مناظرۀ دو تن از روحانیون شیعه در ایران، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی و حامد کاشانی، بر سر روایت مشهور شیعیان دربارۀ حمله به خانۀ فاطمه زهرا، دختر پیامبر اسلام، موجی از فحاشی و تهدید را متوجه سلیمانی اردستانی کرده است که در مناظره، این روایت را نامستند و نامقبول دانست.
آقای سلیمانی اردستانی، جزئیات روایت شیعیان دربارۀ حملۀ ابوبکر و عمر (خلفای اول و دوم مسلمین) و طرفدارانشان به خانۀ فاطمه را ناقض مقام و عدالت علی ابن ابیطالب - همسر فاطمه و امام اول شیعیان – خواند و آن را «داستان روضهخوانان» دانست که با عقل جور درنمیآید.
این روایت در اصل برآمده از کتاب منسوب به فردی با نام «سُلَیم بن قیس هلالی» است که بنا بر ادعای شیعیان در سال سیزدهم هجری در نوجوانی وارد مدینه شده و در زمرۀ مریدان علی ابن ابیطالب درآمده و جزو یاران خاص او شده است.
این کتاب که در متون مربوط به تاریخ اسلام با نام «کتاب سلیم» از آن یاد شده، «اولین کتاب شیعه» قلمداد میشود و مهمترین روایاتش مربوط به «غصب حق خلافت علی ابن ابیطالب» و «شهادت فاطمه زهرا» است.
اما برخی از مورخان مهم در تاریخ اسلام، معقتد بودهاند فردی به نام سلیم بن قیس هلالی اصلا وجود خارجی نداشته و کتاب منسوب به او را شیعیان غالی (اهل غلو) بعدها به تدریج ساخته و پرداختهاند و آن را به شخصیتی خیالی نسبت دادهاند که وقایع صدر اسلام را مستقیما از زبان نزدیکترین یاران امام علی (سلمان و عمار و ...) نقل کرده است.
هر چه هست، روایت سلیم بن قیس دربارۀ «شهادت فاطمه زهرا» یکی از مهمترین «ارکان عاطفی مذهب تشیع» است و به همین دلیل پس از سخنان منکرانۀ عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در خصوص این روایت، در مناظره با حامد کاشانی، موج خشم و نفرت عوام تندروی شیعه در جامعۀ ایران متوجه سلیمانی اردستانی شد و حتی کار به جایی رسید که شیعیان خشمگین و متعصب، به دفتر آقای سلیمانی هم ریختند و مالک آن ساختمان را هم تهدید کردند که سلیمانی اردستانی دیگر حق ندارد جلسات آزاداندیشیاش را در آن ساختمان برگزار کند.
یورونیوز در گفتوگو با محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، و محمدعلی ابطحی، چهرۀ سرشناس جناح اصلاحطلب حکومت ایران، نظر این دو روحانی حوزوی و سیاسی را دربارۀ مناظرۀ عبدالرحیم سلیمانی و حامد کاشانی و واکنشهای هتاکانه و تهدیدآمیز به سخنان آقای سلیمانی را جویا شده است؛ واکنشهایی که عمدتا متعلق به مداحان و روحانیون افراطی و «لاتها» یا «لمپنهای مذهبی» بودند و موجی از حمایت را به سود سلیمانی اردستانی در فضای مجازی رقم زد.
در مملکتی که دهها بحران دارد، جایی برای این بحثها نیست
آقای فاضل میبدی دربارۀ واکنشهای هتاکانه و تهدیدآمیز شیعیان تندرو علیه عبدالرحیم سلیمانی گفت: «واکنشهای توهینآمیز نه شرعی است نه عقلی، نه اخلاقی نه عرفی. اصلا روزگار ما روزگار این بحثها نیست. در کشوری که گرفتار بحرانهای اقتصادی و سیاسی و دهها مشکل دیگر است، این مسائل را مطرح کنیم و بر سر آنها دعوا و این و آن را تکفیر کنیم، به نظر من برخلاف مصالح ملت و اسلام ایران است. در روزگاری که ما در مملکتمان به اتحاد و یکپارچگی ملت نیاز داریم، این مسائل اختلافی بین شیعه و سنی را مطرح کنیم که چه بشود؟ به همین دلیل من کل جریانهای دخیل در این ماجرا را محکوم میکنم؛ بویژه برخوردهای تندی که در حال وقوع است.»
