پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم نقطهای نمادین است که میتواند نشان دهد پروژه عادیسازی واشنگتن فراتر از جهان عرب هم توان حرکت دارد یا نه.
اوایل ماه جاری میلادی، در جریان نشست کشورهای آسیای مرکزی در واشنگتن خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قزاقستان، کشور پهناور و نفتخیز با اکثریت جمعیت مسلمان در قلب اوراسیا، به پیمان ابراهیم خواهد پیوست.
برای کاخ سفید، این یک پیروزی نمادین اما راهبردی بود که حیات تازهای به یکی از مهمترین میراثهای سیاست خارجی دولت ترامپ دمید.
پیمان ابراهیم که نخستین بار در سال ۲۰۲۰ برای عادیسازی روابط اسرائیل با بحرین، مراکش، امارات عربی متحده و تا حدی سودان راهاندازی شد، اکنون فراتر از خاورمیانه گسترش یافته و بلندپروازیهای واشنگتن را به آسیای مرکزی نیز کشانده است.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
پیوستن قزاقستان نه تنها حرکت حسابشدهای از سوی آستانه برای تنوعبخشی به شراکتهای خارجی و تقویت روابط با ایالات متحده را نشان میدهد، بلکه تلاشی تازه از سوی واشنگتن برای گسترش پیمان ابراهیم به عمق جهان اسلام نیز هست.
اعلام دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا درباره ورود قزاقستان به پیمان ابراهیم پس از تماس سهجانبه با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و «قاسم ژُمارت توکایف»، رئیسجمهور قزاقستان، صورت گرفت. کاخ سفید با افتخار اعلام کرد که این رخداد «گامی بابصیرت و دوراندیشانه به سوی صلح و رفاه منطقهای» است.
از منظر واشنگتن، تصمیم قزاقستان برای پیوستن به پیمان ابراهیم نشان میدهد که این ابتکار فراتر از خاورمیانه گسترش یافته و همچنین روایت تلاشهای عادیسازی اسرائیل را تقویت میکند، حتی با وجود نسلکشی در غزه که از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون تلآویو را در صحنه بینالمللی بیش از پیش منزوی کرده است.
همکاری دیرینه: قزاقستان و اسرائیل
برخلاف کشورهای عربی که در سال ۲۰۲۰ با اسرائیل روابط برقرار کردند، آستانه سالها پیش از پیوستن به پیمان ابراهیم، روابط خود را با تلآویو عادی کرده بود. قزاقستان روابط خود با اسرائیل را در سال ۱۹۹۲، تنها یک سال پس از کسب استقلال، رسمی کرد. طی سه دهه گذشته، این رابطه دوجانبه پایدار و بدون مشکل باقی مانده است.
در زمینه تجارت و اقتصاد، روابط قزاقستان و اسرائیل عمدتاً بر بخشهای کشاورزی، پزشکی و فناوری متمرکز بوده است.
برای آستانه، همکاری با اسرائیل فرصتهایی برای مدرنسازی و نوآوری فراهم میکند. از سوی دیگر، تلآویو نیز همیشه به همکاری نزدیک با قزاقستان ارج نهاده است؛ ران ایشای، سفیر سابق اسرائیل، حتی این جمهوری آسیای مرکزی را «کشوری بدون یهودستیزی» توصیف کرده است.
آیگرم تورگونبایوا، خبرنگار مستقر در بیشکک و پژوهشگر مرکز «توران» در مصاحبه با روزنامه «عرب جدید» گفت با توجه به اینکه قزاقستان از دههها پیش روابط خود را با اسرائیل عادی کرده، پیوستن آن به پیمان ابراهیم «از لحاظ سیاسی معنا دار و راهبردی مفید بوده، اما عمدتاً نمادین است» و با «فواید عملی هدفمند در حوزههایی خاص مانند فناوری، دفاع و مواد معدنی حیاتی» همراه خواهد بود.
