در شرایطی که افکار عمومی ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل همچنان ملتهب است، آنچه امنیت مالی را تضمین میکند، بیش از هر چیز «طلا»ست؛ فلزی که برای بسیاری همچنان معتبرترین سپر در برابر تورم، تحریمها و سقوط ارزش ریال به شمار میرود.
بازاریان بازار بزرگ تهران میگویند هر خبر تازهای که درباره فعالشدن احتمالی «تحریمهای ذیل مکانیسم ماشه»، افت بیشتر ارزش ریال یا افزایش تنشهای منطقهای، منتشر میشود، موجی از مردم را به خرید «داراییهای با ارزشپایدار» سوق میدهد؛ داراییهایی از جمله دلار، طلا، نقره، الماس، رمزارزها و تا حدی سهام.
این نوع داراییهای قابلحمل توان حفظ ارزش پول را دارند و در مواقع بحران نیز بهآسانی قابل انتقالاند؛ موضوعی که ماههاست میان ایرانیان بهویژه با احتمال بروز جنگی دیگر با اسرائیل، پررنگتر شده است.
منصور، فروشنده ۲۸ ساله طلا و جواهر در بازار تهران، میگوید چنین اقبالی را به خرید طلا هرگز ندیده است.
او با درخواست ذکر نشدن نام خانوادگیاش برای پرهیز از پیامدهای احتمالی، توضیح میدهد: «در دو هفته گذشته شش کیلو طلا به مردم عادی فروختهام؛ تجربهای کاملا جدید برای من. مردم میترسند که پساندازشان بیارزش شود؛ برای همین برای خرید طلا عجله میکنند.»
بخشی از جامعه نیز مانند «بهزاد رشوند»، پدربزرگ ۵۷ ساله تهرانی ، طلا را تنها پناهگاه موثر در برابر تورم افسارگسیخته میدانند. او میگوید:«بهنظر من، طلا بهترین ابزار حفظ ارزش پول است. هر وقت درآمدی داشته باشم، فورا آن را به طلا تبدیل میکنم.»
افزایش جهشی فروش طلا در پایتخت
قیمت شمشهای یکگرمی طلای ۱۸ عیار در تابستان گذشته حدود ۱۱۵ میلیون ریال یعنی نزدیک به ۹۶ دلار با نرخ فعلی آن در بازار آزاد بود. هر قطعه سکه گرمی این روزها ۱۷۸ میلیون ریال معامله میشود، یعنی ۵۴ درصد بالاتر از نرخ تابستان گذشته و معادل ۱۴۸ دلار. قیمت تمام سکه طلا در ایران برای نخستین بار از ۱.۲ میلیارد ریال فراتر رفته است. بدین ترتیب، قیمت تمام سکه طلا از هزار دلار فراتر رفته و شمشهای یککیلویی نقره نیز نزدیک ۲ هزار دلار معامله میشدند. گزارشها حاکی است که با ادامه گرانی طلا، شمشهای کوچک نقره از ۱۰۰ گرم به بالا به گزینهای جدید برای سرمایهگذاری خانوادههای طبقه متوسط تبدیل شده است.
«فاطمه پارسا»، مادر ۴۷ ساله دو فرزند، اکنون از اینکه ارثیه پدریاش را صرف خرید آپارتمان در تهران کرده پشیمان است. او میگوید: «با افزایش قیمت جهانی طلا، گاهی آرزو میکنم کاش بهجای ملک، طلا خریده بودم؛ ارزش داراییهایم خیلی بیشتر رشد میکرد. حالا بهنظر میرسد سرمایهگذاری روی نقره هم ارزشمند باشد، بهخصوص برای آینده بچههایم.»
در ماههای اخیر، افزون بر گرانی گسترده کالاها و خدمات، گزارشهایی از تعدیل گسترده نیروی کار در اقتصاد ایران منتشر شده؛ تعدیلهایی ناشی از مشکلات کمبود برق، افت تقاضای مصرفکننده و تحریمها. «امیر رمضانی»، از معاملهگران برجسته طلای تهران، میگوید برخی خانوادههای مرفه برای حفظ سطح زندگی خود ناچار شدهاند بخشی از داراییهایشان را بفروشند.
