گشتی در بازار تهران آن هم در آستانه بلندترین شب سال، نشان میدهد گرانی سرسامآور، سفرههای یلدا را کوچکتر کرده است؛ از قیمت انار و هندوانه گرفته تا آجیل، همه چیز گرانتر از سالهای قبل است. با این حال، بسیاری از مردم تلاش میکنند چراغ امید و شادی را تا پایان این شب طولانی روشن نگه دارند.
در آخرین ساعات آخرین شب پاییز، ایرانیان هر سال مراسم شب یلدا را در خانههای خویش یا در کنار دوستان و بستگانشان سپری میکنند؛ شبی طولانی، که با دورهمی و مهمانی و جشن، تا پاسی از بامداد به خوشی و خنده و رقص و شادی و خوردن و نوشیدن سپری میشود.
سالها و بلکه قرنهاست که ایرانیان شب یلدا را به یکدیگر تبریک میگویند و جشن میگیرند ولی در ایران باستان، یلدا نماد «بلندترین تاریکی سال» بود و هم از این رو شبی شوم و خطیر قلمداد میشد؛ چراکه تاریکی و ظلمت در فرهنگ ایران باستان ناخوشایند و نکوهیده بود.
در ایران باستان هم البته ایرانیان در شب یلدا دور هم جمع میشدند، ولی برای اینکه طولانیترین ظلمت و سیاهی سال را تنهایی سپری نکنند. آنها با خویشان و عزیزان و رفیقانشان در کنار آتش مینشستند و میگفتند و میخوردند و مینوشیدند تا «تاریکیِ دراز» را به سلامت پشت سر بگذارند و به خورروز برسند.
خورروز یا روز خورشید، نخستین روز دی ماه بود که ایرانیان آن و دو روز پس از آن را به شکرانه عبور از یلدا جشن میگرفتند. در آن سه روز فقط جشن و شادی برقرار بود و کسی کار نمیکرد. همه دست از کار میکشیدند و عبور از تاریکی را جشن میگرفتند.
نوعی انقطاع فرهنگی بین ایران پس از اسلام و قبل از اسلام، به تدریج موجب دگردیسی شب یلدا در فرهنگ ایرانیان شد و هم از این رو ایرانیان از مدتها قبل، شب یلدا را به جای شوم پنداشتن، گرامی میدارند.
در پایان امروز نیز مهمانیها و دورهمیهای شب یلدا در خانههای بسیاری از مردم ایران برگزار میشود و طنین موسیقی و شادی و خوشی در کوچههای شهرهای گوناگون ایران میپیچد؛ صدایی که در ایران پس از انقلاب چندان باب طبع اسلامگرایان حاکم بر ایران نبوده است.
هر چند که اکنون روزگار دیگری است و حکومت اسلامی چندان کاری به رقص و شادی مردم در خانههایشان ندارد، اما بحران اقتصادی شدیدی که گریبانگیر جامعۀ ایران شده، تا حد زیادی از رونق شب یلدا در زندگی مردم ایران کاسته است؛ وضعیتی که از نظر اکثر ایرانیان محصول عملکرد نظام جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و بینالملی است.
اینکه مردم ایران در این شرایط سخت معیشتی، شب یلدا را چگونه جشن میگیرند، سؤالی است که پاسخ آن را تا حدی میتوان در گفتوگو با مردم عادی و فروشندگان مواد خوراکی مرتبط با مهمانیهای شب یلدا دریافت.
در بازار تجریش اگر قدم بزنید، قیمت میوهها و انواع آجیل حسابی جلب توجه میکند. یک کیلو انار شیراز، ۳۰۰هزار تومان. قیمت یک کیلو انار در شهریار، شهری در ۴۰ کیلومتری تهران با جمعیتی بالغ بر سیصدهزار نفر، ۲۰۰ هزار تومان است.
در اوایل دهه ۱۳۶۰ با ۳۰۰هزار تومان میشد یک خانۀ ویلایی بزرگ در شهر فردیس خرید. با ۲۰۰ هزار تومان هم به راحتی میشد یک واحد آپارتمان بزرگ در شهریار خرید. اما الان با چنان پولهایی در تهران و اطراف تهران فقط میشود یک کیلو انار خرید.
محمد، میوهفروش محله یوسفآباد تهران، میگوید در نیاوران به مناسبت شب یلدا، نه یک کیلو بلکه یک عدد انار درشت بزرگ به قیمت ۳۰۰هزار تومان فروخته میشود.
با اینکه قاعدتا قیمت میوه و سایر محصولات خوراکی، در جنوب شهر تهران ارزانتر از شمال شهر است، ولی محمد میگوید: «در محلات پایین شهر هم، بعضی میوهفروشها میوههای بسیار مرغوب را به قیمت گران، یعنی قیمتی همانند محلات اسم و رسمدار شمال شهر میفروشند.»