آقای فاضل میبدی همچنین دربارۀ نسبت «حرامزاده» که ترجیعبند سخنان مداحان علیه سلیمانی اردستانی بود، گفت: «کسی حرفی زده، درست یا غلط؛ ولی حتی اگر حرفش غلط بوده باشد، مقابله با سخن او روش خاص خودش را دارد. اسلام به ما حکمت گفته، موعظۀ حسنه گفته. اینکه بیاییم فحاشی کنیم و و تند شویم و لعن کنیم و فرد منتقد را متهم کنیم به حرامزادگی، به نظر من اقداماتی است که از جایی دارد هدایت میشود. دستگاه قضا باید برخورد کند و جلوی این کارها را بگیرد. اگرحرف غلطی هم جایی زده شده، ان مداح حق ندارد بیاید آن طور تندخویانه به طرف حرامزاده بگوید. اصلا چنین حرفی خودش بار کیفری دارد. یعنی باید جرم تلقی شود و جلویش گرفته شود.»
این واکنشها به مذهب و فرهنگ سیاسی شیعیان ربطی ندارد
این مدرس حوزۀ علمیۀ قم در پاسخ به این سؤال که «آیا همین واکنش شیعیان معتقد به حرفهای یک روحانی، نشان نمیدهد که در جامعۀ ایران مذهب تشیع یکی از موانع تحقق آزاداندیشی و آزادی بیان است؟» گفت:
«نه، اینها را شما به حساب مذهب تشیع نگذارید. در مذهب تشیع فیلسوفان بزرگی داشتهایم مثل علامه طباطبایی. مرحوم آیتالله منتظری هم شیعه بود و خیلی فقهای دیگر. سید رضی و سید مرتضی و بزرگانی از این دست، اقواال مخالفان تشیع و حتی مخالفان اسلام را تحمل میکردند. بزرگان تشیع به دلیل عقلانیتی که در مذهب تشیع بوده، آرای مخالف را تحمل میکردند و نوعی مدارا در مشیشان وجود داشته. اینکه الان در جامعۀ ما یک عده به نام تشیع، سخنانی میگویند و حرکاتی میکنند، نباید به حساب مذهب تشیع گذاشته شود. »
آقای فاضل میبدی با این انتقاد هم که «فرهنگ سیاسی شیعیان» به خشونت لفظی و هتاکی علیه منتقدان تشیع راه میدهد و گفت: «اصلا این طور نیست. ما هم شیعه هستیم و فرهنگ سیاسی داریم و این رفتارها گفتارها را محکوم میکنیم. در هر حال در میان فقها و متکلمین و فلاسفۀ شیعه، کسانی بودهاند که با این روشها مخالف بودهاند. »
شیعیان هویتگرا با «هفتۀ وحدت» هم مخالفاند
اما محمدعلی ابطحی التهابات پس از سخنان انتقادی سلیمانی اردستانی را تا حد زیادی ناشی از عملکرد «شیعیان هویتگرا» دانست و گفت: «در تاریخ تشیع، چه در ایران چه در سایر کشورها، یک سری مباحث اختلافیِ تاریخی وجود داشته است که معمولا این مباحث با اهل سنت بوده و آنچه که در این مباحث مهم بوده، هویتسازی برای بخشی از جامعۀ تشیع، چه برای مراجع تقلید و چه برای مردم عادی، بوده؛ قطع نظر از اینکه این مباحث چقدر صحت تاریخی دارند. ماجرای حضرت زهرا، چون طرف مقابل او خلفای پیغمبر – به روایت اهل سنت – بودند، نقش ویژهای در ایجاد هویت شیعی و مقابلۀ با اکثریت سنی جهان اسلام پیدا کرده است. جمهوری اسلامی در آغاز برپاییاش، "هفتۀ وحدت" را ایجاد کرد تا شیعیان و سنیها را به یکدیگر نزدیک کند ولی هفتۀ وحدت به شدت مورد نقد جریانهای شیعی هویتگرا بود؛ یعنی گروههایی که به شدت مخالف روایات تاریخیای بودند که ادعای شهادت حضرت زهرا در اثر حملۀ خلفای اول و دوم به خانهاش را نقض میکنند.»