او میگوید: «امروز درآمدهایشان با سبک زندگیشان همخوانی ندارد. برای حفظ همان سبک، خیلیها طلا و جواهراتشان را میفروشند.»
طلا و نقره بهویژه پس از آن اهمیت بیشتری یافتند که آمریکا به سراغ محدودکردن فعالیت ایرانیها در بازار رمزارز رفت؛ حوزهای که پیشتر یکی از راههای مردم برای حفظ ارزش داراییشان بود.
«حمید سفری»، فروشنده تجهیزات صوتی، میگوید: «هر وقت پولی برای پسانداز داشته باشم، بلافاصله آن را به طلا تبدیل میکنم. در طول تاریخ، طلا همیشه ارزشش را حفظ کرده و حتی بالا هم رفته است. اگر میخواهیم زندگی بهتری بسازیم باید از تاریخ درس بگیریم.»
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
نگرانی از قابلحمل بودن داراییها در بحبوحه تنشهای نظامی
در همین حال، سرمایهگذاران ثروتمندتر نیز به خرید الماس و سایر سنگهای قیمتی روی آوردهاند؛ داراییهایی کوچک، پرارزش و به سادگی قابلحمل. جواهرفروشان در تهران و مشهد از رشد تقاضا برای سنگهای کوچک اما باکیفیت خبر میدهند؛ بازاری که پیشتر بیشتر مورد توجه تجار بود اما اکنون نظر طبقه متوسطِ مرفه را نیزجلب است.
اقتصاد ایران همچنان زیر فشار شدید تحریمهای بینالمللی است که مسیر سرمایهگذاری خارجی را مسدود و دسترسی کشور را به نظام مالی جهانی محدود کرده است. سالها محدودیت، صنایع داخلی را فرسوده و امکان نوسازی بسیاری از بخشها را سلب کرده است. برای کسانی که قصد انتقال سرمایه به خارج را دارند نیز، ارز و جواهرات تقریبا تنها ابزار باقیمانده است.
دلیل دیگری هم هست که کمتر دربارهاش صحبت میشود: داشتن داراییهایی که در صورت بروز جنگ، قابلانتقال باشند. باور بر این است که دهها هزار نفر از ساکنان تهران در جریان جنگ ۱۲ روزه به شمال کشور یا مناطق روستایی پناه بردند.
آنها با صفهای طولانی در فروشگاهها، ازدحام جمعیت و دستگاههای خودپردازی روبهرو شدند که یا خالی از پول بودند یا از کار افتاده بودند. بسیاری، هر چه پول نقد یا دارایی کوچک و ارزشمند داشتند، با خود بردند.
این وضعیت سابقه تاریخی هم دارد. بسیاری از کسانی که در دهه ۱۳۶۰ از شهرها در جریان جنگ ایران و عراق گریختند، هرچه میتوانستند با خود بردند. همچنین در پی وقوع انقلاب ۱۳۵۷، افراد وابسته به حکومت شاه بخشی از داراییهای قابل تبدیل خود را به خارج بردند. آن زمان که ریال در اوج تاریخی خود بود، به دلیل ازدحام خریداران در بازار سیاه نرخ برابری آن مقابل دلار آمریکا به ۱۲۰ به یک رسیده بود؛ نرخی که پیشتر ۷۰ ریال بود.
«احمد»، واردکننده ۴۹ ساله پارچه، میگوید بهدلیل شرایط کنونی ایران، قصد دارد باقیمانده موجودی کالاهایش را بفروشد و کل داراییاش را به ارز تبدیل کند.
او توضیح میدهد: «خانه یا ماشینم را نمیتوانم با خودم ببرم، اما دو ماه است که همه داراییهای نقدم را تبدیل به ارز و طلا کردهام. در شرایط اضطراری، باید بتوانم داراییهایم را همراه خودم ببرم.»