وی خاطرنشان کرد که ورود رسمی آستانه به پیمان ابراهیم «در درجه اول، باعث میشود روابط دوجانبه بیشتر در سطح بینالمللی دیده و شناخته شود، چارچوب سیاسی معتبری برای همکاریهای تجاری و فناورانه جدید فراهم میکند و ریسکهای تصور شده برای سرمایهگذاران آمریکایی و اسرائیلی در قزاقستان را کاهش میدهد.»
وی افزود که سیاست خارجی قزاقستان همچنان «چندوجهی» باقی خواهد ماند و از همسو شدن با هر گونه بلوک ژئوپولیتیکی خاصی پرهیز میکند.
تورگونبایوا میگوید: «این اقدام ابزار دیپلماتیک قزاقستان را گسترش میدهد، نه اینکه ماهیت روابط آن با اسرائیل را تغییر دهد.»
ابعاد منطقهای و بینالمللی تصمیم قزاقستان
ریچ آوتزن، پژوهشگر ارشد غیرمقیم شورای آتلانتیک، پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم را «از منظر دوجانبه نمادین، اما در چارچوب همراستاییهای منطقهای و تلاش برای موضع ژئوپولیتیکی متعادل، معنادارتر» ارزیابی میکند.
او تأکید کرد که پیوستن به پیمان ابراهیم به قزاقستان امکان میدهد روابط قویتری با ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی برقرار کند و در عین حال وابستگی آستانه به مسکو و پکن را کاهش دهد.
آوتزن پیشبینی میکند که روابط قزاقستان و اسرائیل «بر اساس منافع مشترک ادامه خواهد یافت» و افزود: «حرکت به سوی یکپارچگی نزدیکتر آسیای مرکزی با اقتصادهای غربی مطمئناً از این اقدام تقویت خواهد شد.»
چه کشورهایی در آسیای میانه ممکن است از حرکت قزاقستان تبعیت کنند؟
همکاری قزاقستان با اسرائیل از طریق پیمان ابراهیم الگویی برای همسایگانش ایجاد کرده و تحلیلگران را به این فکر واداشته که کدام کشورهای آسیای مرکزی ممکن است این راه را دنبال کنند.
ازبکستان به نظر محتملترین گزینه است. این کشور پیش از سایر جمهوریهای آسیای مرکزی روابط رسمی با تلآویو برقرار کرده بود و در حال حاضر، تنها دو کشور آسیای مرکزی، یعنی قزاقستان و ازبکستان، دارای سفارت در اسرائیل هستند. روابط اسرائیل با ازبکستان نسبت به سایر جمهوریهای آسیای مرکزی متفاوت است.
جامعه یهودیان بخارا در اسرائیل در شکلدهی به روابط اسرائیل و ازبکستان، نقش محوری دارد. بروس پانیر، پژوهشگر مرکز تحقیقات توران و عضو هیئت مدیره مرکز سیاست کاسپین، خاطرنشان کرد که جمعیت یهودیان بخارا در ازبکستان در زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی حدود ۴۰ هزار نفر بود.
وی افزود: «این جامعه هزاران سال در منطقه بخارا حضور داشته است. اکثر آنها پس از استقلال ازبکستان مهاجرت کردند و اکنون شاید کمتر از هزار نفر در منطقه بخارا باقی مانده باشند. بیشتر کسانی که مهاجرت کردند، به آمریکا رفتند، اما چند هزار نفر هم با کمک چشمگیر دولت اسرائیل، به این کشور رفتند.»
پانیر معتقد است که قرقیزستان احتمالاً پس از ازبکستان به پیمان خواهد پیوست. وی گفت: «روابط دیپلماتیک قرقیز-اسرائیل نیز به اوایل سال ۱۹۹۲ بازمیگردد. موقعیت قرقیزستان نسبت به اسرائیل مشابه قزاقستان است، زیرا واقعاً چیزی برای از دست دادن در پیوستن به پیمان ندارد.»
