شوالیه گل رز در فلورانس

با همکاری
شوالیه گل رز در فلورانس
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

فستیوال سالانه اپرای فلورانس، ماه مه امسال با اپرای “شوالیۀ گل رز” ساخته ریشارد اشتراوس در تأتر اصلی شهر “ماجو موزیکاله فیورنتینو” گشایش یافت.

اپرای رمانتیک “شوالیۀ گل رز” ماجرای عشقی است که در آغاز قرن هجدهم بین زنی سی ساله از خانواده نجبا و جوانی هفده ساله در وین شکل می گیرد.
شخصیت اصلی داستان، در پایان سی سالگی می فهمد که باید عاشق جوان خود، “کنت اکتاویان” را که فقط هفده سال دارد رها کند تا به سراغ معشوق جوان تری برود.

خواننده سوپرانو، “آنگلا دنوکه” در تمام طول زندگی حرفه ایش در این نقش بازی کرده است. او می گوید: “نکته جالب این نقش اینست که در مراحل مختلف زندگیتان نگاه متفاوتی به آن دارید، چون نقطه نظر شما به زندگی تغییر می کند. حالا که پیرتر شده ام، به مفهوم زندگی و شاید مرگ بیشتر فکر می کنم. قبلاً با این موضوع فاصله داشتم، الآن به این مقوله نزدیک ترم.”

“طبعاً موقعیت زن در این نقش تا حدودی روشن تر بیان می شود، من در زندگی خودم بدون اینکه بخواهم، از آزادی بیشتری برای تغییر مسایل برخوردارم، اما فکر می کنم بازی در این رل به من اجازه داد تا دیدم نسبت به این موضوع عمیق تر شود.”

اگرچه اکنون “آنگلا” بخشی از این اپرا به حساب می آید، اما“زوبین مهاتا” رهبر ارکستر شناخته شده جهانی برای اولین بار است که این اپرا را رهبری می کند. وی عقیده دارد که اولین اجرای اپرای “شوالیه گل رز” به این معنی نیست که این اپرا را نمی شناخته، بلکه از سال 1954 که به وین آمده به این اپرا گوش می داده و با آن ارتباط روحی داشته است.

وی می گوید: “والس زبان وین است، در اپراهای پیشین اشتراوس اصلاً والس وجود نداشته، اما در این اپرا جذاب ترین والس ها شخصیت های مثبت و منفی را در صحنه همراهی می کنند.” و می افزاید: “من اولین های زیادی داشته ام، اولین بار در وین با شوک فرهنگی روبرو شدم، اولین بار برف را دیدم، یک روز از خواب بیدار شدم و دیدم همه جا سفید شده است.اما بزرگترین شوک برای من گوش دادن به موزیک فیلارمونیک وین بوده است.”

“زوبین مهاتا” به یاد ندارد کی موسیقی را آغاز کرده است، “اولین باری که موسیقی شنیدم را به یاد نمی آورم چون زمانی بود که در خانه خودم بودم، قبل از اینکه صبح ها از خواب بیدار شوم، پدرم موسیقی می زد. بدون شک موسیقی زبان اول من بود.”

مهاتا از آرزوهایش می گوید: “من رویاهایی دارم. یکی از این رویاها اینست که مردم سرزمینم کشمیر در صلح به سر ببرند و راه حلی نهایی برای همجواری اقوام متفاوت پیدا کنند، با هم جمع شوند و بگویند بیایید دوستانه در کنار هم زندگی کنیم. دوست دارم در کشمیر ارکستری را رهبری کنم تا هندو و مسلمان با هم به موزیک گوش دهند. خیلی دلم می خواهد این کار را بکنم.”

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

رقابت فینالیست‌های جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکستر جوان

جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکسترجوان؛ مرحلهٔ نیمه‌نهایی

قهرمان؛ اثری پیشگامانه با هدف شکستن پیش‌فرض‌ها دربارهٔ اُپرا