آقای ابطحی حساسیتهای شیعیان هویتگرا را منحصر به ایران ندانست و افزود: «جریان ضد وحدت در بین مردم متدین شیعه و حتی در حوزههای علمیه، یک جریان بسیار وسیع بوده. یعنی کسانی که هویت شیعی خودشان را مقدم بر هویت سیاسیشان میدانند. در طول تاریخ هم مقابلههای جدی در این زمینه صورت گرفته و این مقابلهها فقط در ایران هم نبوده. مثلا مرحوم سید محمدحسین فضلالله در لبنان مرجع تقلید بود و شبیه همین عقاید را دربارۀ مصدوم شدن حضرت زهرا پشتِ در داشت و فضاسازیهای شدیدی علیه او شکل گرفت.»
چنین مناظرهای میتواند مبنای یک سنت خوب باشد
آقای ابطحی، برخلاف محمدتقی فاضل میبدی، نفس برگزاری چنین مناظرهای را مطلوب دانست و گفت: «مناظرهای که بین آقای سلیمانی و آقای کاشانی دربارۀ چنین مباحثی برگزار شد، بیسابقه بود. چنین مناظرهای میتواند پایهگذار یک سنت خوب باشد. یعنی به جای اهانت و تکفیر، گفتوگو دربگیرد. از چنین چیزی باید استقبال میشد چراکه کار بسیار خوبی بود. اما چون نشستن مناظره به جای تکفیر، در چنین مباحثی، پدیدۀ نویی بود، به سرعت این امر مبارک تبدیل شد به خشونتهای مذهبی و فحاشی و جسارت. در نتیجه فضایی ایجاد شد که به زیان شکلگیری سنت مناظره بین شیعیان دربارۀ مسائل تاریخی مذهب تشیع است. این واکنشها از همان سنت تاریخیِ "مقابلۀ احساساتی" میآید که کارکردش هویتسازی برای شیعه بوده است.»
هتاکان، یک گروه منفعتجو هستند
آقای فاضل میبدی پس از دفاع از فرهنگ سیاسی شیعیان، مداحان و روحانیان فحاش به عبدالرحیم سلیمانی اردستانی را حتی «اقلیتی از شیعیان معتقد» هم ندانست و آنها چنین توصیف کرد: «اینها یک گروه هستند. یک گروه منفعتجو و سیاسی، که از جایی هم هدایت میشوند. اینها هر از چند گاهی برای اینکه عرض اندامی بکنند و خودی نشان بدهند، میآیند در صحنه و چنین حرکاتی انجام میدهند. یک روز علیه این رئیسجمهور، روز دیگر علیه آن مقام سیاسی. اینها به بهانههای مختلف به خیابانها میآیند و چهار تا فحش به این کشور و آن کشور میدهند و میروند. این نوع برخوردهای تند و این هیاهوها، هیچ توجیه مذهبی ندارد. تشیع هم به این شکل نبوده.»
سخنان اردستانی به نواندیشی دینی آسیب زد
اما محمدعلی ابطحی به غیر از انتقاد از فحاشان هویتگرا، از سلیمانی اردستانی هم انتقاد کرد و گفت: «آقای اردستانی هم در شکلگیری واکنشهای احساساتی موثر بود. او در این مناظره به مسائلی اشاره کرد، یا لااقل دیدگاههایی را ارائه کرد که به نواندیشی دینی در ایران، که به صورت آرام در حال پیشروی بود، آسیب وارد کرد؛ چراکه سخنان اقای اردستانی، فضا را تند و خشمآلود کرد و این فضا را قبل از بیان آن سخنا، میشد پیشبینی کرد.»