با این حال، این تحلیلگر باتجربه آسیای مرکزی انتظار ندارد تاجیکستان یا ترکمنستان به پیمان ابراهیم بپیوندند. او خاطرنشان کرد که یکی از اهداف کلیدی توافقها، منزوی کردن ایران است و تاجیکستان، که ایراندوستترین کشور آسیای مرکزی و میزبان جمعیت فارسیزبان است، به دلیل فشار احتمالی بر روابط با تهران، تمایلی به مشارکت ندارد.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
با وجود نوسانات روابط ایران و تاجیکستان از دهه ۱۹۹۰، روابط کنونی قوی است، همانطور که تأسیس کارخانه پهپاد در تاجیکستان توسط ایران در سه سال پیش نشان میدهد.
پانیر افزود: «تاجیکستان نیز در اوایل سال ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک با اسرائیل برقرار کرد، اما زمینه مشترک زیادی بین دو کشور وجود ندارد.»
اگرچه ترکمنستان یکی از تنها سه کشور آسیای مرکزی است که سفارت اسرائیل را در پایتخت خود دارد، پانیر معتقد است که عشقآباد عمدتاً به دلیل منافع انرژی و ملاحظات جغرافیایی از پیوستن به پیمان خودداری خواهد کرد.
او گفت: «تقریباً مطمئنم که ترکمنستان امضا نمیکند. ترکمنستان تنها جمهوری آسیای مرکزی است که با ایران مرز دارد و همچنین تلاش کرده است قراردادهای معاوضه گاز ترتیب دهد تا امکان فروش گاز ترکمن به آذربایجان، عراق و ترکیه فراهم شود، به گونهای که گاز ترکمن به ایران منتقل شود و ایران مقدار مشابهی از گاز خود را به آن سه کشور ارسال کند.»
به هر حال و صرفنظر از زمانبندی یا ترتیب پیوستن سایر کشورها، اگر جمهوریهای سابق شوروی راه آستانه را دنبال کنند، همانطور که تورگونبایوا اشاره کرد، پیمان ابراهیم میتواند «به سکوی گستردهتری برای همکاری اقتصادی و فناورانه تبدیل شود و ارزش عملی بیشتری نسبت به آنچه پیشبینی میشد، پیدا کند.»
با در نظر داشتن این عامل خوشبینی تلآویو نسبت به پیامدهای ورود آستانه به پیمان ابراهیم بهتر درک میشود.
پانیر گفت: «اسرائیل ورود قزاقستان به توافقات ابراهیم را به عنوان نشانه حمایت تلقی خواهد کرد، اما مهمتر این که در را برای پیوستن سایر کشورهای آسیای مرکزی به این توافقها باز میکند.»
پیامدها برای کشورهای عرب
به گفته تورگونبایوا، پیمان ابراهیم در ابتدا برای تسهیل عادیسازی بین کشورهای عربی و اسرائیل و همچنین تقویت تلاشها برای محدود کردن نفوذ منطقهای ایران طراحی شده بود، «اما ورود قزاقستان نشاندهنده گسترش توافقهای ابراهیم از چارچوب صلح خاورمیانه به یک سکوی جهانی است که امکان عادیسازی روابط و گفتوگو میان کشورهای با اکثریت مسلمان و اسرائیل را فراهم میکند.»
او افزود: «گنجاندن آسیای مرکزی دامنه دیپلماتیک و مشروعیت این ابتکار را افزایش میدهد و نشان میدهد که عادیسازی دیگر محدود به جهان عرب نیست.»
با این حال، میزان تأثیر مستقیم تصمیم آستانه برای پیوستن رسمی به پیمان ابراهیم بر گسترش عادیسازی عربی-اسرائیلی محدود است.
تورگونبایوا میگوید: «در حالی که این اقدام روایت واشنگتن درباره 'گسترش صلح' را تقویت میکند، به تنهایی مسیر متوقفشده عادیسازی سعودی-اسرائیلی را احیا و مسئله فلسطین را حل نخواهد کرد.»