محمد میگوید: «در این یکی دو روز منتهی به شب یلدا، فروشمان بیشتر از روزهای قبل نشده است.» از او میپرسم مردم بیشتر چه میوههایی برای شب یلدا میخرند؟ میگوید: «انار و هندوانه و خرمالو و ازگیل و انگور.»
قیمت خرمالو در میوهفروشی روبروی مغازۀ محمد، ۲۹۰ هزار تومان است. از محمد میپرسم یک کیلو خرمالو پارسال شب یلدا چند تومان بود؟ میگوید ۱۸۰ هزار تومان. و اضافه میکند: «قیمت خرمالو، پارسال بسته به کیفیت خرمالو، در اکثر محلات تهران بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بود ولی الان کیلویی ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان شده.»
به غیر از انارهای لاکچری بعضی مغازههای شمال شهر، به گفتۀ محمد، قیمت یک کیلو انار در تهران از ۱۰۰ هزار تا ۴۰۰ هزار تومان متغیر است؛ بسته به کیفیت و اندازه و محل فروش انار.
در مجموع به نظر میرسد که قیمت میوههای مناسب شب یلدا، نسبت به یلدای سال قبل، تقریبا یکونیم برابر شده. یعنی قیمت هندوانه و انار و خرمالو و غیره نسبت به آخر پاییز پارسال، دو برابر نشده است.
از گفتههای محمد و چند میوهفروش دیگر در محلات امیرآباد و عباسآباد و نازیآباد این طور برمیآید که میوههای بازارهای بزرگ، موسوم به بازار روز، کیفیتشان پایینتر از میوههای مغازهدارهای بخش خصوصی است، ولی اکثر مردم ترجیح میدهند میوه را از بازارهای بزرگ بخرند چونکه قیمت میوه در این بازارها، بوضوح ارزانتر است.
محمد نهایتا به یورونیوز میگوید: «افزایش قیمتها نسبت به شب یلدای سال قبل، در کاهش خرید میوه از سوی مردم، تاثیر اندکی داشته است. مردم هر طور که هست، میوۀ شب یلدایشان را میخرند. البته بعد از یلدا، چند روزی کاسبی ما کساد میشود.»
اگر گفتههای محمد را با حرفهای خسرو، آجیلفروش محلۀ نارمک، مقایسه کنیم، به نظر میرسد که میوۀ شب یلدا برای مردم مهمتر از آجیل است چونکه خسرو میگوید: «مردم اکثرا باسلق و شکلات و چیزهای ارزان میخرند. آجیل نمیخرند. آجیل نسبت به پارسال تقریبا چهل درصد افزایش قیمت داشته و مردم نمیآیند یکی دو کیلو آجیل بخرند.»
یورونیوز فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در نارمک هم مثل تجریش، به گفته خسرو، قیمت آجیل از ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان شروع میشود تا ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. قیمت سال قبل را میپرسم و خسرو میگوید پارسال قیمت آجیل از ۷۵۰ هزار تومان بود تا ۱ میلیون تومان.
آجیل شب یلدا مخلوطی از پسته و بادام و مغزیجات دیگر است. از خسرو میپرسم مردم آجیل نامخلوط هم میخرند؟ خسرو ظرف پسته را نشان میدهد که قیمت یک کیلویش ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است. سپس میگوید: «پسته الان با دلار بالا و پایین میشود.» کنار ظرف پسته هم ظرف بادام هندی قرار دارد و روی آن نوشته شده: کیلویی ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان.
از خسرو میپرسم امروز یا دیروز کسی آمده است که یک کیلو بادام هندی بخرد؟ جوابش منفی است. دربارۀ پسته اما میگوید: یک کیلو پسته را میخرند برای کادو دادن. اما اگر کسی بخواهد آجیل را برای خودش مخلوط کند، صد یا دویست گرم بادام هندی و پسته میخرد. ولی اگر جایی دعوت باشد و بخواهد آجیل را به عنوان کادو ببرد، یا مثلا بخواهد به کارفرمایش کادو بدهد، یک کیلو پسته میخرد و آن را با چیز دیگری مخلوط نمیکند.»
خسرو میگوید: «دو سال قبل، افراد زیادی میآمدند و چهار یا پنج کیلو پسته میخریدند. اما الان حداکثر یک کیلو پسته میخرند. آن هم برای کادو دادن.»
