Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

«آذربایجان مال ایرانه»؛ تراکتور، کریم باقری، پرسپولیس و علی دایی؛ حق با کیست؟

کریم باقری
کریم باقری Copyright  خبرآنلاین
Copyright خبرآنلاین
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار
همرسانی نظرها
همرسانی Close Button

احتمالا کمتر طرفدار فوتبالی در ایران پیدا شود از کریم باقری، بازیکن پیشین زاده تبریز فوتبال ایران تنفر داشته باشد؛ به جز گروهی از همشهری‌های این مربی کنونی باشگاه پرسپولیس تهران.

کریم باقری، یکم اسفند سال ۱۳۵۲ در تبریز به دنیا آمد و با آغاز دوران فوتبالش، با دو سال حضور در تیم تراکتورسازی تبریز، به فوتبال ایران معرفی شد. او بعدها سر از پرسپولیس درآورد، مدتی هم در آلمان درخشید و پس از بازگشت به ایران، تا آخرین روز فوتبالی‌اش پیراهن سرخ‌پوشان تهرانی را بر تن کرد.

باقری به‌عنوان کاپیتان پرسپولیس و تیم ملی، از معدود بازیکنان فوتبال ایران است که حتی هواداران تیم‌های رقیب هم اگر نگوییم به او علاقه داشتند، دست‌کم به این بازیکن «شماره ۶» احترام می‌گذاشتند؛ برخوردی که ریشه در سال‌ها رفتار او، چه در زمین فوتبال و چه خارج از مستطیل سبز، داشت.

اما در این میان یک استثنا وجود دارد و آن هم زادگاه این بازیکن است. در حالی که عموما بازیکنان، بازیگران، سیاستمداران و دیگر چهره‌های شناخته‌شده در شهر محل تولد خود از محبوبیت بیشتری برخوردارند، این قاعده درباره کریم باقری در استان آذربایجان شرقی تا حدی متفاوت بوده است.

قصه تراکتور

تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز که چند سالی است نام خود را به «تراکتور آذربایجان» تغییر داده، از جمله باشگاه‌های ریشه‌دار فوتبال ایران به شمار می‌رود؛ تیمی که دهه‌ها بازیکنان بومی از استان‌های آذربایجان را به فوتبال کشور معرفی می‌کرد. با این حال، این تیم چه پیش از انقلاب ۵۷ و چه پس از آن، در دهه‌های ۶۰، ۷۰ و حتی تا اواخر دهه ۸۰، عموما تیمی متوسط به حساب می‌آمد که گاه‌به‌گاه در یک فصل خاص می‌توانست با نمایش‌هایش توجه‌ها را جلب کند.

در سال ۱۳۸۸ اما، تراکتورسازی تحت مالکیت سپاه پاسداران قرار گرفت و هم‌زمان، پس از حدود یک دهه غیبت، توانست به لیگ برتر فوتبال ایران بازگردد. در آن مقطع، نه‌تنها هواداران تبریزی، بلکه بسیاری از علاقه‌مندان فوتبال در سراسر کشور، بازگشت این تیم پرطرفدار به لیگ برتر را اتفاقی مثبت می‌دانستند؛ بازگشتی که شور و شوق بیشتری به فوتبال باشگاهی ایران داد.

اما این شور و شوق، به‌تدریج رنگ و بوی دیگری گرفت. ورود برخی مفاهیم ناسیونالیسم قومی و حتی تمایلات جدایی‌طلبانه به سکوهای ورزشگاه سهند، یا همان یادگار امام تبریز، کم‌کم شنیده شد. این در حالی بود که تراکتور دیگر آن تیم بازیکن‌ساز گذشته نبود. در دوران مالکیت سپاه پاسداران، این باشگاه امکان جذب بازیکنان سرباز را پیدا کرد و توانست ستاره‌های تیم‌های دیگر را بدون صرف هزینه‌های سنگین به خدمت بگیرد.

پس از حدود یک دهه، سپاه پاسداران مالکیت این تیم را به محمدرضا زنوزی، از تاجران نزدیک به محمود احمدی‌نژاد، واگذار کرد. زنوزی در سال ۱۳۸۹ به عنوان خریدار خودروی شخصی معروف پژو ۵۰۴ محمود احمدی‌نژاد شناخته شد؛ زمانی که رئیس‌جمهور وقت اعلام کرده بود خودروی خود را به مزایده می‌گذارد. از همان مقطع، نام زنوزی بیش از پیش بر سر زبان‌ها افتاد و تصاویر متعددی از او در کنار احمدی‌نژاد منتشر شد که از روابط نزدیک این تاجر میلیاردر با رئیس‌جمهور وقت حکایت داشت.