آوتزن به شبکه تیانای گفت که پیوستن کشورهای غیرعرب به پیمان ابراهیم احتمالاً تأثیر کمتری بر روند عادیسازی عربی-اسرائیلی خواهد داشت تا آینده آتشبس غزه و تلاشهای مداوم برای ثبات در این منطقه جنگزده.
در نهایت، قزاقستان به دلیل بحرانهای خاورمیانه به پیمان ابراهیم نپیوست، بلکه برای پیشبرد منافع راهبردی خود چنین کرد. منطقی است که بگوییم انگیزه اصلی آستانه، تقویت روابط با آمریکا بوده است، نه صرفاً رابطه دوجانبه با اسرائیل.
قزاقستان در تلاش برای کاهش وابستگی به مسکو و پکن، نزدیکی بیشتر با واشنگتن و سایر پایتختهای غربی را راهی برای تنوعبخشی به شراکتهای بینالمللی و بهرهبرداری از مزایای ژئوپلیتیکی و اقتصادی روابط عمیقتر با غرب میداند.
دکتر عزیز الغشیان، مدرس روابط بینالملل در دانشگاه امنیتی نایف عرب، به تیانای گفت: «پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم نشان میدهد که اسرائیل به نوعی «ارز» برای تعامل با آمریکا تبدیل شده و فقط مربوط به روابط با اسرائیل نیست.»
او افزود: «این اقدام باعث میشود اسرائیل در جهان اسلام از منظر دیپلماتیک منزوی به نظر نرسد، هرچند هرگز واقعاً منزوی نبوده است… اما ارزش پیمان ابراهیم در ایجاد شتاب و اکسیژن سیاسی برای نوعی عادیسازی است که مسئله فلسطین را دور زده است.»
اهمیت راهبردی و آینده عادیسازی
اگرچه پیوستن قزاقستان به توافقهای ابراهیم تا حد زیادی نمادین است، اهمیت نمادین در روابط بینالملل نباید دستکم گرفته شود.
نگاهی به آینده نشان میدهد که ورود رسمی قزاقستان به توافقهای ابراهیم گامی مهم در تحول دیپلماسی آسیای مرکزی و چارچوب گستردهتر عادیسازی اسرائیل است.
اگرچه روابط آستانه با اسرائیل دیرپا و واقعگرایانه و متکی بر فناوری، کشاورزی و نوآوری است، تصمیم قزاقستان برای پیوستن به پیمان، محاسبه ژئوپلیتیکی وسیعتری را نشان میدهد.
آستانه با گسترش روابط با واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی، این اقدام سیاست خارجی «چندوجهی» خود را تقویت میکند و از سوی دیگر، تعادل ظریف خود را بین مسکو، پکن و شرکای منطقهای حفظ میکند.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
برای آمریکا و اسرائیل، ورود قزاقستان دامنه جغرافیایی و مفهومی پیمان ابراهیم را گسترش میدهد و آنها را از یک ابتکار عادیسازی خاورمیانهای به سکویی با بلندپروازیهای جهانی تبدیل میکند.
اگرچه این تحول مؤلفههای اصلی در روابط جهان عرب و اسرائیل را تغییر نمیدهد و حتی شروعی برای حل مسئله فلسطین هم نیست، اما روایت گسترش دایره تعامل بین اسرائیل و جهان اسلام را تقویت میکند.
با وجود هزینههای اخلاقی آشکار شدن رابطه عادیشده قزاقستان با یک دولت «متجاوز» و «نسلکش»، ورود آستانه به پیمان ابراهیم احتمالاً منافع ملموسی برای این کشور نفتخیز در بخشهای مختلف، از مواد معدنی حیاتی گرفته تا دفاع و فناوری، به همراه خواهد داشت و ممکن است ازبکستان و قرقیزستان را نیز در آینده به پیروی از آن ترغیب کند.
قزاقستان با استفاده از توافقهای ابراهیم نه تنها به دنبال تعامل با اسرائیل است، بلکه قصد دارد ساختارهای قدرت در حال تغییر را مدیریت کرده و نقش متنوعتر و مقاومتری در جهان چندقطبی فزاینده ایفا کند.