مشکلات با تحریمهای بین المللی تشدید شده است چراکه اقتصاد ایران متکی به نفت است و نفت نیز متکی به بازار بین المللی است.
به این ترتیب از نظر شما دلیل اصلی نوسانهای بازار ارز تحریمهای بین المللی بوده و لزوما سیاستهای داخلی اقتصاد ایران در این زمینه تاثیر خاصی نداشته است؟
دقیقتر این است که ساختار اقتصادی نامناسبی وجود دارد و سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی نیز در مخالفت با یک نظام پویا بوده است و در دوران آقای احمدی نژاد این سیاستها با واردات بیرویه و ریخت و پاشهای مالی به مراتب بدتر شد.
درواقع علت هر دو است، هم یک اقتصاد نابسامان به ویژه در دوران آقای احمدینژاد و تحریمها که این مشکلات را چند برابر کرده است.
بسیاری از مخالفان، دولت و شخص محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهوری دولت ایران را عامل نابسامانیهای بازار ارز میدانند و عنوان میکنند که دولت از نابسامانی بازار سود میبرد. آیا شما با این ایده موافق هستید؟
بله. آقای احمدینژاد نیز از این شرایط استفاده میکند به این ترتیب که در زمان افزایش تقاضا برای ارز هنوز مقداری ارز در اختیار دولت است. دولت از تفاوت نرخ بازار آزاد و نرخ رسمی ارز استفاده میکند تا بتواند بخشی از مشکلات مالی خود را پاسخ دهد. یعنی به عنوان یک شخص ثالث وارد بازار میشود و ارزی را که در اختیار دارد در بازار رسمی با قیمت بالاتر میفروشد.
میتوان گفت به همین دلیل است که دولت تاکنون هیچ راهکاری برای حل بحران موجود ارایه نداده است؟
اینکه دولت و نظام ایران رانت خوار است کاملا واضح و مسلم است. اما اینکه دولت این شرایط را برای استفاده از تفاوت نرخ ارز ایجاد کند آنهم تا این حد تفاوت نرخ ارز بعید است. این نکته اما کاملا واضح است که آقای احمدی نژاد در این شرایط میکوشد تا از این مخمصه فرار کند و به این تریتب با استفاده از سود موجود میان نرخ ارز رسمی و دولتی تلاش میکند تا مدتی دیگر نیز به حیات دولت خود ادامه دهد.
آیا نابسامانیهای بازار ارز در ایران برای مدتی طولانی ادامه خواهد یافت؟ پیش بینی شما برای آینده ارزش ریال چیست؟
با نهایت تاسف برای کشور ایران باید بگویم که این روند بدتر از گذشته ادامه خواهد داشت. مساله بسیار ساده است، به علت بیاعتمادی مردم ایران نسبت به شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و به ویژه سایه جنگ که بر سر ایران است، مردم یا قصد خروج از کشور دارند و یا دستکم پول و سرمایه خود را از ایران خارج کنند. یکی از شرایط خارج کردن سرمایه خرید ارز بین المللی در داخل کشور است. این امر سبب افزایش تقاضا برای ارز در ایران شده است.
اما در این بین دولت که درآمد اصلی آن متکی به نفت است نیز با مشکل فروش در بازار مواجه است و همزمان خزانه کشور نیز خالی است و با وجود تقاضای بالا برای ارز بین المللی دولت نمیتواند به همان میزان عرضه داشته باشد و به این ترتیب باید در انتظار افزایش بیشتر قیمتها باشیم و ارزش ریال نیز بیش از این سقوط خواهد کرد و میتوان گفت این به معنای فروپاشی کامل اقتصاد ایران است.
به نظر شما مهمترین نقطه ضعف اقتصاد ایران در حال حاضر چیست و دولت تا چه زمانی میتواند با این شرایط ادامه دهد؟
کشوری که ستون فقرات اقتصاد آن کالایی مثل نفت است که باید در بازار بین المللی به فروش برسد و به لحاظ سیاسی نیز با جامعه بین المللی تنش افروزی میکند، شرایط آن هیچگاه مناسب نخواهد شد. مهمترین راه حل برای این نظام تنش زدایی با جامعه بین المللی است و به خصوص در مورد پرونده هستهای باید خواست جامعه جهانی را بپذیرد، چرا که این هیچ فایدهای نیز برای کشور ندارد. البته من بعید میدانم که حکومت ایران با شرایط کنونی بتواند و بخواهد از تنشهای موجود بکاهد چراکه ریشه حیات این حکومت در تنشهای موجود است.