زنوزی در سال‌های حضورش در فوتبال، هزینه‌های هنگفتی انجام داد و برای سال‌ها، بسیاری از بازیکنان داخلی برای دستمزدهای بالاتر راهی تراکتور شدند. با این حال، او در دهه ۹۰ مدتی به دلیل بدهی‌های بانکی بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شد. با وجود این، در تمام این سال‌ها پرسش‌هایی درباره منبع ثروت و نحوه هزینه‌کردهای زنوزی مطرح بوده است.

آیا من در برابر فرزندانم بابت توهین به ترک‌زبان‌ها خجالت کشیده‌ام یا نه؟ پاسخ روشن است: بله، خجالت کشیده‌ام؛ اما نه امروز. من آن احساس را چند سال پیش، در کنار آقای علی دایی، زمانی تجربه کردم که در خانه خودمان در تبریز مورد توهین و بی‌احترامی قرار گرفتیم
کریم باقری

با این همه، برای هواداران تراکتور، زنوزی امروز چهره‌ای محبوب به شمار می‌رود؛ چرا که فصل گذشته برای نخستین بار این تیم را به قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران رساند. هرچند این رابطه همیشه چنین نبوده و در سال‌های قبل، انتقادها از زنوزی به جایی رسید که او چندین بار از خستگی و تصمیم به واگذاری باشگاه سخن گفت.

«آذربایجان مال ایرانه»

ماجرای کریم باقری و همشهریانش اما به امروز و دیروز محدود نمی‌شود. سال‌هاست که در تبریز برخورد گرمی با این ستاره پیشین فوتبال ایران نمی‌شود. در سپتامبر ۲۰۱۰، یعنی بیش از ۱۵ سال پیش، در دیدار پرسپولیس و شهرداری تبریز، سرخ‌پوشان تهرانی با هدایت علی دایی و کاپیتانی کریم باقری به مصاف تیم تبریزی رفتند. آن مسابقه جنجالی در نهایت با تساوی ۱–۱ به پایان رسید.

در جریان آن بازی، هواداران تبریزی بارها به کریم باقری فحاشی کردند و سنگ‌پراکنی‌ها در طول مسابقه باعث شد علی دایی در کنفرانس خبری پس از بازی، جملاتی را بر زبان بیاورد که هنوز هم در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شود.

دایی در آن روز، با انتقاد از شعارهای تجزیه‌طلبانه در ورزشگاه تبریز، خطاب به خبرنگاران گفت: «اینجا ایران است، آذربایجان مال ایران است. اینکه افرادی برای هدف‌های دیگر غیرفوتبالی به ورزشگاه می‌آیند، موضوع دیگری است.»

اشاره علی دایی، به شعارهایی بود که گروه‌هایی از جریان‌های پان‌ترک و طرفدار جدایی از ایران و پیوستن به جمهوری آذربایجان سر می‌دادند. دایی همچنین به‌شدت نسبت به فحاشی به کریم باقری، که به گفته او افتخار فوتبال تبریز و ایران است، واکنش نشان داد.

در مقابل، بخشی از هواداران تراکتور همواره این انتقاد را به بازیکنان همشهری خود که در پرسپولیس حضور دارند وارد می‌کنند که چرا هنگام توهین به آذری‌زبان‌ها در ورزشگاه‌های تهران سکوت می‌کنند.

آتش بالاگرفته بحران

حضور دوباره پرسپولیس در تبریز، در دیداری که ابتدا اعلام شده بود به دلیل حواشی سال‌های گذشته بدون تماشاگر برگزار می‌شود، بار دیگر جنجالی شد. طبق معمول، سنگ‌پراکنی و فحاشی در ورزشگاه تبریز تکرار شد و این بار نیز کریم باقری، که اکنون مربی پرسپولیس است، به‌طور مشخص هدف توهین‌ها قرار گرفت.

فارغ از حضور کریم باقری، این مسابقه حساسیت‌های دیگری هم داشت؛ حضور پنج تا شش بازیکن پیشین پرسپولیس که در سال‌های اخیر با دریافت مبالغ بالاتر به تراکتور پیوسته‌اند، باعث شده تقابل این دو تیم به چیزی فراتر از یک مسابقه فوتبال تبدیل شود.