آقای ابطحی ورود سلیمانی امیری به مسائل جزئی را نیز تحریکآمیز دانست و افزود: «در جریان مناظره، آقای اردستانی وارد مقولاتی شد که تا حدی زمینۀ تحریک احساسات را داشتند. مهمترین مشکل این مناظره از طرف آقای اردستانی این بود که ایشان اسلامشناس است و خودش هم ادعا میکرد که پدیدارشناسی میکند، اما وارد جزئیترین مسائل تاریخیای شد که حداقل بر سر آنها اختلاف هست و یا برای مجموعهای از افراد، مبنای هویت شیعیشان است. آن سخنان میتوانست تحریکآمیز باشد و آنها هم از این قابلیت استفاده کردند. آن جریان بهاصطلاح اصیل شیعی، که معتقد به شهادت حضرت زهرا است، در این مناظره بسیار دست بالایی پیدا کرد و این اتفاق خوب و قابل تقدیری بود، اما این نقطۀ قوت را توسط این جریانات افراطی مداحی و لعن و نفرین و فحاشی، به نقطۀ ضعف دارند تبدیل میکنند.»
ممکن است پشت این داستان چیزهایی باشد
دربارۀ مناظره بر سر کیفیت درگذشت فاطمه زهرا، این تحلیل سیاسی هم مطرح شده است که چنین مناظرهای به سود حکومت ایران بوده یا دست کم جمهوری اسلامی، با توجه به احتمال وقوع جنگ و یا آغاز اعتراضات سیاسی در ایران، در مجموع از «برانگیختگیِ شیعیان معتقد و تندرو» استقبال میکند. محمدتقی فاضل میبدی در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است در پس این مناظره چنین اهداف سیاسیای نهفته بوده باشد، گفت:
«در کشوری که بالاخره حداقل ۶ میلیون نفر اهل سنتاند و به راحتی در کنار شیعیان دارند زندگی میکنند، نفس برگزاری این نوع مناظرهها، آن هم دربارۀ چنین موضوعاتی، نباید انجام شود. بحث علمی و تاریخی خیلی خوب است ولی اینکه ما بیاییم بحث کنیم که در خانه آتش گرفته یا آتش نگرفته، کاری است که من نفس انجام آن را شخصا نمیپسندم. بله، ممکن است پشت این داستان چیزهایی باشد که ما خبر نداریم. مشکلات ما الان تورم و گرانی و ... است. باید همه بسیج شویم برای حل این مشکلات. باید به چنین مشکلاتی اعتراض کنیم و بابت تداوم سوءاستفادهها و فسادهای اقتصادی فریاد بکشیم.»
سلیمانی بیشتر مورد هجوم شیعیان غیرحکومتی است
اما محمدعلی ابطحی با این گمانهزنی سیاسی دربارۀ بهرهبرداری احتمالی حکومت ایران از خشم شیعیان تندرو مخالف بود و به یورونیوز گفت: «آقای سلیمانی بیشتر مورد هجوم شیعیان متعصب غیرِحکومتی و حتی ضدِحکومتی است. یعنی شیعیانی که وحدت شیعه و سنی را بد میدانند و برنمیتابند. بنابراین برنامهریزی حکومتی نمیتواند پشت این واکنشها باشد. این قبیل شیعیان اساسا نگران اعتراضات سیاسی احتمالی نیستند. اتفاقا میتوان گفت که حاکمیت بیشتر به سلیمانی نزدیک است تا مخالفان لات و لوت او. اپلیکیشنی هم که این مناظره را برگزار و به صورت زنده پخش کرد، هیچ ربطی به حکومت نداشت.»
فکر نمیکنم برای سلیمانی اتفاق ناگواری بیفتد
آقای فاضل میبدی در پایان، در پاسخ به این سؤال که «با توجه به فحاشیها و حتی مزاحمتهای فیزیکی، احتمال میدهید برای آقای اردستانی اتفاق بدی بیفتد؟» گفت: «نه، من امیدوارم این ماجرا تمام شود. یعنی بعید است اتفاق ناگواری بیفتد. بالاخره ایشان یک حرفی زده است و حرفش با سلیقۀ یک عده جور درنیامده. اما حرفش جنبۀ کیفری که ندارد. او گفته است برداشت من و عقیدۀ من این است. کسانی که نظرش را قبول ندارند، نباید با او برخورد فیزیکی یا کیفری بکنند. ممکن است عدهای بریزند جلوی خانهاش و علیه او شعار بدهند و بعد هم بروند پی کارشان. ولی اما امیدوارم این وضع هر چه زودتر تمام شود.»