از او میپرسم دو سال قبل آجیلِ درهمِ شب یلدا را چند کیلو میخریدند؟ خسرو میگوید: «همه حداقل یک کیلو میخریدند اما الان به ندرت یک کیلو میفروشم ولی پسته یا بادام هندی را حتی پنجاه گرم هم میخرند. یعنی حتی پولشان نمیرسد که دویست گرم پسته یا بادام هندی بخرند. اوضاع اقتصادی نابسامان، بوضوح در بازار آجیل تاثیر داشته است. مثلا گز ساعدینیا، با پسته ۴۲ درصدش، ده روز قبل ۸۵۰ هزار تومان بود ولی الان قیمتش شده ۱ میلیون و ۱۲۵ هزار تومان. به همین دلیل این روزها گز ساعدینیا را اصلا از ما نخریدهاند. اما یکی دو سال قبل این گز را روی هوا میبردند و کل قفسۀ گز ما خالی میشد. پارسال شب یلدا، قیمت این گز تقریبا نصف امسال بود. یعنی ۶۵۰ هزار تومان. مردم امسال برای شب یلدا، به جای آجیل، بیشتر شکلاتهای ایرانی و باسلق و گاهی هم برگههای هلو و انجیر از ما خریدند.»
اما خوراک مردم در شب یلدا فقط میوهجات و تنقلات نیست. شام شب یلدا معمولا خالی از مرغ و بویژه گوشت نیست. مرغ در اکثر شهرهای کشور به طور میانگین کیلویی ۱۶۰ هزار تومان است ولی در مرغفروشیهای استان تهران غالبا کیلویی ۱۷۵ هزار تومان فروخته میشود. در استان فارس قیمت یک کیلو مرغ حتی بالاتر از تهران است. یعنی ۱۸۰ هزار تومان.
مرتضی، قصاب حوالی میدان انقلاب تهران، درباره مقدار فروش گوشت در قصابیاش در پایان پاییز امسال نسبت به یلدای سال قبل، میگوید: «خرید مردم نسبت به پارسال کمتر شده. یک سری از مردم درآمد کافی دارند و گوشت میخرند ولی یک سری از مردم نمیتوانند گوشت بخرند. قدرت خرید مردم خیلی کم شده. ما هر سال حوالی شب یلدا بین سی تا چهل گوسفند میفروختیم ولی امسال فقط بیست تا گوسفند فروختیم. در واقع امسال هیچ خبری نبود چون مردم پول کافی برای خرید گوشت ندارند. سالهای قبل این طور نبود.»
مرتضی درباره افزیش قیمت گوشت از یلدای پارسال تا امسال میگوید: «قیمت گوشت تقریبا چهل درصد افزایش یافته. ما گوشت شقه را کیلویی ۸۲۰ هزار تومان میفروشیم. ولی شقه گوسفندی، پارسال تقریبا کیلویی ۶۵۰ هزار تومان بود. گوشت چرخشده گوساله نسبت به سه ماه قبل سی درصد گران شده است. الان قیمتش ۱ میلیون و ۱۴۰ هزار تومان است ولی شب یلدای پارسال تقریبا ۷۷۰ هزار تومان بود. گوشت چرخشده گوسفندی هم فقط طی همین دو سه ماه ۳۰۰ هزار تومان گران شده و قیمتش تقریبا مثل گوشت چرخشدۀ گوساله است. البته این گوشت با استخوان است. یعنی با استخوان یک کیلو است و بعد از جدا کردن استخوانش، آن را چرخ میکنیم. اما اگر بدون استخوان باشد، میشود کیلویی ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. مردم اکثرا با استخوان میخرند. یا میگویند آن را با گوشت چرخشده گوساله مخلوط کنیم.»
مرتضی، برخلاف محمد میوهفروش، میگوید: «این طور نیست که شب یلدا مردم هر طور که شده گوشت مورد نیازشان را بخرند. آنها امسال برای شبنشینیِ یلدا بوضوح کمتر از پارسال گوشت خریدند.»
به رغم فشارهای اقتصادی و تنگناهای معیشتی، به نظر میرسد که مردم ایران «سلاح شادی» را از کف نمینهند. سفرۀ شب یلدا را میتوان سادهتر چید ولی رقص و شادی و دیدار را فراموش نکرد. که به قول محمدرضا شجریان «زندگی جز دیدار نیست». دیدارهایی به شادی و مهربانی، که مرهمیست بر رنج ناکارآمدیهای حکومتی که غالبا در کار سختگیری با مردم بوده و گریستن و عزاداری را از شادی و خنده و خوشی، خوشتر دارد.
در بازار تجریش، در کنار قیمت سرسامآور آجیل و میوه، رقص شاد بیتا، دختر زیبای تهرانی، به اتفاق آن بانوی میانسال، گویی مظهری از عزم ملت ایران بر پاسداشتن «منطق زندگی» است. انگار که در این زمانۀ پرعسرت، زبان حال ایرانیان خطاب به «شاد زیستن»، در این شعر شاملو متبلور میشود:
تو را برگزیدهام
رَغمارَغمِ بیداد.