از شما [کریم باقری] می‌خواهیم بار دیگر تاریخ را مرور کنید. تاریخ فراموش نمی‌کند سکوت‌ها را و بی‌تردید، در جایی دیگر از همین تاریخ و در ورزشگاهی دیگر، همان سکوت مایه شرمساری خواهد شد
بیانیه باشگاه تراکتور

در چنین فضایی، فحاشی‌ها به کریم باقری کار را به جایی رساند که اهالی فوتبال از تیم‌های مختلف، از استقلال و پرسپولیس گرفته تا پیشکسوتان فوتبال ایران، از این مربی که همواره از حاشیه دوری کرده، حمایت کردند.

باشگاه تراکتور اما در بیانیه‌ای که به‌نوعی بنزین روی آتش بود، به‌جای محکوم کردن این رفتارها، تلاش کرد اصل ماجرا را نادیده بگیرد و انتقادها را «صحنه‌سازی برای زیر سؤال بردن موفقیت‌های تیم» توصیف کند.

رویکردی که البته تنها مختص تراکتور نیست و در سال‌های اخیر، تقریبا کل فوتبال ایران به این آفت گرفتار شده است؛ جایی که هر بازیکن، مدیر، باشگاه یا هوادار، به‌جای محکوم کردن رفتار نادرست خودی، تلاش می‌کند با فرافکنی، دیگران را مقصر جلوه دهد.

بیانیه باشگاه تراکتور آن‌قدر عجیب بود که سکوت همیشگی کریم باقری را شکست. او که سال‌ها در برابر فضای شکل‌گرفته در تبریز سکوت کرده بود، این بار در بیانیه‌ای واکنش نشان داد. باقری در بخشی از این بیانیه نوشت: «آیا من در برابر فرزندانم بابت توهین به ترک‌زبان‌ها خجالت کشیده‌ام یا نه؟ پاسخ روشن است: بله، خجالت کشیده‌ام؛ اما نه امروز. من آن احساس را چند سال پیش، در کنار آقای علی دایی، زمانی تجربه کردم که در خانه خودمان در تبریز مورد توهین و بی‌احترامی قرار گرفتیم.»

این واکنش باعث شد باشگاه تراکتور بار دیگر بیانیه‌ای صادر کند و این بار مستقیماً به این بازیکن پیشین خود بتازد. در بیانیه جدید آمده است: «از شما می‌خواهیم بار دیگر تاریخ را مرور کنید. تاریخ فراموش نمی‌کند سکوت‌ها را و بی‌تردید، در جایی دیگر از همین تاریخ و در ورزشگاهی دیگر، همان سکوت مایه شرمساری خواهد شد.»

اشاره این بیانیه به این موضوع بود که چرا کریم باقری هنگام توهین به آذری‌زبان‌ها در ورزشگاه آزادی سکوت کرده است. اما بخش پایانی بیانیه، عجیب‌تر از همه بود؛ جایی که مسئولان باشگاه به‌نوعی تلویحا تایید می‌کنند چون باقری در جایی سکوت کرده، روزی باید هزینه‌اش را بپردازد.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

ماجرای ورزشگاه‌های تبریز، به‌ویژه دیدارهای تراکتور مقابل پرسپولیس، سال‌هاست چنین فضایی دارد و سیاست‌های فدراسیون فوتبال، از جمله محرومیت تماشاگران یا برگزاری مسابقات بدون تماشاگر، نتوانسته تغییری در این وضعیت ایجاد کند.

اتفاقی که به نظر می‌رسد ریشه در مسائل غیرفوتبالی دارد و نیازمند بررسی دقیق‌تر از سوی متخصصان مسائل قومیتی و جامعه‌شناسان است تا ابعاد، چرایی و شیوه مدیریت آن روشن‌تر شود.

رفتن به میانبرهای دسترسی
همرسانی نظرها

مطالب مرتبط

جواد خیابانی: آدم پاک فوتبالیست نمی‌شود؛ ورزش یعنی دو میدانی و ژیمناستیک

فوتبال یا ساکر؛ آیا دونالد ترامپ نام ورزش پرطرفدار را تغییر می‌دهد؟

«زیباترین بازی جهان»؛ پاپ فرانسیس عاشق فوتبال بود