پانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی «روزهای رقص خانیا» در جزیره کرت یونان با حضور بیش از ۱۲۰ هنرمند رقص معاصر از سراسر جهان برگزار شد. این رویداد، با تأکید بر بُعد اجتماعی و سیاسی رقص، مجموعهای از اجراها و فعالیتهای فرهنگی را به نمایش گذاشت که هدف آن تقویت همبستگی و تعامل هنری با شهر و مردم است.
جشنواره «روزهای رقص خانیا» از ۲۱ ژوئیه تا ۲ اوت ۲۰۲۴ میزبان ۲۱ اجرا، ۱۲ سمینار، ۵ کارگاه، ۲ نمایشگاه و دهها رویداد جانبی بود. برگزارکنندگان میگویند هدف اصلی آن، ایجاد فضایی برای گفتوگو میان هنرمندان، ساکنان و گردشگران و ارائه تصویری متفاوت و انسانیتر از شهر خانیا در ماههای تابستان است.
این رویداد مهم، بُعد اجتماعی و سیاسی پررنگی را در قلب آثار فرهنگی و هنری خود جای داده تا بر اهمیت جمعگرایی تأکید کند. یکی از بزرگترین امتیازهای آن، افزون بر عشق فراوان برگزارکنندگانش به رقص و شهر خانیا، حضور داوطلبانی است که با تلاش خود نقش تعیینکنندهای در نتیجه نهایی ایفا میکنند.
خبرنگار یورونیوز سه روز را در این شهر گذراند و برنامه متنوع اجراها و رویدادهای جانبی را از نزدیک دنبال کرد.
سوفیا فالیرو، مدیر هنری جشنواره روزهای رقص خانیا درباره این جشنوار میگوید: «هدف ما این است که در ماههای تابستان، تصویری متفاوت، انسانیتر و گرمتر از شهر ارائه دهیم. امسال دستکم ۱۲۰ هنرمند رقص معاصر در جشنواره حضور داشتند و فکر میکنم این هدف محقق شد.»
برخی از آثار شاخص این جشنواره به شرح زیر هستند:
«سهگانه: به خاطر اوقات [خوش] قدیم»
این اثر مربوط به گروه سوئیسی «Pitt co» و به کارگردانی فیبی جوئیت، با الهام از تجربه شخصی او در مواجهه با زوال عقل پدربزرگش است که رابطه زمان، پیری و حافظه را کاوش میکند. در مسیر داستان، با یک مرد سالخورده، نسخه جوانتر او و معشوقش روبهرو میشویم که هرکدام نماینده لایهای از حافظه و هویت او هستند.
اولین اجرای این اثر در سال ۲۰۲۲ در رم برگزار شد. او میگوید: «این موضوع بسیار دشواری است. من در دهه سی زندگیام هستم و طبیعتاً نمیدانم ابتلا به زوال عقل چگونه است، اما میدانم آن سوی ماجرا بودن چه حسی دارد. این بیماری میلیونها نفر را در جهان درگیر کرده است. فکر میکنم اکنون حدود ۵۰ میلیون نفر در دنیا با زوال عقل زندگی میکنند و این رقم ظرف چند سال آینده به ۱۵۰ میلیون خواهد رسید. درمانی برای آن وجود ندارد. به همین دلیل احساس کردم باید درباره زوال عقل از طریق هنری سخن بگویم زیرا در گفتگو و تعامل انسانی است که ماهیت این بیماری را بهتر درک میکنیم.»
او در ادامه میگوید: «یک بار، لحظهای بهیادماندنی با پدربزرگم داشتم. کنار هم نشسته بودیم و از موضوعات مختلف حرف میزدیم که ناگهان گفت که "یادت هست آن سفر فوقالعاده به فرانسه را؟" نگاهش کردم و گفتم: "آن من نبودم، مادربزرگم با تو رفته بود". همانجا بود که بهنوعی شاهد محو شدن کامل مرز نسلها و زمان شدم. هدفم در این پروژه، کاوش این پرسش بود که چگونه درک ما از زمان از دست میرود.»
«فرار» اثر گروه اتریشی
شرکت رقص «لاروک» به سرپرستی «هلنه واینزیرل» بارها در جشنواره حضور یافته است. در اثر کنونی، «فرار»، این هنرمندان، مخاطب را به سفری ویژه میبرند که در آن اغراق و فروپاشی به تصویر کشیده میشود. در روزگاری که به نظر میرسد همهچیز داریم، رقصندگان روی صحنه، جهانی از خفقان را مینمایانند؛ جایی که هر فرد در جستجوی دریچهای برای آزادی، آرامش و سکوت درونی است.
تماشاگران در حلقهای پیرامون اجراگران نشسته و شاهد این تلاش فرساینده و این چرخه تکرارشونده هستند که خود نیز نمیتوانند از آن بگریزند. این اثر در سال ۲۰۱۹ میلادی اندکی پیش از همهگیری کرونا، در سالزبورگ خلق شد.
هلنه واینزیرل، طراح رقص و مدیر هنری شرکت میگوید: «زمانی که فرار را ساختم، حس میکردم در باتلاقی گیر افتادهام، مثل حیوانات کوچکی که بیوقفه روی چرخ در قفس میدوند. با خودم میگفتم که خب، چطور باید زندگیام را تغییر دهم؟ یا چه کنم تا از این سیستم بیرون بیایم؟....این بار، پروژه را بازآفرینی کردیم و رویکردی تازه به آن بخشیدیم. اکنون روی نظامهای دموکراتیک هم تمرکز کردهایم، چون معتقدم در اروپا و حتی در سطح جهانی، در وضعیت عجیبی نسبت به دموکراسی قرار گرفتهایم و باید دوباره برای آن مبارزه کنیم.»
«فرآیند مرد شدن» اثر کویندل اورتن
این اثر با ترکیب اجرا، ویدئوپروژکشن و مصاحبههای شخصی، ساختارهای مردانگی و نظامهای قدرت مردسالارانه را نقد میکند. اورتن میگوید: «میخواهم مخاطب به این بیندیشد که چگونه همه ما، با اجرای نقشهای جنسیتی، نظامی مبتنی بر قدرت و سلسلهمراتب ایجاد میکنیم. چگونه یک بدن، مردانگی تولید میکند؟»
این اثر با طنزی ظریف و تأثیری عاطفی، جنبههای گوناگون مردانگی، کلیشههای دوران مدرن و کدها و نگرشهای مردسالارانه جامعه را به تصویر میکشد.
او میگوید: «امیدوارم این اجرا، ساختار قدرت و سلسلهمراتب را به چالش بکشد همچنین بسیاری از ادعاهای زیستشناختی و جبر جنسیتی ــ مثل اینکه "همهچیز به دلیل تولد با کروموزوم XY اینگونه است" را زیر سؤال ببرد.»